در این گزارش می خواهیم موفق ترین افراد ایرانی در صنعت خودرو جهان را به شما معرفی کنیم. هم وطنانی که نامشان به مرزهای ایران محدود نیست و در سراسر جهان، مخصوصا میان علاقه مندان به خودرو و دنیای پیرامونش، به عنوان افرادی موثر، نابغه و مشهور از آن ها یاد می شود. گزارش اختصاصی […]
گزارش اختصاصی پایگاه خبری رسمی جوان خودرو
گردآوری نوشته: میلاد میرعابدینی
نمی دانم از نقد صنعت خودرو کشورمان شروع کنم یا تعریف و تمجید از ایرانی های موفق در کشورهای خارجی! اما برای اینکه این گزارش جذاب را با انرژی مثبتی شروع کنیم، کمی باد به غبغب می اندازم و از هوش و استعداد هم وطنانمان می گویم. اصلا به این معتقد نیستم که هوش و استعداد ما ایرانی ها حرف اول را در جهان می زند. اما آمار و شواهد نشان داده که ایرانیان همواره در حوزه های علمی و هنری حرف های زیادی برای گفتن داشته اند. همه کشورها شهروندان نابغه دارند، اما مساله مهم اینجاست که وطن یک نابغه چقدر مجال پیشرفت و شکوفایی استعداد را به چنین افراد خاصی می دهد.
آماری که در سال 1397 منتشر شده، نشان می دهد که ((جست و جوی کار)) دلیل اصلی ایرانی ها برای مهاجرت بوده و در این سال بیش از 711 هزار نفر مهاجرت کرده اند. مسلما با سخت تر شدن شرایط اقتصادی و افزایش بیکاری در سال 98 و 99، این آمار رو به افزایش است، اما نتوانستیم اطلاعات دقیقی از آن به دست بیاوریم. رفتار شناسی در مقوله اجتماعی مهاجرت در تخصص ما نیست، اما بسیار با این جمله موافقم که ((آنهایی که میروند وطنفروش نیستند، آنهایی که میمانند هم عقب مانده نیستند!))
فارغ از این مسائل، کم نیستند ایرانیانی که بعد از مهاجرت، در کشورهای خارجی در حرفه خود سرآمد هستند و تبدیل به افرادی مشهور می شوند. پی یر امیدیار (سایت ای بی)، فیروز نادری (ناسا)، فرزاد ناظم (یاهو)، امید کردستانی (گوگل)، جواد خاکی (مایکروسافت)، سینا تمدن (شرکت اپل)، انوشه انصاری فضانورد، پرفسور مجید سمیعی و زنده یاد بیژن پاکزاد، از جمله ایرانیان موفقی هستند که قطعا اسمشان به گوشتان خورده است.
اما به بحث اصلی مان، یعنی صنعت خودرو می رسیم. ایران سال هاست ادعای خودروسازی دارد و در این سال ها توانسته خودروهای مختلفی تولید کند. در برحه هایی از زمان همچون مدت اخیر، اعمال تحریم های خارجی باعث شده چرخ صنعت خودرو کندتر بچرخد و در نهایت تولید و تنوع محصول کاهش یابد. اما صنعت خودرو کشورمان در روزهای خوش نیز فاصله قابل ملاحظه ای با خودروسازان تراز اول جهان دارد. البته در این مساله فاکتور قدمت و گستردگی بازار هم بی تاثیر نیست، اما نباید از ضعف های مدیریتی و سیاست گذاری های غلط در صنعت خودرو کشورمان هم بگذریم. محدود بودن صنعت خودرو کشورمان باعث شده تا بسیاری از استعدادهای طراحی، مهندسی و ساخت خودرو به کشورهای خارجی مهاجرت کنند. بسیاری از این افراد توانسته اند در مسابقات بین المللی مقام آور باشند و کم نیستند چهره های ایرانی که در بزرگ ترین شرکت های خودروسازی به جایگاه های عالی دست یافته اند.
اگر نام منصوری را نشنیدهاید، بهتر است خود را از دایره خودروبازها خارج کنید. شرکت تیونینگ منصوری یکی از معتبرترین و البته خاص ترین شرکت های تیونینگ دنیا به شمار می رود. مالک این شرکت کسی نیست جز کوروش منصوری. کوروش در سال 1339 در شهر چالوس به دنیا آمد.
او پس از اتمام تحصیلات متوسطه به انگلستان مهاجرت کرد و بهگفته خودش، علاقهمند سبک طراحی خودروهای بریتانیایی شد. کوروش منصوری تا سن ۲۹ سالگی، فعالیت تجاری مستقل نداشت. اما خیلی زود متوجه شد، بازار متمول و پرمخاطب انگلستان، فاقد توان مهندسی آلمان، برای ارتقاء فنی و ظاهری خودروهای مدرن است. برای پاسخ به این نیاز، سال ۱۹۸۹، کوروش منصوری اقدام به تأسیس شرکت AP دیزاین در آلمان کرد تا همکاری نزدیکی با برندهای فعال در صنعت افترمارکت و تیونینگ داشته باشد.
چند سال بعد از طراحی و تولید قطعات بدنه برای چند شرکت تیونینگ آلمانی، منصوری اقدام به ثبت یک شرکت جدید با نام خود کرد تا مستقل از دیگران، عمل کند. در همین راستا دفتر مرکزی شرکت در مونیخ آلمان با نام تجاری منصوری، به ثبت رسید. اوایل سال 2000 با وجود فعالیت شرکت های معتبر و گردن کلفت تیونینگ، پیروزی منصوری در این بازی بعید به نظر می رسید. اما دیری نگذشت که آوازه برند منصوری به عنوان یکی از بهترین تیونرهای اتومبیل در سراسر دنیا پیچید.
تا سال ۲۰۰۱، عمده محصولات منصوری برای بازار بریتانیا تولید میشد و عموما، متمرکز بر رولزرویس، استون مارتین و تعداد محدودی فراری بود. اواسط همان سال، کارخانهی دوم شرکت در فیشتل بریج آلمان تأسیس شد تا امروزه، بزرگترین مرکز طراحی و تولید منصوری باشد. علاوهبر کارخانههای مختلف در آلمان و سوئیس، منصوری دارای بیش از 20 گالری فروش در کشورهای مختلف جهان است.
منصوری جسارت باورنکردنی در سرمایهگذاری روی خودروهای گرانقیمت و تولید محدود دارد. بهعنوان مثال، منصوری اولین شرکت تیونینگ دنیا بود که ابرخوردوی بوگاتی ویرون را ارتقاء داد. آن هم در زمانی که کسی جرات نداشت با این خودرو تخت گاز برود! منصوری همچون دیگر تیونرهای معروف، به ایجاد تغییرات در خودرو بسنده نمی کند. بلکه انگار بار دیگر آن را می سازد! منصوری تا کنون در خودروهای معروف و گران قیمتی تغییرات بنیادین ایجاد کرده است.
یکی از اتفاقات مهم برای برند منصوری، تصاحب شرکت تیونینگ ریناسپید (Rinspeed) در زوریخ سوئیس بود. ریناسپید سال ۱۹۷۹ تأسیس شد و تا اواخر قرن بیستم، یکی از مهمترین مراکز دنیا در زمینهی تقویت و بهینهسازی محصولات پورشه بود. سال ۲۰۰۷، بخش اصلی سهام ریناسپید به منصوری فروخته شد تا به سومین خط تولید این شرکت تبدیل شود.
جالب است بدانید در تیم منصوری، سرمهندس AMG، زیرمجموعه موتوراسپرت مرسدسبنز نیز دیده میشود. کوروش استاد بازی با فیبر کربن است. کارخانه بزرگ منصوری در زمینه تجهیزات قالبگیری و ساخت با مواد فیبرکربن، یکی از بهترینها دنیا به شمار می رود و قطعات فیبر کربن را به رنگ دلخواه مشتری تولید میکند.
در شرکت منصوری سیاست «مشتری گمنام و قیمت محفوظ» اهمیت بسیاری دارد. مشتریانش، ثروتمندانی از ابوظبی، سنگاپور، اوزاکا و لسآنجلس هستند و کم نیستند افراد مشهوری که خودروهای لوکس و گران قیمت منصوری را در گاراژ خود دارند. تیم مهندسی این شرکت ابتدا با مشتری جلسه میگذارد و از جزییات روحیه او باخبر میشود و سپس اقدام به سفارشیسازی میکند. برند تیونینگ منصوری در معتبرترین اتوشوهای جهان حاضر می شود و بازدیدکنندگان را خیره می کند.
منصوری علاوه بر خودرو، در زمینه اکسسوری و سفارشی سازی جت اسکی، هواپیمای شخصی، موتورسیکلت و … نیز فعالیت می کند. جالب است بدانید کوروش منصوری پاییز سال 90 به ایران آمد تا بهعنوان یک کارشناس مجرب در کنفرانس پیشرانههای درونسوز سخنرانی کند.
آرش بر این باور است که ماشین های اسپرت باید کاراکتری متمایز و منحصربفرد داشته باشند. این خودروها باید جذاب باشند تا مردم برای خرید و رانندگی با آنها هیجان نشان دهند. آرش فربد کمپانی فربد لیمیتد را در سال 1999 در کشور انگلستان تاسیس کرد و می توان گفت از اولین ایرانی هاییست که در خارج از کشور اقدام به ساخت خودرو کرده است. بعدها در سال 2006 نام این کمپانی به آرش موتور تغییر یافت. از برند آرش در کشورهای خارجی با لقب ((غول کش)) یاد می شود! به گفته آرش، این یک تیم کوچک با باوری بزرگ است.
آرش در سال 2002 با Farboud GT حسابی سر و صدا به پا کرد. یک سال بعد با نسخه GTS توانست نظر کارشناسان را جلب کند. آرش در سال 2009 و با معرفی AF10 شورولت کوروت را به مبارزه دعوت کرد! دست آخر در سال 2014 توانست با یک سوپراسپرت رویایی به اسم AF8 دنیای ابرخودروهای دستساز را فتح کند. این ابر خودرو چند سال بعد بروزرسانی شد و در نمایشگاه خودروی ژنو 2016 و با مدل 2017 به نمایش درآمد.
AF10 قدیمی از پیشرانه LS7 با حجم ۷ لیتر و ۸ سیلندر استفاده میکرد، در حالی که مدل ۲۰۱۷ این خودرو از پیشرانه ۶.۲ لیتری ۸ سیلندر بهره میبرد. این پیشرانه در حالت معمولی ۹۰۰ اسب بخار توان و ۱۲۰۱ نیوتنمتر گشتاور تولید می کند. اگر چهار موتور الکتریکی موجود در این پیشرانه روشن باشد قدرت به هر دو محور منتقل میشو. در این حالت حداقل توان خروجی متوسط ۱۱۸۰ اسب بخار و حداکثر توان خروجی ۲۰۸۰ اسب بخار است!
مجله معتبر Top Gear مدل AF10 را که بیش از یک میلیون پوند قیمت دارد، «پدیده» صنعت خودرو به شمار آورده است. سوپر ماشین AF10 یکی از قوی ترین خودروهای هیبریدی جهان است که توانسته به قدرت 2080 اسب بخار دست یابد.
جالب است بدانید تمام اجزای پیشرانه و سیستم انتقال قدرت خودروهای آرش در همین مجموعه طراحی و ساخته می شود.
فریس رضوانی یک ایرانی اهل سنگسر سمنان است که فعالیت حرفهای خود را با طراحی و تولید خودروهایی مانند Vencer Sarthe آغاز کرده است. پدر فریس یک خلبان جنگنده بوده و همین باعث علاقه فریس به طراحی هواپیما و خودرو شده است. فریس رضوانی در سن 9 سالگی به همراه خانواده از ایران مهاجرت کرد.
رویای او برای ساخت ابرخودروهای خاص با عملکرد متفاوت در نهایت منجر به بنیانگذاری شرکت خودروسازی و طراحی خودروی رضوانی شد که در حال حاضر در زمینه تولید خودروهای اسپرت خاص و گرانقیمت فعالیت میکند. رضوانی فارغالتحصیل رشته مهندسی است و شریکش هم یک ایرانی است. در شرکت رضوانی موتور تنها 10 نفر مشغول به کار هستند.
جالب است بدانید رضوانی سابقه همکاری با استون مارتین و فراری را نیز در کارنامه خود دارد. اگر از آن دسته عشق ماشین های دوآتشه باشید، حتما با ابر خودروی بیست (Beast) آشنایی دارید. این سوپر ماشین مرزهای قدرت و سرعت را میان رقبای خودش جابجا کرده است. کریس براون خواننده مطرح آمریکایی اولین مشتری کوپه اسپرت بیست بود. بهطوری که همان ابتدا با پرداخت 200 هزار دلار شاسی شماره یک را از آن خودش کرد!
رضوانی چهار نسخه مختلف از خودروی بیست را تولید کرده است. اولین محصول این گروه، بیست آلفا نام دارد؛ این مدل اسپرت و سبک به پیشرانه ۲.۵ لیتری سوپرشارژ تقویت شده توسط برند کوسورث (Cosworth) مجهز است. این پیشرانه 400 اسب بخاری بیست آلفا را ظرف ۳.۵ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت میرساند.
بدنه دیگر نسخه بیست که به عنوان مدل اصلی هم شناخته می شود، همچون مدل آلفا کاملا از فیبرکربن ساخته شده است و وزنی معادل ۷۵۰ کیلوگرم دارد! این سنخه از پیشرانه ۲.۴ لیتری سوپرشارژ هوندا بهره می برد. پیشرانه که می تواند ۵۰۰ اسببخار قدرت تولید کرده و این سوپر اسپرت ایرانی الاصل را در ۲.۷ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت برساند. خودروی بیست آلفا X نیز با پیشرانه ۶۰۰ اسبی ساخت کاسورث در سبد محصولات رضوانی قرار داد. این ابرخودروی ۸۸۴ کیلوگرمی به ۳.۲ ثانیه زمان نیاز دارد تا به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت برسد.
آخرین پروژه خیرهکننده فریس، خودروی تانک Tank است. خودرویی که واقعاً اسم درستی را برایش انتخاب کرده اند. هیولایی درشت هیکل با پیشرانه 6.4 لیتری که می تواند 500 اسببخار قدرت تولید کند. جیمی فاکس، بازیگر مشهور هالیوود نیز یکی از خریداران تانک است.
هرمیداس اتابکی در تهران و در مدرسه فرانسوی رازی درس خوانده و در سال 1975 برای تحصیلات به فرانسه مهاجرت کرده است. هرمیداس در سال 1975 تا 1983 در آمریکا اقامت داشته و به مدت چهار سال در دانشکده سی سی اس دیترویت در زمینه طراحی خودرو تحصیل می کرده است. از همان 9 سالگی که ایران را ترک کرد عاشق نقاشی بود. هنوز هم هست! با این تفاوت که حالا نقاشیهایش رنگ و بوی خودرویی دارند.
هرمیداس اتابکی در حال حاضر یکی از برجسته ترین طراحان ایرانی در زمینه خودرو به شمار می رود. هرمیداس در کارگاه خود در پاریس مشغول به کار است. کمتر کسی باور میکند که وی یکی از طراحان ارشد رنو بوده و پروژههایی مثل Clio و Megane I را در کارنامه دارد. حیرتانگیز آنکه لامبورگینی از مشاورههای او در طراحی مدل معروف Diablo استفاده گستردهای کرده است.
هرمیداس اتابکی انقدر در کار خودش خبره شده که فعالیتش تنها به دنیای خودرو محدود نمی شود و قطار، کشتی، شیشه عطر و حتی عینک دودی هم طراحی می کند. او در سال ۲۰۰۲ موفق به کسب جایزه بهترین طرح قطار، برای طراحی قطار لیون شد.
وی از رویکرد سنتی پرهیز و فلسفه درهای باز را در طراحی هایش اجرا می کند. سبک کاری او تلفیقی است از جسارت آلمانی و ظرافت ایتالیایی که با چاشنی فرانسوی آمیخته شده است.
هرمیداس اتابکی چند باری هم به ایران سفر کرده تا بتواند به خواسته خود برای طراحی خودرویی متناسب با خصوصیات فرهنگی ایران جامه عمل بپوشاند. او حتی با ایران خودرو که بزرگ ترین خودروساز خاورمیانه است هم مذاکره کرده اما به نتیجه ای نرسیده است. البته پیشبینی هم میشد که طرحهایش اینجا خریداری پیدا نکردند. شاید در زمینه خودرو با داخلیها به توافق نرسید ولی ایدههایش در زمینه آپارتمان و ویلا در بالاشهر پایتخت خوب فروش میرود.
نادر فقیه زاده در سال 1355 در تهران متولد شده است. حدودا 10 ساله بود که به دلیل ماموریت پدرش در کنسولگری ایران در فرانکفورت و هامبورگ، به همراه خانواده اش به المان مهاجرت کرد.
او فوقلیسانس خود را در رشته طراحی خودرو از دانشگاه فورتزهایم آلمان دریافت کرد. سپس دوره طراحی صنعتی را در کمپانی مرسدس بنز گذراند. نادر فقیه زاده از پشت میز دانشگاه و کلاس های طراحی یک راست به بازار کار وارد شد و مسیری را طی کرد که می توانیم بگوییم در ایران غیر قابل تصور است.
در سال ۲۰۰۱ فقیهزاده توسط پورشه و بامو بورسیه شد، اما به توصیه کریس بنگل به باشگاه باواریاییها و گروه طراحان ب ام و پیوست. پس به این نتیجه می رسیم که کریس بنگل معروف، بزرگترین طراح تاریخ ب ام و کسی بود که نادر فقیهزاده را مستقیما به تیم طراحی ب ام و برد. او بر جایگاهی تکیه زده که نامهای بزرگی مثل کریم حبیب، آدریان فنهویدونک، هنریک فیسکر و کریس بنگل افسانهای زمانی روی آن قرار داشتند.
پشت ظاهر ب ام و سری 7 و ب ام و سری 6 گرن کوپه، روح این ایرانی نابغه نهفته است. این 2 محصول پرطرفدار ب ام و با سرپنجه های طلایی نادر طراحی شده اند. مجله معتبر motortrend از نادر فقیه زاده بهعنوان یک طراح مبتکر ایرانی یاد کرده است.
فقیهزاده سبک مدرنی در استفاده از چراغهای LED را باب کرد. این مهندس جوان مثل هر ایرانی دیگر، ذهنی خلاق و فانتزی دارد. نادر برای هر خودرو شخصیتی خاص در نظر میگیرد. داستان آن را میسازد و همین باعث میشود که بر تن این شخصیت خیالی لباسی فاخر از جنس واقعیت تن کند.
در سال ۱۳۸۵ شرکت ساپکو از او دعوت کرد به ایران بیاید و در کنفرانسی مراحل تولید یک خودرو در شرکت ب ام و را برای حضار توضیح دهد. نادر فقیهزاده نیز این دعوت را پذیرفت و این کنفرانس با استقبال بینظیر مسئولان شرکت ایرانخودرو، سایپا و عده زیادی از دانشجویان مهندسی و طراحی صنعتی مواجه شد.
پیمان کارگر که حالا چند سالی است 50 سالگی را هم پشت سر گذاشته، تجربه بیش از 23 سال فعالیت در صنعت خودرو را در کارنامه دارد. پیمان بخش عمده ای از این سابقه کاری را در شرکت رنو نیسان سپری کرده است. پیمان کارگر دارای تجربه کار در زمینههای مهندسی، تولید، مدیریت پروژه، کیفیت، فروش، بازرایابی و توسعه تجارت تجربه دارد.
پیمان کارگر موفق به اخذ مدرک در دو رشته MBA (در مدرسه تجارت لندن) و مهندسی (در رشته طراحی صنعتی از دانشگاه لیون فرانسه) شده و نامش در ایران پس از مدیرعاملی رنو پارس بیشتر بر سر زبانها افتاده است. وی در سال ۱۹۹۶ به واحد مدیریت مهندسی وسایل نقلیه رنو پیوست.
پیمان کارگر را یکی از بازوهای موثر در عقد کنسرسیوم رنو در ایران که به عنوان بزرگترین قرارداد صنعت خودروی ایران بعد از برجام از آن یاد می شود، میدانند. فیسلیفت تندر 90، ساندرو، سیمبل و وانت تندر از دستاوردهای این مدیر ارشد بینالمللی صنعت خودرو است. اما نقطه تمایز ماجرا اینجاست که برخلاف اغلب مدیران ایرانی صنعت خودرو، کارگر اعتقادی به حضور و کمک دولتیها ندارد.
آنهایی که با کارگر در زمان حضورش در ایران همکاری کرده بودند، نسبت به دقت وسواسگونه و مدیریت جامع او اظهارنظر کردهاند. پیمان در زمینه نحوه عقد و مفاد قرارداد یک متخصص است. کارگر خودرو را بهخوبی میشناسد و از مشخصات فنی آن مانند یک مکانیک باخبر است.
در سال ۱۳۸۹ پیمان کارگر برای نجات پروژه رنو در ایران، راهی تهران شد. وی از نزدیکان کارلوس گون مدیرعامل وقت رنو به شمار می رفت و از استعدادهای مدیریتی این شرکت بود. پیمان کارگر در سال ۱۳۹۲ در کنار مدیریت پروژه ایران و مدیر عاملی رنو پارس، مدیر خاورمیانه رنو نیز بود. با این تجربه ها و همچنین ملیت ایرانی، گون مدیر عامل رنو نیسان امید داشت تا بتواند وضعیت پروژه ایران را سامان دهد و رنو را در بازار خاورمیانه موفق کند.
وی از افرادی بود که در تحریم های سنگین سال ۱۳۹۰ توسط آمریکا علیه صنعت خودرو ایران، مانع خروج رنو از ایران شده بود. وی در زمان خروج آمریکا از برجام، در رنو حضور نداشت و به نیسان رفته بود. بسیاری از مدیران رنو پارس اعتقاد دارند اگر کارگر در زمان خروج آمریکا از برجام در رنو پارس بود، مانع خروج رنو از ایران می شد.
شرکت نیسان موتور اعلام کرده پیمان کارگر از اول ژوئن 2020 (دوازدهم خرداد امسال) به عنوان معاون ارشد و رئیس هیئت مدیره اینفینیتی مشغول به کار خواهد شد. با تصمیمات نیسان، پیمان کارگر جایگزین مایک کلارن (Mike Colleran) شده است.
آقای کارگر پس از تکیه زدن بر صندلی ریاست هیئت مدیره اینفینیتی، گزارشهای خود را مستقیما به مدیر ارزیابی کیفیت و معاون ارشد بخش ارزیابی عملکرد نیسان یعنی آقای کریستین وَندِنهند (Christian Vandenhende) ارایه خواهد کرد.
انتصاب پیمان کارگر به سمت جدید، به عنوان بخشی از رنسانسی است که از مقر برند اینفینیتی در یوکوهامای ژاپن آغاز شده است. پیش از انتصاب به سمت جدید، آقای کارگر به عنوان رئیس هیئت مدیره و معاون ارشد شاخه آفریقا، خاورمیانه و هند شرکت نیسان فعالیت میکرد. این بخش از بازار شامل بیش از 80 بازار با خصوصیاتی متفاوت و منحصر بفرد میشود.
آلمانی ها امید مستقیمی را دکتر امید صدا می زنند. امید فارغالتحصیل مقطع PHD رشته الکترونیک شاخه برق در دانشگاه نیوکاسل است و در زمینه خودروهای مسابقهای فعالیت میکند. وی در حال حاضر به عنوان سرمهندس بخش الکترونیک تیم فرمول یک مرسدس AMG مشغول به کار است. او پیش از آنکه به آلمانها بپیوندد همکاری موفقی با پتروناس، فورس ایندیا، ویلیامز و مکلارن داشت.
سال 2014 بخش موتوراسپرت مرسدسبنز بهطور ویژهای از مستقیمی تشکر کرد. چراکه ایدههای عملی او در زمینه بهینهسازی سیستم برق خودرو باعث قهرمانی در دورهای استرالیا، مالزی، بحرین و چین شده بود. مدیران ارشد مرسدس بر این باورند که با حضور این نخبه ایرانی سطح تکنولوژیک تیم فرمول یک آنها یک سر و گردن بالاتر آمده است.
دیدگاه خود را بنویسید