مسابقات فرمول 3 (formula 3) که اختصارا با نام F3 شناخته میشود، یکی از کلاسهای مسابقات چرخ بازِ فرمولا است که عموما از آن به عنوان مسابقات فرمول یک ساده شده یاد میشود. مسابقات قهرمانی F3 در بسیاری از نقاط دنیا نظیر اروپا، استرالیا، آمریکای جنوبی و آسیا برگزار شده و گام مهمی برای رانندگان […]
فرمول 3 در حقیقت مسابقات پایه برای رانندگان حرفهای بوده و سکوی پرتابی برای آنها بهشمار میرود تا بتوانند به مسابقات فرمول یک راه پیدا کنند. بسیاری از رانندگان مشهور فرمول یک، پس از آموزشهای لازم، در ابتدا از مسابقات کارتینگ شروع کردند و پس از کسب تجربه حرفهای در مسابقات فرمول 3، فرمان خودروهای فرمول یک را در دست گرفتند.
اما مسابقات فرمول 3 نیز همچون سایر مسابقات، در طول بیش از نیم قرنی که از ایجاد آن میگذرد، با تغییرات و اصلاحات متعددی همراه بوده تا به شکل امروزی درآمده و قوانین امروزی برای آن وضع شده است. با ما همراه باشید تا به اتفاق، مروری بر تاریخچه نیم قرن مسابقات فرمول 3 داشته و شاهد پیشرفت آن در این مدت زمان باشیم.
تاریخچه
فرمول 3 (F3) نامی بود که توسط فدراسیون بینالمللی اتومبیلرانی (FIA) در سال 1950 میلادی برای این مسابقات برگزیده شد. این مسابقه اتومبیلرانی نوظهور که چند سالی پس از پایان جنگجهانی دوم کار خود را شروع کرده بود، از خودروهایی سبکوزن با شاسی لولهای و نیرومحرکه موتورسیکلت بهره میبرد. نیرومحرکه مورد استفاده در خودروهای اولیه فرمول 3، غالبأ 500 سیسی حجم داشتند و توسط شرکتهایی نظیر Nortons و JAP ساخته میشدند. پیشینه استفاده از نیرومحرکههای 500 سیسی، به سالهای اولیه پس از پایان جنگجهانی دوم و مسابقات فرمول 500 در بریستول انگلستان باز میگردد. در سالهای پس از جنگجهانی، رفتهرفته با ناپدید شدن آثار جنگ و تا پیش از اینکه سوخت از قیمت پایینی برخوردار شود، استفاده از نیرومحرکههای 500 سیسی به دلیل داشتن مصرف سوخت پایین، ابعاد کوچک و قدرت مناسب، از محبوبیت ویژهای برخوردار بودند. مسابقات موتوری بریتانیا پس از جنگجهانی دوم در RAF Gransden Lodge در تاریخ جولای 1947 برگزار شد و این مسابقات، تنها کلاس 500 سیسی را شامل میشد. متأسفانه اولین مسابقه برگزار شده در کلاس 500 سیسی پس از جنگجهانی دوم، به خوبی پیش نرفت چراکه تعداد 3 راننده از مجموع 7 شرکتکننده حاضر در آن رقابت، غیرحرفهای بودند. جالب آنکه از 4 شرکتکننده دیگر نیز همگی به جز یک راننده در همان دور اول، از حرکت بازایستادند و آن راننده کسی نبود جز Eric Brandon که در یک کوپر پروتوتایپ (T2) توانست با موفقیت رقابت را به پایان برساند. میانگین سرعت او، 90 کیلومتربرساعت بود درحالیکه بهترین دور را با حداکثر سرعت 105.1 کیلومتربرساعت (65.38 مایل بر ساعت) پشت سر گذاشت که در آن دوران سریعترین سرعتی بود که از یک نیرومحرکه 500 سیسی حاصل شده بود.
پس از این موفقیت بزرگ و قابل ملاحظه بود که «کوپر» به یک خودرو تولید انبوه تبدیل شد؛ خودرویی که امروزه آنرا با نام مینی کوپر میشناسیم در حقیقت ریشه در همین موفقیت دارد. دیگر شرکتها و یا خودروسازان مشهوری که در اولین دورهها از مسابقات فرمول 3 شرکت میکردند شامل Kieft، JBS و Emeryson در انگلستان و Effyh، Monopoletta و Scampolo در اروپا میشدند. جان کوپر و بیش از 500 سازنده دیگر تصمیم گرفتند تا نیرومحرکه را در وسط خودرو قرار داده و نیرو را به چرخهای عقب انتقال دهند. دلیل استفاده از چنین آرایشی، محدودیتهایی بود که در سامانه انتقال نیرو زنجیری وجود داشت. این محدودیت، یک مزیت را برای خودروهای مسابقهای به همراه داشت و آنهم این بود که به دلیل تمرکز بیشتر جرم بدنه در وسط، هندلینگ بینظیری را برای آنها به ارمغان میآورد. بنابراین سوپراسپرتهای موتور وسط که امروزه در خیابانها تردد میکنند، هندلینگ بینظیر خود را باید مدیون تدابیر جان کوپر و خودروهای اولیه فرمول 3 باشند.
برگزاری مسابقات فرمول 500، مسیر را برای برگزاری سایر مسابقات موتوری در اوایل و اواسط دهه 50 میلادی هموار کرد (ستارههایی نظیر استرلینگ ماس (Stirling Moss) از این مسابقات به مسابقات فرمول 3 راه پیدا کردند). دیگر ستارههای فرمول 3 در کلاس 500 سیسی شامل استوآرت لوییس اِوانز، ایوُر بوب، جیم راسل، پیتر کالینز، دان پارکِر، کِن تیرِل و بِرنی اِکلِستون میشوند.
از نقطهنظر آماری، دان پارکِر (Don Parker) را باید موفقترین راننده فرمول 3 عنوان کرد. علیرغم اینکه وی به هنگام ورود به مسابقات از سن نسبتا بالاتری نسبت به سایر رانندگان برخوردار بود (41 سال در سال 1949)، توانست در مجموع 126 عنوان پیروزی را در مسابقات فرمول 3 از آن خود کرده (طبق گزارش نشریه «موتوراسپرت» چاپ سال 1998 میلادی) و نام خود را به عنوان موفقترین راننده فرمول 3 در طول تاریخ ثبت کند. اگرچه که در سال 1953، استرلینگ ماس، ستاره مسابقات فرمول 3 بود، دان پارکر بیش از هر راننده دیگری با شکست وی، شهرت او را زیر سؤال برد و در سال 1952 و 1953 میلادی، با مغلوب کردن وی، جام قهرمانی را بالای سر گرفت و در سال 1954 نیز تنها با اختلاف نیم امتیاز، عنوان قهرمانی را به استرلینگ ماس واگذار کرد اما برای بار سوم، در 5 سال بعد، توانست عنوان قهرمانی را پس بگیرد.
در سال 1954 میلادی، پارکر جوانی را با نام نورمَن گراهام هیل، به عنوان دستیار و مکانیک خود برگزید و به او شانس شرکت در مسابقات فرمول 500 را داد. این راننده جوان و مستعد در حدود یک دهه بعد، توانست 2 بار عنوان قهرمانی فرمول یک را در سالهای 1962 و 1968 میلادی از آن خود کند.
دان پارکر، پس از فصل 1959 میلادی، از مسابقات فرمول 3 خداحافظی کرد و به دلیل سن بالا، تصمیم گرفت تا حرفه خود را به فرمول 2 و فرمول یک ادامه ندهد. اما وی برای آخرین بار بنا به درخواست جگوار، در سال 1960 میلادی در مسابقات قهرمانی خودروهای بریتانیایی به رقابت پرداخت و در یک جگوار XK150، توانست رقابت را با پیروزی پشت سر بگذارد. جگوار نیز به منظور تکریم وی، در سال 1961 میلادی، یک نسخه خاص و تولید محدود از Mark II را راهی بازار کرد. گفته میشد که این خودرو با حداکثر سرعت 225 کیلومتربرساعت، سریعترین نسخه تولید شده از مدل Mark II بوده است.
محبوبیت فرمول 3 500 سیسی در اواخر دهه 50 میلادی، سراسر دنیا را در بر گرفت. این در حالی بود که در بریتانیا به دلیل ظهور «فرمولا جونیور» با نیرومحرکههای یک هزار یا 1100 سیسی، فرمول سه 500 سیسی، در حال رنگ باختن بود.
به همین دلیل بود که در سال 1964 میلادی، فرمول 3 با نیرومحرکه یک لیتری معرفی شد و بر پایه قوانین «فرمولا جونیور» شکل گرفت. نیرومحرکههای کاربراتوری آنها 4 سیلندر داشت و بر پایه نیرومحرکههای تولید انبوه تکمیل میشد، با این تفاوت که اصلاحات بسیاری روی آنها اعمال میشد. نیرومحرکه فورد Anglia، عمدتا پایه و اساس نیرومحرکه نسل جدید فرمول 3 را تشکیل میداد که با نام screamer در بین هوادارانش جا باز کرده بود. اما در ابتدای دهه 70 میلادی بود که عصر طلایی screamer به پایان رسید و سازندگانی نظیر Brabham، لوتوس و Tecno ظهور کردند. طراحی شاسیهای اولین مدلهای فرمول 3 یک لیتری، شباهت غیر قابل انکاری را با خودروهای «فرمولا جونیور» داشت اما به زودی تکامل یافت و شکل جدیدی را به خودش گرفت.
در سال 1971 میلادی، قوانین جدید این اجازه را میداد تا نیرومحرکههایی به حجم 1600 سیسی در خودروهای فرمول 3 استفاده شود؛ اما محدودیتهای بسیاری برای استفاده از ورودیهای هوا وجود داشت. این خودروها در فصلهای 1971 تا 1973 میلادی استفاده میشد. صنعت خودروسازی در دورانی بود که آیرودینامیک از اهمیت روزافزونی برخوردار بود.
نیرومحرکههایی با حجم 2 لیتر برای فصل 1974 میلادی معرفی شدند اما هنوز محدودیتهایی برای ورودیهای هوا وجود داشت. امروزه با وجود اینکه 40 سال از آن تاریخ میگذرد، قوانین فرمول 3 بر پایه همان قوانین وضع شده در سال 1974 میلادی استوار است و این رکورد در حفظ و عدم تغییر قوانین در موتوراسپرت در طول تاریخ بهشمار میرود.
از آنجایی که لوتوس و Brabham، علاقه خود را به مسابقات فرمول 3 از دست دادند و به سراغ سرمایهگذاری در مسابقات فرمول یک شتافتند، برندهایی نظیر آلپاین، Lola، March، Modus، GRD، Ralt و Ensign جای خالی آنها را در فرمول 3 پر کردند.
رفتهرفته با گذر زمان در اوایل دهه 80 میلادی، فرمول 3 تکامل یافت و از مسابقه خودرویی ابتدایی به یک مسابقه مدرن تبدیل شده و به عنوان میعادگاهی برای آموزش حرفهای رانندگان و آماده سازی آنها برای مسابقات فرمول یک تلقی میشد. شاسی آنها برخلاف گذشته، از پیچیدگی بالایی برخوردار بود و در اواسط دهه 80 میلادی بود که شاسی فیبرکربنی برای خودروهای فرمول 3 معرفی شد.
برند March تا سال 1981، Ralt تا اوایل دهه 90 و Reynard بین سالهای 1985 تا 1992 میلادی، سازندگان اصلی شاسی خودروهای فرمول 3 دو لیتری بودند درحالیکه Martini در همین مدت زمان، توانست در فرانسه خوش بدرخشد. در اواسط دهه 80 میلادی، Reynard با معرفی شاسی فیبرکربنی و جایگزین کردن آن با انواع آلومینیوم و استیل، در میان رقبایش پیشتاز بود. Dallara یکی از برندهایی بود که در دهه 80 میلادی وارد این عرصه شد و پس از یک تجربه ناموفق در فرمول یک، تصمیم گرفت تا تمام تمرکز خود را روی ساخت شاسی خودروهای فرمول یک معطوف کند که با شاسی F393 توانست با موفقیت تمامی رقبایش را کنار بزند. امروزه شاسیهای Dallara به جزء لاینفک مسابقات فرمولا تبدیل شده است.
Dallara به منظور کاهش هزینههای تولید شاسیها، طول عمر سه سالهای را برای آنها در نظر گرفته بود که سالانه تغییرات و اصلاحات اندکی بر آنها اعمال میشد. شاسیهای جدید Dallara که در سال 2008 معرفی شدند به منظور صرفه اقتصادی بیشتر برای تیمهای خریدار، از چرخه عمر 4 ساله بهرهمند شدند و این شاسی هم در سال 2012 با یک نمونه جدیدتر و بهینهتر، جایگزین شد.
خودروهای فرمول 3
خودروهای فرمول 3 از شاسی مونوکوک، تایرهای بدون عاج و باله برای محور جلو و عقب بهره میبرند. Dallara تولیدکننده اصلی عمده شاسیهای فرمول 3 است درحالیکه Mygale، Lola، Arttech و SLC نیز سهم اندکی را در تولید شاسی خودروهای فرمول 3 در اختیار دارند. در سریهای آماتور فرمول 3 برخی از خودروهای قدیمی به چشم میخورند و معمولا هر کلاس به 2 یا تعداد کلاسهای بیشتری تقسیمبندی میشود تا هر رانندهای با هر سطح مهارتی در رانندگی بتواند در فرمول 3 شرکت کند.
نیرومحرکههای مورد استفاده در خودروهای فرمول 3، واحدهای 4 سیلندر 2 لیتری با تنفس طبیعی هستند. پایه و اساس آنها را باید نیرومحرکههای تولید انبوه تشکیل دهند با این تفاوت که به لطف اصلاحات و بهینهسازیهای متعدد، برای شرکت در مسابقات آماده میشوند. امروزه نیرومحرکههای ساخت هوندا (اصلاح شده توسط Mugen)، فولکسواگن، آلفارومئو و رنو، بیشترین استفاده را در خودروهای فرمول 3 دارند. اگرچه نیرومحرکههای مرسدسبنز (اصلاح شده توسط HWA) و فولکسواگن در سریهای اروپایی و بریتانیایی استفاده میشوند و عمده سهم را به خود اختصاص میدهند، نیرومحرکههای Mugen، TOM’s-Toyota، Opel و Fiat نیز توانستهاند سهم اندکی را به خودشان اختصاص دهند.
محدودیتها و قوانین خودروها
عرض | 1850 میلیمتر (حداکثر) |
فاصه محورها | 2000 میلیمتر (حداقل) |
فاصله عرضی چرخها | 1200 میلیمتر (حداقل) |
وزن | 550 کیلوگرم (حداقل) |
فرمانپذیری | فرمانپذیری دوچرخ |
محور محرک | دوچرخ محرک |
انتقال نیرو | گیرباکس دستی، 6 دنده جلو (حداقل) و یک دنده عقب |
چرخ | عرض 240 میلی متر، قطر 330 میلیمتر (حداکثر) |
ظرفیت مخزن سوخت | 45 لیتر |
نیرومحرکه | 4 سیلندر، 2 هزار سیسی حجم، قدرت 200 اسببخار بین 5 هزار تا 7400 دوربردقیقه |
سایر موارد | ممنوعیت استفاده از تعلیق خودکار و کنترل کشش |
دیدگاه خود را بنویسید