یک تویوتا سلیکای سبز فلفلی و پرنشاط متولد 1971 که وجود آن دل و روح ما جوانان قدیم رو پر نشاط میکند باید صادقانه اعتراف کنیم که شیفته ماشینهای دههها پیش هستیم. ظاهرشان، موتورشان، رنگ و لعاب و حتی بویشان آنقدر نوستالژیک و دلچسب است که خرید یکی از آنها را تقریبا برای هر […]
باید صادقانه اعتراف کنیم که شیفته ماشینهای دههها پیش هستیم. ظاهرشان، موتورشان، رنگ و لعاب و حتی بویشان آنقدر نوستالژیک و دلچسب است که خرید یکی از آنها را تقریبا برای هر خودرودوستی به یک رویا بدل میکند چه برسد به اینکه قصدی برای تقویت و دستکاری آن خودرو نیز وجود داشته باشد. اصلا حقیقتی را رک و راست بگوییم، در این ماشینها و شخصیتشان چیزی نهفته است که در هیچیک از اسباببازیهای ابرپیشرفته امروزی نمییابید، یک روحیه جنگجو و مبارز، اصیل و در عین حال دوستانه و مهربان! برای تعمیر این یادگارهای دوران باستان خودروسازی، وقتی درپوش موتور را بالا میزنید، با یک پوشش پلاستیکی که معنایی جز «فضولی موقوف» ندارد، مواجه نخواهید شد؛ بلکه دل و روده آنها در کمال تواضع پیش روی شماست و با اندک اطلاعات فنی هم میتوانید دست به آچار شده و تعمیرات معمول خودرو را انجام بدهید. اینهمه رودهدرازی کردیم تا به کجا برسیم؟ به یک تویوتا سلیکای سبز فلفلی و پرنشاط متولد 1971! به عکسها نگاه کنید، هیجانزده نشدید؟
در دنیای امروز اگر بخواهید با تغییر تنها چند نکته ساده میتوانید به یک خودرو کلاسیک روحی دوباره تزریق کنید و بازگشتش به جاده و خیابان را جشن بگیرید. باور کنید برخی از خودروها تنها با یک دستکاری و بهروزرسانی ساده لذتی اگر نگوییم بیشتر، اما برابر با یک خودرو امروزی به ما هدیه خواهند داد، البته اینکه بخواهید این لذت را تا کجا بالا ببرید به میزان زمان، بودجه و توان فنی شما نیز بستگی دارد.
تصمیمتان را گرفتید تا یک خودرو کلاسیک، مثلا همین تویوتای سلیکای خودمان را به زندگی بازگردانید؟ خب منتظر چه هستید؟ نه نه، اینقدر هم با عجله پیش نروید، یک دوراهی هم پیش رویتان هست! کدام دوراهی؟
برای بازسازی یک خودرو کلاسیک راههای زیادی وجود دارد اما 2 راه در این میان از همه پربازدهتر هستند. اولی سپردن خودرو به کمپانیهای بازسازی که از صفرتاصد داستان را خودشان درست مثل همان نمونه اولیه انجام میدهند و دیگر خبری از شتاب رویایی، هندلینگ مدرن و تواناییهای فنی اعجابآور نیست و دومی یک بازسازی پرهیجان با استفاده از قطعات افترمارکت! راهکار اول ارزشافزوده ایجاد میکند و راهکار دوم دلودماغ هر ماشینبازی را سر جایش میآورد. حال انتخاب با شماست.
ماه راهحل دوم را برگزیدیم. پس یکراست رفتیم سراغ یک انجین نسبتا پرقدرت، ارتقاء سیستم تعلیق و دیسکهای قطورتر ترمز. رینگ و لاستیک را نیز با انواع پهن و اسپرت تعویض کردیم. نتیجهاش هم شد همین طوفان سبزی که در تصویر میبینید، باطنی 43 ساله و ظاهری دستکم 20 سال جوانتر. دلمان میخواست این سلیکای پیر را به یک جوان کاملا امروزی تبدیل کنیم اما گاهی تزریق فناوریهای پیشرفته به روح یک شخصیت سنتی عین جنایت است؛ اصلا زیبایی این جوان قدیمی به همین حفظ سنتهاست.
یک اعتراف دیگر! از همان ابتدا که این سلیکا را دیدیم، عاشقش شدیم. درست همانی بود که میخواستیم. البته این خودرو دستپخت ما نیست، در پاراگراف قبل بلوف زدیم! یک آشپز دیگر آنرا پخته و سرو هم کرده، کجا؟ Toyotafest در Longbeach. مالکش آنرا 7 سال پیش خرید، به خانه برد و همان ابتدا برخورد تند همسر و آشنایانش راه سخت پیشروی او را به رخش کشیدند. البته این خورخه آگویلرا که ما میشناسیم به همین سادگیها عقب ننشسته و نمینشیند، نه تنها در این مورد بلکه هر مورد دیگری. اکنون او چنان این سوغات سالخورده توکیو را ساخته که هر کس چشمش به آن میافتد، برای چند دقیقه خیره محو تماشایش میشود. اصلا این تویوتا سلیکای دهه 70 پدیده عجیبی است. در زمان خودش مقیاس کوچکی از کامارو و موستانگ را در کنار تیزهوشی و آیندهنگری ژاپنیها در خلق یک خودرو اسپرت کممصرف به رخ کمپانیهای قدیمی و کهنهکار میکشید و حالا یک سوژه کاملا مناسب برای به روز رسانی یک خودرو کلاسیک به شمار میرود.
اکنون پیش چشم ما یک سلیکای سبز رنگ محشر متعلق به سال 1971 قرار دارد، سلیکایی با اسپویلر زیرسپر، آینههای ژاپنی متفاوت، سپرهای آینهای و گلگیرهای ورمکرده. یک ماشین که دیگر کلاسیک نیست بلکه باید نئوکلاسیک صدایش بزنیم.
این تنها ظاهر این فلفل سبز نیست که آنرا محشر جلوه میدهد بلکه در بخش مشخصات فنی نیز حرفهای بسیاری برای گفتن وجود دارد. زمانیکه این نسل از سلیکا وارد بازار آمریکای شمالی شد تنها از پیشرانههای مجهز به میل بادامک بالاسری بهره میبرد که صد البته نسبت به انجینهای DOHC عجیب و غریب ژاپنی یک سر و گردن بالاتر بود. اما این سلیکایی که پیش چشم ما و شماست، دیگر از آن پیشرانه سابق بهره نمیبرد بلکه خورخه پیشرانهاش را با یک نمونه مجهز به میلبادامک دوبل که با کد 18R-G شناخته میشود تعویض کرده. پیشرانهای که از این کوچولو یک فلفل تند و تیز ژاپنی ساخته است.
البته اقدامات خورخه به همین جا ختم نمیشوند. او برای اینکه یک هیولای مخفی بسازد از توربوشارژری T3/T4 با لولههای سفارشی دستساز و اینترکولر قابل تنظیم نیز بهره گرفته است. هرچند در این سلیکا خبری از Stander رینگها نیست ولی هر چه باشد نسبت به نمونه کارخانهای پیشرفتی عظیم را نشان میدهد. گرچه توان فنیاش هنوز هم بیشباهت به قطعات فنی خودروهای دهه 80 ژاپن نیست.
پیشرانه جدید این سلیکای دهه هفتادی با یک گیرباکس 5 سرعته جفتوجور میشود و جهت اینکه این خودرو بتواند قابلیتهای فنی ارتقایافتهاش را به بهترین نحو ممکن نمایش دهد، ارتفاع خودرو کاهش یافته است. همچنین جهت عملکرد هرچه بهتر، خورخه از دیفرانسیل عقب تویوتا سوپرا مدل 1979 نیز روی این سیلیکا بهره برده است.
خورخه کابین را هم بینصیب از تغییر نگذاشته. گرچه کابین سلیکای قصه ما نیز مانند همان مدلهای نسل اول همچنان جذاب و بانمک است اما تغییراتی چون استفاده از صندلیهای اسپرت تویوتا سوپرا مدل 1985 و یا تریم فیبرکربنی برای نشاندهندهها، سیستم صوتی حرفهای آلپاین، غربیلک فرمان افترمارکت و گیج توربوشارژر، کابین جذاب این خودرو را بیش از گذشته دلپذیر و هیجانآفرین مینمایاند.
اما جنس پلاستیک داشبورد و نمای چرممانندش به همراه بوی خودروهای دهه هفتاد ژاپنی همچنان روح اسطورهای این تویوتای نئوکلاسیک را حفظ میکند. دورانی برای آغاز غرش خودروسازان سرزمین آفتابتابان. دورانی که تویوتا رقیبی هرچند کوچک، اما کممصرف و آیندهنگرانه برای بزرگانی چون کامارو و موستانگ میساخت تا مستی حاصل از فتح بازارهای جهانی را از سرشان بپراند.
از نخستین تغییراتی که در پکیج اسپرت این سلیکا ارائه شده، یک سِت رینگ و لاستیک پهن است. اگر چه تماشای خودرویی کلاسیک با یک رینگ و لاستیک بیش از اندازه پهن، حسابی اعصاب یک عاشق سینهچاک خودروهای کلاسیک را به هم میریزد، اما همانگونه که گفتیم این سلیکا یک نمونه ارتقایافته بهصورت انتخابی است و اتفاقا رینگ و لاستیک پهن به زیبایی با ظاهرش هماهنگ شدهاند و روی هندلینگ اسپرت آن نیز تاثیری مثبت داشتهاند و خوشبختانه خورخه نیز باانتخابی صحیح، درست همان رینگهایی را انتخاب کرده که باید روی چنین خودرویی بهکار برد. رینگهایی از برند RS با سایز 13″x8.5در جلو با لاستیک سومیتومو و 13″x9.5 در عقب با لاستیک کومهو!
این رینگ و لاستیک ظاهر خودرو را تا جایی به همان مدلهای دهه 70 میلادی نزدیک کردهاند که حین رانندگی با این سلیکای سبز رنگ، حس میکنید درست در اوایل دهه 70 در حال رانندگی در خط سرعت فوجی هستید!
البته اگر فکر میکنید خورخه از ادامه اعمال تغییرات جذاب روی این خودرو دست خواهد کشید، سخت در اشتباهید چرا که خورخه قصد دارد در آینده نزدیک سیستم تعلیق این سلیکا را به کلی دگرگون کند و حتی از یک پیشرانه جدید و قدرتمندتر روی آن بهره بگیرد. اما با همه اینها مطمئن باشید این خودرو هرگز از اصالتش فاصله نخواهد گرفت و همان ظاهر مبتلا میان دهه 70 و 80 را حفظ خواهد کرد.
سلیکای خورخه گرچه درست همان سلیکایی نیست که در سال 71 از خط تولید تویوتا خارج شد، اما با قابلیتهای مدرنی که گاه عملکردی عالی و گاه میانه دارند، نمونهای خاص از یک خودرو کاستوم است. یک نمونه خاص و دوستداشتنی به رنگ فلفل سبز!
دیدگاه خود را بنویسید