پلیس موتورسوار با آن لباسهای چرمی و عینک دودی یکی از جذابترین کاراکترهایی است که میشود در خیابانهای شهر و یا فیلمهای سینمایی دید. آنهایی که حالا دیگر سنوسالی را سپری کردهاند، حتما پلیس هارلی دیويدسون سوار ایران را در دهه 50 و اوایل دهه 60 به خوبی به یاد میآورند. موتورسیکلتهایی که بعدها کمکم […]
هر چند به دلایل مختلف در سالهای اخیر بسیاری از این موتورسیکلتهای باکیفیت جایشان را به ساختههای وطنی دادند اما، اگر خوششانس باشید، هنوز هم میتوانید مامورین راهنماییورانندگی را سوار بر هوندا CBX در شهر ببینید و صدای پرطنین پیشرانه 4 سیلندر هوندا را بشنوید.
در سالهای اخیر که پلیس راهنماییورانندگی اقدام به جایگزینی موتورسیکلتهای خود با مدلهای کمحجمتر کرد، متاسفانه بسیاری از موتورسیکلتهای ارزشمند همچون هوندا CBX750 به صورت سند اوراقی فروخته شدند و به این ترتیب علاقهمندان چنین موتورسیکلتهایی از لذت سواری آنها محروم ماندند. اما در این میان تعداد بسیار کمی از هونداهای CBX750 با سند نیروی انتظامی به اشخاص علاقهمند فروخته شدند تا بعد از گذراندن پروژههای بازسازی، به جواهراتی دوچرخ برای علاقهمندان به حوزه موتورسیکلت تبديل شوند. به همت یکی از دوستان همیشگی ماهنامه تختگاز توانستیم یکی از این موتورسیکلتهای جذاب را که در آستانه 20 سالگی قرار دارد، از نزدیک بررسی کنیم.
موتورسیکلتی که بیش از 20 سال بدون تغییر خاصی در خط تولید قرار داشته باشد، حتما مشخصات خاصی دارد. هوندا CBX750 از سال 1983 تا سال 2001 در خط تولید قرار داشت. تاریخچه تولید این موتورسیکلت را باید به 2 بخش متفاوت تقسیم کرد. بخش اول مربوط به مدلهای خیابانی و عمومی است که از سال 983 تا سال 1996 ساخته شد. البته در این سالها نیز 2 سری از سیبیايکس به تولید رسید. اما بخش دوم را موتورسیکلتهای پلیس تشکیل میدهند که بهصورت اختصاصی برای پلیس ساخته میشدند. سری اول مدل پایه بود و از سال 83 تا 88 میلادی به تولید رسید. اما سری دوم از سال 1986 تا سال 1994 ساخته شد. سری دوم که با کد CBX F2 شناخته میشود با تغییراتی اندک همزمان با مدل VF750 در بازارهای اروپا، برزیل و ژاپن به فروش رسید. حتی بسیاری از قطعات نو این موتورسیکلت هنوز هم در کشور برزیل به راحتی یافت میشود.
هوندا در دنیای موتورسیکلت به کماستهلاک بودن معروف است. اين کمپانی یکی از پرافتخارترین موتورسیکلتسازان جهان بهشمار میرود. هوندا در سال 1983 برای مدل سیبیايکس یک پیشرانه 4 سیلندر خطی را در نظر گرفت که 749 سیسی حجم دارد. این پیشرانه در دیگر تولیدات این کمپانی مثل مدل VF750 هم مورد استفاده قرار گرفت. در سال 1983 تا 1984 به مدت یکسال مدلی از CBX با پسوند Horizon ساخته شد که در واقع مدل پایه یا Base بود. این موتورسیکلت در مدل پایه از یک پیشرانه 747 سیسی با 2 میل سوپاپ در سرسیلندر بهره میبرد. درون سیلندرهای این پیشرانه 4 سیلندر که بهصورت عرضی در شاسی جای گرفته بودند، 4 سوپاپ قرار داشت. این پیشرانه میتواند در دور 9500 به 91 اسببخار (در بعضی منابع 93) نیرو دست پیدا کند. همچنین گشتاور پیشرانه هم به 70 نیوتنمتر در دور 8500 میرسد. هوندا برای انتقال نیرو به محور عقب در این موتورسیکلت از میلگاردان به جای زنجیر استفاده کرد. همچنین گیرباکسی که با پیشرانه آن کوپل شد، یک نمونه 6 سرعته است. سیستم تعلیق در جلو با استفاده از گاز و روغن عمل میکند و میتوانيد با کم یا زیاد کردن حجم گاز درون کمک فنر نرمی و سفتی آنها را تنظیم کنید. در محور عقب هم کمک فنرها در 3 حالت از نظر عملکرد قابل تنظیم هستند.
بدنه ورژن Horizon ساده طراحی شد. در عین حال سعی شد اصالتهای هوندا نیز در طرح بیرونی رعایت شود. این مدل که به هوریزن یا افق معروف است، با تلق آیرودینامیک جلو و چراغ یکتکه مستطیل روانه بازار شد. هوندا برای این مدل 2 رنگ اصلی قرمز و آبی را انتخاب کرد. هر چند رنگهای دیگری مثل مشکی و به ندرت دیگر رنگها نیز برای آن قابل سفارش بود. پیشرانه، اگزوزها و بیشتر متعلقات دیگر در این مدل با رنگ مشکی دیزاین شدند. در محور جلوی 2 دیسک 280 میلیمتری با کلیپر 2 پیستونه قرار داشت و محور عقب هم به یک دیسک 280 میلیمتری و کالیپری مشابه محور جلو متوقف میشد. همچنین برای بازارهای خاص مثل آمریکا مدلی با کد nighthawk با 2 انجین 700 و 750 سیسی ساخته شد که از نظر ظاهری تفاوتهای کوچکی با مدل هوریزن داشت که از آن جمله باید به اضافه شدن راهنماهای کناری زین در عقب و روی دوشاخه فرمان در جلو اشاره کرد. ضمنا رینگهای جلو در این مدل 2 اینچ از مدل هوریزن بزرگتر بود و به 18 اینچ میرسید.
تولید مدل F همزمان با تولید مدل هوریزن بود. در سال 1983 این مدل با کد F ساخته شد که از نظر طراحی بیرونی تفاوتهایی آشکار با مدل استاندارد داشت. در این مدل از فلاپهای کناری بدنه به همراه تلق جلو استفاده شد و چراغ یکتکه جلو نیز به مدلی دوتکه مستطیلی تغییر کرد. همچنین قطعهای آیرودینامیک که البته بیشتر نقش حفاظت از پایین سیستم اگزوز را بر عهده داشت به بدنه اضافه شد. برای مدل اف رنگ مشکی هم به صورت استاندارد وجود داشت. در سال 1985 باز هم مدل F با تغییراتي کوچک روانه بازار شد. تغییر در نشانگرها و اضافه شدن رنگبندی آبی و سفید به بدنه این موتورسیکلت را جذابتر از گذشته کرد. مدل F از نظر فنی تفاوتی با نمونه استاندارد نداشت و همان پیشرانه 4 سیلندر 747 سیسی با گیرباکس 6 سرعته برای این موتورسیکلت هم انتخاب شد. اما عمدهترین تغییر فنی این موتورسیکلت نسبت به مدل هوریزن استفاده از زنجیر چرخ به جای میلگاردان در انتقال قدرت بود. CBX750F میتوانست با وزنی معادل 240 کیلوگرم، 400 متر را در 12.1 ثانیه طی کند تا یکی از بهترین موتورسیکلتهای اسپرت تورینگ خیابان باشد. تولید مدل اف تا اوایل سال 1988 ادامه پیدا کرد.
هوندا که از دیرباز با هموطنان خود یعنی کاوازاکی و سوزوکی در جنگ بود، در سال 1985 مدلی ویژه از سیبیايکس را راهی بازار کرد. این موتورسیکلت زیبا دارای فلاپهای و کاورهای ویژهای در بدنه بود تا بیشترین کارایی آیرودینامیکی را داشته باشد. در واقع بولد اوور یک مدل F بود که تلق جلوی آن دوباره طراحی شد و با فلاپهای کامل بدنه یکپارچه بود. آینههای این مدل روی تلق جلو قرار داشت و چراغهای از هم جدا نیز در آن بهصورت یکپارچه نصب شدند. این مدل به مناسبت موفقیتهای هوندا در مسابقات موتورسیکلتها فقط در سال 1985 ساخته شد. در آن سال رقابت بولد اوور با حریفانی همچون سوزوکی GSXR750 و کاوازاکی GPZ750Rدیدنی بود. هوندا برای افزایش قابلیتهای این موتورسیکلت محور عقب و جلو آن را به کمک فنرهایی مجهر کرد که در Band و rebound قابل تنظیم بودند. این مدل نيز همچون سری F برای انتقال قدرت از زنجیر چرخ استفاده میکرد.
هر چند ساخت هوندا CBX750 در ورژنهای مختلف در سال 1988 به پایان رسید اما، شاید باورش سخت باشد که مدل مخصوص پلیس آن تا سال 2001 با کمترین تغییرات فنی در خط تولید قرار داشت. در واقع CBX750 را باید در زمره یکی از بهترین موتورسیکلتهای پلیس تاریخ برشمرد. استهلاک پایین این دوچرخ 4 سیلندر باعث شده کشورهای مختلفی در 5 قاره آنرا برای مصارف نظامی و بهخصوص پلیس راهنماییورانندگی به خدمت بگیرند. شاید جذابترین نام در میان کشورهایی که این موتورسیکلت را به خدمت پلیس درآوردند، آمریکا باشد. زیرا در این کشور هارلی دیویدسون سالهای سال است که به عنوان موتورسیکلت پلیس مورد استفاده قرار میگیرد. البته حضور هوندا منجر به خارج شدن هارلیها از خدمت نبود و این 2 برند در کنار هم راکبانی با لباس پلیس داشتند. از دیگر کشورهای دارای Police special CBX750 باید به نروژ، برزیل، اندونزی، مالزی، سوئد، کانادا، عربستان، قطر، ایران و چندین و چند کشور دیگر اشاره کرد.
اما حضور این موتورسیکلت در ایران همزمان با سالهای پایانی عمر خدمت موتورسیکلتهای BMW900 بود. به همین دلیل در سال 1375 تعداد زیادی موتورسیکلت هوندا CBX750 مخصوص برای مصارف پلیس و چند ارگان دیگر وارد کشور شد که عدد دقیقی از تعداد واردات در دست نیست. اما در سال 1376 همزمان با برگزاری اجلاس سران کشورهای اسلامی در تهران، باز هم شمار دیگری از این موتورسیکلت برای مصارف انتظامی و امنیتی وارد کشور شد. انتخاب این موتورسیکلت از طرف مسئولین برای خدمت در نیروهای نظامی و انتظامی بیدلیل هم نبود زیرا یکی از کماستهلاکترین و در عین حال سادهترین موتورسیکلتهای جهان از نظر نگهداری و تعمیرات را برگزیدند. همزمان با واردات این موتورسیکلت به ایران، قطعات یدکی آن نیز وارد کشور شد و این موتورسیکلتها در دوران خدمت خود هیچگاه با کمبود قعات یدکی و خدمات روبهرو نبودند. از اینرو هنوز هم میتوان قطعات یدکی نو و گاهی کارکرده آنها را در ایران پیدا کرد. محسن نراقی یکی از تعمیرکاران با سابقه این موتورسیکلتها در مورد تعمیرات و نگهداری از آنها به تختگاز میگوید: «این موتورسیکلت واقعا کماستهلاک است و اصطلاحا خراب نمیشود. به شرطی که سرویسهای دورهای آن به شکل دقیق انجام گیرد. مثلا در هر 50 هزار کیلومتر باید زنجیر تایم آنرا تعویض کرد و یا تعویض روغن در 3 هزار کیلومتر انجام میشود. 4 کاربراتور این موتورسیکلت به ندرت از تنظیم خارج میشوند اما بدون دستگاه سینترونایزر که مخصوص تنظیم کاربراتورهاست نمیتوان آنها را دقیق تنظیم کرد.» او ادامه میدهد: «یکی از اشکالاتی که برای این موتورسیکلتها بهوجود میآید، استفاده از فیلتر روغن نامرغوب است که باعث خرابی یاتاقانها میشود. در ضمن روغن 10-40 مصرفی پیشرانه باید از نوع سفارش شده باشد تا روانکاری بهخوبی انجام شود. از جمله محاسن دیگر آن باید به عدم حساسیت پیشرانهاش به بنزین بیکیفیت اشاره کرد چون تراکم 9.3 به یک موتور اجازه میدهد با بنزین اکتان پایین هم به خوبی کارکند.»
در سالهای اخیر خدمت سیبیايکس در ایران، بسیاری از این موتورسیکلتها بهصورت سند اسقاطی فروخته شدند و همانطور که در بالا اشاره شد تعداد کمی توانستند مجوز فروش شخصی را بهدست آورند. اما همین تعداد کم هم به حال خود رها نشدند و توسط علاقهمندان حوزه موتورسیکلت خریداری و بازسازی شدند. حالا CBX750 پلیس که در آستانه 20 سالگی قرار دارد، دوبار پوست انداخته و در سیمایی جدید دوباره خودنمایی میکند.
سیبیايکس مورد نظر ما در بخشهای فنی و ظاهری مورد بازسازی قرار گرفته است و در این میان بعضی از قیمتهای ظاهری به دلخواه مالک آن دچار تغییراتی شده که از جمله آنها میتوان به تعویض چراغ مستطیلی جلو با نمونه گرد اشاره کرد که جلوهای کلاسیک دارد. همچنین راهنماها از حالت مستطیل به گرد تغییر کردهاند و دوشاخه فرمان نیز با یکی از هم خانوادههای خود تعویض شده است. فرمان جدید زاویه بیشتری روبهجلو دارد و به همین دلیل فاصله محوری 2 چرخ از هم افزایش یافته و باعث شده موتورسیکلت جلوهای قدرتمند به خود بگیرد. زین و گارد کناری آن نو شدهاند. چراغ جلو و نشانگرها کمی پایینتر از حالت استاندارد نصب شدهاند و قطعات بدنه از نو رنگآمیزی شدند. خطکشیهای باک و قابهای بغل نیز همچون مدل نایت هاوکی است که در آمریکا بهفروش رسید.
در ادامه کار حتی کل مجموعه کلاچ نیز کاملا نو شده است. یکی از نکات مهم در نمای ظاهری موتورسيکلتها بهخصوص در دوران گذشته که استفاده از فلاپهای بدنه و… آنقدرها همهگیر نبود، طراحی و نمای اگزوزهاست که شاید مهمترین بخش فلزی در نمای موتورسیکلت است. اگزوزهای موتورسیکلت مورد نظر ما نیز با نمونههای نو تعویض شدهاند تا جلوه بصری و درخشش جذابی به این موتور ببخشند. جایگزینی آینههای گرد به جای آینههای چهارگوش اصلی نیز همچون راهنماها و چراغ جلو، باعث شده این موتورسیکلت هرچه بیشتر به مدلهای کلاسیک هوندا شبیه باشد. بازسازی این موتورسیکلت در حدود 15 میلیون تومان هزینه در بر داشته تا این سرمایه ملی دوباره زنده شده و به آغوش علاقهمندانش بازگردد.
یکی از نقاط قوت سیبیايکس نسبت به حریفانش در زمان تولید، طول عمر پیشرانه آن به دلیل خنککاری مناسب روغن موتور است. این مهم به کمک رادیاتور روغنی صورت میگیرد که در جلو شاسی نصب شده. اما نکته اینجاست که ورودی و خروجی مدار روغن رادیاتور روی شاسی بسته میشود و در واقع بخشی از جلوی شاسی خودش نقش قسمتی از مدار روغنکاری را دارد. به همین دلیل مسیر روغن طولانیتر شده و عمل خنککاری بهتر انجام میشود. به همین دلیل علیرغم استفاده این موتورسیکلت در سالهای متمادی آنهم در ترافیک شهر، پیشرانه به خوبی عمل میکند. یکی دیگر از مزایای آن مربوط به گیرباکس 6 سرعته آن است که البته یک اوور درایو نیز دارد تا دور موتو را کاهش داده و مصرف سوخت را بهبود ببخشد. در مورد مصرف سوخت نیز در کاتالوگهای آن عدد 9 لیتر در یکصد کیلومتر ذکر شده است. اما از معایب این موتورسیکلت باید به یکبار مصرف بودن میللنگ اشاره کرد زیرا به دلیل طراحی خاصاش قابلیت تراش خوردن ندارد.
در طراحی موتورسیکلتی که قرار است راکباش روزانه چندین ساعت را با آن سپری کند، راحتی و هندلینگ مناسب بسیار باارزش است. 2 فاکتوری که سیبیايکس هر 2 را یکجا دارد و به شهادت موتورسواران و نیروهای پلیس یکی از راحتترین موتورسیکلتهایی است که پایش به ایران رسیده و از این رو میتواند گزینهای بسیار خوب برای استفاده روزمره باشد.
قبل از پایان مقاله لازم میدانيم به این نکته اشاره کنيم که خودروها و موتورسیکلتهای قدیمی میراثی برای آیندگان هستند و علاقهمندان به این حوزه در آینده هم حق دارند از دیدن این شاهکارهای صنعتی لذت ببرند. پس بهتر است به جای اسقاط و از بین بردن آنها، به علاقهمندان اجازه دهیم طرحی نو درافکنند و آنها را دوباره زنده کنند، زیرا زمان به عقب باز نخواهد گشت و امثال CBX750 دوباره ساخته نخواهند شد.
در پایان ضمن تشکر از مالک این موتورسیکلت که صمیمانه با ماهنامه تختگاز همکاری کردند، از همکاری اقای محسن نراقی در بخش فنی مقاله تشکر میکنیم.
سلام
داداش آدرس یا تلفن آقای محسن نراقی رو داری؟
من یه cbx دارم متاسفانه یاتاقان زده
ببینم میشه درستش کرد؟