پایگاه خبری رسمی خودرو و صنایع وابسته
شماره مجوز ۸۲۱۸۶ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

سیاوش خیرابی

از بنز تا فراری به سبک سیاوش خیرابی

عاشق بنز هستم خاطره علی نسب به نقل از مجله تخت گاز پشت فرمان می نشیند و آرام رانندگی می کند.قوانین را رعایت می کند.زیاد اهل تغیر لاین و گاز دادن نیست.به ماشینش احترام می گذارد و هوایش را دارد.وقتی بحث ماشین بازی به میان می آید از پرایدش می گوید که اولین ماشینی بود […]

javankhodro
دوشنبه - ۱۵ تیر ۱۳۹۴

عاشق بنز هستم

خاطره علی نسب

به نقل از مجله تخت گاز

پشت فرمان می نشیند و آرام رانندگی می کند.قوانین را رعایت می کند.زیاد اهل تغیر لاین و گاز دادن نیست.به ماشینش احترام می گذارد و هوایش را دارد.وقتی بحث ماشین بازی به میان می آید از پرایدش می گوید که اولین ماشینی بود که بعد از دریافت گواهینامه خرید. عاشقانه آن پراید نقره ای مدل 83 را دوست داشت.این روزها بنز و فراری و سورنتو هم سوار می شود ولی دلش هنوز با همان پراید است و می گوید روزگار با ان ماشین خوش تر بود .خاطراتش را با آن ماشین به یاد می آورد و تاکید می کند که تمام لحظه هایی که پشت آن می نشست بهترین روزهای عمرش بود.

رانندگی را روی پای پدرم یاد گرفتم

رانندگی رو روی پای پدرم یاد گرفتم.نشستم روی پاهایش و فرمان را به دست گرفتم.همان اول راه خاموش کردم.اخر کسی نبود بگوید بچه چرا نمی روی پی اتاری بازیت.نمی دانید چقدر عاشق رانندگی بودم.آن روزها دلم می خواست پدرم را از فرمان ماشین دور کنم و خودم به تنهایی پشت رل بنشینم اما هر کلکی که می زدم نمی شد. بعد ها که دیگر بزرگ شدم و بحث گواهینامه شد با رنجروور رانندگی را یاد گرفتم.دیگر می توانستم به بهانه تمرین خودم پشت فرمان بنشینم.سال 84 بود که موفق شدم گواهینامه بگیرم.دو بار آیین نامه را رد شدم.سر حق تقدم که می شد مشکل پیدا می کردم.نمی دانم چرا ، اما نمی دانستم تقدم با کدام ماشین است.فکر نکنید امروز مشکل دارم.آن روزها مشکل داشتم.

پراید عزیزم

اولین ماشینی که خریدم یک پراید نقره ای مدل 83 بود، خوب به یاد دارم سال 84 با پنج میلیون خریدارش شدم.اولین ماشینی بود که خودم خریدم .نه اینکه ماشین های دیگرم را خودم نخریدم اما چون آن روزها بچه بودم و پول آنچنانی نداشتم برایم خیلی عزیز بود.به خاطر همین اگر امروز هم بپرسید کدام ماشینت را بیشتر دوست داری می گویم همان پرایدی را که سال 84 خریدم.آنقدر با آن خوش می گذراندم که نگو و نپرس.بهترین مسافرت های عمرم را با آن رفتم.چه شمال هایی که با هم نرفتیم.کلی به سر و رویش می رسیدم.از واکس لاستیک بگیر تا ضبط و باند و …راستش را بخواهید به سایر ماشین هایم انقدر که به این ماشین رسیدم توجه نداشتم.

بدترین تصادف عمرم

بدترین تصادفی که داشتم هم با همین پراید عزیز تر از جانم بود.تصادف سختی بود.در محله سعادت آباد یک کوچه بود که رفت و آمد در آن سخت بود تا به خودم آمدم دیدم با یک ماشین دیگر شاخ به شاخ شدم .نصف ماشین جمع شد.یک هفته پس از تصادف من آن کوچه را یک طرفه کردند.انقدر دلم سوخت که نگو .انگار دلشان می خواست ماشین من جمع شود و بعد طرحی برای آن کوچه بریزند.کلی دلم گرفت زمانی که دیدم ماشینم له شد و هیچ کاری از دستم بر نمی آمد.

سیاوش خیرابی

من و ماشین بازی هایم

تا اواخرسال 84 آن ماشین پراید را داشتم .خواستم برای سال جدید ماشین جدید بگیرم.یک پژو 206 تیپ دو خریدم.رنگ اش سفارشی بود .طوسی متالیک.به یاد دارم آن روزها با 14 میلیون خریدم.تو دوزی اش چرم بود و به دلم انقدر نشست که هوایش را داشتم اما نه به اندازه پراید نقره ای ام.دیگر ماشین عوض نکردم تا اینکه سر کار پژمان بازغی اصرار کرد که ماشین ام را باید عوض کنم.با بازغی رفتیم و یک سورنتو قهوه ای خریدم.این قضیه برای 2 سال پیش بود .زمان پخش فاصله ها هم یک فراری زرد آوردم .درست تابستان دو سال پیش بود.شاید خودم زیاد دنبال اینکه ماشینم را عوض کنم نبودم اما دوستانم می گفتند چون دیگر چهره ات مشهور شده، باید ماشین خوب سوار شوی. به هر حال من که ماشین باز نبودم افتادم روی دور ماشین بازی.به فکرم رسید که یک ماشین خیلی خوب گذر موقت بیاورم.در هر حال من بنز را دوست دارم .ماشین بسیار قوی است.

نظیرش را ندیده بودم

به یاد دارم عید بود، روز اول عید.می خواستم دوستم را برسانم که از اتوبان نیایش رفتم.تصادفی دیدم که تا حالا نظیرش را ندیده بودم.یک ماشینی پنچر می کند.در حال پنچر گیری بود که دو ماشین کورس می گذارند. ناخواسته کنترل فرمان از دستشان در می رود و با پسر جوانی که در حال پنچرگیری بود تصادف می کنند.پسر پرت شد و فوت کرد.یک بار هم یک موتری از ماشین من سبقت گرفت و رفت.چند لحظه بعد تیکه های مغز آن را روی آسفالت دیدم .تصادف زیاد دیدم اما این دو مورد هیچ وقت از یادم نمی رود.

رانندگی ها خوب شده است.مردم قوانین را رعایت می کنند .تا چند سال پیش فرهنگ رانندگی ها خیلی پایین بود.مردم همدیگر را آزار میدادند.زمانی که در جاده میراندن از هم سبقت هاي خطرناک می گرفتند.در اتوبان ها با هم کل کل می کردند، اما امروز خیلی بهتر شده است.در جاده ها سبقت گرفته نمی شود، در خیابان و اتوبان با هم کل کل نمی کنند، آلودگی صوتی ایجاد نمی کنند.همیشه کمر بند ها بسته است.حالا چند سال پیش را به یاد آورید! پلیس باید جریمه می کرد تا کمربند ها بسته شود.نمی دانم کمربند ها برای چه کسی می بستند؟خودشان یا اینکه جریمه نشوند.

سیاوش خیرابی

فنی ماشین

اصولا فنی ماشینم را خوب می شناسم.در حدی که اگر خراب شد بدانم مشکل از کجا است.اما پایم را در کفش مکانیک ها نمی کنم.فقط در حدی که باطری به باطری کنم.البته تا حالا ماشین هایی که داشتم در جاده و خیابان رهايم نکرده اند.زیاد مشکلی با فنی ماشین هایم نداشتم.آخرین باری که ماشینم خراب شد در محدوده پونک بود که ماشین خاموش کرد .آن هم به خاطر باطری ماشین بود.

با اتوبان ها مشکل دارم

تا حرف می شود می گویند ترافیک به خاطر ماشین ها تک سر نشین است.مگر فقط در ایران تک سرنشین داریم؟ این همه در کشور های دیگر ماشین های تک سر نشین در حال تردد هستند.مشکل اصلي خیابان ها و اتوبان های ما است و فرهنگ رانندگی خودمان.اتوبان های ما جوابگوی این حجم ماشین نیست. مهندسی اتوبان ها مشکل دارد و باید رسیدگی شود.یک لاین چمران اختصاص داده شده به اتوبوس .کمی که عمیق تر نگاه کنیم می بینیم چمرانی که بی لاین اختصاصی اتوبوس نمی توانست جوابگوی آن همه تردد باشد، حالا فکرش را کنید حجم ماشین ها بالا رفته و لاین ها هم کم شده و البته فرهنگ رانندگی هم که جای خود دارد! حالا ترافیک باید شدید باشد یا نه؟ چراغ قرمز سر پل مدیریت (شهر بازی) را برداشتند و سر پارک وی پر ترافیک می شود.چرایی این عملکرد ها را نمی فهمم.اگر آن زمان به خاطر تصادفات بیش از حد در آن کوچه سعادت آباد کوچه را یک طرفه می کردند ماشین من له نمی شد.اما انقدر عملکرد ها دیر می شود که خطرات جانی و مالی پیش می آورد.

معاینه فنی لازم

عاشق این معاینه فنی هستم.امروز دیگر اکثر ماشین ها جدید هستند و دود نمی کنند و چه خوب می شود اگر ماشین های قدیمی جمع شود و با تهسیلات ویژه ماشین جدید جایگزین شوند. باید نگاهی به اتوبوس ها و کامیون ها داشت. بیشتر این ماشین ها دود می کنند.کمتر ماشینی پیدا می شود که دود کند و هوا را آلوده کند.اما تا دلتان بخواهد اتوبوس و مینی بوس و کامیون دود می کند.یک روز شیشه ماشینم پایین بود و کامیونی از کنار ماشین من رد شد، چنان دودی کرد ماشین من را مه سیاه فرا گرفت و دیگر هیچ جا را نمی دیدم. وقتی رسیدم سر فیلم برداری نیما شاهرخ شاهی گفت سیاوش بوی دود می دهی! به هر حال معاینه فنی لازم هر ماشینی است. رو به مسئولان “مخصوصا کامیون ها و اتوبوس ها و مینی بوس ها…”

دوست دارید مسافرت کنید؟ ما برای شما پیشنهادهای متفاوتی داریم!

دیدگاه خود را بنویسید

نظرات کاربران

  • مهسا | 17/04/1394 در 02:34

    الان مثلا خواستی بگی خیلی پولداری با اینک مثلا الکی علاقه ندارم ولی هر ماشینی میتونم بگیرم….!!!!!!خوشبحالت.والااااااا

    • alireza | 17/04/1394 در 11:20

      ina mikhan began az sinama be jayi naresidan khodeshon mard bodan. az pride paride ro sorento 200 melyuni yeho

    • بهزاد | 17/04/1394 در 13:17

      مهساخانوم شماچرامیسوزی؟نوش جونش

    • مهدي | 19/04/1394 در 12:44

      البته اين ذهن شما دختراست مه فكر ميكنيد هرمي از زندگيش ميگه داره فخر ميفروشه نخير خانم ايجوريا هم نيست كه شما فكر ميكني

      • ناشناس | 31/04/1394 در 09:49

        مهدی خان اگه درست نگاه بندازی به کامنتا متوجه میشی که بحث ذهنیت خانومها یا آقایون اصلا مطرح نیست ولی بطور کلی یه سری از هنرمندان رو نمیشه با یه سری دیگه مقایسه کرد به حدی فخر میفروشن که ( دنبالم نیا بو میدی ). بنظر من این هنرمندا از دل همین مردم بیرون اومدن از کره ماه که نیومدن هرچی مردمی تر بهتر.

  • mohammadhossein | 17/04/1394 در 11:11

    مهسا خودتو ناراحت نکن چرا حرص میخوری
    دارندگیو برازندگی توهم داشته باش بخر
    والااااااا

  • mohamad | 18/04/1394 در 05:31

    Azizam kamiyuno ina motore disel daran yani gazoeil misozonan
    Pas har karish koni bazam dod mikonan,badesham kamiyoni k dod nakone age varede iran beshe zire miliyard nistan

  • مریم | 18/04/1394 در 13:16

    بله دارندگی و برازندگی منتها نه از راه نابود کردن مملکت این بازیگرا مملکتمونو نابود کردن اونوقت میگن نوش جونشون؟بعد یه پزشک بدبخت جون میکنه از صبح تا شب کار میکنه بهش حرف میزنن واقعا که ……

    • سحر | 19/04/1394 در 15:56

      ببین عزیز دلم اونم که بازیگر میشه کم رنجی نمیکشه اونم پول استعدادش میخوره

    • بهار | 19/04/1394 در 23:59

      منم موافقم مریم جان.
      بازیگرا خیلی بیشتر از حق خودشون حقوق میگیرن،البته نه همشون.
      عدالت باید واسه همه ی مردم برقرار باشه.

      • ali | 25/04/1394 در 05:49

        چراحسودیت میشه بازیگرمیشدی توام بیشترازحقت میگرفتی

    • ناشناس | 31/04/1394 در 09:52

      ثروتمندترین مرد دنیا دارنده ی چیزهای ملموس نیست. نه زمین دارد، نه طلا، نه نفت، نه كارخانه، نه فعالیت صنعتی دیگر و نه ارتش و نه سپاهی. این نخستین بار در تاریخ بشر است كه ثروتمندترین مرد دنیا تنها دانش دارد و بس.

  • Mojgan | 20/04/1394 در 12:27

    Jenabe siyavash hameye mashina barazande shuman.cheqad mardum hasudan.chera enqa be honarmandamon hasudi mikunan.da
    Age khudeshun tavanaeisho daran be in marhale beresan.

  • اسماء | 15/05/1394 در 19:35

    شما دعاکنین من بزارن برم سینما.ایناهمش پیشکش.
    تو سینما و تیاتر قبول شدم نمیزارن برم.ای خدا ی فرجی کن من ب علاقم برسم.

  • اسماء | 15/05/1394 در 19:40

    درضمن این بازیگرا نمیدونین چقد زحمت میکشن و تمرین میکنن تا ی سریال درست شه.واقعا هم بیشترازاینا حقشونه.
    تو سرما و گرما کارمیکنن.بداخلاقی و خوش اخلاقی هارو تحمل میکنن ک فقط و فقط ب علاقه و استعدادشون برسن.

کیوسک مطبوعاتی