راهنمای خرید فولکس گـل
به نقل از مجله تخت گاز
تا چند سال پیش که مونتاژش توسط کرمان خودرو انجام میشد، یکی از جدیترین رقبای پژو ۲۰۶ تیپ۵ بهشمار میآمد. امااین مدل فولکس واگن که گل نام گرفته بود، نتوانست همچون پدرانش در قلب مردم جا باز کند. فولکس واگن گل که اصلیتی برزیلی داشت از قیمتی بالا هنگام عرضهاش درایران رنج میبرد و شاید یکی از مهمترین دلایلی که مانند سایر برادرانش در قلب مردم جای باز نکرد، همین عامل بود.
طراحی بدنه گل نسبت به رقیبی خوش خط و خال همچون ۲۰۶، سادهتر است. طراحی قسمت عقباین خودرو نه تنها نقصی ندارد، بلکه جذابیتی نسبی نیز دارد. اما مشکل کار را باید در ظاهر قسمت جلو خودرو جستوجو کرد. این قسمت با وجوداینکه از خطوط هماهنگ تشکیل شده، اما شباهت چندان به یک گلف هاچبک ندارد و مدتی طول میکشد تا به طراحیاین قسمت از بدنه عادت کنید. مهمترین نقطه قوت طراحی گل، خاص بودن آن است. آن هم به خاطر عرضه کمترش نسبت به خودرویی همچون ۲۰۶ است. همین عامل سبب شده تا افرادی که حتی با بودجهای محدود دنبال تمایز هستند، به جای خرید یک ۲۰۶ تیپ۲ صفر، به خرید گل دست دوم روی بیاورند. چون اگر با ۲۰۶ پشت چراغ قرمز توقف کنید، حداقل ۴، ۵ خودرو مشابه خودرو خود در اطراف میبینید. اما تعداد گل در خیابانها خیلی کمتر از ۲۰۶ است.
فضای کابیناین خودرو همچون بدنهاش ساده است. دکمههای بزرگ شیشه بالابرها وسط داشبورد تعبیه شده و نور صفحه کیلومتر آبی است. رنگ فرمان چهار شاخه مشکی با رنگ طوسی کمرنگ کنسول و رودریها تضاد دارد. کیفیت ساخت کابین و پلاستیکهای استقاده شده در کنسول و پنل درها متوسط است و به پای ۲۰۶ نمیرسد. از نکات مثبت کابین میتوان به پوشش کرومیدستگیره درها و دور دسته دنده اشاره کرد. این خودرو از امکانات سادهای نظیر دو عددایربگ، اینهها و شیشههای برقی و سیستم صوتی مجهز به چهار بلندگو بهره میبرد، که دراین میان آپشنهای خاصی همچون آنتن رادیویی جذبی در شیشه جلو، خروجی برق ۱۲ولت و دزدگیر فابریک بیشتر جلب توجه میکنند. البته در کابین گل خبری از تهویه اتوماتیک و قابلیت تنظیم ارتفاع فرمان و حتی ترمز ABS که در ۲۰۶ تیپ۵ دیده میشود، نیست.
کابین گل راحتتر و جادارتر از ۲۰۶ بوده و فضای پا و سر ردیف عقب هم از ۲۰۶ بیشتر است. اما صندوق بار آن فدای راحتی کابین شده و حتی از صندوق ۲۰۶ نیز کوچکتر است. بر خلاف ۲۰۶، درب صندوق بار هم از داخل خودرو و هم از روی ریموت باز میشود کهاین قابلیت بسیار کاربردی است.
پیشرانه ۱. ۸ لیتری و 8 سوپاپ گل علیرغم حجم بیشتر نسبت به ۲۰۶ تیپ۵ از قدرت کمتری برخوردار است. این مساله در شتاب گیری اولیه به وضوح خود را نشان میدهد و گل با فاصله قابل توجهی از تیپ۵ جا میماند. البته حجم بیشتر موتور کشش مناسبی برایاین خودرو رقم زده است و هنگام تعویض دنده در سرعتهای بالا به خوبی خود را نشان میدهد. چسبندگی گل نیز نسبت به ۲۰۶ بهتر است اما تعلیق نرم گل در زمان پیچ زدن حالتی شبیه شناوری قایق در ذهن راننده تداعی میکند!
اتاق و شاسی گل در تصادف از استحکام لازم برخوردار است. همچنین دید جلو با توجه به فرم کاپوت از ۲۰۶ بهتر است و برای تعیین فاصله با جلو نیازی به ریسک کردن نیست. از نکات منفی گل میتوان به نداشتن زیر، ضعیف بودن دسته موتور و لرزش زیاد موتور و انتقالاین لرزش به اتاق مخصوصا درهنگام استارت زدن و گاز دادن درجا اشاره کرد.
لازم است اشاره کنیم که گل از سال 84 تا 89 در کرمان خودرو تولید شده است و نمونههای کارکرده مدل پایین اگر در وضعیت سالم باشند از بازار خوبی برخوردار هستند.
راهنمای خرید کیا ریــو
به نقل از مجله تخت گاز
ریو یکی از بیحاشیهترین و معقولترین خودروهایی است که تا به حال در کشور مونتاژ شده است. اما مدتی است که تولیدش متوقف شده و هنوز هم خبری از جایگزین برای آن نیست. از مهمترین عواملی که ریو همچون پژو ۲۰۶ محبوب و پرفروش نشد به چند مورد اشاره میکنیم. یکی قیمت آن در زمانی که فروشش در کشور شروع شد، قیمتی که نسبت به ۲۰۶ گرانتر بود و دیگری هم طراحی ظاهری و داخلی فوق العاده ساده، که باعث شد اکثر قشر جوان جامعه را در دایره مخاطبان خود نداشته باشد، چون ریو بیشتر مناسب افراد پا به سن گذاشته و مصارف روزمره است و خبری ازاندکی هیجان هم در آن نیست.
همانطور که اشاره شد، طراحی ظاهری این خودرو فوقالعاده ساده است. خبری از خطوط خاص روی بدنه نیست. تنها با طراحی چراغهای بزرگ سعی شده تا ظاهراین خودرو از یکنواختی به دور باشد. همچنین حذف مواردی چون ضربهگیر روی درها، چراغ راهنمای گلگیر جلو و نبود مهشکنهای سپر جلو، ظاهر ریو را خیلی ارزانتر و ابتداییتر از آنچه هست نشان میدهد.
داخل کابین نیز به پیروی از طراحی ساده بدنه، یکنواخت و کسل کننده است. در رنگبندی کابین هیچ دقتی به خرج داده نشده و برای پوشش کنسول جلو و رودریها، از رنگ طوسی روشن استفاده شده که جذاب نیست. همچنین کیفیت قطعات پلاستیکی استفاده شده داخل کابین چنگی به دل نمیزند.
اما از نظر کیفیت مونتاژ، ریو نمره قبولی را کسب میکند. چون در کابین این خودرو خبری از فاصلههای عجیب میان قطعات و یا لق بودن آنها نیست. طراحی فرمان نیز ابتدایی و ساده است و حتی خبری از آرم فلزی خودرو روی فرمان نیست. در کابین نیز سعی شده تا فضاسازی خوبی برای گذاشتن اشیا کوچک انجام شود و ازاین نظر خودرویی کاربردی به شمار میآید. کابین ریو گنجایش ۵نفر را دارد، اما اگر راحتی همه سرنشینان مد نظر باشد، یکی از سرنشینان عقب باید حذف شود. کابین ریو بیشتر مناسب رفت و آمدهای داخل شهری و مسافرتهایی با مسیر کوتاه است. چون در مسافتهای زیاد خسته کننده خواهد شد. یکی از نقاط قوت این خودرو تنظیم برقی هر چهار شیشه است. قاب دور دکمههای شیشه بالابرها نقرهای رنگ است و طراحی مناسبی دارد. اما فقدان سیستم تنظیم برقیآینهها دراین خودرو احساس میشود.
قابلیتهای فنی کیا ریو نیز مانند طراحی آن، کاملا مناسب افرادی است که شور و حال جوانی را پشت سر گذاشتهاند! . چون از حالت کنده شدن هنگام شتابگیری که در خودرویی همچون ۲۰۶ به چشم میخورد، خبری نیست و شتابگیری این خودرو خیلی معمولی انجام میشود. همچنین برای افزایش سرعت در دندههای بالا، حتما باید معکوس بکشید، چون در همان حالت، موتور واکنش مناسبی به پدال گاز نشان نمیدهد. هندلینگ و فرمانپذیری ریو در سطح مطلوبی قرار دارد. البته کوچک بودن ابعاد لاستیکها باعث شده تا فرمان کمیگیج باشد کهاین مشکل با نصب لاستیکهای بزرگتر تا حدودی مرتفع میشود. نبود ترمز ABS دراین خودرو باعث شده تا در هنگام ترمزگیری بیشتر دقت به خرج دهید، چون ازاین نظر چندان قابل اطمینان نیست. البته وجود آنتیرولبار در تعلیق قسمت عقب به پایداری آن کمک میکند.
همچنین طراحی جالب درب صندوق بار باعث شده تا استفاده ازاین قسمت بسیار راحت و اکثر فضای صندوق به راحتی در دسترس باشد.
راهنمای خرید هیوندای ورنا
به نقل از مجله تخت گاز
هیوندای ورنا یکی از خودروهای متوسطی بود که با وجود قیمت بالاتر از رقبا در زمانه عرضه، چندان مورد توجه خریداران قرار نگرفت.
طراحی ظاهری ورنا فوقالعاده ساده و به دور از هیجان است. با ایجاد خطوط زیاد و شکسته در جای جای بدنه، سعی شده ظاهر ورنا جذاب به نظر برسد، در صورتی که از این نظر، اصلا خودروی قابل قبولی نیست. تنها گرافیک چراغهای جلو و عقب و پنلهای همرنگ بدنه است که باعث شده ظاهر ورنا کمی از سادگی فاصله بگیرد.
طراحی داخل کابین نسبتا هماهنگ و در عین حال ساده است، کنسول میانی جلو از طراحی قابل قبولی برخوردار است و اندازه دکمهها در این قسمت مناسب به نظر میرسد. اما نکات منفی همچون طراحی فوقالعاده نا هماهنگ و نامتناسب فرمان، نبود آینه روی آفتابگیرها و جای نامناسب جاسیگاری کمی به اصطلاح «توی ذوق» میزند. رنگبندی کابین هم جذابیت چندانی ندارد و فوقالعاده ساده است. در این میان، پوشش براق دستگیرههای درها، جالیوانی روی کنسول وسط و فضا سازیهای مناسب در کابین برای قرار دادن اشیا، قابل قبول و دلچسب است. فضای صندلیهای جلو کاملا مناسب است و صندلی راننده از تنظیمات دستی کاملی برخوردار است. اما صندلیهای ورنا به هیچ عنوان سرنشینان را در بر نمیگیرند. فضای صندلیهای عقب نیز مناسب است، اما فضای زانو برای این قسمت، کمی محدود در نظر گرفته شده است. این در حالی است که با فضای صندوق بار ورنا، هیچ مشکلی در مسافرتها احساس نمیشود. فهرست امکانات ورنا در نوع خودش مناسب است. آینهها به صورت برقی تنظیم میشوند و شیشههای برقی، دو عدد ایربگ اهرم باز کننده درب باک و صندوق عقب از داخل خودرو، از سایر امکانات ورنا به شمار میآیند. کیفیت متریال کابین در سطح معمولی و یا حتی پایینتر از آن قرار دارد که به هیچ وجه با برچسب قیمتی خودرو منطبق نیست. اما سرو صداهای اضافی کابین، خصوصا در مدلهای کارکرده، آزار دهنده نیستند. سواری ورنا نیز در رتبه متوسط قرار میگیرد و برخی تکانهای مسیر، کاملا در کابین قابل لمس است. همچنین عملکرد نرم فرمان باعث شده تا در مسیرهای پرترافیک و پر پیچ و خم خسته کننده نباشد.
ورنا در دو مدل دنده دستی و اتومات در ایران عرضه شد. همچنین دو پیشرانه برای ورنا در نظر گرفته شده است، یک پیشرانه ۱.۵لیتری و دیگری ۱.۶ لیتری، که جعبه دنده اتوماتیک فقط برای مدل ۱.۶لیتری عرضه شده است. نمونه منوال از جعبه دنده و کلاچ نرمیبرخوردار است. در نمونه ۱.۶ لیتری که ۱۰۴ اسب بخار قدرت دارد، شاهد شتابگیری خوبی در دندههای ۱ و ۲ هستیم، اما در نمونه اتوماتیک، تاخیر در معکوسدادن به چشم میآید.
در انتها از مصرف سوخت نسبتا بالای ورنا نیز نمیتوان گذشت.
راهنمای خرید هیوندای آوانته
به نقل از مجله تخت گاز
هیوندای آوانته روزگاری جدیترین رقیب مزدا ۳۲۳ و زانتیا به شمار میآمد و هنوز همسلیقههای خاص را به سمت خود جذب میکند. طراحی ظاهری آوانته چندان زیبا نیست، اما با نگاهی به قسمت عقب و نمای جانبی، به ظاهر آن امیدوار خواهید شد. توجه به نکاتی همچون دستگیرهها و آینههای همرنگ بدنه در کنار سپرهای با کیفیت مونتاژ مناسب و ضربهگیرهای سیاهرنگ با ابعادی مناسب، باعث شدهاند تا آوانته هنوز هم جایی برای عرضاندام در بازار داشته باشد. طراحی داخلی آوانته اما بسیار قدیمی و کسلکننده است. کنسول جلو فرم جالبی ندارد و ذهن را به سوی خودروهای دهه ۹۰ میبرد. طراحی صفحه کیلومتر شمار نیز بسیار ساده است. کیفیت قطعات کابین از رقیبی همچون مزدا ۳۲۳ پایینتر است، اما فضای مناسب کابین و صندلیهای جادار و راحت، یکی از مهمترین نقاط قوت آوانته به شمار میآیند. هندلینگ و چسبندگی این خودرو در سطح مطلوبی قرار دارد، اما استفاده از تایرهای کوچک ایرانی برای آوانته، باعث شده تا هندلینگ خوب آن کمرنگ شود. عملکرد جعبه دنده و کلاچ در مدلهای دنده دستی، کاملا نرم و مناسب است. اما در نمونههای اتومات تاخیر در معکوس دادن و یا تعویض دنده مشاهده میشود. آوانته از فهرست امکانات مناسبی نسبت به کلاسش بهره میبرد و از این نظر، یک پله بالاتر از زانتیا قرار میگیرد.
مهمترین نقطه قوت آوانته را باید در قوای فنی و پیشرانهاش جستوجو کرد. این پیشرانه ۴سیلندر ۲لیتری قادر است ۱۴۰ اسب بخار قدرت تولید کند که برای چنین خودرویی کاملا مناسب است و تمام نیازها از قبیل کشش هنگام کولر گرفتن و یا عبور از سربالاییها با سرنشین و بار، را به خوبی پاسخ میدهد. اگر هم کمیخواستار هیجان در رانندگی باشید، شتاب صفر تا ۱۰۰ ۹ثانیهای و حد اکثر سرعت ۲۰۰ کیلومتری آن میتوانید شما را راضی کند. واکنش پیشرانه به پدال گاز بسیار خوب است و از نظر شتابگیری، یک سرو گردن بالاتر از زانتیا و ۳۲۳ قرار میگیرد. البته در نمونه اتوماتیک، تاخیرهای جعبه دنده باعث شده تا از لذت شتابگیری با آوانته کاسته شود.
راهنمای خرید سیتروئن C5
به نقل از مجله تخت گاز
سیتروئن C5 به عنوان جایگزین زانتیا در دو نسل مختلف وارد کشور شد. نسل اول به دلیل طراحی نا مناسب و امکانات معمولی چندان مورد توجه قرار نگرفت، اما مدل جدید آن که تحت عنوان مدل ۲۰۰۹ در کشور عرضه شد، از مقبولیت بهتری برخوردار بود. که البته بازار بد خرید و فروش آن و طرفدار کمش را باید در وجود رقبای هم قیمتی همچون هیوندای آزرا با موتوری قوی تر در زمان عرضه اش جستوجو کرد.
در بازارهای جهانی، C5 در سه مدل SX ،VTR و EXCLUSIVE به فروش میرسید. در ایران اما این خودرو در دو تیپ یک و دو عرضه شد که تنها تفاوتشان وجود رینگهای اسپرت، سانروف و سنسورهای عقب در تیپ دو بود. که همین اختلاف کم باعث شد اکثر مشتریان به سراغ نمونه فول آپشن بروند. در طراحی ظاهری C5 ۲۰۰۹ هماهنگ و متناسب است. اما چندان عامه پسند نیست. در قسمت عقب شاهد طراحی نزدیک به خودروهای آلمانی هستیم، اما در طراحی جلو خودرو، طراحی ناب فرانسوی کاملا نمایان است. ظاهر C5 خاص است و طراحی اروپایی آن باعث شده تا مثل کرهایها زود از مد نیفتد. البته اگر بتوانید با ظاهرش ارتباط برقرار کنید!
متفاوت بودن با سایر خودروها و طراحی خاص، داخل کابین به اوج خود میرسد. نحوه قرار گرفتن دریچههای سیستم تهویه بسیار جالب و کاربردی است و از مهمترین نکات جالب کابین، میتوان به هسته مرکزی فرمان اشاره کرد که بر خلاف خودروهای دیگر، ثابت است! جالب است بدانید این نحوه طراحی فرمان به ایمنی بیشتر کمک کرده و باعث میشود ایربگ فرمان دقیق تر از مدل هسته متحرک عمل کند. طراحی صفحه کیلومترشمار نیز بسیار جذاب است و ترکیب دو نمونه آنالوگ و دیجیتال است که در کنار نورپردازی خوش رنگش، بسیار جذاب به نظر میرسد. صندلیهای جلو نیز بسیار راحت هستند و لبههای کناری بالا آمده آنها، از هرگونه لغزش بدن سرنشینان در پیچها جلوگیری میکند.
راحتی سرنشینان عقب اما تحتالشعاع ارتفاع کوتاه سقف و فضای کم پا قرار گرفته است. اما صندلیها کاملا نرم و جادار هستند. برجستهترین نقطه قوت C5 را باید در سیستم تعلیق فوقالعاده نرم آن جستوجو کرد. سیستم تعلیق فعال بادی باعث شده تا اکثر تکانهای مسیر فیلتر شود و حتی در حالت اسپرت سیستم تعلیق نیز کمک فنرها بسیار نرم عمل کنند. همین عامل باعث شده تا شوکهای وارد شده به فرمان بسیار کم باشد. ارتفاع C5 به صورت دستی و اتوماتیک تنظیم میشود و همان طور که اشاره شد، میتوان سیستم تعلیق را در حالت اسپرت قرار داد. البته همین نرمیفنرها باعث شده تا هنگام ترمزهای شدید دماغه خودرو دایو کند که برخی مواقع موجب از دست رفتن کنترل خودرو میشود. اما در حالت اسپرت، این مشکل تا حدودی برطرف میشود. عایقبندی کابین نیز بسیار عالی انجام شده و خبری از صداهای اضافی و لرزش داخل کابین نیست.
از نقاط قوت C5 که بگذریم، به نقطه ضعف اساسی این خودرو، یعنی تناسب نداشتن قدرت موتور با وزن خودرو میرسیم. موتور ۲لیتری C5، ۱۴۳ اسب بخار قدرت تولید میکند. که در مسیرهای عادی جواب گوی وزن خودرو است. اما در سربالاییها و هنگام نشستن چند سرنشین داخل خودرو، خیلی تنبل میشود و شتاب گیری با ان خیلی نا امید کننده است. تاخیر در معکوس دادن جعبه دنده ۵سرعته تیپ ترونیک نیز در این کندی بیتاثیر نیست. اما در حالت تعویض دستی دندهها اوضاع کمیبهتر است. نکته جالب حین رانندگی با C5، لرزش طرفین صندلیها هنگام تغییر مسیر ناگهانی است. این سیستم که با نام تشخیص عدم حرکت بین خطوط شناخته میشود، در کنار ۹ عدد ایربگ و بدنه بسیار محکم، ایمنی C5 را به خوبی تامین میکنند. از دیگر نقاط ضعف این خودرو میتوان به مصرف سوخت نسبتا بالا با توجه به حجم ۲لیتری پیشرانه اشاره کرد.
راهنمای خرید ب ام و سري 3 مدل 2010 – E90 فيس ليفت
به نقل از مجله تخت گاز
از بامو سری۳ E90 باید به عنوان یکی از دوستداشتنیترین و خاطرهانگیزترین سدانهای بامو یاد کرد، که حالا مدتی است جایش را به نسل جدیدش که چندان هم خوش قیافه نیست داده است! این مدل که در واقع نسل پنجم سری۳ سدان شناخته میشود، در سال ۲۰۰۶ واردایران شد تا جای E46 محبوب را پر کند. یکی از مهمترین دلایل موفقیت سری۳ را باید در ظاهر تهاجمی و جذابش جست و جو کرد. بدنه سری۳ مطابق با معیارهای یک بامو اصیل طراحی شده است. چراغهای جلو و عقب فرمیخشن دارند و به خوبی خبر از ماهیت اسپرتاین خودرو میدهند. البته چند سال پس از معرفیاین مدل و در سال ۲۰۱۰، بامو دستی به سر و گوش سری۳ کشید و باایجاد تغییراتی جزیی در کاپوت و سپر جلو و چراغهای عقب، آینههای جانبی و طراحی کنسول ظاهر، سری۳ را به روزتر و جذاب تر کرد. E90 با سه نوع پیشرانه و تحت سه عنوان 320، 325 و330 واردایران شد. 330i به عنوان قویترین نمونه سری۳ درایران شناخته میشود که از یک پیشرانه ۶سیلندر ۳لیتری بهره میبرد. این پیشرانه که با کد N52 شناخته میشود قادر است ۲۷۲ اسب بخار و ۳۲۰ نیوتن گشتاور تولید کند و توانسته در سال ۲۰۰۸ برنده جایزه برترین پیشرانه جهان شود. در کنار قدرت بالا، سری۳ اما نسبت به رقبایش کم اشتهاست و تنها 8 لیتر در صد کیلومتر میسوزاند. (البتهاین رقم با توجه به عمر مدلهای دست دوم بالاتر رفته است). شتابگیری اولیه مدل 320 چندان چنگی به دل نمیزند امااین سدان اسپرت در بحث هندلینگ و فرمان پذیری جای هیچ گلهای را باقی نمیگذارد و آنقدر تحت کنترل است که به سختی میتوان آنرا از مسیرش منحرف کرد.
همچنین صدای اگزوزهای دوبل در نمونه 330 بسیار گوش نواز و هیجان انگیز است و با قرار دادن سری۳ در حالت اسپرت و تعویض دستی دنده ها، لذت رانندگی بااین سدان وحشی دوچندان میشود. سواری سری۳ در حالت عادی راحت است. اما با توجه به ماهیت اسپرت خودرو، وجود برخی تکانها در کابین و خشکی سواری اجتناب ناپذیر است.
کابین E90 بسیار خوش ساخت و هماهنگ است. طراحی هماهنگ کنسول وسط باعث شده تا علاوه بر اسپرت بودن، شکیل و لوکس هم به نظر برسد. کیفیت متریال کابین در زمانی که E90 با مرسدس بنز Cکلاس رقابت میکرد، از C کمیبهتر بود. موقعیت پایین راننده نسبت به سطح زمین و شیشههای کوتاه جانبی باعث شده تا رانندگی با سری۳ از جذابیت بالایی برخوردار باشد، اما همین عامل میدان دید را کاهش داده است.
پرفروش ترین سدان بامو از نظر سطح تجهیزات در نمونه فول آپشن نیز حرفهایی برای گفتن دارد. این خودرو به سیستم فرمان پذیری فعال مجهز شده و فرمان آن در ۴ جهت تنظیم میشود. همچنین در نمونه فول آپشن امکاناتی نظیر تهویه مطبوع اتوماتیک دوگانه و صندلیهای برقی جلو مجهز به گرمکن و حافظه به چشم میخورند. بااینکه سری۳ از فهرست امکانات کاملی در نمونههای فول برخوردار است و ازاین نظر با رقیبش بنز Cکلاس برابری میکند، اما ازاین نظر یک سرو گردن از رقیب ژاپنی خود لکسوس IS پایینتر است.
راهنمای خرید هيونداي آزرا
به نقل از مجله تخت گاز
آزرا از آن دسته خودروهایی است که از محبوبیت بالایی میان ایرانیان برخوردار است. این خودرو در بازارهای امریکا، کانادا، اروپا و خاورمیانه عرضه شد که در بازار اروپا با نام گرنجور شناخته میشود. خودرویی با ظاهر قرص و محکم که در زمان عرضه در ایران، از فاکتورهای بسیار مهمی همچون قیمت مناسب و فهرست بلند بالایی از آپشنها نسبت به رقیبی همچون تویوتا کمری، بهره میبرد. طراحی ظاهری آزرا جذابیتهای خاص خودش را دارد و بر خلاف نسل جدیدش، از آن خودروهایی است که خیلی دیر خسته کننده میشود. همین ظاهر مناسب و عامه پسند، یکی از مهمترین دلایل موفقیت آزرا در بازار خودروهای دست دوم است. کیفیت مناسب مونتاژ آزرا نیز عاملی شده تا علیرغم گذشت چند سال از عمرش، خبری از مواردی همچون کدر شدن چراغها و یا شل شدن برخی از قطعات بدنه، که در بعضی از خودروها با همین سن و سال دیده میشود، نباشد. فرم طراحی صندوق عقب نیز از سدانهای لوکس برگرفته شده و تاثیر بسزایی در ظاهر آزرا دارد. این نسل از آزرا در سال ۲۰۱۱ از سوی سازنده دستخوش تغییراتی در ظاهر نیز شد که مقبولیت مدل فیسلیفت که تغییراتی در طراحی سپر و چراغها به خود دیده بود، بهاندازه آزرا قدیمی نبود.
طراحی کابین آزرا، خصوصا طراحی کنسول جلو، بهاندازه نمای ظاهریاش جذاب نیست. خصوصا اگر خودرو از رنگبندی روشن کابین برخوردار باشد. اما مواردی همچون کیفیت مناسب متریال به کار رفته و استفاده از قطعات چوبی روی پنل درها، کنسول و فرمان، سادگی طراحی کابین را جبران کردهاند. با توجه به ابعاد بزرگ بدنه، فضای کابین بسیار جادار و راحت است، صندلیهای نرم و خوش فرم نیز در این راحتی بیتاثیر نیستند. همانطور که اشاره شد، فهرست امکانات آزرا نسبت به خودروهای همدوره خودش کامل و راضی کننده است. صندلیهای جلو به صورت برقی تنظیم میشوند و سیستم تهویه اتوماتیک برای دو سرنشین جلو به صورت جداگانه تنظیم میشود. همچنین برای رفاه بیشتر سرنشینان، سیستم تهویه به فیلتر تصفیه کننده گرد و غبار مجهز شده است. از دیگر امکانات جذاب آزرا، میتوان به سیستم صوتی این خودرو اشاره کرد که مجهز به ۱۱ بلندگو و یک ساب ووفر است. دکمههای تنظیم سیستم صوتی نیز بر روی فرمان قرار گرفته، که برای راحتی بیشتر، بهتر این دکمهها بود سمت راست فرمان نصب میشدند.
دید به اطراف مناسب است و سنسورهای عقب به پارک کمک میکنند. البته خبری از دوربین دید عقب در این خودرو نیست، چون صفحه نمایشگر فابریک روی این خودرو نصب نشده است. البته محل نصب صفحه نمایش روی کنسول جلو در نظر گرفته شده است.
یکی از مهمترین نقاط قوت آزرا، سیستم تعلیق نرم این خودرو است. البته همین تعلیق نرم باعث شده تا هنگام تعویض ناگهانی خطوط، راننده حس خوبی را از آزرا دریافت نکند و با وجود این فرمان و فنربندی نرم، نباید به فکر به چالش کشیدن هندلینگ این خودرو بود. خصوصیتی که بیشتر افراد مسن را شیفته خود میکند. البته وجود پیشرانه ۳.۳ لیتری ۶سیلندر بر روی آزرا باعث شده تا هنگام فشردن گاز، ذهن سرنشینان از سوی یک خودروی فوقالعاده نرم و لوکس، به سوی خودرویی اسپرت و وحشی برود. آزرا ۲۰۰7 قادر به تولید ۲۳۵ اسب بخار (که نمونه وارد شده به ایران 227 اسب بخار اعلام شده است) و ۳۰۴ نیوتنمتر گشتاور است که این اعداد و ارقام برای مدل فیس لیفت ۲۰۱۱ کمیافزایش داشتهاند. گیرباکس ۵سرعته تیپ ترونیک این خودرو دقیق و بدون نقص عمل میکند. اگر در حالت تعویض دستی دندهها، برای شروع حرکت تعویض دنده را فراموش کنید، جعبه دنده به طور خودکار به دنده یک میرود. همچنین وجود ۱۲ عدد ایربگ در این خودرو، در کنار کارنامه درخشان آزرا در تستهای تصادف، ایمنی بالایی برای این سدان لوکس به ارمغان آوردهاند. مصرف سوخت آزرا نسبتا بالا به نظر میرسد که این مورد با توجه به حجم زیاد پیشرانه قابل توجیه است. از نظر تامین قطعات جانبی نیز هیچ مشکلی با آزرا دیده نمیشود، چون با یکی از فراگیرترین خودروهای وارداتی در ایران، سرو کار دارید. البته از قطعات گران، استهلاک نسبتا زیاد و هزینههای سرویس بالای این خودرو نمیتوان چشم پوشید. اما در کل خودروی بیآزاری است. آزرا 2007 خودرویی است که در اوایل ورودش به ایران، توانست پا روی دم ماکسیما بگذارد و از جایگاه مطلوبی در سبد خریداران برخوردار شود.
راهنمای خرید بنز SLK
به نقل از مجله تخت گاز
اگر از قشر جوان هستید، و پرداخت ۳۰۰ میلیون تومان را برای خودرویی کرهای همچون جنسیس کوپه نیوفیس اشتباه میدانید، کوپه جذاب و چابکی به نام بنز SLK پیش روی شماست. این نسل از SLK که با کد اتاق R171 شناخته میشود در بازه سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱ تولید شد و در سه مدل SLK200 ، SLK280 و SLK350 وارد کشورشد که مدل SLK350 به عنوان پر قدرتترین نمونه، از پیشرانه ۶سیلندر ۳.۵ لیتری بهره میبرد. این کوچولوی دیفرانسیل عقب با قدرت ۳۰۵ اسب بخار و گشتاور ۳۶۰ نیوتنمتر، هیجان وصف نشدنی را حین رانندگی منتقل میکند. هندلینگ فوقالعاده، فرمانپذیری عالی و سواری اسپرت و خشک، همه و همه مواردی هستند که شما را به بیشتر فشردن پدال گاز وسوسه میکنند. شتاب و کشش 6SLK سیلندر کاملا مناسب است و با هر بار فشردن پدال گاز، سرنشینان در صندلیهای اسپرت و باریک این خودرو فرو میروند. فضای کابین همچون بنز SL، برای دو نفر طراحی شده است. اما همچون SL لوکس و تجملاتی نیست و به خاطر ابعاد کوچکتر بدنه، فضای کابین آن هنگام بسته بودن سقف فلزی، کمیتنگ به نظر میرسد، که البته موقعیت هیجانانگیز صندلیهای باعث شده تا این مشکل را فراموش کنید. کیفیت متریال کابین در سطح مطلوبی قرار دارد و از ارگونومی مناسب و طراحی چشمنوازی بهره میبرد. همانطورکه اشاره شد، صندلیهای SLKهمچون SL حالت مبله ندارند، اما در عین حال راحت و در برگیرنده هستند. تنظیم برقی صندلیها به صورت برقی انجام میشود و در نمونههای فول آپشن، صندلیها به گرمکن و سردکن و سیستم گرمایش گردن نیز مجهز شدهاند.
طراحی ظاهری SLK بسیار جذاب و چشمنواز است. تا حدی که بسیاری نمای ظاهری این مدل را به نسل جدیدش ترجیح میدهند. برآمدگی روی کاپوت که آرم بنز را نیز در بر گرفته است، ذهن بیننده را بهسوی سوپر اسپرت بنز، یعنی SLR میبرد. طراحی چراغهای عقب و خطوط روی بدنه نیز هماهنگی بینظیری با یکدیگر دارند و با نصب کیت بدنه AMG، نمای ظاهری این کوپه دوستداشتنی به مراتب چشمنوازتر میشود. سقف فلزی SLK به صورت برقی باز و بسته میشود، تا علاوه بر لذت بردن از حالت کروک، در فصول سرد و بارانی نیز در امان باشید. همچنین در حالت کروک، ستونهای محافظ در هنگام واژگونی که در پشت صندلیها نصب شدهاند، ایمنی سرنشینان را تامین میکنند. یکی از نقاط مثبت SLK، طیف متنوع پیشرانههای عرضه شده برای آن است، که باعث شده تا با بودجهای از ۱۵۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان، بتوانید از این کوپه اصیل و دوستداشتنی لذت ببرید. البته مدلهای پایهای با پیشرانه ضعیفتر حس هیجان کمتری را منتقل میکنند، اما همین مدلهای نیز چیزی از قابلیتهای رانندگی کم و کسر ندارند.
راهنمای خرید پورشه کررا 4
به نقل از مجله تخت گاز
بدون شک این خودرو را باید شاهکار مهندسی آلمانی خطاب کرد. خودروی مورد بحث، پورشه ۹۱۱ مدل 2011 است که از نظر طراحی تفاوت چندانی با مدل ۲۰۰۷ نداشته و فقط به تغییراتی جزیی در بدنه و چراغها بسنده شده است. این یکی از ویژگیهای بارز پورشه، خصوصا مدل ۹۱۱ است که مدلهای مختلف آن، یک خط مشی را در طراحی دنبال میکنند و طراحی آنها بسیار نزدیک به هم است. اگر از منتقدان پورشه باشید، ظاهر ۹۱۱ را همچون جرمیکلارکسون مورد تمسخر قرار خواهید داد و آن را قورباغه خطاب خواهید کرد، اما اگر طرفدار پورشه باشید، این اصالت موجود در طراحی شما را تا نهایت به وجد خواهد آورد. ۹۱۱ کررا۴ در دو مدل کوپه و کابریولت در کشور عرضه شد، که نمونه کابریو، با وجود سقف برزنتی، در کنار ارتفاع کوتاه و بدنه پهن و ورم کرده، ظاهر بینظیری را به نمایش میگذارد. فضای کابین برای دو نفر تدارک دیده شده است. صندلیهای باریک و اسپرت راحتی صندلی یک بنز SL کلاس یا بامو سری۶ را ندارند، اما بسیار اسپرت و هیجان انگیز طراحی شدهاند و به خوبی سرنشینان را در بر میگیرند. سواری ۹۱۱ نیز خشک و مطابق با ذات اسپرت خودرو است. هیچ کدام از این موارد، برای کسی که ۹۱۱ را انتخاب کرده ایراد محسوب نمیشود. چون اگر به دنبال راحتی و تجملات باشید، کوپههایی نظیر SL و سری۶ از ۹۱۱ مناسب ترند. ولی اگر ۹۱۱ را انتخاب کردید، حتما به دنبال ذات اسپرت، سواری فوق العاده و قابلیتهای فنی خیره کننده
بوده اید.
صفحه نمایشگر لمسی جلو، تهویه مطبوع اتوماتیک، سیستم صوتی بوس و سیستم تلفن همراه، صندلیهای برقی مجهز به حافظه و گرمکن و سیستم تهویه در کنار پوشش چرم طبیعی و دوخت فوق العاده با کیفیت کابین، همه و همه جنبه لوکس ۹۱۱ را نشان میدهند.
پیشرانه ۹۱۱ در قسمت عقب قرار گرفته است و با چرخاندن سوییچ در سمت چپ فرمان روشن میشود. صدای زوزه موتور در دور پایین چندان جذاب نیست، اما هنگام دور گرفتن و معکوس کشیدن، مو به تن سرنشینان سیخ میکند! به لطف سیستم مدیریت کشش پورشه، ۹۱۱ هنگام شروع حرکت کاملا تحت کنترل است. اما اگر ستینگ سه مرحلهای این سامانه را دستکاری کنید، با فشار آوردن روی پدال گاز در شروع حرکت ریسک بزرگی کردهاید! پیشرانه ۳۴۵ اسب بخاری ۹۱۱ این امکان را به شما میدهد تا با هربار فشردن پدال گاز در صندلیها فرو روید و طعم واقعی شتاب گیری را بچشید. فرمان ۹۱۱ بسیار تیز است، اما خشکی سواری باعث نشده تا ناهمواریهای مسیر تنشی روی فرمان ایجاد کنند. از نظر هندلینگ و چسبندگی هم که جای هیچ حرفی در ۹۱۱ باقی نمانده و هنگام پیچیدن با سرعت بالا، خودرو را کاملا چسبیده به زمین حس خواهید کرد.
راهنمای خرید ب ام و 630i کانورتیبل
به نقل از مجله تخت گاز
میان جوانان ایرانی به اتاق شش معروف است! این نسل از سری۶ در سال ۲۰۰۴ معرفی شد و در سال ۲۰۰۸ از سوی بامو فیسلیفت شد و ظاهر اسپرت آن دست خوش تغییراتی شد. ظاهر سری۶ همچون کوسه است و از همان ابتدای تولدش، منتقدین زیادی را به همراه داشت. اما فوقالعاده ظاهری هماهنگ و جوانپسند دارد. در مدل فیس لیفت شده گرافیک چراغهای جلو و عقب تغییر کرده است و فرم نورپردازی آنها با قبل فرق میکند. همچنین طراحی سپرهای جلو و عقب نیز در این مدل دست خوش تغییراتی شده است. سری۶ بر خلاف رقیب اصلیاش بنز SL که از سقف فلزی جمع شونده بهره میبرد، در دو نوع کوپه سقف ثابت و کابیرولت با سقف برزنتی عرضه شده است. که در مدلهای کابریولت، مشکل سر و صداهای اضافی داخل سقف برای نمونههای دست دوم با کارکرد بالا، کمیناخوشایند است.
فضای داخل کابین نیز ساده و در عین حال اسپرت است. دو تریم آلومینیومیو چوبی برای پوشش کنسول جلو عرضه شده است که نمونه آلومینیومیجلوه اسپرت بیشتری دارد. بر خلاف SL، که تنها برای دو نفر طراحی شده است، سری۶ یک کوپه چهار نفره یا همان گرندتورر است. البته صندلیهای عقب همچون صندلیهای جلو راحت نیستند و فقط افراد ریز نقش در ردیف دوم میتوانند به راحتی بنشینند. صندلیها جلو اما بسیار راحت و دربرگیرنده هستند و بهصورت برقی تنظیم میشوند. تنظیمات فرمان نیز در نوع خود جالب است و زاویه آن در عمق نیز تغییر میکند. ظاهرفرمان مدل ۲۰۰۸ به فرمانهای M پاور نزدیک شده است و وجود دو شیفتر برای تعویض دنده در پشت فرمان، لذت سواری با سری۶ را دو چندان کرده است. صفحه کیلومتر شمار اما نسبت به کلاس خودرو کمیساده است و به لطف وجود سیستم IDRIVE، خبری از تعداد زیاد دکمهها روی کنسول جلو نیست.
پیشرانه 630 قادر است ۲۷۲ اسب بخار قدرت تولید کند که از نظر شتاب گیری و قابلیتهای حرکتی، سری ۶ را در رتبه خوبی قرار میدهد. اما در مقابل SL500 ۸سیلندر حرفی برای گفتن ندارد. یکی از بارزترین ویژگیهای فنی سری۶، چسبندگی و هندلینگ بسیار عالی آن است که ویژگی مشترک اکثر خودروهای بامو است. سری۶ این ویژگی را مدیون سامانههای کنترل ثبات و پایداری، آنتیرولبار و سیستم فعال فرمان است. همچون سایر مدلهای اسپرت بامو، در سری۶ نیز تکانهای مسیر قابل لمس خواهد بود، اما به هیچ عنوان آزار دهنده نیست و چاشنی اسپرت رانندگی است.
جعبه دنده ۶سرعته تیپ ترونیک که در مدل ۲۰۰۸ دستخوش تغییراتی شده، بسیار دقیق عمل میکند و عملکرد خوب آن باعث میشود در طول رانندگی کمتر سراغ تعویض دستی دندهها بروید. نکته جالب اینکه اگر در حال حرکت درب خودرو باز شود، جعبه دنده به صورت خودکار در حالت P قرار میگیرد. شتاب سری۶ هم کاملا مناسب است و میتوان با آن حس کنده شدن از زمین و فرو رفتن در صندلیها رتجربه کرد.سواری با این خودرو در خیابانها، با توجه به ابعاد بزرگ و پهن بدنه، کمینیاز به دقت دارد، اما در کل خودرو در دستی است. همچنین دید قسمت عقب برای مدلهای کابریو محدودتر است.
راهنمای خرید بنز SL500
به نقل از مجله تخت گاز
اگر بخواهیم پنج تا از بهترین و جذاب ترین کوپههایی که در سالهای اخیر به کشور وارد شدند را انتخاب کنیم، بدون شک نسل قبلی بنز SL کلاس از اعضای قطعیاین لیست خواهد بود. جالب است بدانید اتاق R230 پرفروش ترین مدل SL در تاریخ لقب گرفته است.
این مدل در واقع فیس لیفت SLهای چراغ دوقلو به شمار میآید. البته کاری که مرسدس بنز با R230 در سال ۲۰۰۹ انجام داده فراتر از یک فیس لیفت است و طراحی قسمت جلو به کلی تغییر کرده است. بدنه SL فوق العاده جذاب است و حالت اخمالود چراغهای جلو و عقب، ظاهری خشن برایاین خودرو رقم زده است. اکثر SLهای موجود در کشور از کیت بدنه اسپرت AMG برخوردار هستند که تاثیر به سزایی روی ظاهراین خودرو میگذارد. چراغهای عقب مجهز به لامپهای LED هستند و دو خط برجسته روی کاپوت از سمبلهای نمادیناین کلاس از بنز به شمار میآیند. سقف فلزی SL ظرف ۱۵ ثانیه باز میشود. در نمونههای فول آپشناین سقف فلزی مجهز به سانروف یک تکه شیشهای است تا حتی در حالت بسته بودن سقف نیز بتوان از فضای بیرون لذت برد.
داخل کابین SL با توجه به فرم کوپه بدنه کوچک است. اما روی صندلیهایاین خودرو که تنها برای دو نفر تدارک دیده شده، احساس راحتی کامل خواهید کرد. پوشش چرمیصندلیهای و داشبورد آنقدر با کیفیت هستند که با گذشت چند سال، هنوز هم زیبایی خود را از دست ندادهاند. صندلیهای جلو به صورت برقی تنظیم میشوند و به گرمکن و سردکن مجهز هستند. همچنین تنظیمات هر دو صندلی در سه حالت ذخیره میشود. پشت صندلیها صندوقچهای برای قرار دادن اشیا کوچک تعبیه شده که در کابین کوچک SL بسیار کاربردی به نظر میرسند. یکی از آپشنهای جالب SL500 که تا پیش ازاین روی کوپههای دیگر دیده نشده بود، سیستم ایرکرافت یا همان گرمایش گردن است. به لطف وجوداین سیستم میتوان در سرمای زمستان نیز از باز بودن سقف خودرو لذت برد. همچنین بادگیری میان دو صندلی نصب میشود و از اغتشاش داخل کابین هنگام باز بودن سقف جلو گیری میکند. در کل میتوان کابین SL را از نظر لوکس بودن، نزدیک به سدان بزرگاین شرکت، یعنی S کلاس، ارزیابی کرد. بااین تفاوت که همهاین امکانات و فضای لوکس تنها برای دو نفر تدارک دیده شده است.
پیشرانه ۸ سیلندر حجیم SL500 توسط دکمهای روی سردنده روشن میشود. اولین چیزی که هنگام روشن شدن و گاز خوردن SL500 جلب توجه میکند، صدای گوشنواز پیشرانه است. این درحالی است که با نصب منبع اگزوز AMG، این صدا به مراتب خشنتر و جذابتر میشود. طوری که قبل از دیده شدن خودرو، اول صدای آن شنیده میشود! همچون اکثر مرسدس بنزها دور گیری و راه افتادن خودرو با مکس کوتاهی همراه است.
موتور ۵/ ۵لیتری SL500 قادر است ۳۸۷اسب بخار قدرت و ۵۳۰ نیوتنمتر گشتاور تولید کند. این اعداد و ارقام برای یک کوپه اسپرت، بسیار مناسب هستند. با فشردن پا بر روی پدال گاز در هر سرعتی، سرنشینان داخل صندلیها فرو میروند. شتاب 5.4 ثانیهایاین خودرو نسبت به وزن ۲تنیاش ایدهآل به نظر میرسد. در سرعتهای بالا و در حالت سقف باز، صدای یکنواخت و بلند اگزوزها کمی آزار دهنده میشود، که البته این ایراد به مدلهای دست کاری شده مجهز به منبع اگزوز AMG مربوط میشود. همچنین مصرف ۱۲لیتریاین خودرو در ۱۰۰کیلومتر، که حالا پس از گذشت چند سال بیشتر هم شده و باعث میشود زیاد به پمپ بنزینها سر بزنید.
گیرباکس ۷سرعته تیپ ترونیک این خودرو عملکرد جذابی دارد و در حالت دستی، تعویض دندهها توسط شیفترهای پشت فرمان احساس بسیار خوبی را القا میکند. درست است که SL در درجه اول یک کوپه اسپرت است تا یک کوپه لوکس و راحت. اما عملکرد نرم کمک فنرهای ایرماتیکی جای هیچ گلهای را باقی نمیگذارد و علیرغم نزدیک بودن کف خودرو به سطح زمین، سواری نرمیرا برایش به ارمغان آوردهاند. بنز SL از هندلینگ و پایداری خوبی برخوردار است و بهاین راحتی از کنترل خارج نمیشود. اما اگر رانندهای حرفهای نیستید، توصیه میشود با دکمه ESP این خودرو بازی نکنید. چون در صورت خاموش بودن سیستم کنترل پایداری، با اشارهای به گاز و فرمان دادن بیش از حد، دو جفت لاستیک عقب در مدت کوتاهی دود خواهند شد!
SL500کوپه فوقالعاده عصبانی، چه در نمای ظاهری و چه در عملکرد فنی است. در مدت کوتاهی به آن علاقهمند خواهید شد و ویژگیهای جالبش باعث میشود دل کندن از آن سخت باشد.
راهنمای خرید میتسوبیشی پاجرو
به نقل از مجله تخت گاز
میتسوبیشی درایران، میان برندهای خاص و محبوب جای میگیرد که با خودروهایی نظیر گالانت و لنسر و پاجرو در ذهن ایرانیان نقش بسته است. نسل قبلی پاجرو که در دهه ۹۰ میلادی تولید میشد، یکی از خوش نامترین و دوستداشتنیترین شاسیبلندهای آن روزهای ایران بود، روزهایی که خبری از شاسیبلندهای رنگارنگ کرهای نبود و تنوع خودروهای خارجی کم بود و میتسوبیشی پاجرو به نوعی نماد افراد پولدار به شمار میآمد! نسل بعدی پاجرو که تولیدش تا سال ۲۰10 ادامه پیدا کرد، درایران حضور پیدا کرد تا موفقیتهای نسل قبلی اش را تکرار کند، ولی واردات محدود و قیمت بالا و همچنین حضور رقیب سرسختی همچون پرادو، باعث شد تا فروش بالایی را تجربه نکند و آنچنان که باید محبوب نشود. امروزه هم که برادر کوچکتر پاجرو، میتسوبیشی ASX بهایران آمده تا در کلاس شاسیبلندهای کوچک عرضهاندام کند، نمیتواند از پس رقبای کرهایش بر بیاید، چون علیرغم ظاهر مناسب و جا افتاده، از قیمتی بالا رنج میبرد.
پاجرو که مانند پرادو در دو مدل اتاق ۵درب و ۳درب واردایران شد، از پیشرانه ۶سیلندر 3.8 لیتری بهره میبرد که ۲۴۷ اسب بخار قدرت و ۳۲۹ نیوتن متر گشتاور تولید میکند و توسط گیرباکس هوشمند ۵سرعته تیپترونیک به هر ۴چرخ اعمال میکند. موتور پاجرو کشش و قدرت مناسبی دارد کهاین مورد در مسیرهای آفرودی به خوبی خود را نشان میدهد و برای پیمودن مسیرهای ناهموار به راننده اعتماد به نفس میدهد.
ظاهر خاص و اصیل ژاپنی پاجرو و تعداد محدود آن در خیابانها عواملی هستند که جوانان تمایز طلب را به پاجرو جذب میکنند. در طراحیاین خودرو از خطوط تیز بسیار استفاده شده است و نسبت به پرادو نسل قبل، ظاهر خشنتری دارد.
فضای کابین پاجرو بسیار باکیفیت و زیبا طراحی شده، که از نظر جذابیت، یک سرو گردن بالاتر از پرادو قرار میگیرد. فضای زیاد کابین و فرم مناسب صندلیها به همراه سانروف بزرگ، محیط راحتی را برای سرنشینان به ارمغان اوردهاند. سواریاین خودرو نرم و راحت است، اما تکانهای مسیر کمی بیشتر از پرادو داخل کابین قابل لمس است، کهاین مود بیشتر به خاطر اسپرت بودناین خودرو بوده و آزار دهنده نیست.
پاجرو از آپشنهای زیادی بهره میبرد که تعدادی از آنها در پرادو قابل مشاهده نیست. از جمله امکانات پاجرو میتوان به سیستم باز شدن درها و روشن شدن خودرو بدون کلید، سیستم صوتی شامل ۱۲ بلندگو و ساب ووفر، صندلیهای برقی جلو مجهز به گرمکن، روشن و خاموش شدن اتوماتیک چراغها، کروزکنترل، سنسور پارک، قفل دیفرانسیل و سنسور باران اشاره کرد که ازاین نظر اکثر نیازهای خریدارش را برطرف میکند.
راهنمای خرید بنز ML350
به نقل از مجله تخت گاز
ML کلاس یکی از محبوب ترین شاسیبلندهای مرسدسبنز در دنیاست که در ایران، به دلیل واردات محدودتر نسبت به سایر مدلهای بنز، چندان مورد توجه قرار نگرفته است. تعداد محدود MLکلاس در ایران، مشکلاتی نظیر بازار نا مناسب خرید و فروش و کمبود قطعات و لوازم جانب را برایش به همراه داشته. اما اگر از زاویهای دیگر به این قضیه نگاه کنیم، ML را خودرویی بسیار خاص و کمیاب خواهیم یافت، که با وجود گذشت چند سال از عمرش، هنوز هم در خیابانها جلب توجه میکند. این نسل از ML در سال ۲۰۰۶ با کد اتاق W164 معرفی شد و در سال ۲۰۰۸ ظاهر این خودرو دستخوش تغییراتی شد تا جذابتر به نظر برسد. طراحی بدنه فوقالعاده عضلانی است و طراحی چراغها و جلو پنجره به خوبی اصالت این شاسی بلند را تایید میکنند.
طراحی کابین نسبتا ساده، اما فوقالعاده لوکس و جادار است.
صندلیهای جلو از نظر راحتی و جاداری تفاوتی با مبلهای راحتی ندارند و بسیار نرم و در بر گیرنده هستند. صندلیهای عقب نیز بسیار جادار و راحت طراحی شدهاند و دست کمی از رقیبی همچون پورشه کاین ندارند. البته در زمینه کیفیت ظاهری پوششهایی همچون پوشش کنسول جلو، از کاین کم میآورد.
سواری ML به لطف کمک فنرهای ایرماتیکی و ارتفاع زیاد از وسط زمین بسیار راحت و نرم است. همچنین با وجود پکیج تنظیمات آفرود، قابلیتهای بینظیر خارج جادهای این خودرو، به لذت بخشترین ویژگی این خودرو در طبیعتگردی و مسافرتهای هیجانانگیز تبدیل شده است.
سیستم تهویه اتوماتیک برای سرنشینان جلو و عقب به صورت مجزا تنظیم میشود. همچنین صندلیهای جلو به صورت برقی تنظیم شده و از گرمکن و سردکن و سیستم حافظه بهره میبرند. فرمان نیز به سنسور سرعت مجهز شده و چراغ با چرخش خودرو در پیچها تغییر زاویه میدهند و بهصورت اتوماتیک خاموش و روشن میشوند. ابعاد بزرگ بدنه در خیابانهای تنگ و هنگام پارک کردن کمی مشکلساز است. که البته دید خوب آینههای بزرگ جانبی و وجود سنسورهای پارک، این مشکل را مرتفع ساختهاند.
ML350 پیشرانهای ۶سیلندر ۳.۵ لیتری با قدرت ۲۶۸ اسب بخار در قلب خود دارد. سواری با این غول سنگین وزن هیجان انگیز است و نسبت به وزن زیادش، شتاب و کشش قابل قبولی دارد. البته بحث شتاب گیری و سرعت که به میان میآید، جای خالی مدل قویتر، یعنی ML500 بیشتر احساس میشود. چون تعداد واردات این مدل نسبت به ML350 بسیار محدودتر بوده است. یکی دیگر از مشکلات ML، مصرف سوخت بالا نسبت به حجم ۳.۵لیتری موتورش است. که باعث شده زود به زود گذرتان به پمپ بنزین بیافتد.
راهنمای خرید بنزCLS
به نقل از مجله تخت گاز
مرسدس بنز با معرفی نسل قبلی CLS در سال ۲۰۰۴، برای اولین بار کلاسی متفاوت از خودرو را به دنیا معرفی کرد. سدان کوپه چهاردر، که امروزه برندهای مختلفی مشغول به رقابت با CLS دراین کلاس پرطرفدار خودرویی شدهاند.
شیشههای کوتاه CLS در کنار شیب زیاد سقف، فرمیمتفاوت با سایر سدانها را برایاین خودرو رقم زدهاند. با باز شدن قفل درها، شیشهها چند میلی متر از جای خود پایین میآیند تا بتوان درها را باز کرد. چراغهای جلو و عقب فرم سنتی سایر مرسدس بنزها را دنبال میکنند، کهاین مساله در مدل جدید CLS کمرنگتر شده است. همچنین با نصب کیت بدنه AMG، ظاهر CLS به مراتب اسپرتتر و جذابتر میشود.
داخل کابین CLS، همه چیز همان گونه است که از یک مرسدس بنز انتظار دارید. کیفیت چرم و چوب به کار رفته بسیار خوب است و تعداد زیاد دکمهها روی کنسول جلو و روی درها در نگاه اول گیجکننده است. البته نسل جدید CLS از نظر کیفیت متریال کابین، یک پله از مدل قدیمی بالاتر است. صندلیهای جلو به نسبت ردیف عقب، فضای راحتتری دارند، اما در کل فضای کابین کمی تنگ به نظر میرسد. فضای ردیف عقب نیز برای دو نفر مناسب است و سایش سر سرنشینان با سقف، با توجه به فرم شیبدار سقف، اجتناب ناپذیر است. صندلیهای جلو به صورت برقی تنظیم میشوند و مجهز به حافظه، گرمکن و سردکن هستند. مواردی همچون دکمه استارت روی سردنده و صفحه کیلومتر شمار اسپرت نیز بر جدابیت کابین افزودهاند. سواری CLS به لطف کمک فنرهای ایروماتیکی و تنظیم حالتهای رانندگی، نسبتا نرم و راحت است. اما وجود برخی تکانها و اندکی خشکی سواری، با توجه به ماهیت اسپرت خودرو اجتناب ناپذیر است. البته در مدل جدید CLS با استفاده از سیستم تعلیق بنز E کلاس، خشکی سواری تا حد زیادی بهبود یافته است.
CLS نسل قبل در دو مدل ۶سیلندر و ۸سیلندر وارد کشور شد. مدل ۸سیلندر یا همان CLS500 به عنوان قوی ترین مدل CLS درایران شناخته میشود و از موتور 5.5 لیتری بهره میبرد که قادر است ۳۸۷ اسب بخار قدرت تولید کند. شتاب و توان حرکتی CLS500 بینظیر است. گیرباکس ۷دنده اتوماتیکاین خودرو فوق العاده دقیق عمل میکند. البته شروع حرکت CLS با مکث کوتاهی همراه است که در اکثر مدلهای قدیمیمرسدس بنز دیده میشود. شتاب ۵. ۵ثانیهای CLS جای هیچ گلهای را باقی نمیگذارد و فشردن پدال گاز در هر سرعتی سرنشینان را در صندلیها فرو میبرد. حتی در دندههای بالا و سرعتهای زیاد نیز میتوان لذت شتاب گیری با CLS را تجربه کرد. نکته دیگری که در طول حرکت جلب توجه میکند، صدای زوزه اگزوزها و غلغل موتور ۸سیلندر است. که با نصب منبع اگزوز AMGاین هیجان دوچندان میشود. ارتفاع پایین خودرو هندلینگ عالی برای CLS رقم زده است و دقت فرمان و فرمان پذیری مناسب، باعث شدهاند که CLS کاملا تحت کنترل باشد. همچنین فرمان به سنسور سرعت مجهز شده و در سرعتهای بالا از نرمیآن کاسته میشود.
راهنمای خرید مازراتی کواتروپورته
به نقل از مجله تخت گاز
کواتروپورته نسل قبل را باید یکی از خوشاستایلترین و جذابترین سدانهایی برشمرد که تا به حال وارد کشور شدهاند. مدت کوتاهی از حضور نسل جدیداین خودرو در بازار میگذرد و باید دید میتواند موفقیتهای نسل قبلی را تکرار کند یا نه.
کواتروپورته نسل قبل در سه مدل معمولی، S و SPORT GTS تولید شد و هر سهاین مدلها به کشور راه یافتند. البته در این میان تعداد کاملترین مدلاین خودرو، یعنی SPORT GTS از سایرین کمتر بود و حالا در بازار دستدومها یکی از کمیابترین و همچنین گرانترین هاست.
همانطور که اشاره شد، طراحی ظاهری کواتروپورته فوقالعاده جذاب است. مخصوصا ظاهر مدل GTS که جذابیت آن با وجود رینگهای ۲۰اینچی دودی رنگ و کاسه مشکی چراغهای جلو دو چندان شده است. نکات جالب در بدنه کواتروپورته زیاد به چشم میخورند و شاید مهمترین عامل این جذابیت، ایتالیایی بودن خودرو و سابقه درخشان طراحش یعنی پینین فارینا باشد. جلو پنجره بزرگ جلو به آرم مازراتی مزین شده است و فوقالعاده خوش حالت است. روی هرکدام از گلگیرهای جلو سه حفره قرار دارد که ظاهر معرکهای دارند. نمای عقباین خودرو اما، جذابیت آنچنانی ندارد و با چراغهای LED عقب، قاب کرومی بالای جای پلاک و حفره بزرگ روی سپر عقب که اگزوزها را در خود جای داده است، سعی شده تا از سادگی به دور باشد. فرم کشیده و مخوف بدنه سبب میشود تا وقتی کسی از کواتروپورته پیاده میشود، تصور کنید یکی از سران مافیاست! در کل اصالت و جذابیت حرف اول را در ظاهراین خودرو میزند و هرچقدر از آن تعریف کنیم باز هم کم است. پس به سراغ کابیناین مرکب لوکس میرویم.
کابین کواتروپورته ساده اما درعین حال بسیار شیک است. شاید زرق و برق رقیب تجملاتیش همچون بنز کلاس S را نداشته باشد، اما در مدت کوتاهی بسیار به آن علاقهمند خواهید شد. اگر طبع لوکسپسندی دارید، پوشش چرمیرنگ روشن صندلیها و تریم چوبی داخل کابین شما را راضی خواهد کرد. اما اگر به دنبال فضایی اسپرت هستید، حتما پوشش ترکیبی چرم و جیر را انتخاب کنید. این پوشش اکثرا در کابین مدل SPORT GTS دیده میشود. پوشش صندلیها و پنل دربها ترکیبی از چرم مشکی و جیر است. همچنین دوخت قرمز رنگ در جایجای کابین به چشم میخورد و در کنار کمربندهای قرمز رنگ، نمای خیرهکنندهای را خلق میکنند. دراین پوشش تریم داخلی از جنس فیبرکربن است که به حس اسپرت کابین بسیار کمک میکند. صندلیهای کواتروپورته به صورت برقی و در ۱۴ جهت تنظیم میشوند. همچنین به گرمکن و سردکن و سیستم ماساژور نیز مجهز شدهاند تا از نظر راحتی جای هیچایرادی باقی نماند. کیفیت سیستم صوتی BOSE نیز بسیار مطلوب است و سیستم تهویه چهار نقطهای کابین به صورت اتوماتیک کنترل میشود و به سنسور کیفیت هوا و رطوبت مجهز شده است.
یکی از مهمترین ایرادهای کابین کواتروپورته، جای نامناسب بعضی از دکمهها و ابزارکهاست. که باعث شده کار کردن با آنها و عادت کردن به جایشان کمی سخت باشد. بهطور مثال پشت فرمان نیز ۶دکمه قرار دارد که در نگاه اول کارایی آنها اصلا مشخص نیست. همچنین سواری این خودرو که ماهیتی لوکس دارد، کمی خشک است و تکان دارد و مانند کلاس S و سری۷ راحت نیست. اما از نظر فضای کابین و راحتی سرنشینان روی صندلیها هیچ مشکلی با کواتروپورته احساس نمیشود.
شاید بحث فنی در الویت دوم کسی باشد کهاین همه پول برای خرید یک مازراتی میدهد. اما کواتروپورته از این نظر هم چیزی کم و کسر ندارد و به عنوان یک سدان لوکس، رتبه بسیار خوبی در زمینه فنی و قابلیتهای حرکتی کسب میکند. کواتروپورته S به عنوان
رایج ترین مدلاین خودرو، از یک موتور ۸سیلندر 4.7 لیتری بهره میبرد که قادر است ۴۳۰ اسب بخار قدرت تولید کند. گیرباکساین خودرو از نوع ۶سرعته اتوماتیک است و در حالت دستی، میتوان از تعویض دندهها توسط شیفترهای بزرگ پشت فرمان لذت برد. آپشنی که در نمونه معمولیاین خودرو دیده نمیشود. یکی از مهمترین جذابیتهای کواتروپورته صدای اگزوز گوشنواز آن است. صدایی که در خیابان سر هر رهگذری را به سوی خود بر میگرداند. با فشار دادن دکمه S روی کنسول جلواین صدای خروجی جذابتر و بهتر میشود، همچنین کمک فنرها سفت تر شده و دقت فرمان و جعبه دنده بیشتر میشود. این زیبارویایتالیایی نسبت به رقیبی همچون بنز کلاس S و ب ام سری۷ از آپشنهای محدودتری برخوردار است و شاید خیلی مکانیکیتر از این دو خودرو به نظر برسد. اما بااین اوصاف باز هم فهرست امکانات راضی کنندهای دارد. یکی از مهمترین نکات منفی کواتروپورته مصرف سوخت به شدت بالایاین خودرو است که قابلیت استفاده روزمره را از آن سلب کرده است. مصرف سوخت در هر ۱۰۰ کیلومتر با توجه به اطلاعات کمپانی، عدد ۱۶ لیتر را نشان میدهد که حتما در نمونههای دست دوم و با توجه به شرایط بنزین کشوراین رقم بالاتر نیز میرود! اما در کل کواتروپورتهه جذابیتهای زیادی دارد که باعث شود به شدت به آن علاقهمند شوید و از کم و کاستیهایش چشم بپوشید.
راهنمای خرید بنز S500
به نقل از مجله تخت گاز
قبل از شروع بررسی این خودرو، بهتر است به این نکته اشاره کنیم که بنز کلاس S معیار کلاس سدانهای لوکس بزرگ به شمار میآید! خودرویی تجملاتی که تولید آن از سال ۱۹۵۴ شروع شد. مدل مورد بحث ما، S کلاس اتاق w221 است که در سال ۲۰۰۷ متولد شد. اما در سال ۲۰۰۹ ظاهر این مدل دستخوش تغییراتی شد، که مدل فیس لیفت Sکلاس در ایران، بسیار پرفروش تر از مدل قدیمی بود. S کلاس ۲۰۰۹ در دو مدل S350 و S500 در ایران حضور پیدا کرد، که تمام مدلهای عرضه شده در کشور، از نوع اتاق بلند( long) هستند.
طراحی ظاهری S کلاس بسیار جذلب و بدون نقص است. با نگاهی به این خودرو به راحتی میتوان به ذات لوکس و تجملاتی اش پی برد. همچنین استفاده از چراغها و پروژکتورهای LED در مدل فیس لیفت، ظاهر کلاس را به مراتب لوکستر کرده است. گلگیرهای ورم کرده، برجستگیهای جذابی همچون برجستگی درب صندوق عقب و ظرافت قطعات فلزی نصب شده در بدنه، نمایی با عظمت برای S کلاس خلق کردهاند. با نصب کیت بدنه AMG بر روی این غول سلطنتی، میتوانید از چاشنی اسپرت در کنار طراحی لوکس S کلاس لذت ببرید کیت بدنه اسپرت AMG در دو نوع 63AMG و 65AMG طراحی شده است که از تفاوتهای این دو میتوان به فرم متفاوت خروجیهای اگزوز روی سپر عقب اشاره کرد.
هنگام بستن درها، سیستم مکش درها به کمک سرنشینان آمده و درهای سنگین به راحتی بسته میشوند. طراحی داخلی بسیار لوکس و در عین حال ساده است. نوارهای نازک چوبی با ظرافت تمام روی کنسول جلو و بالای تودریها نصب شدهاند و نورپردازی مخفی خیره کنندهای از زیر آنها نمایان است. پوشش چرم طبیعی به صورت استاندارد برای کابین S500 عرضه میشود و پوشش جیر برای سقف قابل سفارش است. برای به دور بودن کابین از شلوغی و گیج کنندگی، تعدادی از ابزارکها زیر پوششهای چوبی و چرمیمخفی شدهاند و وجود سیستم انحصاری کامند، تنظیمات اکثر سامانهها را از طریق نمایشگر ۸ اینچی جلو و موس نصب شده روی کنسول وسط ممکن ساخته است، تا برای تنظیمات اکثر سامانهها، با دکمههای مکانیکی سر وکار نداشته باشید. ساعت آنالوگ گرانقیمت، دریچههای هوای استیل و دکمههای باریک سیستم تهویه، نمای جالبی برای کنسول جلو رقم زدهاند و صفحه کیلومتر شمار تمام دیجیتالی با خاموش شدن خودرو خاموش میشود. فرمان ۴ شاخه بهصورت ترکیبی ازچرم و چوب و یا چرم یکدست قابل سفارش است.
بنز S کلاس آنقدر آپشن دارد که فقط نام بردن از آنها یک مقاله کامل را به خود اختصاص میدهد. اما از مهمترین آنها میتوان به سیستم تهویه اتوماتیک چهار نقطهای اشاره کرد که برای هریک از سرنشینان به صورت مجزا تنظیم میشود. حتی برای سرنشینان جلو امکان تنظیم درجه حرارت قسمت پاها نیز وجود دارد. مجموعه صندلیهای نیز بسیار کامل و مجهز است. در مدل S500 هر چهار صندلی بهصورت برقی تنظیم شده و به گرمکن، سردکن و سیستم ماساژ مجهز شدهاند. همچنین S500 از معدود خودروهای لوکسی است که صندلیهای عقب آن نیز به سیستم حافظه مجهز شدهاند.
با روشن شدن موتور ۸سیلندر مجهز به دو توربو شارژر، صدای بم و جذابی به گوش میرسد. این پیشرانه ۴۶۶۳ سیسی که برای مدل ۲۰۰۹ دستخوش تغییراتی شده است، قادر است ۴۳۵ اسب بخار قدرت تولید کند. اکثر S کلاسهای وارد شده به کشور از نوع دیفرانسیل عقب بوده و تعداد نمونههای دو دیفرانسیل یا 4Matic وارد شده از انگشتان دست کمتر است. فرمانپذیری و هندلینگ این خودرو با وجود ابعاد بزرگ بدنه و طول زیاد، بسیار عالی است و به سختی میتوان آن را از مدار خارج کرد. جعبه دنده ۷سرعته در سه حالت اکونومی، اسپرت و معمولی تنظیم میشود و عملکرد بینقصی دارد. به لطف کمک فنرهای ایرماتیکی از تکانهای اضافی داخل کابین خبری نیست و سیستم تعلیق Sکلاس نرمتر از آن چیزی است که فکرش را بکنید. البته وجود سیستم ABC یا کنترل فعال بدنه نیز در نرمیحرکت بیتاثیر نیست. علیرغم وزن ۲تنی Sکلاس، این هتل چهار چرخ در هر بار فشار دادن پدال گاز از جا کنده میشود. یکی از دوستان که تجربه رانندگی با S500 را داشت. تعریف میکرد که هنگام تخت گاز کردن، یکی از سرنشینان عقب که به جلو خم شده بود، به شدت به سمت صندلی پرتاب شد و با کنسول میانی عقب برخورد کرد! صندلیهای جلو نیز به بالشتکهای هوای پر شونده مجهز شدهاند که در پیچهای شدید فرصت هیچ گونه لغزشی به بدن سرنشینان نمیدهند. S کلاس فهرستی بلند بالا از سامانههای ایمنی دارد. که از مهمترین آنها میتوان به کنترل حرکت بین خطوط، رادار دیسترونیک، تشخیص نقطه کور، کنترل هوشیاری راننده، دید در شب و سیستم جلو گیری از تصادف اشاره کرد. که همه اینها باعث شده تا تصادف کردن با این خودروی گران قیمت بسیار مشکل باشد!