اگر اهل فیلم و سینما باشید حتما نام فیلم Scarface یا صورت زخمی را شنیده اید. فیلمی که در آن شخصیتی با نام تونی مونتانا با هنرنمایی آلپاچینو به ایفای نقش می پردازد. برای سینما دوستان شخصیت تونی مونتانا و فیلم صورت زخمی یکی از نمادین ترین و دوست داشتنی ترین شخصیت هاست. شاید برایتان […]
به گزارش پایگاه خبری رسمی جوان خودرو
زخمی که هزاران حرف پشت خود دارد و به نوعی شناسنامه او به حساب می آید. شخصیت مورد نظر ما نیکی لائودا، قهرمان 3 دوره مسابقات فرمول یک است که به عقیده بسیاری یکی از بهترین رانندگان تاریخ اتومبیلرانی بوده و هست.
بیوگرافی
نیکی لائودا در روز 22 فوریه سال 1949 در وین اتریش بدنیا آمد. او در خانواده ای متولد شد که اوضاع مالی خوبی داشتند و می توانستند آینده او در مسابقات اتومبیلرانی را تا حد زیادی تضمین کنند. اما بر خلاف تصور، با وجود علاقه نیکی به شرکت در مسابقات اتومبیلرانی، از کودکی خانواده اش با او مخالفت می کردند. علاقه به خودرو ذاتا در روح نیکی لائودا وجود داشت اما بین او و خانواده اش بر سر دنبال کردن علایقش بحث و جدل بود. تا اینکه بالاخره یک روز نیکی با یک خودرو مینی کوپر در مسابقات هیل کلایمب شرکت کرد و مقام دوم را بدست آورد. پس از اینکه شیرینی سرعت زیر زبان نیکی لائودای جوان مزه کرد، او تصمیم گرفت به مسابقات فرمول Vee وارد شود. از آنجایی که نیکی با خانواده متمولش بحث و جدل داشت، تصمیم گرفت شخصا مسئولیت تمام فعالیت های خود را در دست بگیرد. بنابراین یک روز به سرش زد و با رفتن به بانک، مبلغ 30 هزار یورو وام گرفت تا بتواند آرزوهایش را به صورت جدی تری دنبال کند!. البته گرفتن این مقدار وام در آن زمان برای هر کسی مقدور نبود و لائودا تنها به لطف اعتبار خانواده اش توانست این وام را دریافت کند. به هر ترتیب نیکی لائودا توانست در سال 1971 یکی از صندلی های تیم مارچ در مسابقات فرمول 2 را خریداری کند. او با رانی پیترسن هم تیمی شد و تا سال 1972 در این تیم ماند. او در این بازه 2 ساله به همراه تیم مارچ در چند مسابقه فرمول یک هم شرکت کرد اما موفق نبود. حضور لائودا در مسابقات فرمول 2 به همراه تیم مارچ، یک فاجعه تمام عیار بود که تقصیر آن بیشتر بر دوش خودروهای ضعیف تیم بود.
پس از آن نیکی لائودا که اکنون در غرض فرو رفته بود، به تیم BRM در مسابقات فرمول یک پیوست. لوئیس استنلی رئیس تیم BRM با پی بردن به استعداد لائودا، حقوقی را برای وی در نظر گرفت. اما درست نرسیده به سال 1974 بود که شانس در خانه نیکی را زد. او به همراه کلی رگازونی دو صندلی تیم فراری را از آن خود کردند. پس از آن انزو فراری فقید با امضای قراردادی با لائودا، تمامی قرض های وی را پاک کرد. اکنون نوبت نیکی لائودا بود تا خود را به تیم فراری اثبات کند. او در اولین حضورش در پشت فرمان خودرو فراری توانست مقام دوم گرندپری آرژانتین را از آن خود کند. اولین قهرمانی دوران حرفه ای نیکی که اولین قهرمانی تیم فراری پس از سال 1972 هم بود، درست 3 مسابقه بعد تر در گرندپری اسپانیا رقم خورد. نیکی لائودا در اولین سال حضورش توانست در 6 مسابقه پُل پوزیشن را بدست آورد و کار را از رتبه اول آغاز کند. اما به دلیل کم تجربگی و مشکلات پیاپی خودرو فراری، تنها در یک مسابقه اول شد. اسم نیکی لائودا در اولین سال حضورش در فرمول یک، در رتبه چهارم لیست برترین راننده ها قرار گرفت تا زنگ خطری برای دیگر راننده ها باشد. یکی دیگر از ویژگی های منحصر به فرد نیکی لائودا، دانش فنی بالای وی و توانایی ستاپ کردن خودروها بود که گاها کار را برای مهندسین تیم هم راحت تر می کرد. فصل 1975 شروع آهسته ای برای لائودا داشت. پس از کسب یک مقام پنجمی در 4 مسابقه که بهترین نتیجه اش بود، درست در آن زمانی که هیچ کس فکرش را نمی کرد، موتور لائودا روشن شد. او در 4 مسابقه از 5 مسابقه بعدی فصل قهرمان شد تا با کسب یک قهرمانی دیگر در مسابقه آخر سال در آمریکا، برای اولین بار عنوان قهرمانی سال مسابقات فرمول یک را بدست آورد.
علاوه بر این، ترکیب راگازونی و لائودا عنوان قهرمانی سازنده ها را هم پس از 11 سال برای فراری به ارمغان آورد. نیکی لائودا در آن زمان به یکی از اولین راننده های تبدیل شد که توانستند در پیست نوربرگ رینگ تایمی کمتر از 7 دقیقه را ثبت کنند. رکوردی که با درنظر گرفتن مسافت بلندتر نوردشلیف نسبت به پیست امروزی (3 کیلومتر بیشتر)، برای زمان خود باورنکردنی به نظر می رسد. نکته جالب اینجاست که نیکی تمام مبلغ حاصله از قهرمانی اش را به گاراژی در نزدیکی خانه اش داد تا بصورت همیشگی خودروهایش را برایش بشویند و سرویس کنند!. نیکی لائودا که اکنون دستش گرم شده بود، فصل 1976 را هم با قدرت آغاز کرد. او موفق شد عنوان قهرمانی 4 مسابقه از 6 مسابقه اول سال را به نام خود ثبت کند تا حسابی برای رقبا شاخ و شانه بکشد. نیکی آنقدر امتیاز کسب کرده بود که پس از پنجمین مقام اولی اش، بیش از دو برابر نزدیک ترین رقبای خود یعنی جودی شکتر و جیمز هانت امتیاز داشت. همه چیز برای نیکی آماده بود تا دومین قهرمانی خود را جشن بگیرد. اما حادثه نوربرگ رینگ روند مسابقات را کاملا عوض کرد.
حادثه در جهنم سبز-1 آگوست 1976
تنها یک هفته مانده به شروع گرندپری نوربرگ رینگ که در آن زمان جزئی از تقویم مسابقات فرمول یک بود، نیکی لائودا مشغول متقاعد کردن دیگر راننده ها برای بایکوت مسابقه شد. او اعتقاد داشت که پیست 23 کیلومتری نوربرگ رینگ ایمنی لازم را ندارد و مارشال های اطفای حریق هم به تعداد کافی در پیست حضور ندارند. جالب است بدانید نیکی لائودا در آن زمان رکورد دار پیست و اولین راننده ای بود که توانست در جهنم سبز تایمی کمتر از 7 دقیقه را ثبت کند. اما نظر او با اقبال جمعی روبرو نشد و سرانجام مسابقه برگزار شد. با شروع مسابقه در دومین دور، نیکی لائودا در نزدیکی پیچ Bergwerk با دیواره پیست برخورد کرد و پس از اسپین شدن، خودرویش آتش گرفت. سپس خودروی در حال سوختن وی با یکی از خودروهای سرتیس-فورد هم برخورد کرد تا شرایط از این بدتر شود. چندی بعد راننده هایی همچون آرتورو مرزاریو، هارالد ارتل، گای ادواردز و برت لانجر بالای سر نیکی لائودای محصور شده در آتش حاضر شدند. اما شدت آتش به قدری بود که بدون کپسول اطفای حریق امکان ورود به خودروی لائودا وجود نداشت. قبل از اینکه بخواهند نیکی لائودا را از خودرو بیرون بکشند، او با صدمات جدی روبرو شده بود. لائودا برای مسابقه نوربرگ رینگ از کاسکت مخصوصی استفاده کرده بود که قرار بود کاسکت شانسش باشد.
اما با گرم شدن بیش از حد فوم کاسکت و چسبیدنش به صورت وی، زخمی همیشگی بر رخسار نیکی لائودا نهادینه شد. این کوچکترین صدمه ای بود کهبه نیکی لائودا وارد شده بود. شدت گرما و دود به حدی بود که آسیبی جدی به ریه و خون صورت زخمی داستان ما وارد کرده بود. با اینکه پس از بیرون کشیدن صورت زخمی، او همچنان سر پا بود، اما با منتقل شدنش به بیمارستان شرایط وخیم شد و به کما رفت. در نتیجه این تراژدی نیکی لائودا قسمت زیادی از گوش سمت راست، موی سر، ابرو و پلک خود را از دست داد. در رابطه با حادثه نوربرگ رینگ هیچگونه نمی توان احساسات را بیان کرد جز اینکه شما را به دیدن فیلم جذاب و دیدنی Rush دعوت کنم. فیلمی که داستان رقابت ها و کل کل های بین نیکی لائودا و جیمز هانت را نقل می کند. در این فیلم سکانسی نشان داده می شود که نیکی لائودا با وجود زخم های فراوان، در بیمارستان کلاه خود را برمیدارد و تا جایی که درد امانش بدهد آنرا بر روی صورتش می گذارد. به هر حال نیکی لائودا به صورت مقطعی از مسابقات آن فصل کنار گذاشته شد و از آن به بعد برای پوشاندن زخم های صورتش، همیشه تا به امروز کلاه بر سر می گذارد.
بازگشت به میدان-نیکی لائودا در مقابل جیمز هانت
هیچ چیز نمی تواند عشق را از آدم بگیرد، باور کنید هیچ چیز. نیکی لائودا که به نوعی عاشق و دیوانه سرعت بود، به طور شگفت انگیزی تنها 6 هفته بعد از حادثه تلخ نوربرگ رینگ در مقابل دیدگان خبرنگاران حضور پیداکرد. جیمز هانت در نبود نیکی لائودا توانسته بود خود را در جدول امتیازات به وی نزدیک کند. نیکی لائودا در حالی که هنوز زخم های تازه اش قابل رویت بودند با اعتماد به نفسی بی نظیر در مقابل خبرنگاران ظاهر شد و اعلام کرد که در گرندپری مونزا حاضر خواهد شد. در نبود لائودا تیم فراری راننده ای به نام کارلوس رویتمن را به عنوان راننده جانشین برای او در نظر گرفته بود. صحنه های مسابقه مونزا در فیلم Rush به زیبایی هر چه تمام تر به تصویر کشیده شده است. جایی که نیکی لائودا با وجود مشکل در بینایی خود، به طور خارق العاده ای مسابقه را در رتبه چهارم به پایان می رساند. جایی که نزدیک ترین رقیبش یعنی جیمز هانت با خودروی مک لارن خود به دلیل نقص فنی از رسیدن به خط پایان باز می ماند. با بازگشت نیکی لائودا اکنون تنور مسابقات فرمول یک در فصل 1976 داغ تر از همیشه شده است. سرانجام نوبت به آخرین مسابقه فصل در پیست فوجی واقع در کوهستان های ژاپن می رسد. جایی که جیمز هانت تنها 3 امتیاز با نیکی لائودا فاصله دارد. با فرارسیدن روز مسابقه، باران شدید پیست فوجی را در بر می گیرد.
این بار هم شک همیشگی برگزار کردن یا نکردن مسابقه وجود دارد. اما این بار شرایط متفاوت است، این بار صورت زخمی است در مقابل آقای بلوند. جیمز هانت کار را از رده دوم آغاز خواهد کرد در حالی که نیکی لائودا پشت سر او در رتبه سوم قرار دارد. ترس در بین تماشاچیان و راننده ها موج می زند و هیچ کس نمی داند که این بار کدام راننده قرار است قربانی پیست خیس فوجی شود. مسابقه آغاز می شود و رقابت با پیشتازی جیمز هانت ادامه پیدا می کند. نیکی لائودا هم در رتبه دوم او را تعقیب می کند. اما ناگهان تنها 2 دور از مسابقه گذشته، نیکی لائودا به پیت استاپ می رود. مکانیک ها چند بار از او می پرسند چه مشکلی برای ماشین پیش آمده؟ نیکی لائودا در جواب می گوید: هیچ چیز، ماشین در شرایط عالی قرار دارد اما شرایط مسابقه بسیار خطرناک است. پس از آن نیکی از خودرویش پیاده می شود و به سمت گاراژ می رود. یکی از مکانیک ها به او می گوید: می خواهی به رسانه ها بگوییم نقص فنی پیش آمده؟ نیکی لائودا در جواب می گوید: نه!. راستش را بگویید. اکنون همه نگاه ها به جیمز هانت است. او برای بدست آوردن قهرمانی جهان باید حداقل سوم شود. او که تا اواسط مسابقه پیشتاز بود ناگهان سرعت خود را کم کرد. تایرهای مک لارن جیمز هانت تاول زده بودند و دسته دنده خودرویش هم شکسته بود.
هانت به پیت استاپ می روند و مسئولین تیم به او می گویند که خودش را به آب و آتش نزند. اما گوش هانت به این حرف ها بدهکار نبود و مسابقه را با قدرت تمام ادامه داد. هانت در حالی که با دستانی خونین دنده را تعویض می کرد، مسابقه را به پایان رساند. در دور آخر تابلو نتایج جیمز هانت را در رتبه پنجم نشان می داد. این یعنی با وجود رانندگی بی باکانه هانت در باران شدید فوجی، چیزی جز شکست دست هایش را نگرفته. اما صبر کنید، صبرکنید!. ناگهان داوران به این نتیجه می رسند که اشتباهی در اعلام نتایج رخ داده و هانت با ثبت تایمی بهتر در رتبه سوم قرار گرفته. خدای من باور کردنی نیست. جیمز هانت پس از گذراندن یک فصل دراماتیک اکنون برای اولین بار با تنها 1 امتیاز برتری نسبت به لائودا قهرمان فرمول یک جهان شده است. در گوشه ای دیگر نیکی لائودا قرار دارد که به همسرش می گوید: احساس پشیمانی نمی کنم. نیکی لائودا در آنروز از تصمیمی که گرفته بود اطمینان کامل داشت. پس از گذراندن یک فصل دراماتیک، رابطه نیکی با انزو فراری به علت اتفاق مسابقه فوجی خراب شده بود. به هر ترتیب نیکی لائودا توانست با کسب 72 امتیاز در پایان فصل 1977 هم قهرمان شود. اما این پایان کار نیکی لائودا با تیم فراری بود.
1982 تا 1985- بازگشت مک لارن و کسب سومین قهرمانی لائودا
پس از گذراندن 2 فصل نا امید کننده در تیم برابهام در سال های 1978 و 1979، نیکی تصمیم گرفت تا از دنیای فرمول یک کناره گیری کند و تمرکز خود را بر روی شرکت هوایی تازه تاسیس خود بگذارد. اما درست 3 سال بعد نیکی لائودای افسانه ای دیگر دوری از فرمول یک را دوام نیاورد و این بار در تست تیم مک لارن شرکت کرد. اولین سال حضور نیکی در مک لارن چندان برایش خوش یمن نبود. سال دوم هم همینطور. اما سرانجام در سومین فصل همکاری نیکی با مک لارن، این بار نوبت صورت زخمی بود تا بعد از 7 سال دوباره خودی نشان بدهد. او با الان پراست، که بعدها به یکی از پر افتخار ترین رانندگان تاریخ اتومبیلرانی تبدیل شد هم تیمی شد. ترکیب پراست و نیکی آنقدر موفق بود که توانستند در مجموع 12 مسابقه از 16 مسابقه فصل را از آن خود کنند. 7 پیروزی برای پراست و 5 پیروزی نصیب لائودا شد. اما در آن 4 مسابقه باقی مانده نیکی لائودا توانست با عملکردی بهتر و تنها با نیم امتیاز فاصله نسبت به پراست، قهرمان فصل 1984 مسابقات فرمول یک شود. نیکی یک سال دیگر را هم با مک لارن ماند و آخرین گرند پری خود را در گرند پری آدلاید سال 1985 تجربه کرد. بدین ترتیب نیکی لائودا به اولین راننده ای تبدیل شد که توانست با دو تیم فراری و مک لارن عنوان قهرمانی فرمول یک را بدست آورد.
از بچه ای عشق ماشین با خانواده ای پولدار، تا یکی از برترین راننده های تاریخ فرمول یک با چهره ای نمادین. گرچه ما به نیکی لائودا لغب صورت زخمی را دادیم اما به او لغب های موش، سوپرموش و پادشاه موش را هم داده بودند. این لغب به دلیل شکل دندان های نیکی به وی داده شده بود. نیکی لائودا پس از دوران بازنشستگی اش نقش های مدیریتی فراوانی را هم در فرمول یک تجربه کرده است. از جمله این نقش ها می توان به مشاور تیم مرسدس بنز و فراری اشاره کرد که گفته می شود او در پیوستن لوئیس همیلتون به تیم مرسدس هم نقش مهمی داشته. نیکی لائودا چند ماه پیش هم یک عمل مجرای تنفسی را با موفقیت پشت سر گذاشت. نیکی لائودا بر خلاف بسیاری از راننده های خوب دهه 70 میلادی، هنوز زنده است و دنیای اتومبیلرانی همچنان به وجود او افتخار می کند.
نوشته:ارشیا شیخ الاسلامی
دیدگاه خود را بنویسید