206 صندوقدار V8 به نقل از مجله تخت گاز پژو ۲۰۶ را باید به عنوان یکی از ماندگارترین و محبوبترین خودروهای فرانسوی بهشمار آورد، که در این چند سالی که در ایران حضور دارد، به عنوان محبوبترین هاچبک ارزان قیمت میان جوانان شناخته میشود. اما یکی از عمده مشکلات ۲۰۶ صندوق بار کوچک آن بود […]
به نقل از مجله تخت گاز
پژو ۲۰۶ را باید به عنوان یکی از ماندگارترین و محبوبترین خودروهای فرانسوی بهشمار آورد، که در این چند سالی که در ایران حضور دارد، به عنوان محبوبترین هاچبک ارزان قیمت میان جوانان شناخته میشود. اما یکی از عمده مشکلات ۲۰۶ صندوق بار کوچک آن بود که قابلیت استفاده خانوادگی از آن را سلب کرده بود. این مشکل به قیمت از بین رفتن جذابیت طراحی قسمت عقب مرتفع شد و ۲۰۶ صندوقدار با محفظه باری بزرگتر از ۲۰۶ هاچبک به بازار آمد. طراحی این خودرو در قسمت جلو همچون ۲۰۶ هاچ بک جذاب و زیباست، اما مدتی طول میکشد تا به قسمت عقب آن عادت کنید. در اوایل عرضه این خودرو، سپر جلو آن از نوع GT با توری بزرگتر از ۲۰۶ هاچ بک بود، اما به مرور زمان، این سپر خوش قیافه جای خود را به نمونه معمولی داد. ۲۰۶ صندوقدار از نظر طول دربها واندازه اتاق نسبت به نمونهها بک، تغییری را تجربه نکرده است. پس سوار و پیاده شدن از درب عقب به همان اندازهای که در ۲۰۶ هاچبک سخت است، در این خودرو هم سخت است! طراحی کابین با وجود گذشت چندین سال هنوز هم دوست داشتنی است. کیفیت متریال کابین در این سالها افت زیادی داشته است، اما هنوز هم باید این خودرو را به عنوان یکی از باکیفیتترین خودروهای تولیدی داخل کشور در نظر گرفت. همانطور که اشاره شد، اندازه کابین نسبت به قبل تغییری نکرده است، پس فضای ردیف عقب همچنان محدود است و در مسافتهای طولانی، زانوی سرنشینان را آزار میدهد. همچنین به علت اضافه شدن صندوق در عقب، دید قسمت عقب مختل شده و این مشکل تنها با نصب سنسورهای عقب مرتفع میشود. آپشنی که این روزها توسط خود ایران خودرو روی ۲۰۶ نصب میشود و با قیمت زیادش حسابی سر و صدا به پا کرده است.
۲۰۶ را همه ما به خوبی میشناسیم و از تفاوتهای تیپهای مختلف آن آگاه هستیم. مدل صندوقدار در چهار نمونه V20، V8 ،V9، V1 عرضه میشود، که مدل V20 به عنوان نمونه پایه با پیشرانه 1.4 و امکانات محدودتر شناخته میشود و مدل V8 با پیشرانه 1.6 لیتری و فهرست کامل امکانات، به عنوان مدل فول ۲۰۶ صندوقدار در بازار حضور دارد. مدل V9 نیز نمونه اتوماتیک ۲۰۶ صندوقدار است که مدتی است تولید آن از سوی ایران خودرو متوقف شده است.
از تفاوت و قابلیتهای مدلهای مختلف ۲۰۶ صندوقدار به سرعت گذشتیم، تا بیشتر به نقاط ضعف و قوت این خودرو بپردازیم. ۲۰۶ صندوقدار با پیشرانه 1.6 لیتری ۱۱۰ اسب بخاری کاملا نیاز رفت و آمدهای شهری را پاسخ میدهد و قدرت موتور آن راضی کننده است. اما نمونه 1.4 لیتری، هنگام روشن بودن کولر و یا در سربالایی ها، کشش مناسبی ندارد و هنگام سوار بودن چند سرنشین، بیشتر به معکوس دادن های پی در پی نیاز پیدا خواهید کرد. این در حالی است که نمونه 1.4 لیتری، پس از چند هزار کیلومتر کارکرد، هنگام روشن شدن به اصطلاح عطسه میکند و در صورت تنظیم نبودن موتور، خاموش شدن در هنگام استارت خوردن پس از چند روز دور از انتظار نیست. علاوه بر سر و صداهای اضافی داخل کابین که بخش مهمی از آن به خاطر افت کیفیت قطعات در این سال هاست، جعبه دنده این خودرو نیز سر و صداهای خاص خود را دارد. علاوه بر اینکه دنده ها سخت جا می روند، به علت اشکال در میل ماهک در نمونه 1.4، گاهی اوقات دنده ۱ جا نرفته و بعضا صدای ترسناکی میدهد! ۲۰۶ خودروی ایمنی است. در شدیدترین تصادفها نیز ضربه به کابین نمیرسد و در محفظه کاپوت جذب میشود. علاوه بر این ایربگها نیز در این شرایط به کمک سرنشینان میآیند. اما در این میان یونیت ABS این خودرو در جای نا مناسبی قرار گرفته و در تصادفهای نچندان شدید نیز آسیب می بیند و حدود 1.5 میلیون تومان خرج روی دستتان میگذارد. علاوه بر این محل نامناسب قرار گیری ECU این خودرو باعث شده تا به راحتی در دسترس سارقین باشد و در صورت دزدیده شدن، هزینهای نزدیک به ۲ میلیون تومان را برایتان رقم بزند. فرمان پذیری این خودرو اما مناسب است و نمونه صندوقدار در پیچ ها حس اعتماد بیشتری را به راننده می دهد.
۲۰۶ صندوقدار را می توان خودرویی مناسب برای
خانوادههای ۳ یا ۴ نفره در نظر گرفت، که از نظر فضای بار و کابین، در مقابل تندر ۹۰ حرفی برای گفتن ندارد، اما جذابیت های طراحی بدنه و کابین آن به مراتب از تندر بیشتر است و به این زودی ها خسته کننده نخواهد شد.
به نقل از مجله تخت گاز
شاید این روزها هاچبکی شبیه به بنز کلاس B نظر شما را در خیابانها به سوی خود جلب کرده باشد و چندان دور از انتظار نیست که بسیاری آن را با بنز Bکلاس اشتباه بگیرند. نماینده جدید چینیها در ایران، بایک سابرینا نام دارد که توسط شرکت دیار خودرو مونتاژ و عرضه میشود. . بایک سابرینا در دو مدل هاچبک و صندوقدار عرضه میشود، که با توجه به فاصله زیاد سابرینا هاچبک از سابرینا صندوقدار، در زمینه زیبایی، پیشبینی میشود مدل هاچبک مقبولیت بیشتری در بازار ایران داشته باشد.
همانطور که اشاره کردیم، بایک سابرینا که با کد E150 شناخته میشود، از نظر طراحی شباهتهای بسیار زیادی با نسل اول بنز کلاس B دارد. علت این شباهت را میتوان در شاسی مشترک این خودرو با اسمارت ۴در جست و جو کرد. همچنین از این نکته غافل نباشیم که شرکت بایک محصولات خود را با همکاری شرکتهایی نظری بنز و هیوندای تولید می کند.
به دلیل شباهت این خودرو با بنز کلاس B، نمیتوان به طراحی آن ایراد آنچنانی وارد کرد و بیانصافی نیست اگر سابرینا را به عنوان یکی از خوش ساختترین و خوش قیافهترین چینی های وارد شده به کشور خطاب کنیم. چراغ های جلو عقب از ابعاد مناسبی برخوردار هستند و تمام حجم ها و خطوط روی بدنه حساب شده و هماهنگ انجام گرفته است. پس سابرینای ۶۰ میلیونی می تواند برای کسانی که از طراحی تکراری هاچبک های وطنی همچون ۲۰۶ و ۲۰۷ خسته شدهاند، انتخاب جذاب و متفاوتی باشد.
با نشستن در کابین سابرینا، همان شباهت نمای ظاهری با بنز کلاس B قابل تشخیص است. البته این مساله را باید به فال نیک گرفت، چرا که شباهت کابین با محصولات قدیمی بنز باعث شده تا بر خلاف سایر خودروهای چینی، شاهد ارگونومی و طراحی قابل قبولی در کابین سابرینا باشیم. مهمترین برگ برنده سابرینا نسبت به سایر هاچبک های موجود در کشور، فضای کابین جادار و راحت آن است. چرا که در ردیف عقب به لطف فرم منطقی طراحی بدنه، فضای جاداری در اختیار است. البته خشکی صندلیها در طولانی مدت کمی خسته کننده خواهد شد، اما راحتی و کیفیت
صندلی ها در مجموع مناسب است. فرمان خوش دست است و زیبا طراحی شده، اما محل نامناسب و نا متقارن دکمههای روی آن کمیاز زیبایی اش کاسته. به لطف شیشههای بلند و ابعاد مناسب بدنه، میدان دید مناسب است و کنترل کردن سابرینا در خیابانهای پر ترافیک کار دشواری نخواهد بود. کیفیت متریال به کار رفته داخل کابین نسبت به سایر خودروهای چینی یک سر و گردن بالاتر است و از این جهت، سابرینا جهش بزرگی را تجربه کرده است. پس با این وجود به نظر میرسد سابرینا دیرتر از سایر هموطنانش به سر و صداهای اضافی بیافتد!
شتاب سابرینا قابل قبول است و عملکرد جعبه دنده ۴ سرعته اتوماتیک مناسب و هماهنگ با موتور به نظر میرسد. البته رانندگی با این
هاچ بک چینی نسبتا خالی از هیجان است. یکی دیگر از نقاط قوت سابرینا در بحث فنی و سواری، تعلیق و سواری بسیار نرم این خودرو است. در کابین سابرینا خبری از کوبشهای رایج در هاچبک های کوچک نیست و نرمی زیاد باعث شده تا کمی تکان عرضی داشته باشد. علیرغم تعلیق بسیار نرم، سابرینا به لطف بهره گیری از شاسی مرسدسبنز، از هندلینگ قابل توجهی برخوردار است که از این نظر یک پله بالاتر از رقیبی همچون ۲۰۶ قرار می گیرد. البته ترمزهای سابرینا در جلو دیسکی و در عقب از نوع کاسهای هستند، که از نظر قدرت ترمز به پای ترمزهای قوی تندر و یا ۲۰۶ نمی رسند.
به نقل از مجله تخت گاز
نسل جدید کیا سراتو مدتیست که موفقیت های جالب توجهی در بازار سدان های متوسط خانوادگی کسب کرده و پیشرفت های چشمگیری را نیز تجربه کرده است. حالا مدتی سراتو کوپ جدید نیز وارد کشور شده، تا همچون قبل، در کنار نمونه سدانش در بازار عرض اندام کند.
کیا سراتو که در کره با نام k3 و در سایر کشورها با نام فورته شناخته می شود، در سه نوع سدان، هاچ بک و کوپه تولید می شود. ابعاد سراتو کوپ جدید نسبت به قبل بزرگتر شده است و از این رو، فضای پاها روی صندلی های جلو بیشتر از قبل شده است. برای ساخت بدنه این خودرو از فولاد با مقاوت بالا استفاده شده و همین عامل باعث شده تا
سبکتر از قبل باشد. فرم کلی بدنه سراتو کوپ جدید،
بی شباهت با مدل قبلی نیست، اما در بخش طراحی به کلی متحول شده و هیچ نقطه مشترکی با قبل ندارد. طراحی قسمت جلو با نمونه سدان تفاوت چندانی ندارد، اما طراحی عقب خودرو با مدل سدان به کلی متفاوت است.
همچون مدل سدان، سراتو کوپ نیز نسبت به نسل قبلی خود جهش بزرگی در بحث کیفیت متریال کابین و فهرست تجهیزات و امکانات رفاهی داشته است. از آپشن های جالب توجه این خودرو می توان به سیستم تهویه صندلی راننده، گرمکن فرمان و صندلی های برقی مجهز به گرمکن اشاره کرد. فرمان سراتو کوپ نیز از نوع فلکس است و در سه حالت راحت، نرمال و اسپرت قابل تنظیم است.
سراتو کوپ جدید در دو مدل EX و SX تولید می شود. نمونه موجود در ایران از نوع EX بوده و از پیشرانه ۴سیلندر ۲لیتری بهره می برد، که قادر است ۱۷۳ اسب بخار قدرت تولید کند. این در حالی است که مدل SX با پیشرانه ۱.۶ لیتری مجهز به توربوشارژ، قادر است ۲۰۱ اسب بخار قدرت تولید کند که بسیار هیجان انگیزتر از نمونه ۲لیتری است. پیشرانه ۱.۶ لیتری توربو با پیشرانه ولاستر توربو و سراتو SX هاچ بک مشترک است. جعبه دنده در نظر گرفته شده برای سراتو کوپ از نوع ۶سرعته دستی است و جعبه دنده ۶سرعته اتوماتیک با شیفترهای پشت فرمان نیز قابل سفارش است. لازم به ذکر است سراتو کوپ های وارد شده به کشور اکثرا از جعبه دنده تیپ ترونیک بهره می برند.
با بهبودهایی که در سیستم تعلیق مدل جدید داده شده، شاهد سواری نرمتر و آرامش بخشی نسبت به قبل هستیم و خبری از تکان ها و تنش های کابین در این مدل نیست. یکی از برتری های سراتو کوپ نسبت به سایر کوپه های هم کلاس، فضای مناسب صندوق بار است. که این جاداری را مدیون طراحی منطقی و خاص قسمت عقب است. به علاوه صندلی های ردیف عقب قابلیت تا شدن دارند تا فضای بیشتر بار در اختیار باشد. اما همین طراحی خاص عقب باعث کاسته شدن از دید عقب شده که این مشکل تا حدودی با سنسورهای عقب مرتفع شده است.
به نقل از مجله تخت گاز
از سال ۱۹۷۶ تا کنون، شرکت هوندا، آکورد را به عنوان یک سدان خانوادگی متوسط در ۹ نسل مختلف عرضه کرده است. آکورد عنوان یکی از محبوبترین سدانهای هوندا را یدک میکشد و اکثر هوندا سواران از مدلهای دهه نودی آن خاطره خوشی دارند. مدل جدید آکورد که در واقع نهمین نسل این سدان محبوب بهشمار می آید، مدتی است توسط شرکت فامیلی موتور وارد ایران میشود، تا خاطرات خوش دهه ۹۰ را تکرار کند. جالب است بدانید آکوردهای عرضه شده در کشور، ساخت کمپانی هوندا در شهر اوهایو امریکا هستند.
آکورد به عنوان یک سدان خانوادگی نیمه لوکس، از طراحی منطقی و جاافتادهای برخوردار است. میان اکثر رقبای آسیایی، آکورد از معدود خودروهایی است که اصالت طراحی خود را حفظ کرده است. ظاهر این خودرو از نظر زیبایی، یک سر و گردن بالاتر از رقیبی همچون کمری قرار میگیرد، و زرق و برق رقبای کره ای خود یعنی سوناتا و اپتیما را ندارد. با ورود به کابین آکورد، علاقهتان به آن دوچندان خواهد شد. کیفیت مطلوب متریال و ارگونومی بسیار عالی، از ویژگی های بارز کابین آکورد به شمار میآیند. به لطف ابعاد بزرگ بدنه و طراحی منطقی، فضای کابین بسیار جادار است و برای 5 سرنشین کاملا کافی به نظر میرسد. همچنین صندلیهای عقب قابلیت تا شدن دارند تا علاوه بر صندوق بار ۴۸۰ لیتری، فضای بیشتر بار در اختیار سرنشینان باشد. نمونه EXB به عنوان مدل فول آپشن آکورد، از امکاناتی نظیر سیستم صوتی مجهز به ۶ اسپیکر، صندلی برقی راننده و شاگرد و ۸ عدد ایربگ بهره میبرد. صفحه کیلومترشمار از طراحی قابل قبولی برخوردار است و شدت نور نشان دهندههای آن قابل تنظیم است. دکمه قرمز رنگ استارت در سمت راست فرمان بسیار هیجانانگیز است و در این میان تنها جای خالی شیفترهای تعویض دنده در پشت فرمان احساس میشود. آکورد جدید از یک پیشرانه ۴سیلندر 2.4 لیتری مجهز به سامانه اختصاصی i- vtec هوندا برخوردار است. قدرت ۱۷۳ اسب بخاری این سدان شکیل و شتاب 2/8 ثانیه اش چندان هیجان انگیز نیست. اما کشش خوب آن و گشتاور مناسبش انتظارات روزمره رانندگی را به خوبی برآورده میکند. جعبه دنده ۵ سرعته آکورد عملکرد مناسبی دارد. در حالت D3 تنها دنده های ۱ تا ۳ تعویض می شود و در حالت L فقط از دنده ۱ استفاده می شود، که برای پیمودن شیب ها و سربالایی ها بسیار مناسب است. فرمان آکورد بسیار دقیق عمل می کند و در سرعته ای بالا کمی سفت تر می شود. با وجود سیستم کنترل پایداری VSA، تعلیق مک فرسون در جلو، استرس بار فابریک و تعلیق چند اتصالی در عقب، سواری آکورد بسیار نرم و دلچسب و بدون تنش است. هوندا آکورد یکی از ایمنترین سدانها میان رقبایش به شمار می رود و علاوه بر ۵ ستاره ایمنی EURONCAP، موفق به دریافت ۵ستاره ایمنی از موسسه آمریکایی NHTCA نیز شده است.
به نقل از مجله تخت گاز
اگر بنز سوار شدید، دیگر از سواری با خودروی دیگری لذت نخواهید برد! حقیقتا این جمله هنگام سواری با SL500 جدید به شما ثابت می شود. نسل ششم SL آخرین ایستگاهی بود که قطار SL در سال ۲۰۱۲ در آن توقف کرد. خودرویی که مدیران مرسدس بنز ادعا کردند بیشترین حجم تغییرات را نسبت به قبل داشته است.
طراحی جدید SL در همان ابتدای معرفی، حجم زیادی از انتقادات را روانه این کوپه لوکس کرد. اما واقعیت این است که نهتنها از اصالت و شباهت با پیشینیان در ظاهرSL کاسته نشده، بلکه به مراتب مدرنتر و لوکستر از قبل نیز شده است. در طراحی چراغهای جلو از چشمهای عقاب الهام گرفته شده و طراحی چراغهای عقب به شما میگوید که با یکی از نوادگان SL طرف هستید.همچون نسلهای قبلی، این خودرو نیز به سقف فلزی جمع شونده مجهز شده است تا در ۱۶ ثانیه از یک کوپه لوکس به یک کروکی لذت بخش تغییر حالت دهد. این سقف پانوراما که تیرگی و روشنی بخش شیشهای آن قابل تنظیم است، اشعههای مضر خورشید را فیلتر میکند. اگر آنقدر پول داشته اید که یک بنز SL بخرید، پس هیچ وقت مجبور نیستید حجم زیاد خریدهایتان را خودتان حمل کنید، اما در این صورت، سنسورهای سیستم HANDS FREE ACCESS در زیر سپر عقب به کمک شما میآیند تا با تکان دادن پا زیر سپر درب صندوق عقب باز شود. از صندوق بار SL نمیتوان انتظار چندانی داشت. این فضای نسبتا کوچک با جمع شدن سقف تقریبا اشغال شده و عملا غیر قابل استفاده میشود.
با سوار شدن به کابین، تنها چیزی که جلب توجه میکند، تلفیق هنرمندانه اصالت و مدرنیته است. طراحی کابین به کوپه اسپرت مرسدس بنز، یعنی SLS نزدیک شده است. طراحی دریچههای هوا، کنسول جلو و صندلیهای هیچ شباهتی به قبل ندارد. هنگام رانندگی با SL، علاوه بر اینکه مبهوت جذابیت رانندگی با آن خواهید شد، احساس میکنید کلی ابزارک و سیستم در حال کار کردن به صورت اتوماتیک هستند! صندلی بسیار نرم و راحت SL همچون مبلهای راحتی سرنشینان را در بر میگیرند. تنظیمات این صندلیها به صورت برقی انجام میشود و به سیستم حافظه، گرمکن، سردکن و مساژور مجهز هستند تا از این نظر تفاوتی با سدان لوکس بنز، یعنی S کلاس نداشته باشند. هریک از صندلیها در دو طرف به بالشتکهای هوا مجهز شدهاند تا در پیچها و جا به جا شدنهای بدن سرنشینان، فاصله خالی تا صندلی را پر کنند. همچنین سیستم گرمایش گردن در پشت سری صندلیها، به شما این امکان را میدهد تا در هوای سرد نیز بتوانید از سقف باز این خودرو لذت ببرید.
طراحی دسته دنده بسیار هنرمندانه انجام شده و تلفیقی از فلز براق و چرم است. کیفیت متریال استفاده شده در کابین، از چرم و چوب گرفته تا قسمتهای فلزی و پوشش جیر سقف، بسیار عالی و درجه یک است. همچنین نورپردازی مخفی در سراسر کابین، محیطی آرامش بخش را رقم میزند. تمام سامانهها و سیستمها از طریق سیستم کامند و ماوس تعبیه شده روی کنسول میانی کنترل میشود، و تنظیمات آنها روی مانیتور ۷ اینچی نمایش داده میشود. از دیگر ابتکارات هنرمندانه بنز در این مدل، رول بار مخفی در پشت صندلیهاست که ایمنی سرنشینان را تامین میکند. صحبت از ایمنی شد، پس بد نیست به فهرست بلند بالای سامانههای ایمنی و هدایتی این خودرو اشاره کنیم. سیستم کنترل خوابآلودگی و حواس پرتی راننده با لرزش فرمان اخطار میدهد، رادار دیسترونیک فاصله با خودروی جلویی را تنظیم میکند و با کروز کنترل هماهنگ میشود، سامانه کنترل حرکت بین خطوط به تغییر مسیرهای ناگهانی هشدار میدهد، همچنین اگر خودرویی در نقطه کور قرار گرفته باشد، مثلث قرمز رنگ کنار آینه تغییر رنگ داده و راننده را آگاه میسازد.
اگر SL500 را به عنوان خودروی خود انتخاب کردهاید، حتما به دنبال هیجان رانندگی و پیروزی در کورس گذاشتنهای گاه و بیگاه در اتوبانها بوده اید! SL500 از یک پیشرانه ۸سیلندر ۴۶۶۳ سیسی بهره میبرد که به دو توربو شارژر مجهز شده است. در عین کاهش حجم موتور نسبت به نسل قبلی، قدرت مدل جدید حدود ۵۰ اسب بخار افزایش داشته و به ۴۲۹ اسب بخار رسیده است. همچنین وزن مدل جدید نسبت به قبل کاهش پیدا کرده و به همین خاطر، شاهد چابکی بیشتر SL500 نسبت به قبل هستیم. که شتاب ۴.۶ ثانیهای گواه این ماجراست. برای کاهش حجم تغییرات زیادی در ساختار شاسی و ورقهای بدنه صورت گرفته و از جالب ترین آنها میتوان به باک بنزین منیزیمی اشاره کرد. علاوه بر اینکه نسل جدید SL نسبت به قبل قدرتمندتر و سبک تر شده، کم اشتها نیز شده است و مصرف سوخت آن ۲۲ درصد نسبت به قبل کاهش پیدا کرده است.
در مجموع این خودرو، علاوه بر فاکتور هیجان رانندگی و پیشرانه پر قدرت، از نظر تجمل و راحتی چیزی از سدانهای لوکس مرسدس بنز کم ندارد. SL500 جدید که مدتی است به گل سر سبد کوپههای مرسدس بنز در ایران تبدیل شده، برچسب قیمتی ۱ میلیاردی را روی خود دارد و رقبایی همچون پورشه ۹۱۱، مازراتی گرن توریسمو و بامو سری ۶ جدید را در مقابل خود میبیند.
به نقل از مجله تخت گاز
X1 به عنوان کوچکترین شاسی بلند بامو، مدتی است که در ایران حضور موفقی دارد. شاسی بلندی در کلاس X1 در سبد محصولات برند رقیب (مرسدس بنز)، در بازار ایران وجود ندارد، اما با کمی اغماض می توان X1 را در کنار برادر بزرگترش X3،رقیب اصلی بنز GLK در ایران دانست.
طراحی X1 چشم نواز و جذاب است. ابعاد بدنه در نگاه اول بیننده را متعجب میکند، چون نه سدان به شمار
می آید و نه شاسی بلند! طراحی X1 همان چیزی است که از یک ب ام و انتظار دارید. چراغهای عقب شباهت زیادی به X3 جدید دارند و چراغهای جلو در هماهنگی با جلوپنجره کلیوی شکل دوقلو،نمای زیبایی را برای این قسمت رقم زده اند. استفاده از قطعات نقرهای روی هواکشهای سپر جلو،زیر سپر جلو و دیفیوز عقب، جلوه اسپرت را در نمای X1 تقویت کردهاند. البته باید به این نکته اشاره کرد که طراحی X1 عامهپسند نیست و طرفداران خاص خود را دارد. بهعلاوه، این روزها به یکی از خودروهای محبوب خانمها در ایران تبدیل شده است.
اگر بدون نگاه کردن به ظاهر X1 وارد کابین شوید و لوگو ب ام و روی فرمان نباشد، بدون شک احساس نشستن در کابین یک کراس اوور ارزان قیمت کره ای به شما دست خواهد داد! کیفیت قطعات و پوششهای کنسول و
صندلی ها درخور یک کراس اوور حدود ۲00 میلیونی نیست و طراحی کابین و سادگی بیش از حد آن چنگی به دل
نمی زند. فضای کابین برای سرنشینان جلو مناسب است، ولی با نشستن سه فرد بالغ و نسبتا درشت هیکل در ردیف عقب، نفر سوم از نظر راحتی دچار مشکل میشود.
در نمونه های فول آپشن امکاناتی نظیر نمایشگر کنسول جلو،سانروف، سیستم صوتی هارمن کاردن، صندلیهای برقی به همراه گرمکن و سیستم حافظه برای صندلی راننده موجود است. که همه اینها پرداخت مبلغی بیشتر نسبت به مدل پایه را میطلبد.
ب ام و ،X1 را در گونههای 18i ،20i ،28i و 35i عرضه
می کند که از این میان تنها مدل 35i شش سیلندر توربو در ایران حضور ندارد. مدل 18i به عنوان مدل پایه و رایجترین نمونه X1 در ایران، از پیشرانه ۴سیلندر ۲لیتری با قدرت ۱۵۰ اسب بخار بهره میبرد. قدرت موتور و شتاب تقریبا ۱۰ ثانیه ای این شاسی بلند کوچک، به همراه ابعاد جمع و جور و مصرف پایین برای سواری داخل شهرهای شلوغ مناسب است. در مسیرهای شهری و هموار،X1 سواری نرم و راحتی را در اختیار سرنشینان قرار می دهد.البته با ناهموار شدن مسیر و افزایش پستی بلندیها، تکانهای منتقل شده به داخل کابین افزایش می یابد و گاهی اوقات آزار دهنده است. پس از این شاسی بلند کوچک که نسبت به یک سدان شهری تنها از ارتفاع بیشتری از سطح زمین برخوردار است، انتظار زیادی نداشته باشید.
به نقل از مجله تخت گاز
ولوو در کنار مرسدس بنز، از سردمداران ایمنی در دنیا به شمار میآید. این خودروساز سوئدی که در ایران بیشتر با خودروهای سنگینش شناخته میشود، در بخش خودروهای سواری سابقه چندانی ندارد و از این نظر از خودروهای ژاپنی و آلمانی یک رده پایینتر است. این در حالی است که این خودروساز سابقهای ۹۰ ساله را در دنیای خودروسازی به دوش میکشد. شرکت افرا موتور، به عنوان نمایندگی ولوو در ایران، مدتی است که محصولات این خودروساز اروپایی را، از کوپه گرفته تا شاسی بلند، وارد کشور میکند. ولوو XC60 یکی از ۴ مدل ولوو وارد شده به ایران و تنها شاسی بلند ولوو در کشور است. آخرین مدل این خودرو در اواخر سال ۲۰۰۹ معرفی شد و حالا شاهد حضور مدل فیسلیفت XC60 در ایران هستیم. اروپایی بودن طراحی ولوو در کنار رقبای کرهای و ژاپنی به وضوح مشخص است. XC60 از طراحی منطقی و نسبتا سادهای برخوردار است و با رنج قیمت ۲5۰ تا ۲7۰ میلیون تومان در ایران حضور دارد. چراغهای بلند عقب و جلو پنجره بزرگ، از جمله نشانههای بارز این خودرو هستند. در کل باید طراحی ولوو را یک طراحی مستقل و پایبند به اصول چندین ساله این خودروساز دانست.
طراحی کابین XC60 نیز همچون ظاهر آن ساده و ادامه دهنده خط مشی سایر محصولات این شرکت است. مهمترین ویژگی کابین محصولات جدید ولوو، کنسول مرکزی یک تکه و شیبدار است، که در قسمت پایینی، انبوهی از دکمهها در یک قاب مستطیلی گرد هم آمدهاند. خوبی طراحی کابین XC60 این است که گیجکننده نیست، و برای کار کردن با هر دکمه ای، میدانید کجا باید سراغش را بگیرید. یکی از جذابیتهای کابین این شاسی بلند جمع و جور، صفحه کیلومتر شمار دیجیتالی با طراحی خاص است. که مشابه آن در بعضی از محصولات جدید رنو نیز دیده میشود. فضای کابین کاملا جادار و راحت است. سقف پانوراما، صندلیهای مجهز به گرمکن با روکش چرمی و تهویه مطبوع اتوماتیک دوگانه، تنها بخشی از فهرست امکانات XC60 به شمار میروند. این خودرو در سه تیپ SE LUX, R DESIGN, R DESIGN +، عرضه میشود.
فراموش نکنید که با یکی از ایمنترین خودروهای دنیا طرف هستید. از سامانههای ایمنی این خودرو میتوان به سامانه SIPS اشاره کرد، که در برخوردهای جانبی، علاوه بر کنترل بدن سرنشینان به کمک ایربگهای پردهای و جانبی، با پخش کردن ضربه باعث میشود تا کمترین صدمات به سرنشینان وارد شود. همچنین حسگر دوران در صورت بروز شرایط چرخش یا چپ کردن، اقداماتی انجام میدهد تا به سرنشینان کمترین آسیب وارد شود. علاوه بر همه اینها، تمام ضربات وارد شده به بدنه، توسط کانالهای جذب انرژی پخش میشوند و از قدرتشان کاسته میشود.
XC60 بر خلاف سایر محصولات ولوو که از آرایش نا متعارف ۵سیلندر برای پیشرانه بهره میبرند، از یک پیشرانه ۴سیلندر ۲ لیتری برخوردار است که قادر است ۲۴۵ اسب بخار قدرت تولید کند. قدرت تولید شده در مقابل حجم کم موتور عالی به نظر میرسد و مصرف سوخت ۸ لیتری این خودرو باعث میشود تا کمتر به پمپ بنزینها سر بزنید. همچنین شتاب ۸ ثانیهای برای این خودرو با حجم کم پیشرانه و ابعاد بزرگ و وزن زیاد، کاملا مناسب است. جعبه دنده ۶ سرعته اسپرت اتوماتیک دو کلاچه XC60 نیز بسیار دقیق عمل میکند و کامل کننده کلکسیون قابلیتهای فنی مناسب این شاسی بلند بیهیاهو است.
به نقل از مجله تخت گاز
تویوتا فورچونر از نظر ظاهری، شباهت های زیادی با پیکاپ هایلوکس دارد. درست مدتی کوتاه پس از معرفی هایلوکس جدید، فورچونر فیس لیفت شده نیز معرفی شد. چون تا سال ۲۰۱۱ ظاهر آن دست نخورده باقی مانده بود. فراموش نکنید که فرچونر پرفروش ترین خودروی جهان در کلاس خود است. در ایران اما از مقبولیت مناسبی برخوردار نیست و شاید تک و توک آن را در خیابان ها مشاهده کنیم. شاید مهمترین دلیل این امر، قیمت گذاری نا مناسب این خودرو و هم قیمت بودن آن با تویوتا پرادو محبوب باشد. البته باید تعداد محدودتر واردات نسبت به سایر شاسی بلندهای تویوتا را نیز به این دلایل اضافه کرد.
طراحی ظاهری فورچونر از ذات شهری و لوکس خودرویی همچون پرادو فاصله گرفته به خوبی خبر از خلق و خوی بیابانی این خودرو می دهد. طراحی چراغ های جلو و جلو پنجره در مدل فیس لیفت عوض شده و بی شباهت با پیکاپ هایلوکس نیست. برای چراغ های عقب نیز قاب کرومی تدارک دیده شده که شاید چندان مد روز نباشد. ارتفاع کوتاه شیشه ها در برابر درب های بزرگ چندان جذاب نیست. همچنین روکش براق آیینه های جانبی و جلوپنجره فلزی بزرگ به لوکس تر به نظر رسیدن ظاهر خودرو کمک شایانی کرده اند.
طراحی کابین بسیار ساده و به دور از شلوغی های کابین خودرویی همچون پرادو یا لندکروزر است. در طراحی کابین حال و هوای بیابانی و آفرودی بیشتر احساس می شود تا سبک لوکس طراحی برای یک شاسی بلند شهری. در کنسول میانی دو دسته دنده، یکی مربوط به گیربکس اتوماتیک و دیگری دنده کمک، خودنمایی می کنند. جذابیت صفحه کیلومتر شمار، سادگی طراحی فرمان را جبران کرده است و پوشش مشکی و تیره رنگ کابین، به شکیل تر شدن این قسمت کمک شایانی کرده است. مانند هر تویوتا دیگری،برای ساخت فورچونر نیز از متریالی مرغوب استفاده شده و دوام بالای قطعات کابین به خوبی از ظاهر آنها قابل تشخیص است. به لطف ابعاد بزرگ بدنه، کابین فرچونر بسیار جادار و راحت است و قابلیت گنجاندن ۷ سرنشین را در خود دارد. از فهرست آپشن های بلند بالا نیز در این شاسی بلند280 میلیونی خبری نیست، اما می توان گفت امکانات راضی کننده ای دارد. صندلی راننده به صورت برقی در ۶ جهت قابل تنظیم است و سیستم تهویه نیز به صورت اتوماتیک تنظیم می شود. همچنین تمام شیشه ها مجهز به فیلتر UV برای جذب اشعه مضر خورشید شده اند. اگر فورچونر را برای خرید انتخاب کرده اید، پس بیشتر اهل آفرود و سفرهای خارج شهری هستید. فروچونر یک خودرو آفرود تمام عیار است. و در این زمینه دست کمی از شاسی بلند بزرگ تویوتا، یعنی لندکروزر ندارد. علاوه بر قابلیت آفرود عالی، سواری بسیار نرم این خودرو در مسیرهای هموار شهری نیز قابل توجه است و کمتر تکانی به داخل کابین راه پیدا می کند. مصرف سوخت این خودرو مانند سایر شاسی بلندهای بزرگ تویوتا زیاد است و برای تردد در شهرهای شلوغ به صرفه نیست.
دیدگاه خود را بنویسید