در این مقاله برای عاشقان پرده نقرهای به ویژه ماشین بازها، به یکی از جنجالیترین و ماندگارترین آثار سینما یعنی تند، سریع و خشن (Fast and Furious) میپردازیم. در تمام مجموعههای بزرگ سینمایی که مدت زمان طولانی ساخته و ارائه میشوند، بهطور طبیعی با تعویض کارگردانان و بازیگران (بهصورت محدود) و یا حتی فوت و شرکت نکردن یک سری از بازیگران اصلی یا اصطلاحاً ستون فقرات اصلی، عدم نگارش خوب، عدم پیروی و وفاداری از خط اصلی و اصالت یا به نوعی انحراف از موجودیت و دی انای مجموعه، شاهد افت و خیزهای فراوان میشویم. در نتیجه تند و سریع و خشن هم از این قاعده کلیشهای آثار چندگانه سینمایی مستثنی نیست.
به گزارش پایگاه خبری جوان خودرو ، به نقل از مجله تخت گاز؛
ما آن فیلم جذاب و و دنباله دار که هواداران فیلمهای هیجانی و طرفداران ماشین که هر سال به دنبال آدرنالین بیشتر در دل این مجموعه، برای اکران سری جدیدش لحظه شماری میکردند تا باز هم با هیجان و عشق به دیدن خودروهای جدید آمریکایی و ژاپنی که در شتاب و تیک آف و دریفت زبان زد تمام ماشین بازهای دنیا هستند بروند، چه بر سرش آمد؟ مجموعهای که با هنرنماییهای وین دیزل و مهارت رانندگی پاول واکر فقید و یا فراز و فرودهای عاشقانه واکر دلباخته به تنها خواهرِ دوست، همتیمی و رئیساش وین دیزل و هزاران نکته جذاب شاد و غمگین در دل این سری مجموعهها، خون را در رگهای خود منجمد کنند و چند ساعت در کنار دوستان و خانوادههای خود گرما را به محفل خانههایشان از طریق جعبه جادویی و پرده نقرهای وارد میکردند. این چنین بود که از سریهای چهارم به بعد فیلم مورد بحث افت کرد و مجموعه تند و سریع با عدم استقبال چشم گیر و معنا دار روبهرو شد.
شاید کلیدیترین و دمدستترین فکری که به ذهن هر منتقد و تحلیلگر سینمایی میرسد، پرواز ابدی و ناگهانی ستاره جذاب و دوست داشتنی فیلم یعنی پاول واکر باشد. آن تیم رویایی و دوست داشتنی که مکمل نه فقط یک گروه ضربتی که به معنای حقیقی کلمه یک خانواده بودند؛ که در دلشان از زد و خورد تا عشق و تشکیل خانواده تا حتی سردی جسم واکر در خط پایانی داشت، در نهایت شهرت و محبوبیت در رودخانهای جاری ناگهان با این اتفاق غیر منتظره جای خودش را به سراشیبی سقوط در مجموعههای بعد داد. در 7 قسمتی که پاول واکر حضور داشت با تمام کموکاستیها و افت در هر سری، باز هم تا حدی در دل هواداران سریع و خشن قابل هضم بود.
حتی اضافه کردن مجموعهای موازی به نام (Hubs and Shaw) با بازی راک، جیسون استیتهام و ادریس البا هم لذتی زودگذر بود و در دل این فرانچایز تافته جدا بافتهای نشد. رویهای که سازندگان فیلم اما در نسخه ششم فیلم به بعد طی کردند کورسو امیدی از نجات این مجموعه در دل همه سینما دوستان زنده کرد. آنها در یک حرکت ریسکی بالا کارگردانی فیلم را از جاستین لین تایوانی امریکایی سازنده 6 مجموعه و به نوعی دی انای فیلم گرفته و به دستان توانمند جیمز وان کارگردان بلند پرواز و کار بلد مالزیایی دادند.
همهچیز داشت تا مراحل آخر فیلم برداری سری هفتم به نظر رویایی پیش میرفت تا این که تصادف واکر با ماشین پورشه خود در نهایت سرعت تمام جهان و عوامل تازه نفس فیلم را به بهت و اندوهی عمیق و استخوانشکن فرو برد. به نظر میآمد پر کشیدن واکر جوان مرثیهای زودتر از موعود بر پیکره نیمه جان تند و سریع و خشن باشد. حال و احوال روحی نامناسب عوامل فیلم خصوصا شخصیت و اسکلت اصلی آن وین دیزل دوست و همکار شفیق واکر، کار را برای جیمز وان تازه از راه رسیده دشوارتر از تصورش کرد. اما هوشمندی او در مدیریت بحران بهوجود آماده مجددا ناقوسهای روشنایی و امید را بر کشتی سوراخ شده و به گل نشسته این مجموعه به صدا در آورد.
او در یک حرکت انسانی، حرفهای و احساسی برای اینکه عوامل و بینندگان بتوانند خداحافظی و وداع باشکوهی با یکی از جاذبههای اثر داشته باشند با بهرهگیری از تکنیکهای ویژه سمعی- بصری، هوش مصنوعی و جلوههای ویژه واکر را بازسازی و در انتهای فیلم به همراه عوامل فیلم قرار داد. جایی از جاده رودررو و چشمدرچشم وین دیزل همانند سکانس ابتدایی این مجموعه در خودروهای دریفتر و پرشتابشان به یاد روزهای جوانی در جایی از جاده زندگی و دوستی، راهشان از هم جدا میشود و واکر در این سکانس نهتنها از جاده زندگی که گویی از جاده سریع و خشن نیز خارج شده و به سمت ابدیت میرود.
هوشمندی وان همین جا به پایان نرسید. ترانه زیبای «دوباره میبینمت» از ویز خلیفا و چارلی پوث چنان لحظات رویایی و غمانگیزی در پایان فیلم ساخت که همگان از بازیگران تا بینندگان نهتنها از کیفیت فیلم در نهایت رضایت داشته باشند، بلکه بتوانند وداعی درخور و با شکوه با واکر را تجربه کنند. برای اینکه ادای احترام و آرامشی در دل طرفداران وی و مجموعه پدید بیاوریم نقل قولی از خود واکر بازنویسی میکنیم. واکر در جایی گفته بود: «اگر دیدید من در حین رانندگی در نهایت سرعت مُردم، بدانید که در خوشحالترین حالت خود بودم.»
با اینکه با تمام اتفاقات تند و سریع ۷ جیمز وان نوید سریهای بهتر را در آینده میداد؛ متاسفانه جلوههای ویژه بیش از حد و هندی وار؛ دوری از اصالت پرداختن به خودروها و مسائل خانوادگی و احساسی (تمام نقاط قوت فیلم) و به تعبیری توهمی شدن مجموعه از دیگر دلایل افت مجموعه بود. مجموعهای که در سری سوم (توکیو دریفت) یک شاهکار بی نظیر از جولان خودروهای توربو ژاپنی، تکنیکهای دریفت و صحنههای نبرد خیابانی در کف خیابانهای ژاپن را به تصویر کشیده و بیننده را از شدت واقعی بودن سکانسها محو خود کرده بود، به مرور تبدیل شد به سکانسهای خیالی! تا جایی که در قسمت آخر خودروها در رقابت با هم پرواز میکردند و در کره ماه فرود میآمدند و اینگونه صحنههای واقعی جای خود را به تخیل داد. صحنههایی که اصالت این مجموعه گرانبها را زیر سوال میبرد.
همینطور به مدل بازیگران و ستارههای جدید دقت کنید. شاید خیلیها تصور میکردند تزریق ستارههای هالیوود به ترمیم حفرههای عمیق و پر کردن جای خالی واکر و کمک به بزرگتر شدن مجموعه میکند (چهرههایی همچون راک، جیسون استیتهام، شارلیز ترون، ادریس البا، رایان رینولدز، گال گدوت و…) اما برای تحلیلگران روشن بود که این شخصیتها همگی بار اکشن دارند و حضور آنها به بار عاطفی که تکه مهم پازل تند و سریع بود کمک شایانی نخواهد کرد. در همین لحظات که این مطلب را میخوانید سازندگان اثر مجددا دست به قمار دیگری زدهاند و به سراغ کارگردان موفق فیلمهای «حالا منو میبینی» و «ترانسپورتر» لوییز لتریر رفتهاند تا دهمین مجموعه از فیلم با نام Fast X را برایشان بسازد. باید دید این فیلم که محصول سال ۲۰۲۳ است با اضافه شدن بازیگری همچون جیسون موما میتواند پایانی بر ناکامیهای این مجموعه باشد یا بازهم شاهد اکشنهایی کلیشهای و کودکانه خواهیم بود؟
نوشته: شاهین اسماعیلیان
دیدگاه خود را بنویسید