تعداد بسیار محدودی کورسا وارد ایران شده ودر بحث خدمات هیچ پشتیبانی از این خودرو نمی شود. همین باعث شده تا اگر از زاویه بازاری به آن نگاه کنید، دوستی با آن مثل دوستی با یک دیو، غیرمنطقی و پرریسک به نظر برسد! اما هیوندای i20 هاچ بکی است که داخل کشور و در تیراژی […]
به گزارش اختصاصی پایگاه خبری رسمی جوان خودرو به نقل از مجله تخت گاز
اگر این مقایسه در هر جای دنیا به غیر از ایران انجام می شد، هیچگاه عجیب به نظر نمی رسید. اما از آنجایی که بازار خودرو در کشورمان کاملا منحصر به فرد بوده و زمین تا آسمان با کشورهای دیگر فرق دارد، با دیدن موضوع این مقایسه در ایران قطعا تعجب می کنید. هیوندای i20 و اپل کورسا. 2 هاچ بک کلاس B (سوپر مینی) که خروجی پیشرانه هایشان شبیه یکدیگر است و از نظر قد و قواره، تفاوت فاحشی میان آن ها وجود ندارند. اما وقتی به بازار ایران قدم می گذاریم، تفاوت های این 2 رقیب بیشتر می شود. تعداد بسیار محدودی کورسا وارد ایران شده ودر بحث خدمات هیچ پشتیبانی از این خودرو نمی شود.
همین باعث شده تا اگر از زاویه بازاری به آن نگاه کنید، دوستی با آن مثل دوستی با یک دیو، غیرمنطقی و پرریسک به نظر برسد! اما هیوندای i20 هاچ بکی است که داخل کشور و در تیراژی قابل توجه، آن هم توسط یک خودروساز خوشنام به اسم کرمان موتو تولید شده. این ویژگی ها در کنار مشخصات قابل قبول این هاچ بک مدرن دست به دست هم می دهند تا i20، دلبر قصه ما باشد. حتما می پرسید اگر این 2 انقدر با هم فاصله دارند، چرا آن ها را در کنار هم قرار دادید؟ جواب سوالتان ساده است. چون جذابیت های یک دلبر در مقابل کم و کاستی های دیو بیشتر خودش را نشان می دهد. با این چیزهایی که گفتم، احسا می کنم اگر اپل کورسا دست و پا داشت، تا الان چند مشت به سر و صورتم کوبیده بود! پس تا دیر نشده از این بحث فاصله می گیریم و سراغ اصل ماجرا، یعنی بررسی این 2 خودرو می رویم.
ایرانی ها با هیوندای i20 غریبه نیستند. این هاچ بک کره ای با نخستین مدل اش که در سال 2008 معرفی شد در ایران حضور پیدا کرد. آن زمان توسط آسان موتور به کشور وارد می شد و با عرضه مدل فیس لیفت، فراوانی آن در بازار بیشتر هم شد. مدل مورد بحث اما، دومین نسل هیوندای i20 به شمار می رود و با کد GB شناخته می شود. این مدل در سال 2014 معرفی شده و تا امروز نسل جدیدی بعد از آن معرفی نشده است. پس تا اینجای کار، i20 خودرویی به روزتر و مدرن تر از کورسا به حساب می آید. چرا که تولید نسل چهارم کورسا درست در سال تولد i20 متوقف شده و جای خود را به نسل جدید داده است.
بعد از توافق برجام و از سر گرفته شدن همکاری خودروسازان کشورمان با کمپانی های معتبر خارجی، کرمان موتور دست دوستی دوباره با هیوندای داد. اولین نتایج این همکاری، هاچ بک های i10 و i20 بودند که به عنوان اولین خودروهای پسابرجامیدر بازار ایران عرضه شدند. خوشبختانه کرمان موتور بر خلاف سنت صنعت خودرو کشورمان، به روزترین مدل i20 را برای تولید انتخاب کرد. هیوندای i20 از اواخر سال 95 به خط تولید آمد و فروش آن با قیمتی حدود90 میلیون شروع شد. نکته قابل توجه در خصوص i20 های مونتاژ داخل، تولید آن ها به صورت SKD در کشور است. اتفاقی که باعث شده تا i20 های مونتاژی از نظر کیفیت ساخت و مونتاژ، با نسخه اصلی که توسط هیوندای تولید می شوند، مو نزنند. در روش SKD حتی قطعات بدنه نیز به صورت رنگ شده به کشور آمده و از این نظر i20 در بالاترین سطح کیفیت تولید شده است. پس کسب 4 ستاره در کارنامه کیفیت هیوندای i20 نکته عجیبی به نظر نمی رسد. اما متاسفاته این روزهای خوش صنعت خودرو دوام نداشت و آغاز دوباره تحریم ها، نقطه پایان این همکاری ها شد. بعد از قطع مجدد همکاری میان کرمان موتور و هیوندای، تولید i20 نیزمتوقف شده است.
اصول طراحی خودروهای کره ای و محصولات هیوندای، کاملا منطبق با ذائقه خریداران ایرانی بوده و همین باعث شده تا در بازار ایران بسیار مورد توجه قرار بگیرند و همواره فروش بالایی داشته باشند. i20 نیز از این قاعده مستثنی نیست و از همین سبک در طراحی پیروی می کند. اگر به لوگو روی جلوپنجره اش نگاه نکنید، کاملا به هیوندای بودنش پی خواهید برد. طراحی قسمت جلو از خط مشی هیوندای در دیگر محصولات اش پیروی می کند.
در قسمت عقب ترکیبی مشابه با هیوندای توسان را شاهد هستیم و در قسمت کنار، فرم آیینه ها، دستگیره درها و طرح رینگ های 16 اینچی همان چیزی است که شبیه آن را در دیگر محصولات هیوندای یافت می کنید. پس i20 هاچ بک عجیب و غریبی نیست و مخاطب ایران به سرعت با آن ارتباط برقرار می کند. در چراغ های جلوی i20 خبری از دی لایت نیست و در قسمتی از پروژکتورهای روی سپر لامپ هایی قرار دارند که با روشن شدن خودرو نقش دی لایت را بازی می کنند. محل قرارگیری چراغ دنده عقب نیز در نوع خود جالب است و تنها در طرف راست و کنار شبرنگ سپر عقب تعبیه شده است. این اتفاق باعث می شود تا اگر یک i20 در فاصله کمی از شما دنده عقب بگیرد، به سرعت متوجه آن نشوید.
هیوندای i20 از نظر ابعاد بدنه، تفاوت فاحشی با اپل کورسا ندارد. همان طور که اشاره شد، این خودرو در کلاس B یا سوپر مینی دسته بندی می شود. طول بدنه 4035 میلی متر، عرض آن 1734 میلی متر و ارتفاع اش 1474 میلی متر اندازه گیری شده و فاصله میان 2 محور به 2570 میلی متر می رسد. شاید عنوان سوپر مینی غلط انداز به نظر برسد و قبل از باز کردن درها تصور کنید، با یک کابین کوچک و ناراحت طرف هستید.
درست است که با یک خودرو در کلاس هاچ بک طرف هستیم و نمی توانیم از آن به اندازه یک سدانیا یک کراس اوور انتظار راحتی و جادار بودن داشته باشیم. اما i20 آنقدرها هم غیر کاربردی نیست و به لطف طراحی منطقی، کابین نسبتا جاداری نسبت به رقبایش دارد. تا جایی که می توان گفت اگر به دنبال یک هاچ بک خانوادگی هستید، i20 می تواند یکی از بهترین گزینه ها پیش رویتان باشد. حجم صندوق بار i20 تفاوت چندانی با اپل کورسا ندارد و برای اینکه برایتان ملموس تر باشد، باید بگوییم کمی از صندوق بار پژو 206 بزرگ تر است و 301 لیتر حجم دارد. البته با خواباندن صندلی ها، ظرفیت بار به 1017 لیتر می رسد. فضای صندلی های جلو کاملا قابل قبول است و حتی افراد قد بلند نیز پایشان به فرمان و داشبورد نمی خورد و فضای سر مناسبی در این قسمت دارند. صندلی های جلو نیز به صورت دستی تنظیم می شوند و به جز سفتی پشت سری ها، خوش فرم و راحتاند. فضای پا اما در ردیف عقب محدودتر است. اما از این نظر چیزی از کورسا کم ندارد.
کابین طراحی ساده و در عین حال به روزی دارد. مثل بعضی از کره ای ها، در طراحی کابین اغراق نشده و همه چیز منطقی و حساب شده به نظر می رسد. برای کابین i20 های تولید داخل، ترکیب 2 رنگ مشکی-قهوه ای انتخاب شده است. این ترکیب رنگ روی صندلی ها، کنسول جلو و پنل درها به چشم می خورد. کنسول جلو جنس نسبتا نرمی داشته و مونتاژ قطعات کابین با کیفیت به نظر می رسد. فرمان را هم با چرم مرغوبی روکش کرده اند. اما پلاستیک سفت به کار رفته روی پنل درها چندان باب میل افراد جزیی نگر و سختگیر نیست. از ذائقه ایرانی ها در طراحی گفتیم، اما از آپشن پسند بودن مخاطبان این مارکت هم نباید گذشت. از این نظر، i20 پیش روی خریداران ایرانی رو سفید نشده و کم و کسری زیاد دارد. کرمان موتور برای کاهش هزینه ها، مواردی مثل کیسه های هوای جانبی و پرده ای، تودوزی چرم، گرمکن صندلی ها، کروز کنترل، سقف شیشه ای، استارات دکمه، سنسور نور و سنسور فاصله سنج جلو را از i20 حذف کرده است. آپشن هایی که در مدل عرضه شده در بازار جهانی به چشم می خورند.
همان طور که اشاره شد، حذف این آپشن ها، برای کاهش هزینه مونتاژ و اقتصادی تر شدن این خودرو صورت گرفته. به طور مثال سقف شیشه ای برای کاهش هزینه ها از این خودرو حذف شده. چرا؟ چون در نقل و انتقال شیشه ها و فریم های بدنه، احتمال داشته از هر 5 قالب، فقط یکی سالم به کشور برسد!
i20 تولید داخل در حالت عادی از امکاناتی مثل 2 کیسه هوا در جلو، سیستم کنترل پایداری (ESP)، کامپیوتر سفر، سنسور فاصله سنج و دوربین عقب، سیستم تهویه خودکار، صفحه نمایش 7 اینچی لمسی، برف پاک کن اتوماتیک و پوشش پارچه ای صندلی ها بهره می برد. در زمان عرضه، هیوندای i20 تقریبا هم قیمت با کراس اوورهای چینی بود، که حداقل 2 برابر خودرو مورد بحث ما امکانات رفاهی داشتند. این ضعف i20 باعث شد تا کرمان موتور در سال 97، مدل آپشنال را با قیمت بیشتر (حدود 115 میلیون تومان) روانه بازار کند.
در مدل آپشنال، دستگیره درها پوشش کرومی دارند و هم رنگ بدنه نیستند. همچنین محل قرارگیری دوربین دنده عقب که در مدل عادی بالای قاب پلاک نصب شده تغییر کرده و روی در صندوق عقب، پایین لگو هیوندای جانمایی شده است. محل تصویر نمایش دوربین دنده عقب نیز در مدل آپشنال متفاوت است و به جای نمایش در صفحه نمایش روی کنسول، روی آیینه وسط نشان داده می شود. آیینه وسط هم در این مدل الکتروکرومیک (حساس به نور) است. سیستم استارت دکمه ای و ورود بدون کلید هم به i20 آپشنال اضافه شده و سنسور نور نیز در فهرست امکانات به چشم می خورد. اما همچنان جای مواردی مثل گرمکن صندلی ها، ایربگ های بیشتر، کروز کنترل و سانروف در هیوندای i20 تولید داخل احساس می شود. (لازم به ذکر است، i20 مورد بررسی مدل 97 اما از نوع غیر آپشنال است.)
اگر مسیر تردد روزمرهتان خیابانهای پرترافیک شهری شلوغ است، i20 انتخابی منطقی پیش روی شماست. هم مصرف سوخت مناسبی دارد، هم ابعاد جمع و جورش باعث میشود خیلی راحت در خیابانهای تنگ و باریک مانور دهید و جای پارک پیدا کنید. البته از نقش فرمان کمکی برقی MDPS هم در راحتی سواری i20 نمیتوان گذشت. این موضوعی است که نظر خانمهای راننده را هم به خود جلب میکند. همچنین i20 از سیستم HAC یا ایستایی در سربالایی هم بهره میبرد. این سیستم در سربالاییهای حسابی زحمت راننده را کم کرده و از عقب رفتن خودرو جلوگیری میکند.
به لطف ابعاد جمع و جور، پوشش مناسب آیینهها و اندازه مناسب پنجرهها، دید به اطراف کاملا قابل قبول است و نقطه کوری با i20 احساس نمیشود. البته بهتر بود برای اطمینان بیشتر در مسیرهای باریک، این خودرو به سنسور جلو نیز مجهزمیشد. دوربین دنده عقب هم هنگام پارک کردن به کمک راننده میآید. اما کیفیت نچندان بالای صفحه نمایش (به دلیل سفارشی سازی صورت گرفته برای سیستم رهیاب) و عدم در نظر گرفتن سایهبانی برایش، باعث شده تا زیر نور آفتاب، تصاویر این صفحه نمایش چندان واضح نباشد.
هیوندای i20 قرار است نقش هاچ بکی اقتصادی و کم هزینه را بازی کند. پس نمیتوانید از آن انتظار قابلیتهای فنی چشمگیری داشته باشید. سیستم فنی آن مهندسی سادهای دارد. شاید این ویژگی در مقابل رقیبی مثل سیتروئن C3 به یک نقطه ضعف تبدیل شود، اما باعث کاهش استهلاک این خودرو شده و نگهداری از آن را آسان میکند.
یک پیشرانه ۴ سیلندر ۱۶ سوپاپ زیر کاپوت i20 جای گرفته. خوشبختانه کرمان موتور یکی از قویترین نسخههای i20 را برای بازار ایران انتخاب کرده. این پیشرانه ۱۳۶۸ سی سی، ۹۸.۶ اسب بخار قدرت در دور ۶۰۰۰ تولید میکند. ماکزیمم گشتاور ۱۳۴ نیوتن متری نیز در دور ۴۰۰۰ به دست میآید. i20 هاچ بکی حدودا ۱.۱ تنی است. از این ترکیب وزن و قدرت نمیتوان انتظار چابکی آنچنانی داست. واقعیت نیز همین است. پشت فرمان i20 هیجان خاصی را تجربه نمیکنیم. سواری نرم و بی صدایش باعث میشود تا بیشتر خودمان را با راحتی قابل قبولش قانع کنیم. لاستیک های با کیفیت میشلن نیز تاثیر به سزایی در کاهش سر و صدای اضافی دارند. البته به دلیل ضعیف بودن پیشرانه، برای جبران کشش مجبورید گاز بیشتری داده و به پیشرانه فشار بیشتری وارد کنید و در نتیجه نفوذ صدای پیشرانه به کابین هم بیشتر میشود و تا حدی از این آرامش میکاهد.
این هاچ بک کره ای از گیرباکس ۴ سرعته اتوماتیک ساخت هیوندای پاورتک بهره میبرد. تعویض دندهها نرم و نسبتا دقیق است. اما باز هم انتظار چابکی خاصی از آن نداریم. در حالت تیپ ترونیک هم عملکرد مناسبی دارد، اما اجازه معکوس به دنده یک را نمیدهد. اگر بخواهید در سربالایی ها رانندگی پرکششتری داشته باشید، کافیست پدال گاز را تا انتها فشرده و شیفت زیر پدال را فعال کنید. اینجاست که با یک معکوس خوب و نرم روبرو میشویم. کشش i20 در سربالاییها تا زمانی که کولر را روشن نکنید، قابل قبول است. سیستم تهویه این خودرو میتوانست قویتر باشد. در آب و هوای گرم بازدهی آنچنانی ندارد و در مسیرهای شیبدار زور موتور را میگیرد. حتی در مواردی گزارش شده، در سربالاییها با فشار به پیشرانه کولر قطع میشود!
کمی شیطنت میکنیم و با یک هاچ بک دیفرانسیل جلو در رمپ خروجی اتوبان گاز میدهیم. انتظار داریم این ویژگیها با وزن کم و اکسل یکپارچه عقب دست به دست هم بدهد تا i20 در بحث هندلینگ در مقابل رقیب آلمانی بازنده میدان باشد. اما در مجموع میتوانیم به هندلینگ i20 نیز مثل سواری خوبش، نمره قبولی بدهیم. البته در این میان از نقش سیستم کنترل پایداری که با دکمهای در سمت چپ فرمان فعال میشود هم نباید گذشت. همچنان فرمان برقی i20 به سرعت حساس بوده و در سرعتهای بالا برای ایمنی بیشتر کمی سفتتر میشود. این ویژگی با پایداری خوب در سرعتهای بالای ۶۰ کیلومتر دست به دست هم میدهد تا هنگام رانندگی با i20 ، حس خوبی از آرامش به راننده منتقل شود. البته بهتر بود برای تکمیل شدن قابلیت اطمینان i20 ، ترمزهای آن نیز قویتر بودند.
هیوندای یکی از فعالترین نشانهای تجاری در ایران است. این ویژگی با عملکرد مناسب کرمان موتور در بحث خدمات پس از فروش دست به دست هم داده تا با خرید هیوندای i20 هیچ نگرانی بابت تامین قطعات و خدمات پس از فروش نداشته باشید. این ویژگیی است که می تواند برای یک خریدار به اندازه تمام ویژگیهای این خودرو ارزش داشته باشد. این دقیقا همان جایی است که i20 در کشاکش رقابت با کورسا، چند صد متر به جلو پرتاب میشود.
همان طور که در ابتدا گفتیم، اپل را بهانهای کردیم تا i20 در این مقایسه تنها نباشد. اما این بهانه آلمانی هم در نوع خودش شیرین است. در موردی برندی صحبت میکنیم که قدمتاش به سال ۱۸۰۹ باز میگردد. از دوچرخه و چرخ خیاطی تا خودرو! در سال ۱۹۳۲ اپل با جنرال موتورز ادغام شد. قبل از شروع جنگ جهانی، بعد از مرسدس بنز، اپل یکی از لوکسترین برندهای خودرویی در آلمان بود. با شروع جنگ جهانی و به مشکل خوردن همکاری اپل و جنرال موتورز، واحدهای طراحی و ساخت محصولات این برند در انگلستان تاسیس شدند و نام تجاری واکسهال برای آن در نظر گرفته شد. در حالی جنرال موتورز نیمی از سهام اپل را در اختیار داشت، که چندی پیش این سهام به PSA (پژو سیتروئن) واگذار شد. آلمانیهای روی خودروهایشان بسیار تعصب دارند. اما همیشه اپل، که یک خودروساز دولتی به شمار میرود را یک برند زیر پرچم جنرال موتورز به شمار آوردهاند و حس چندان مثبتی به آن ندارند.
در مورد بازار ایران صحبت میکنیم. بازاری که بسیاری از برندهای خودرویی در ان پیشینهای دارند. ورود اپل به ایران به سال ۱۳۳۹ و مدل کاپیتان باز میگردد. در دهه ۷۰ هجری شمسی نیز شرکت ملبا محصولاتی از جمله آسترا، وکترا، امگا، کالیبرا و کورسا را به ایران آورد. در آن سالهای اپل توانست موفقیت مناسبی در بازار ایران دست و پا کند. مخصوصا مدل کورسا که در کنار وکترا، آسترا و امگا به خودروهای هیجان انگیز آن دوره تبدیل شده بودند و مخاطبشان را میان قشر ثروتمند جامعه جست و جو می کردند. اما بازار ایران در دهه ۹۰ سرنوشت خوبی برای اپل رقم نزد و نه تنها نتوانست محبوبیت دهه ۷۰ را تکرار کند، بلکه این بار، این بازار یک شکست تمام عیار را برایش رقم زد. البته اپل تنها برند آلمانی نبود که در بازار ایران شکست خورد. بر خلاف بنز و ب ام و، بعد از آزادی واردات، فولکس واگن، آئودی و اپل، هیچگاه اوضاع مناسبی در بازار ایران نداشتند و همیشه عرضهشان با حواشی همراه بود.
اوایل دهه ۹۰ هجری شمسی (حوالی سال ۹۳)، تعدادی از محصولات اپل از جمله آسترا، اینسیگنیا، موکا و کورسا وارد کشور شدند. اما این تعداد اپل حدود ۲ سال در گمرکات کشور خاک خوردند تا اینکه شرکتی به اسم توان خودرو جی که مجوز واردات محصولات اپل را داشت، توانست این خودروها را از گمرک ترخیص کند و بفروشد. اما مجوز جوان خودرو بعد از چند وقت باطل و به ساپرا موتور واگذار شد. تلاش ساپرا موتور نیز برای واردات اپل موکا و اینسیگنیا بی نتیجه ماند و نتوانست هیچ خودرویی بفروشد. سرانجام این کش و قوسها و بلاتکلیفی اپل در ایران، تا امروز تنها به ضرر مصرف کننده بوده. چرا که محصولات این برند هیچ گونه خدمات پس از فروشی در ایران ندارند و تامین قطعاتشان با مشکل جدی مواجه است.
کورسا هاچ بک مورد بحث ماست. داغترین و محبوبترین مدل اپل که همواره فروش قابل توجهی میان سایر محصولات این خودروساز آلمانی داشته و نسل جدید آن هم اولین خودرویی است که بعد از واگذاری اپل به PSA پا به عرصه وجود گذاشته.
اپل کورسا همچون هیوندای i20 در کلاس B جای میگیرد. اما سابقه به مراتب بیشتری از رقیب کرهای دارد و تولیدش از سال ۱۹۸۲ شروع شده. ایرانیها با نسل دوم کورسا (اتاق B) به خوبی آشنایی دارند. همان خودرویی که در سالهای دهه ۷۰ شمسی در ایران عرضه شد. در مورد نسل چهارم کورسا (اتاق D) صحبت میکنیم. هاچ بکی که تولید آن از سال ۲۰۰۶ شروع شده و در ۲ مدل ۳ درب و ۵ درب تا سال ۲۰۱۴ ادامه یافته است. کورساهای نسل چهارمی که به بازار ایران راه یافتهاند، همگی مدل ۲۰۱۴ هستند که در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ از گمرک ترخیص شدهاند. البته گویا تعداد انگشت شماری کورسا نسل پنجم نیز به کشور وارد شده است. اپل کورسا در ۲ مدل اتوماتیک و دندهای به ایران آمده، که در اینجا مدل دندهای را مورد بررسی قرار میدهیم.
شاید طراحی کورسا همچون هیوندای i20 مدرن و به روز نباشد، اما جالب است بدانید هیوندای در طراحی نسل اول i20 از همین خودرو الهام گرفته و باید اعتراف کرد که بعد از گذشت این همه سال از عمرش، همچنان میتوان به ترکیب ظاهری آن علاقه مند شد. کورسا در ۲ مدل فول و نیمه فول وارد کشور شده و بعضی مدلها دیزاین بدنه اسپرتتری دارند. مدل فول با رینگهای ۱۶ اینیچی مشکی رنگ، آیینههای جانبی مشکی رنگ، پروژکتورهای سپر جلو و سراگزوز استیل از مدلهای ساده متمایز میشود.
در مدلهای اسپرت، علاوه بر این قطعات مشکی رنگ، کاسه چراغ جلو نیز تیرهتر است و ۲ خط تزیینی مشکی رنگ روی بدنه کشیده شده است. کورسا با طول ۳۹۹۹ میلیمتر، عرض ۱۷۳۷ میلیمتر و ارتفاع ۱۴۸۸ میلیمتر، از نظر اندازه بدنه تقریبا با i20 برابر است. یک نکته دیگر که در برخورد اول با کورسا توجهمان را به خودش جلب کرد، نشان GM بر روی قسمتهای مختلف بدنه و موتور این خودرو است.
در مدل فول، در قسمت مرکزی کنسول، تریم مشکی براق به چشم میخورد. در حالی که این قسمت در مدل ساده نقرهای رنگ است. دور خروجیهای دوار سیستم تهویه با قطعات تزیینی همرنگ بدنه پوشانده شده. فضای کابین برای خودرویی در این کلاس قابل قبول است. صندوق بار آن ۲۸۵ لیتر ظرفیت دارد. در این قسمت هرچه دنبال لاستیک زاپاس بگردید به جایی نمیرسید! چرا که کورسا فاقد زاپاس است و از کیت پنچرگیری بهره میبرد.
طراحی کابین بعد از چند سال از مد افتاده و کیفیت متریال نیز چنگی به دل نمیزند. در حالی که صفحه کیلومتر شمار کاملا کهنه و پیش پا افتاده به نظر میرسد، قرارگیری دکمههای تنظیم نور چراغ در قسمت چپ فرمان (مثل دیگر خودروهای آلمانی)، جالب توجه است. مدل مورد بررسی فول آپشن است و بر خلاف i20 از کروز کنترل، گرمکن صندلیهای جلو و گرمکن فرمان بهره میبرد. اما جالب است بدانید هاچ بکی با این امکانات فاقد شیشه عقب برقی است!
البته نمیتوان تقصیر را گردن اپل انداخت. چرا که این شرکت واردکننده این خودرو بوده که شناخت کافی از خریداران ایرانی نداشته است. کورسا هم مثل i20 از سانروف و پوشش چرمی صندلیها بی بهره است. اما فرماناش با چرم طبیعی روکش شده و روی غربیلک فرمان دکمههای تنظیم سیستم صوتی قرار دارد. یک نمایشگر ۵ اینچی نیز در بالاترین قسمت کنسول نصب شده و برخی اطلاعات را نمایش میدهد.
اپل کورسا به پیشرانه ۱.۴ لیتری ECO TEC مجهز شده که در دور ۶۰۰۰، ۱۰۰ اسب بخار قدرت تولید میکند. از این نظر تقریبا با i20 در یک کفه ترازو قرار میگیرد، با این تفاوت که وزن کورسا سنگینتر است. گشتاور ۱۳۰ نیوتن متری نیز توسط جعبه دنده ۵ سرعته به محور جلو منتقل میشود. این اطلاعاتی است که توسط شرکت توان خودرو جی در آن سالها منتشر شد. در بعضی منابع خارجی اما قدرت موتور کورسا ۸۹ اسب بخار و گشتاور آن ۱۲۵ نیوتن متر عنوان شده است.
سواری کورسا نسبت به i20 خشکتر و اسپرتتر است. شاید هندلینگ جذابی در پیچها داشته باشد، اما مثل i20 چهرهای خانوادگی از خود به نمایش نمیکذارد. اپل کورسا به سیستم اکو استارت استاپ مجهز شده که در هنگام توقف، برای کاهش مصرف، موتور را خاموش می کند.
عدم تعریف قیمت مناسب در زمان عرضه، نداشتن استراتژی بازاریابی، عدم انتخاب امکانات مناسب بازار ایران و رقبای محبوب و هم قیمت کرهای باعث شد تا اپل در آخرین تجربهاش در بازار ایران، با شکسی تمام عیار مواجه شود. عدم مسئولیت پذیری شرکت عرضه کننده و توقف فعالیتاش با این موارد دست به دست هم داده تا اپل کورسا بازاری مرده در ایران داشته باشد و فقط عاشقان این خودروساز آلمانی سراغاش بروند. این خودرو هیچ گونه خدمات پس از فروشی در ایران ندارد و قطعات آن در صورت نیاز توسط اشخاص از کشورهایی مثل دبی و ترکیه وارد کشور میشوند.
وقتی به این 2 خودرو در کنار یکدیگر نگاه می کنیم، به این نتیجه می رسیم که عرضه منظم و پشتیبانی مناسب شرکت عرضه کننده، نقش بسیار مهمی در اقبال یک خودرو در بازار دارد. شاید این 2 از نظر فنی، ابعاد بدنه و بعضی ویژگی ها شباهت هایی با هم داشته باشند، اما اپل کورسا با بازاری مرده دست و پنجه نرم می کند و در سوی دیگر، هیوندای i20 یکی از خوش فروش ها به شمار می رود. همین باعث می شود تا قیاس این 2 هاچ بک در بازار ایران منطقی به نظر نرسد. در انتها از مالکین خودروها جهت همکاری تشکر می کنیم.
بررسی و نوشته: میلاد میرعابدینی/ عکس: بهزاد اویسی
دیدگاه خود را بنویسید