شاید در نگاه کلی هر 2 خودرو در یک دسته بندی قرار بگیرند. اما در جزییات زمین تا آسمان تفاوت دارند. در یک سوی میدان هیوندای i20 قرار دارد. خودرویی که شخصیت های محافظه کار را به سمت خود جذب می کند. در نقطه مقابل اما، آلفارومئو جولیتا به عنوان یک هاچ بک اصیل ایتالیایی […]
گزارش اختصاصی پایگاه خبری رسمی جوان خودرو
این مقایسه فقط مقایسه 2 خودرو نیست. مقایسه 2 نوع شخصیت و 2 نوع طرز فکر است. خودروهای مورد بحث ما 2 هاچ بک سایز متوسط و جمع جور هستند که رانندگی روزمره با آن ها در شهرهای شلوغ بسیار دلچسب است و هنگام پیدا کردن جای پارک و عبور از معابر تنگ راننده را به چالش نمی کشند. شاید در نگاه کلی هر 2 خودرو در یک دسته بندی قرار بگیرند. اما در جزییات زمین تا آسمان تفاوت دارند. در یک سوی میدان هیوندای i20 قرار دارد. خودرویی که شخصیت های محافظه کار را به سمت خود جذب می کند. بازار خرید و فروش پررونقی دارد و خدمات پس از فروش و تامین قطعاتش هم اوضاع خوبی دارد. اما نمی توانید از آن انتظار رانندگی پرهیجان و آپشن های رنگارنگ را داشته باشید. در نقطه مقابل اما، آلفارومئو جولیتا به عنوان یک هاچ بک اصیل ایتالیایی نقش آفرینی می کند. خودرویی به شدت جذاب، چه از نظر ظاهری چه از نظر فنی. مخاطبین این خودرو قشر جوان و عشق ماشین هستند که دوست دارند متفاوت به نظر برسند و لذت ناب رانندگی را پشت فرمان یک خودرو ایتالیایی تجربه کنند.
بعد از توافق برجام و از سر گرفته شدن همکاری خودروسازان کشورمان با کمپانی های معتبر خارجی، کرمان موتور دست دوستی دوباره با هیوندای داد. اولین نتایج این همکاری، هاچ بک های i10 و i20 بودند که به عنوان اولین خودروهای پسابرجامی در بازار ایران عرضه شدند. هیوندای i20 از اواخر سال 95 به خط تولید آمد و فروش آن با قیمتی حدود90 میلیون شروع شد. نکته قابل توجه در خصوص i20 های مونتاژ داخل، تولید آن ها به صورت SKD در کشور است. در روش SKD حتی قطعات بدنه نیز به صورت رنگ شده به کشور آمده و از این نظر i20 در بالاترین سطح کیفیت تولید شده است.
اصول طراحی خودروهای کره ای و محصولات هیوندای، کاملا منطبق با ذائقه خریداران ایرانی بوده و همین باعث شده تا در بازار ایران بسیار مورد توجه قرار بگیرند و همواره فروش بالایی داشته باشند. i20 نیز از این قاعده مستثنی نیست و از همین سبک در طراحی پیروی می کند.
در قسمت عقب ترکیبی مشابه با هیوندای توسان را شاهد هستیم و در قسمت کنار، فرم آیینه ها، دستگیره درها و طرح رینگ های 16 اینچی همان چیزی است که شبیه آن را در دیگر محصولات هیوندای یافت می کنید. پس i20 هاچ بک عجیب و غریبی نیست و مخاطب ایران به سرعت با آن ارتباط برقرار می کند.
این خودرو در کلاس B یا سوپر مینی دسته بندی می شود. طول بدنه 4035 میلی متر، عرض آن 1734 میلی متر و ارتفاع اش 1474 میلی متر اندازه گیری شده و فاصله میان 2 محور به 2570 میلی متر می رسد. شاید عنوان سوپر مینی غلط انداز به نظر برسد و قبل از باز کردن درها تصور کنید، با یک کابین کوچک و ناراحت طرف هستید.
درست است که با یک خودرو در کلاس هاچ بک طرف هستیم و نمی توانیم از آن به اندازه یک سدان یا یک کراس اوور انتظار راحتی و جادار بودن داشته باشیم. اما i20 آنقدرها هم غیر کاربردی نیست و به لطف طراحی منطقی، کابین نسبتا جاداری نسبت به رقبایش دارد. تا جایی که می توان گفت اگر به دنبال یک هاچ بک خانوادگی هستید، i20 می تواند یکی از بهترین گزینه ها پیش رویتان باشد.
کابین طراحی ساده و در عین حال به روزی دارد. مثل بعضی از کره ای ها، در طراحی کابین اغراق نشده و همه چیز منطقی و حساب شده به نظر می رسد. برای کابین i20 های تولید داخل، ترکیب 2 رنگ مشکی-قهوه ای انتخاب شده است. این ترکیب رنگ روی صندلی ها، کنسول جلو و پنل درها به چشم می خورد. از ذائقه ایرانی ها در طراحی گفتیم، اما از آپشن پسند بودن مخاطبان این مارکت هم نباید گذشت. از این نظر، i20 پیش روی خریداران ایرانی رو سفید نشده و کم و کسری زیاد دارد. کرمان موتور برای کاهش هزینه ها، مواردی مثل کیسه های هوای جانبی و پرده ای، تودوزی چرم، گرمکن صندلی ها، کروز کنترل، سقف شیشه ای، استارات دکمه، سنسور نور و سنسور فاصله سنج جلو را از i20 حذف کرده است. آپشن هایی که در مدل عرضه شده در بازار جهانی به چشم می خورند.
i20 تولید داخل در حالت عادی از امکاناتی مثل 2 کیسه هوا در جلو، سیستم کنترل پایداری (ESP)، کامپیوتر سفر، سنسور فاصله سنج و دوربین عقب، سیستم تهویه خودکار، صفحه نمایش 7 اینچی لمسی، برف پاک کن اتوماتیک و پوشش پارچه ای صندلی ها بهره می برد.
در مدل آپشنال، دستگیره درها پوشش کرومی دارند و هم رنگ بدنه نیستند. همچنین محل قرارگیری دوربین دنده عقب که در مدل عادی بالای قاب پلاک نصب شده تغییر کرده و روی در صندوق عقب، پایین لگو هیوندای جانمایی شده است. محل تصویر نمایش دوربین دنده عقب نیز در مدل آپشنال متفاوت است و به جای نمایش در صفحه نمایش روی کنسول، روی آیینه وسط نشان داده می شود. آیینه وسط هم در این مدل الکتروکرومیک (حساس به نور) است. سیستم استارت دکمه ای و ورود بدون کلید هم به i20 آپشنال اضافه شده و سنسور نور نیز در فهرست امکانات به چشم می خورد. اما همچنان جای مواردی مثل گرمکن صندلی ها، ایربگ های بیشتر، کروز کنترل و سانروف در هیوندای i20 تولید داخل احساس می شود.
یک پیشرانه ۴ سیلندر ۱۶ سوپاپ زیر کاپوت i20 جای گرفته. خوشبختانه کرمان موتور یکی از قویترین نسخههای i20 را برای بازار ایران انتخاب کرده. این پیشرانه ۱۳۶۸ سی سی، ۹۸.۶ اسب بخار قدرت در دور ۶۰۰۰ تولید میکند. ماکزیمم گشتاور ۱۳۴ نیوتن متری نیز در دور ۴۰۰۰ به دست میآید. i20 هاچ بکی حدودا ۱.۱ تنی است. از این ترکیب وزن و قدرت نمیتوان انتظار چابکی آنچنانی داست. واقعیت نیز همین است. پشت فرمان i20 هیجان خاصی را تجربه نمیکنیم. سواری نرم و بی صدایش باعث میشود تا بیشتر خودمان را با راحتی قابل قبولش قانع کنیم. لاستیک های با کیفیت میشلن نیز تاثیر به سزایی در کاهش سر و صدای اضافی دارند.
این هاچ بک کره ای از گیرباکس ۴ سرعته اتوماتیک ساخت هیوندای پاورتک بهره میبرد. تعویض دندهها نرم و نسبتا دقیق است. اما باز هم انتظار چابکی خاصی از آن نداریم. در حالت تیپ ترونیک هم عملکرد مناسبی دارد، اما اجازه معکوس به دنده یک را نمیدهد. اگر بخواهید در سربالایی ها رانندگی پرکششتری داشته باشید، کافیست پدال گاز را تا انتها فشرده و شیفت زیر پدال را فعال کنید. اینجاست که با یک معکوس خوب و نرم روبرو میشویم. کشش i20 در سربالاییها تا زمانی که کولر را روشن نکنید، قابل قبول است. سیستم تهویه این خودرو میتوانست قویتر باشد. در آب و هوای گرم بازدهی آنچنانی ندارد و در مسیرهای شیبدار زور موتور را میگیرد. حتی در مواردی گزارش شده، در سربالاییها با فشار به پیشرانه کولر قطع میشود!
مدل ۲۰۱۶ جولیتا از نظر سطح تجهیزات از مدل ۲۰۱۵ کاملتر است و تغییرات ظاهری اندک اما تاثیرگذار را نسبت به مدل ۲۰۱۴ تجربه کرده است. جولیتا در نمایشگاه ژنو ۲۰۱۰ رونمایی شد و یک سال بعد توانست بر جایگاه دوم خودرو سال اروپا بنشیند. اگر ماشینباز هستید و به لذت رانندگی اعتیاد دارید، به شما پیشنهاد میکنیم پیش از پایان زندگیتان حتما رانندگی با یکی از محصولات آلفارومئو را تجربه کنید. جولیتا خودرویی است که آلفارومئو را نجات داد و توانست پرفروشترین محصول این خودروساز ایتالیایی لقب بگیرد.
ظاهرش با ریزبینی و سلیقه مثالزدنی طراحی شده و نسبت به سئات ترکیب اصیلتری دارد. بد نیست بدانید، طراحیاش کار طراح خودروهایی از جمله مازراتی کواتروپورته و آلفارومئو 4C است. معروفترین نشان آلفارومئو یعنی جلوپنجره مثلثیشکل بر پیشانی جولیتا خورده. در طراحی چراغهای جلو از آلفارومئو 8C الهام گرفته شده است.
با قرار گرفتن داخل کابین کاملا با حال و هوای ایتالیایی آن خو می گیرید. صندلیهای راحتی دارد و فضای سر صندلی ردیف عقب مناسب است. اما اگر قدبلند باشید، باید به زور خودتان را روی صندلیهای عقب جا کنید. کیفیت متریال کابین جولیتا آنقدرها هم که فکر میکنید فوقالعاده نیست. چرم کابین کیفیت مناسبی دارد و هیچ ایرادی به دوخت و مونتاژ قطعات نیست.
اما در ساخت بعضی قطعات مثل پنل درها و بخشهایی از داشبورد حوصله کافی به خرج داده نشده تا اگر خیلی مشکلپسند هستید، ناامیدتان کند. در مدل فیسلیفت محل قرارگیری صفحه نمایش تغییر کرده و یک نمایشگر ۵ اینچی لمسی در مرکز کنسول قرار گرفته است. جولیتا به سقف پانوراما مجهز شده و صندلیهای جلو بهصورت برقی تنظیم میشوند و صندلی راننده به حافظه مجهز شده و از این نظر کامل تر از سیتروئن به نظر می رسد. سیستم صوتی BOSE نیز تکمیلکننده جزییات جذاب کابین است.
در لحظه استارت، جولیتا صدای بم دوستداشتنی دارد، اما قرارگیری عرضی پیشرانه باعث شده تا در لحظه استارت، کمی لرزش را تجربه کنید. با استارت زدن، افسار یک پیشرانه ۴ سیلندر توربوشارژ زیر پایتان قرار می گیرد که با ۱.۴ لیتر حجم، ۱۷۰ اسببخار قدرت در ۵۵۰۰ دور تولید میکند. گشتاور پیشرانه آلفا به 250 نیوتن متر می رسد. پیشرانه جولیتا کمی دیر فولبوست شده و همین مساله باعث افزایش حرارت پیشرانه و استهلاک بیشتر قطعات فنی میشود. پس برای رانندگی با جولیتا باید مواردی را رعایت کنید که متحمل هزینه تعمیرات نشوید.
در ابتدای حرکت و زمانیکه موتور به اندازه کافی گرم نشده، از فشار آوردن به آن خودداری کنید و برای خاموش کردن موتور هم چند دقیقه برای متعادل شدن دمایاش به آن فرصت دهید. پیشرانه جولیتا از سیستم تزریق مستقیم سوخت و سامانه مولتیایر بهره میبرد. سیستم مولتیایر فیات باعث شده تا میلسوپاپ حذف شود و سوپاپها توسط عملگرهای هیدرولیکی فعال شوند. سیستم مولتیایر باعث شده توان پیشرانه ۱۰ درصد افزایش و مصرف سوخت آن ۱۵ درصد کاهش یابد.
همچنین جولیتا از پلتفرم مدولار بهره میبرد که یکپارچه نیست و شرکت سازنده ادعا میکند تغییرات و تعمیرات روی آن آسان است. اما دست نگه دارید! اگر پای صحبت تعمیرکاران بنشینید، به این نتیجه میرسید که جولیتا یکی از سختترین خودروها برای تعمیرات و سرویسهای متداول است. جولیتا از گیرباکس ۶ سرعته دوکلاچه برخوردار است که آلفارومئو نام آن را TCT گذاشته. همچنین به لطف سیستم DNA، میتوانید توسط شاسی قرار گرفته جلو شیفتر گیرباکس، حالت رانندگی را از میان ۳ وضعیت D، N و A انتخاب کنید. اگر اهل شیطنت در رانندگی و مانور دادن باشید، این ویژگی شما را شیفته خود میکند.
حتما میپرسید، پس تکلیف مانورهای ترافیکی و گردش در خیابانهای کمعرض چیست؟ پاسخ شما سیستم اکتیودوآل پینیون آلفارومئو است. به لطف این سیستم، اگر به سمت چپ میپیچید چرخ سمت چپ و اگر به سمت راست میپیچید، چرخ سمت راست بیشتر از چرخ دیگر میپیچد تا شعاع گردش جولیتا به ۱۰.۹ متر برسد و خیال شما را راحت کند. جولیتا از سیستم کنترل پایداری و کنترل دینامیک الکترونیکی برخوردار است و توانسته ۵ ستاره ایمنی موسسه euroNCAP را کسب کند.
اگر مسیر تردد روزمرهتان خیابانهای پرترافیک شهری شلوغ است، i20 انتخابی منطقی پیش روی شماست. هم مصرف سوخت مناسبی دارد. اما فراموش نکنید که هیوندای i20 قرار است نقش هاچ بکی اقتصادی و کم هزینه را بازی کند. پس نمیتوانید از آن انتظار قابلیتهای فنی چشمگیری داشته باشید. بر خلاف جولیتا سیستم فنی آن مهندسی سادهای دارد. پشت فرمان i20 هیجان خاصی را تجربه نمیکنیم. اما کافیست پشت فرمان آلفارومئو قرار بگیرید تا فضایی کاملا متفاوت را تجربه کنید. سواری به شدت هیجان انگیز و جزییات دوست داشتنی فنی که زمین تا آسمان با رقیب کره ای تفاوت دارند. البته همه این ها به قیمت لوازم یدکی گران و کمیاب، تعمیر سخت تر به دلیل پیچیدگی فنی و بازار خرید و فروش بی رمق تر از i20 تمام شده است.
دیدگاه خود را بنویسید