تـيـبـا به نقل از مجله تخت گاز تست و بررسي چهار سیلندر، 8 سوپاپ، 1500 سیسی حجم و توان تولید 78 اسب بخار قدرت در دور موتور 5500، بالاترین گشتاور 126 نیوتنمتر و مصرف سوختی معادل 1/7 لیتر در هر صد کیلومتر؛ مشخصههای پیشرانهای است که با همکاری مگاموتور و شرکت FEV وابسته به دانشگاه […]
به نقل از مجله تخت گاز
تست و بررسي
چهار سیلندر، 8 سوپاپ، 1500 سیسی حجم و توان تولید 78 اسب بخار قدرت در دور موتور 5500، بالاترین گشتاور 126 نیوتنمتر و مصرف سوختی معادل 1/7 لیتر در هر صد کیلومتر؛ مشخصههای پیشرانهای است که با همکاری مگاموتور و شرکت FEV وابسته به دانشگاه آخن آلمان بر اساس پیشرانه کیا پراید ساخته شده و باید آنرا گونه حجیمتر و به روز رسانی شده این پیشرانه دانست.
پشت فرمان تیبا که مینشینید، خود را در جایگاهی بلند و تاحدودی متفاوت خواهید یافت، معجونی از تندر و پراید و 206 به علاوه اندکی نوآوری و بوی آشنای پلاستیک خشکی که قریب به دو دهه است دستکم برای یکبار هم که شده مشام هر ایرانی را آزرده، به استقبالتان خواهند آمد. دید آینههای جانبی به مدد فرم بزرگ اما کم جذبه، بینقص است، ولی گستره دید آینه وسط چندان تعریفی نیست.
سوئیچ را میچرخانیم، پدال آشنای پراید را که در تیبا نیز شاهدش هستیم با پای چپ میفشاریم و دنده را در شماره یک جا میزنیم. خودرو با لرزشی دور از انتظار به راه میافتد، عدد دنده را با کمی مکث و تقلا به دو میرسانیم و اندکاندک شروع به دورگیری میکنیم. سیستم تعلیق تیبا به طرز قابل توجهی نرم عمل میکند و در عین حال در دست اندازها، حسی توام با اطمینان را به راننده و سرنشینان انتقال میدهد، گرچه این نرمی بیتردید در مانورهای ناگهانی و سرعتهای بالا با گردش انتهای خودروی به ضرر فرمانگیری آن تمام خواهد شد.
فرمان نرم و اندکی گیج است اما نسبت به پراید به اصطلاح «توی دست»تر عمل میکند و در مانورهایی با سرعتهای پایین میتوان رویش حساب باز کرد، هرچند هرگز این اطمینان را به راننده نمیدهد که در یک آزادراه خلوت بدون کاستن از سرعت و با مانوری سنگین لاین خود را تعویض کند.
تیبا، دومین خودروی ملی ماست، سیستم تعلیق نرم، هندلینگ نسبتا مناسب و قابلیتهای حرکتی قابل قبولی در میان رقبای نه چندان مطرح داخلیاش دارد و برای مصارف شهری با وجود بهای بالایی در حدود 21 میلیون تومان بسته به تجهیزات جانبی و ایمنی آن در بازار پرتلاطم و ناعادلانه این روزها انتخاب بدی به نظر نمیرسد. هر چند مصرفش بر خلاف ادعای سازنده چندان هم در تناسب با قدرت آن نیست، مشکلات ساده و در عین حال دردسارساز برقی دارد و گاه با یک کارواش ساده، ساعتها وقتتان را در تعمیرگاه تلف خواهد کرد.
(بررسي کامل اين خودرو را در مجله تخت گاز شماره 16 بخوانيد)
به نقل از مجله تخت گاز
مرسدس بنز E کلاس یکی از نام آشناترین اتاقهای مرسدس بنز در ایران است، که اتفاقا نسل قبلیاش مدت کوتاهی توسط ایران خودرو نیز مونتاژ میشد. نسل جدید E کلاس که مدت زیادی از حضور آن در بازار خودروهای وارداتی میگذرد، داستان کاملا متفاوتی با قبل دارد. Eکلاس سدان در انواع E200 ،E300 و E350 وارد ایران میشود که نمونه E350 از نظر سطح تجهیزات و قابلیتهای فنی، کاملترین نمونه موجود در ایران است.
طراحی E کلاس از خطوط تیز تشکیل شده است، که باعث شده تا ظاهر Eکلاس، به خصوص در جلو جسور و خشن به نظر برسد. اوج اصالت مرسدس بنز در چراغهای لوزی شکل دو قلوی جلو و جلوپنجره بزرگ استیل موج میزند. همچنین مه شکنهای LED جلو، در روشنایی روز هم خودنمایی میکنند. Eکلاس سدانی مابین Cکلاس و S کلاس است، از این رو در نمای ظاهری، حس اسپرت را از Cکلاس و حس لوکس و تجملاتی را از Sکلاس ارث برده است. البته ظاهر Eکلاس در مقایسه با رقیب سرسختش، بامو سری ۵، لوکستر و رسمیتر به نظر میرسد، که با سفارش AMG SPORT PACKAGE برای بدنه، جلوه اسپرت ظاهر آن بیشتر میشود. همچنین اصالت نهفته در ظاهر Eکلاس به هیچ عنوان در رقبای آسیایی نظیر هیوندای جنسیس و لکسوس ES دیده نمیشود.
با نشستن در کابین Eکلاس، هر آنچه از یک بنز تمام عیار انتظار دارید یافت میشود. کیفیت پوششها و چوبکاریهای کابین بسیار عالی و بدون اغراق، نزدیک به سدان لوکس مرسدس بنز، یعنی Sکلاس است. کابین Eکلاس در عین سادگی بسیار شیک و چشم نواز طراحی شده است و خبری از شلوغی بیش از حد و سردرگمی داخل کابین نیست. تنظیمات اکثر سامانهها و آپشنهای خودرو توسط سیستم انحصاری COMMAND انجام میشود، که از طریق ماوس تعبیه شده روی کنسول وسط قابل هدایت است. فضای کابین به لطف ابعاد بزرگ بدنه، کاملا جادار و راحت است و هر ۴سرنشین داخل کابین احساس راحتی کامل میکنند. صندلیهای جلو و عقب به صورت برقی تنظیم میشوند. همچنین صندلیهای جلو به گرمکن، سردکن، ماساژور و حافظه یکپارچه مجهز شدهاند و پوشش چرم طبیعی برای صندلیها قابل سفارش است. با سفارش سقف شیشهای (پاناروما) زیبایی کابین دو چندان میشود و فضای کابین بزرگتر به نظر میرسد. از امکانات جالب Eکلاس میتوان به سیستم دید در شب، سامانه کمکی پارک، سیستم تشخیص نقطه کور، سیستم کنترل هوشیاری راننده، رادار(در صورت سفارش) و کاپوت فعال هنگام تصادف اشاره کرد. البته اگر تصادفی با Eکلاس در کار باشد!
E350 به عنوان قویترین نمونه Eکلاس در ایران، از موتور ۶سیلندر 5/3 لیتری بهر میبرد که قادر است ۲۸۸ اسب بخار تولید کرده و به محور عقب بفرستد. جعبه دنده ۷سرعته تیپ ترونیک با قابلیت تنظیمات اسپرت، در کنار شتاب 8/6 ثانیهای، لذت رانندگی با یک سدان اسپرت لوکس را به خوبی منتقل میکند. سواری E کلاس به لطف کمک فنرهای ایروماتیکی بسیار نرم و راحت است و در صورت تمایل به هیجان بیشتر در سواری، میتوان تنظیمات را روی حالت اسپرت قرار داد تا Eکلاس خشکتر و تند و تیزتر شود.
گونه فیس لیفت شده Eکلاس با ظاهری جدید و متفاوت نسبت به قبل، به تازگی توسط مرسدس بنز معرفی شده است که شاهد واردات تعداد محدودی از این مدل به ایران نیز هستیم.
به نقل از مجله تخت گاز
تست و بررسي:
وینگل در ایران از سوی شرکت دیارخودرو عرضه میشود. موتور 4/2 لیتری 4 سیلندر وینگل که ساخت میتسوبیشی است را به شیوه سنتی یعنی چرخاندن سویئچ روشن میکنیم. تقریبا در زمان سکون متوجه روشن بودن موتور نمی شوید! زیرا هم موتور نرم و بی صدا کار میکند و هم آکوستیک و عایقبندی اتاق مناسب است. اما با کمال تعجب عکسالعمل موتور نسبت به فشرده شدن پدال گاز خیلی کند است. گرچه پدالها بسیار نرم عمل میکنند.
در زمان آغاز حرکت باید پدال گاز را بیشتر بفشارید تا موتور دور بگیرد و این مشکل در ترافیک اتوبان شهید همت تهران که باید بارها نیم کلاچ گرفت، کاری میکند که نرمی پدالها را فراموش کنید! علاوه بر اینها در ترافیک باید مواظب گوشههای سپر جلو باشید چون دید مناسبی نسبت به آنها ندارید.
پس از رهایی از ترافیک تهران که بدون کولر خوب و کارآمد وینگل تحملش بسیار دشوار بود، وارد کارزار آفرود میشویم. ابتدا دکمه 4H را به معنی بهکارگیری کمک سبک میفشاریم تا پلوسهای دیفرانسیل جلو بهصورت برقی درگیر شوند. در همان ابتدای مسیر شروع به شتابگیری میکنیم، اما شتاب خودرو چنگی به دل نمیزند. شتاب 0 تا 100 این پیکاپ بر روی آسفالت حدود 15 ثانیه بود و البته انتظار زیادی هم نمیتوان از آن داشت. موتور این خودرو 134 اسببخار نیرو در دور موتور 5250 و 200 نیوتنمتر گشتاور در بازه 2500 تا 3000 دور در اختیارتان قرار میدهد که برای یک خودروی آفرود چندان مناسب نیست. در صعود به شیبها باید بیشتر از دنده 2 استفاده کنید چون ضرایب دندهها زیاد مناسب نیست چرا که اگر دنده 3 را درگیر کنید موتور اصطلاحا زیر بار میماند و اگر به دنده یک بروید، به دلیل کوتاه بودن ضرایبش دورموتور بسیار بالا میرود و موتور طلب دنده دو را میکند. در این صورت یا مجبورید در دنده یک و فشار زیاد به موتور ادامه مسیر دهید و یا از دنده کمک سنگین(L4) و به کمک یکی از دندههای سبک گیرباکس استفاده کنید.
محور جلو این خودرو دارای سیستم تعلیق مستقل مجهز به طبقهای A شکل است و در محور عقب هم فنرهای شمش قرار دارند. در مواجهه با مسیرهای ناهموار عملکرد تعلیق جلو قابل قبول است ولی همین که محور عقب از روی ناهمواری رد میشود همه ذهنیتتان را عوض میکند و اتاق و هر چه که در آن باشد شدیدا تکان میخورند. اما برعکس فنربندی فرمان بسیار رام و دقیق است و به هیچ وجه به دستان راننده ضربه نمیزند.
يکی از فاکتورهای مثبت این خودرو بیصدایی اتاق است که در اتوبان هم نمود داشت چراکه صدای باد و برخورد چرخها با زمین، در اتاق شنیده نمیشد. در میان دو صندلی جلو یک کنسول قرار دارد که میتوانید آرنج دستتان را روی آن بگذارید و داخلش هم فضایی برای قرار دادن اشیا مختلف وجود دارد. اما این همه کارکرد این کنسول نیست چون هر بار که دندههای گیرباکس 6 سرعته وینگل را جا زدیم آرنج دستمان به این کنسول برخورد کرد!
بررسي کاملتر را در مجله تخت گاز شماره 14 بخوانيد.
به نقل از مجله تخت گاز
یکی از خاصترین، لوکسترین و گرانقیمتترین کوپههای موجود در ایران، همین مرسدس بنز CL کلاس است که در تعداد بسیار محدودی وارد کشور شده است. در این شماره قصد داریم به گونه فیس لیفت شده CL بپردازیم که نسبت به نسل قبل دستخوش تغییرات جزیی در بدنه و کابین شده است.
طراحی لوکس و شکیل چراغهای جلو به همراه جلوپنجره بزرگ، کاملا اصالت یک مرسدس بنز را تایید میکند. اما طراحی قسمت عقب چندان هیجان انگیز نیست و بیشتر به سمت سادگی و وقار رفته است. فرم کلی بدنه و برجستگی گلگیرها و طراحی چراغها، سدان بزرگ مرسدس بنز، S کلاس را در ذهن بیننده تداعی میکند. پس لقب Sکلاس کوپه کاملا برازنده اش است و از نظر وقار و تجمل چیزی از S کم ندارد.
کابین CL ترکیبی هنرمندانه از حس لوکس و حس اسپرت است، گویی سدانی فوق لوکس را در قالب کوپه جای داده اند. کابین CL بسیار نزدیک به S کلاس طراحی شده است و وقار و تجمل در ان موج میزند. کیفیت متریال کابین، از پوششهای چرمی گرفته تا پوشش جیر سقف و قطعات چوبی ظریف روی کنسول و درها، همگی در سطح عالی قرار دارند و کوچکترین ایرادی به آنها وارد نیست. لازم است بدانید که CL کلاس روی پلتفرم کلاس Short طراحی شده است، پس از نظر فضای کابین مشکلی با آن احساس نمیشود. البته ماهیت اسپرت و فرم کوپه بدنه، فضای صندلیهای ردیف عقب را تحتالشعاع قرار داده است. اما همین ردیف عقب نسبتا تنگ و کوچک، از تمامی امکانات رفاهی و لوکس بهره میبرد. صحبت از آپشن و امکانات رفاهی شد، پس خالی از لطف نیست تا اشارهای کوتاه به فهرست امکانات CL کلاس داشته باشیم. همان طور که اشاره شد، این خودرو لوکس لقب Sکلاس کوپه را یدک میکشد و اکثر کسانی که سراغ آن میروند، میخواهند همان راحتی S کلاس را در قالبی اسپرت تجربه کنند. از این رو اکثر امکانات لوکس و رفاهی S کلاس، در CL به چشم میخورد. از ماساژور و حافظه صندلیهای برقی، کنترل دوگانه اتوماتیک و تهویه جدا برای ردیف عقب، پرده برقی شیشه ها، سیستم مکش درها، یخچال و درب صندوق عقب برقی گرفته تا رادار، کمک فنرهای ایروماتیکی، کنترل حرکت بین خطوط، سامانه کنترل هوشیاری راننده، سیستم تشخیص نقطه کور و سیستم کمکی پارک.
موتور ۸ سیلندر CL500 با حجم ۴۶۶۳ سیسی، ۴۲۹ اسب بخار قدرت تولید میکند و این کوپه ۲تنی را با شتاب 9/4 ثانیهای، در فهرست چابکترین و قدرتمندترین کوپههای بازار قرار میدهد. همچنین این موتور قدرتمند، از تکنولوژی بلوافیشنسی بهره میبرد که باعث میشود CL در زمره خودروهای با آلایندگی کم و دوستار محیط زیست قرار بگیرد.
دیدگاه خود را بنویسید