اگر بخواهید در بازار کراس اوورهای ۲دیفرانسیل جمع و جور شهری در رنج قیمت ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان، خودرویی انتخاب کنید، باید سراغ گزینه های دست دوم کره ای و ژاپنی بروید که کیفیت قابل قبول و در بیشتر موارد امکانات متنوعی را در اختیارتان می گذارند. در ادامه مقایسه انواع خودروهای بازار در […]
پایگاه خبری رسمی جوان خودرو بررسی می‌کند
بارها به بازار داغ خودروهای شاسی بلند و کراس اوور در ایران اشاره کرده ایم. خودروهای این کلاس قطعا طرفداران فراوانی دارند، اما با افزایش قیمت ها در ماه های اخیر، توان خرید خریداران نیز افت کرده و کمتر به سراغ این سبک خودروها می آیند. چرا که در زمانی که کشتی بازار خودرو در دریای متلاطم کنونی اثیر نشده بود، منطقی بود که 150 تا 200 میلیون تومان برای خرید کراس اوور جمع و جوری نظیر کیا اسپرتیج هزینه کنید. اما حالا پرداخت مبلغی نزدیک به 600 میلیون تومان برای خرید چنین خودرویی برق از سر خریداران می پراند.
البته از سوی دیگر قیمت کراس اوورهای چینی نیز در این مدت افزایش چشمگیری داشته و اگر بخواهید کمی بودجه تان را افزایش دهید و سراغ خرید خودروهای چینی نروید، می توانید سراغ خودروهایی مثل توسانف اسپرتیجف گرند ویتارا و ASX قدیمی را در بازار خودروهای دست دوم بگیرید. این بار تصمیم گرفتیم سوزوکی ویتارا فیس لیفت را به عنوان یک کراس اوور ساخت داخل در مقابل کیا اسپرتیج وارداتی قرار دهیم. 2 کراس اووری که از نظر قیمتی تقریبا در یک کفه ترازو قرار می گیرند و باید دید کدام یک می توانند از این رقابت به عنوان برنده بیرون بیایند.
سوزوکی ویتارا کلاس 10 از اواخر سال 95 با مدل 96 وارد بازار شده است. از این جهت می توانید میان مدل های 96 تا 98 در بازار انتخاب کنید. از سوی دیگر، کیا اسپرتیج در مدل های 2011 تا 2016 وارد ایران شده و بر خلاف گرندویتاراهای کلاس 10، به دلیل سلیقه ای بودن سفارش گذاری، از امکانات متفاوتی در مدل های مختلف بهره می برد و همین مساله تا حدی خریدار را گیج می کند.
در سال ۸۶ و در شرایطی که بازار شاسی‌بلندها در ایران مثل این روزها داغ نبود، نسل سوم سوزوکی گرندویتارا درحالی پابه‌ایران گذاشت که نیسان رونیز به‌عنوان شاسی‌بلندی محبوب به‌شمار می‌رفت. آن موقع تنها 2 سال از عمر گرندویتارا می‌گذشت و این خودرو ژاپنی یکی از به‌روزترین محصولات بازار ایران بود. اما محصول خوش‌نام ایران‌خودرو ۹ سال بدون تغییر در خط تولید جا خوش کرد. در این سال‌ها روزبه‌روز به تعداد رقبایش اضافه شد و گرندویتارا بخش قابل‌توجهی از طرفدارانش را از دست داد. در دوران تحریم‌ها تولید ویتارا دستخوش فرازونشیب‌هایی شد و چندین بار با توقف مقطعی تولید روبه‌رو شد. در تابستان ۹۵ تولیدش کاملا متوقف شد.
اما ۲ ماه بعد از متوقف شدن تولید گرندویتارا، نسخه فیس‌لیفت‌اش با نام بازاری کلاس 10به خط تولید آمد و عرضه اش از پایان 95 آغاز شد. جالب است بدانید گرندویتارا و ویتارا 2 محصول مجزا هستند که اولی از اصول ساخت یک SUV پیروی می کند و ویتارا تنها یک کراس اوور جمع جور است. به این نکته اشاره کردیم تا بگوییم تولید گرندویتارا تا سال 2017 توسط سوزوکی ادامه داشته و نمی توان آن را در زمره خودروهایی که سال ها از حضورشان در بازارهای جهانی گذشته و همچنان در ایران تولید می شوند برشمرد. البته با آغاز دوباره تحریم ها، تولید گرند ویتارا در ایران خودرو متوقف و طرح های جایگزینی آن با محصولات دیگر اعلام شد.
فیس‌لیفت گرندویتارا محصول سال ۲۰۱۲ است که عمده تغییرات ظاهری آن روی قسمت جلو و تغییر گرافیک چراغ‌ها، فرم سپر و جلوپنجره متمرکز شده. از تغییر شکل ظاهری رینگ‌ها و اضافه شدن راهنمای ال‌ای‌دی به آینه‌های جانبی نیز نمی‌توان گذشت. هرچقدر هم اظهار نظر در مورد طراحی یک خودرو به سلیقه وابسته باشد، باید قبول کنیم که ظاهر گرندویتارا در برابر خودروی جوان پسند و جذابی نظیر اسپرتیج حرفی برای گفتن ندارد. البته این به معنی ضعف در طراحی ویتارا نیست. چرا که طراحی آن هماهنگی و اصول قابل قبولی دارد.
سوزوکی گرندویتارا در بحث تنوع امکانات رفاهی، حتی در نسخه فیس لیفت که آپشن های جدیدی به آن اضافه شده، قطعا بازنده این مقایسه به شمار می رود. در کلاس 10، صندلی ها از پوشش چرمی بهره می برند و تریم چوبی جایگزین تریم نقره ای رنگ شده است. نمایشگر کنسول جلو از نظر ابعاد تفاوتی با گذشته ندارد، اما در بخش دکمه ها دستخوش تغییراتی شده و منوهای آن به روز شده است.
آیینه تاشو برقی و سانروف نیز از دیگر امکانات اضافه شده به کلاس 10 به شمار می روند. این در حالی است که ماساژور صندلی که در کلاس 8 به چشم می خورد، از این مدل حذف شده است.
نوع موتور: ۴ سیلندر ۱۶ سوپاپ
حجم موتور: ۲.۴ لیتر
قدرت: ۱۶۹ اسب بخار
گشتاور: ۲۲۷ نیوتن متر
گیربکس: ۴ سرعته اتوماتیک
محور متحرک: ۴ چرخ متحرک با قابلیت انتخاب حالت های سبک و سنگین
همان طور که گفتیم، گرندویتارا با پیروی از اصول یک خودروی SUV ساخته شده و موتور 4 سیلندر نصب شده در راستای بدنه و قرارگیری گیرباکس در میانه باعث شده تا قابلیت های فنی و حرکتی بهتری از اسپرتیج در شرایط سخت داشته باشد. این در حالی است که می توانید شیوه انتقال قدرت را در حالت های 4 چرخ سبک و سنگین با ضرایب ثابت تنظیم کنید. برتری گرندویتارا در این زمینه در حالی است که توان 169 اسب بخاری پیشرانه کمتر از اسپرتیج است و تکنولوژی گیرباکس 4 سرعته این خودرو نیز قدیمی تر از اسپرتیج ارزیابی می شود. همچنین جای خالی سیستم کنترل پایداری نیز در این خودرو کاملا حس می شود.
نقاط قوت سوزوکی گرند ویتارا:
نقاط ضعف سوزوکی گرند ویتارا:
ایرانی ها با نسل دوم کیا اسپرتیج که پس از آزادسازی واردات خودرو در دهه 80 هجری شمسی به ایران آمد، آشنا شدند. اما معرفی نسل سوم اسپرتیج با کد SL کاملا ورق را برگرادند و تحول عظیمی در فروش و میزان علاقه مندان این خودرو چه در ایران و چه در بازارهای جهانی ایجاد کرد. نسل سوم اسپرتیج در دوره حضور پیتر شرایر در کیا طراحی شده و از این جهت خودرویی با طراحی زیبا، جوان پسند و هماهنگ است که علی رغم گذشت 10 سال از عمرش، هنوز هم تازگی دارد.
یکی از مهمترین برتری های اسپرتیج نسبت به گرند ویتارا، همین ظاهر اسپرت و زیباست که باعث شده خریداران جوان این کراس اوور کره ای را به ویتارا ترجیح دهند. همچنین در طول سال هایی که نسل سوم اسپرتیج روی خط تولید قرار داشت، جهت حفظ زیبایی و حرکت با مد روز، چراغ های عقب دستخوش تغییراتی شدند.
ارگونومی کابین اسپرتیج مناسب است و بعد از گذشت سال ها از عمرش، کابین آن هنوز هم تازگی دارد و نسبت به گرندویتارا مدرن تر به نظر می رسد. از نظر دوام و کیفیت متریال کابین می توان به اسپرتیج نمره قبولی داد. اما فراموش نکنید که خودرویی که در مقابل اسپرتیج قرار گرفته از نظر سال عرضه در ایران جدیدتر به شمار می رود و در دسته با کیفیت ترین خودروهای ساخت داخل قرار می گیرد. احساس تنگ و خفه بودن فضای کابین اسپرتیج مساله ای است که در مقابل ویتارا بیشتر خودش را نشان می دهد.
صندلی های جلو فضای مناسبی را در اختیار سرنشینان قرار می دهند، اما صندلی ردیف عقب برای 3 نفر سرنشین بزرگسال کوچک به نظر می رسد. همچنین پنجره های کوتاه که کمک شایانی به جذابیت ظاهری اسپرتیج کرده اند، دید و تسلط به اطراف را در این خودرو تحت الشعاع قرار داده اند. یکی از مهمترین نقاط قوت اسپرتیج نسبت به گرندویتارا، امکانات متنوع رفاهی است، که باعث شده این خودرو بسیار مورد توجه خریداران ایرانی قرار بگیرد و بازار خرید و فروش پررونق تری از ویتارا داشته باشد. اسپرتیج در میان کراس اوورهای هم کلاس اش، تعلیق اسپرت تر و در نتیجه سواری نسبتا خشک تری دارد. البته خشکی سواری در این خودرو در مدل های اولیه بیشتر بود که این نقطه ضعف در مدل های بعدی رفع شد. اما این ویژگی باعث شده تا اسپرتیج از نظر چسبندگی و قابلیت های حرکتی کراس اوور جذابی به نظر برسد.
نوع موتور: ۴ سیلندر MPI
حجم موتور: ۲۳۵۹ سی سی
قدرت: ۱۷۷ اسب بخار
گشتاور: ۲۲۷ نیوتن متر
گیربکس: ۶ سرعته اتوماتیک
محور متحرک: ۴ چرخ متحرک
پیشرانه 4 سیلندر 2359 سی سی MPI داخل کاپوت اسپرتیج قرار گرفته است. این پیشرانه 177 اسب بخار قدرت در 6000 دور تولید می کند و گشتاورش به 227 نیوتن متر می رسد که از این نظر تفاوتی با ویتارا ندارد. اما به لطف بهره بردن از گیرباکس 6 سرعته تیپ ترونیک با تکنولوژی بالاتر و تعداد دنده های بیشتر نسبت به گیربکاس سوزوکی، شتاب گیری اسپرتیج بهتر از ویتارا ارزیابی می شود. اسپرتیج به طور میانگین بین 9 تا 10 لیتر بنزین مصرف می کند و از باک 55 لیتری بهره می برد. نکته منفی اینجاست که باک این خودرو تنها 5 لیتر از باک هاچ بکی مثل 207 بزرگ تر است و به دلیل بهره بردن از موتور حجیم تر و پرمصرف تر، باعث می شود تا تعداد دفعات بیشتری به پمپ بنزین ها سر بزنید.
نقاط قوت کیا اسپرتیج:
نقاط ضعف کیا اسپرتیج:
پیشنهاد جوان خودرو
برنده نهایی این مقایسه قطعا کیا اسپرتیج است. طراحی جذاب تر و به روزتری نسبت به گرندویتارا داشته و لیست امکانات و آپشن های آن به مراتب از رقیب ژاپنی کامل تر است. همین ویژگی باعث شده تا بازار خرید و فروش انواع دست دوم آن از ویتارا پررونق تر باشد و سریع تر و به قیمت فروش برود. با توجه به سبک طراحی ظاهری و تنوع امکانات رفاهی، می توان گفت مخاطب ویتارا را بیشتر افراد میان سال که مدت طولانی از یک خودرو نگهداری می کنند، تشکلی می دهند و مخاطبین اسپرتیج، افراد جوان تری هستند که به اسپرت بودن طراحی اهمیت ویژه ای می دهند. البته در مسیرهای خارج جاده ای، گرندویتارا به لطف ساختار نزدیک ترش به خودروهای SUV، عملکرد بهتری دارد. اما در خیابان ها و اتوبان ها، این اسپرتیج با گیرباکس به روزتر و موتور پرقدرت تر است که گوی سبقت را از رقیب ژاپنی می رباید.
نوشته: میلاد میرعابدینی
دیدگاه خود را بنویسید