به عقیده بسیاری، مبدا تاریخ خودرو از تولید بنز Patent در سال 1885 میلادی آغاز میشود. اولین وسیله نقلیه دنیا که از آن به اسم «اتومبیل» یاد میشد که در ادامه میخواهیم به عجیب ترین فرمان های خودروها بپردازیم. به گزارش پایگاه خبری جوان خودرو : کارل بنز، ویلهلم میباخ و گوتلیب دایملر بهعنوان سردمداران […]
کارل بنز، ویلهلم میباخ و گوتلیب دایملر بهعنوان سردمداران موتورهای درونسوز، تمام تمرکز خود را روی مهندسی این پیشرانهها گذاشته بودند. بنز پتنت، استانداردهای اولیه یک خودرو را داشت. چرخ، صندلی و قوای محرکه. اما بهطرزی عجیب مهندسان و خودروسازان آن ایام، هیچ ایدهای برای طراحی فرمان خودرو نداشتند. درواقع حتی اولین اتومبیل دنیا نیز از یک دسته ساده بهعنوان فرمان استفاده میکرد. درواقع چیزی حدود یک دهه بعد بود که برای نخستینبار، فرمان خودرو به استانداردهای امروزی، یعنی گرد و دایرهای نزدیک شد.
در 1894 مهندسی به اسم «آلفرد واشرون» برای مسابقه اتومبیلرانی پاریس-روئن توانست نخستین غربیلک دایرهای دنیا را روی یک مدل 4 اسببخاری برند «پنهارد» فرانسوی نصب کند. 4 سال بعد این ایده توسط چارلز رویس (یکی از موسسان برند رولزرویس) تکامل یافت و او نیز روی پلتفرم یکی دیگر از خودروهای پنهارد که اینبار قدرتی 6 اسببخاری داشت، فرمانی جدید نصب کرد. در 1902 کمپانی رامبلر آمریکا برای اولینبار، خط تولید انبوه خودروهایی که فرمان گرد داشتند را راهاندازی کرد. با شروع دهه 30 میلادی و اوجگیری ناگهانی صنعت خودرو در آمریکا و اروپا، غربیلک خودرو از یک قطعه ساده کمکم تبدیل به یکی از بخشهای تاثیرگذار بر مشتری شد. خودروسازان دریافتند که با طراحی خاص این عضو اساسی میتوانند، نفوذ خوبی بر روحیه مشتری داشته باشند. اما گهگاه این ایدهپردازیها چنان دستخوش طرحهای انتزاعی میشد که گویی فرمان فوق متعلق به یک سفینه فضایی است، نه یک خودرو!
شاید اولین ایده برای طراحی یک فرمان عجیبوغریب برای خودرو، از سوی فوردموتورز آمریکا در سال 1965 مطرح شد. این یک شوخی نبود. آنها فرمان دوبل خود را طی یک تبلیغ تلویزیونی رونمایی کردند. حتی یک نمونه آزمایشی از آن روی یک لینکلن (از زیرمجموعههای فورد) نیز نصب شد. شاید اگر راندن با اینچنین غربیلکی ساده بود، امروزه استفاده از چنین طرحی عادی نشان میداد. روی ساخت آن وقت گذاشته شده بود. هرکدام از این فرمانها به این دلیل کوچک ساخته شده بودند که راننده بتواند آن را توسط یک دست بچرخاند. فوردیها بهقدری روی این پروژه حساب میکردند که حتی پَتنت (گواهی اختراع) آن را نیز ثبت کردند. شرکت بعدها توانست بهلطف تلاشهایی که روی مهندسی این فرمان کرده بود، سیستم جعبهفرمان هیدرولیکی با انتقال زنجیری را ابداع کند.
باید اعتراف کرد که دهه 50 میلادی، خودروسازان فرانسوی یکهتاز بحث طراحی در عرصه خودرو بودند. بازی رویایی زوایای تندوتیز در بدنه خودروها، چیزی بود که ایتالیاییها یک دهه بعد آن را آموختند. سیتروئن بهعنوان یکی از پیشروترین خودروسازان فرانسوی، یکی از تاثیرگذارترین خودروهای تاریخ این صنعت را در 1955 تولید کرد. مدلی چشمنواز به اسم DS. محصولی که گفته میشود طی نزدیک به 20 سال تولید، به تیراژی معادل یک میلیون و 455 هزار دستگاه رسیده بود. درست در آخرین سال تولید دیاس، سیتروئن مدل ویژهای از آن را بهعنوان حسن ختام تولید کرد. محصولی با اسم DS21. غیر از چراغهای فرمدار و گلگیرهایی کشیده، این فرمان خودرو فوق بود که شهرتی جهانی پیدا کرد. استفاده از یک پایه برای کل غربیلک ایدهای بود که سیتروئن برای نخستینبار اجرا کرد. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که این سبک از طراحی، خیلی بابمیل مشتریان قرار نگرفت.
لانچیای ایتالیا در دهه 80 میلادی مشهورترین اسپرتساز دنیا بود. خودروهای تولیدی این برند هم در مسابقات رالی و هم در رقابتهای روی پیست، شگفتی میآفریدند. شاید باورنکردنی باشد ولی تا ابتدای دهه 90، لانچیا اجازه هیچگونه عرضاندامی به رقیب آلمانیاش پورشه نمیداد. شرکت بهقدری در رقابتهای مونتکارلو و تورین پیروزی کسب کرده بود که عملا همه برای کسب مقام دوم تلاش میکردند. لانچیا با همکاری ایتالدیزاین، یکی از معتبرترین موسسات طراحی خودرو دنیا، در سال 1982 مدلی مفهومی به اسم اورکا را رونمایی کرد. این خودرو با ثبت ضریب اصطکاک 0.245 واحد، تبدیل به یکی از آیرودینامیکترین خودروهای وقت شده بود. نقطه عطف این طراحی نوآورانه، داخل کابین و در قسمت غربیلک بود. جاییکه میشود یکی از عجیبترین فرمانهای دنیا را دید. اگرچه خودرو فوق در قالب یک کانسپت عرضه شده بود و مطابق با تمام محصولات تولیدشده در این حوزه، طراحیهای انتزاعی امری طبیعی تلقی میشود، اما بااینحال استفاده از دکمههای کنترلی در سرتاسر بدنه غربیلک ایده نویی به نظر میرسید.
تنها خودروساز هلند و یکی از معروفترین اسپرتسازان دنیا، نزدیک به 20 سال است که با تک محصول خود یعنی سی8، موجی از مشتریان ویژه را برای خود دست و پا کرده است. این سوپراسپرت خیرهکننده از سال 2000 به لطف مشخصات فنی حرفهایاش، سبکی نوین در دنیای اسپرتهای لوکس پدید آورد. هلندیها با بهرهگیری از قوای محرکه آئودی آلمان توانستند یک کوپه چشمگیر در باشگاه 300 کیلومتربرساعتیها را معرفی کنند. اما بحث امروز ما در مورد ویرایش خاصی از آن است که در سال 2007 رونمایی شد. یک 2 درب روباز. سی8 فوق غیر از ویژگیهای بصری خاصی که در سرتاسر بدنهاش به چشم میخورد، دارای یک فرمان منحصربهفرد بود. یک غربیلک صلیبی از جنس فولاد صیقلی. اسپایکر جنجالهای فراوانی را برای اخذ مجوز تولید این مدل پشت سر گذاشته بود. چراکه غربیلک فوق قابلیت نصب کیسه هوا را نداشت.
لاگوندا را باید تاثیرگذارترین خودرو آستونمارتین و یکی از منحصربهفردترین تولیدات خودروسازان انگلیسی نامید. نهتنها پیش از این سدان زیبا، بلکه بعد از آن نیز هیچگاه شاهد تولید محصولی با این زبان طراحی نبودهایم. آستون با یک دید فوقالعاده آیندهنگر توانست در اواسط دهه 70 میلادی خودرویی تولید کند که تا 20 سال بعد از آن نیز همچنان مدرن به حساب میآمد. تولید لاگوندا بهقدری پیچیده بود که از 1974 تا 1990 تنها 645 دستگاه از آن فروخته شد. داخل کابین این خودرو، شاهکار علم طراحی را شاهد هستیم. استفاده از الگوهای مربعی و مستطیلی، زبان بصری چشمنوازی بود که فراری از آن در مدل 400، مازراتی روی مدل Kyalami و حتی رولزرویس روی مدل کورنیش استفاده کرده بودند. غربیلک ساده این خودرو بیننده را به یاد فیلمهای علمی-تخیلی همان روزها میاندازد. انگلیسیها حتی روی رنگبندی این فرمان با تودوزی خودرو نیز حساب کرده بودند.
اگر از فرمانهای عجیب حرف میزنیم، نمیتوانیم از مازراتی بومرنگ غافل شویم. کانسپت بحثبرانگیزی که توسط این شرکت ایتالیایی در 1971 رونمایی شد. یکی از دلایل پیچیدگی طراحی این خودرو آن است که بخشی از پروژه را موسسه طراحی «جیوجیارو» به عهده گرفته بود. بومرنگ پایهگذار موج نوین طراحیهای مازراتی شد. موجی که از دل آن غولهایی مانند کواتروپورته و بورا متولد شدند. فرم خاص شیشهها و پنجرههای کانسپت فوق بهتنهایی برای خاص بودنش کفایت میکند. اما اصلیترین بخش طراحی این خودرو را باید مدیون فرمان آن دانست. غربیلکی دایرهای شکل که کاملا درون محفظه فرمان قرار گرفته بود. کلیه گِیجها و آمپرهای مربوطه درون این صفحه دوار قرار گرفته بودند. حتی سوئیچ خودرو نیز در این فضا تعبیه شده بود. جالب آن است که بدانید مازراتی مجوزهای لازم برای حضور این خودرو در خیابانها را فراهم کرده بود ولی بهدلیل مسائل ایمنی اتحادیه اروپا موفق به شمارهگذاری نشد.
هوندا نخستین سونامی کانسپتسازیاش را پس از یک دهه از شروع قرن 21 آغاز کرد. شرکت که بارها اظهار کرده بود علاقهای به دنیای مفهومیها ندارد، ناگهان خود را از غافله دور دید و با دستانی پر به نمایشگاه توکیو 2011 آمد. آنها مفهومی ایوی-استر را رونمایی کردند. خودرویی که مانند مانگاهای ژاپنی، سراسر اغراق و فضایی بود. از چراغهای فضاییاش گرفته تا دربهای بدون دستگیرهاش. بااینحال باید اعتراف کرد که این المانهای گرافیکی حرف تازهای برای مخاطب سختگیر آن روزها نداشتند. در مقابل وقتی وارد کابین هوندای فوق میشدیم، ورق بهکلی برمیگشت. حالا دیگر شاهد چیزی هستیم که تا پیشازاین هرگز تجربه نکرده بودیم. فرمان این خودرو درست مانند شاتلهای فضایی خلق شده بود. استفاده از 2 اهرم موازی و الگویی مستطیلی که درون محفظهای دیجیتالی محو میشد. نیاز به اشاره نیست که شاید این خودرو در دنیای واقعی شانسی برای موفقیت نداشته باشد اما نکته مهم آنجاست که خلاقیت هوندا اولین جرقه را برای تولید آن در سالهای بعدی زده بود.
برای ژاپنیها، دهههای 80 و 90، روزهای طلایی پشت سر گذاشتن آمریکاییها و چیره شدن بر اروپاییها بوده است. خودروهای باکیفیت، پرآپشن و ارزانی که شرکتهای ژاپنی راهی بازارهای جهانی میکردند، عملا رقابت را برای برندهای دیگر غیرممکن کرده بودند. سوبارو بهعنوان یکی از همین ژاپنیها، دوران طلایی فروش خود را در اواسط دهه 80 تجربه کرد. آنچه سوبارو میساخت محصولات خانوادگی با رویکردی جوانگرایانه بود. گهگاه در خلال همین استراتژی، ایدههای عجیب را نیز به اجرا میگذاشت. بهترین مثال برای این مورد را میتوان سدان ایکس.تی نامید. خودرویی که حداقل در ظاهرش ساده و بیغلوغش به چشم میآید. داخل اتاق این روند محافظهکارانه همچنان حفظ میشود غیر از حضور نامتعارف غربیلک فرمان. گویی این فرمان در قسمتهایی از ساختار خود دچار نقص است. البته سوبارو به بد بودن این طراحی اعتراف کرد و دیگر سراغ نمونهای مشابه با آن نرفت.
گفتیم که فرانسویها در دورهای تبدیل به یکی از ساختارشکنترین خودروسازان دنیا شده بودند. حالا سیتروئن با حضور دوباره در این لیست نشان میدهد که یکی از استادان ساخت فرمانهای عجیبوغریب است. کارین پروژه ناموفقی بود که در سال 1980 در قالب یک خودرو مفهومی طی نمایشگاه پاریس رونمایی شد. این سیتروئن بارها از سوی رسانههای مختلف بهعنوان یکی از فجایع طراحی خودرو معرفی شده است. شکل هرممانند این فرانسوی و سقف نوکتیز آن هیچیک از اصول طراحی را نشان نمیدهد. اوضاع زمانی وخیمتر میشود که میفهمیم دربهای آن نیز بهصورت روبهبالا یا همان پروانهای بازوبسته میشوند. کارین این جریان خارج از عرف را داخل کابیناش نیز رعایت کرده است. این کانسپت از الگویی خاص برای فرمان خود بهره گرفته. شاید در ظاهر شبیه به مازراتی بومرنگ باشد ولی درواقع عجیبتر از آن است.
حیف میشد اگر نام و نشانی از ایدههای ناب مرسدسبنز در این لیست نمیدیدیم. ستاره درخشان آلمانی نیز در زمینه طراحیهای خیرهکننده برای خودش صاحبسبک است. اشتوتگارتیها سال 96 وقتی هنوز فناوریهای دیجیتال تا این حد به بدنه صنعت خودرو رسوخ نکرده بودند، خودرویی واقعا آیندهنگر را معرفی کرد. کانپست زیبایی به اسم F200. محصولی که بعدها مشخص شد نمایی از نسل جدید S کلاس را به تصویر کشیده است. این خودرو از نظر طراحی بدنه، یک سروگردن از بقیه مفهومیهای لوکس زمان خود جلوتر بود. اما حقیقت آن است که حرف اصلی این خودرو داخل کابین آن به گوش میرسد. جاییکه باز هم یک طرح جدید چشمها را به خود دوخت. مرسدسبنز عملا با این طرح دیگر جایی برای عرضاندام الگوهای عجیب نگذاشته بود. درواقع آنچه بیننده مشاهده میکرد، کابین یک جت جنگی بود. یک اهرم کنترلی کامل با دکمههایی که کاملا متناسب با ارگونومی آن طراحی شده بودند.
نویسنده : مانی حدادی
دیدگاه خود را بنویسید