این مطلب مخصوص دلباختگان خودرو فولکس واگن بیتل ( قورباغه ای ) است، خودرویی که فلسفه بهوجود آمدن خودرو مردمی آلمانیها و کمپانیای است که امروز چندین و چند برند مشهور را زیر چتر خود دارد. به گزارش اختصاصی پایگاه خبری جوان خودرو این روزها همهجا اسم دهه شصت که میآید، یک عده سرشان را […]
به گزارش اختصاصی پایگاه خبری جوان خودرو
این روزها همهجا اسم دهه شصت که میآید، یک عده سرشان را بلند میکنند و میگویند: «ما دهه شصتی هستیم!» و این جمله یعنی: «من در دههای به دنیا آمدم که جنگ و مشکلات اقتصادی محدودیتهای بسیاری ایجاد کرده بود و از همان کودکی با واقعیتهای زندگی آشنا شدم!».
دهه شصتی بودن در ایران برای خودش یک سبک ویژه از زندگی هم دارد که مخصوصا در شبکههای اجتماعی به شدت از آن بهعنوان گونهای متفاوت از زیستن در کودکی و حتی امروز، نسبت به بچههای دهههای 70، 80 و 90 یاد میشود.
اما آیا این شناسایی و دستهبندی آدمها بر اساس دهه زندگیشان مختص ایران است؟ پاسخ مسلما خیر خواهد بود. حتی اگر بپرسیم «آیا طبقهبندی بر اساس دهه تولد تنها به انسانها اختصاص دارد؟» نیز باردیگر پاسخ منفی است.
بیشتر بخوانید: روح سرگردان!/ پرونده هات راد: فورد 32 در قاب اروپایی
فولکس قورباغهای
بله درست حدس زدید، ماشینها هم از این طبقهبندیها دارند. مثلا ماشینهای آمریکایی از دهه 40 تا 70 برای خودشان دنیایی دارند.
یا ژاپنیها در دهه 90 اسم و رسمی برای خود بههم زدهاند. همچنین است آلمانیهای دهههای 60، 70، 80 و… اما در این میان یک فولکس هست که همه دنیا اصلا برند فولکسواگن را با آن میشناسند.
خودرویی که فلسفه بهوجود آمدن خودرو مردمی آلمانیها و کمپانیای است که امروز چندین و چند برند مشهور را زیر چتر خود دارد.
فولکس بیتل یا همان قورباغهای خودمان! در مورد این ماشین جذاب تاکنون مقالات بسیاری نوشته شده اما شاید کمتر به گونههای دستساز و هاتراد این خودرو پرداخته شده باشد.
نمونههایی که مدلهای مربوط به دهه شصت بیش از سایر دههها در میانشان به چشم میخورد. انگار بیتلهای دهه شصتی به اصطلاح «راه دست» بهتری برای هاتراد شدن دارند.
هر زمان نمایشگاهی از خودروهای هاتراد و کاستوم برگزار میشود، ژاپنیها ثابت میکنند بیش از سایر ملل ماشیندوست جهان به بیتل و شخصیسازی آن علاقه دارند.
حالا تصورش را بکنید این نمایشگاه در خود ژاپن برگزار شود. دیگر احتمالا بخشی از نمایشگاه متعلق به بیتل و کاستومهایش خواهد بود.
میهمان اصلی در این مطلب یک دورگه آلمانی-ژاپنی با رنگ طوسی چرک و رگههایی از بتونه است که در یک رویداد هاترادی و شهر یوکوهامای ژاپن به نمایش گذاشته شده.
خودرویی با ارتفاع کم و چرخهای بزرگ، لاستیکهای باریک و رینگهای سیمی و کرم زنگزده به سبک نخستین نسل از خودروها.
سقف این ماشین جذاب ارتفاع اندکی دارد و این موضوع از ارتفاع کم شیشه جلو خودرو نیز پیداست.
اما شاید جذابترین بخش در مواجهه با هاتراد مذکور موتور بیرونزده و کرومکاری شده آن باشد که درست مانند یک شعله خشمگین از بخش انتهاییاش بیرون زده.
چشمها یا چراغها همان نمونه گرد مشهور بیتل هستند و روی جلوبندی و سیستم تعلیق عریان این ماشین نصب شدهاند.
فضای کابین نیز همان فضای آشنای بیتل با داشبورد فلزی، پشت آمپرهای گرد و ایستاده و البته یک غربیلک فرمان دوردوزی شده و سهپره اسپرت غیرفابریک است.
در این میان نوشته چاپمانند هاردون روی درهای این کوپه قطرهمانند نکتهای است که در همان نگاه اول چشم را به سوی خود میکشاند.
کمبر منفی چرخهای عقب هم به اندازه کافی دیدنی هستند و نشان میدهند سازندگان این ماشین به شدت در تلاش بودهاند ارتفاع خودرو را تا جاییکه میتوانند و ماشین قادر خواهد بود راه برود، پایین بیاورند. این فولکسبیتل اصالتا یک نمونه از تایپ یک مدل 1967 است که خورشید زندگیاش امروز بهجای آلمان از افق ژاپن طلوع کرده.
بدنه این هاتراد شاید در نگاه نخست سطحی فلزی، بتونهکاری شده و حتی تصادفی داشته باشد اما یک هاترادر خیلی زود جزئیات آن را کشف میکند و به خالقاش آفرین میگوید.
دستپخت کارگاه هاردون بار دیگر فرهنگ و درک عمیق ژاپنیها از انواع خودروها و مدلهای مشهور جهانی را به رخ میکشد و نشان میدهد علاوه بر کمپانیهای خودروسازی مشهور و موفق، کارگاههای کوچک و ناشناخته اما به قول خودمانی کاردرست بسیاری در سراسر این کشور و حتی بیرون از مرزهای آن با یک فرهنگ یکپارچه خودروهای کاستوم و هاتراد میسازند و به نمایش میگذارند.
البته این نمایشها نه برای فخر فروشی بلکه برای به اشتراک گذاشتن دنیای سیال و خیالانگیز ذهن سازندگان صورت میگیرند و خودشان به نوعی یک حامی برای صنعت توریسم این کشور به حساب میآیند.
بیتل بهعلاوه ذوق ژاپنی نتیجهاش میشود یکی از همین ماشینهای زشت اما جذابی که نمونهاش را توصیف کردیم.
یک نمونه زیبای هاتراد از بیتل را معرفی کردیم اما دلمان نیامد چند نمونه دیگر را نیز معرفی نکنیم. این بیتل خودرو عجیبی است.
آدم وقتی نگاهش میکند ناخودآگاه یک طوفان فکری در مغزش بهراه میاندازد که هرچقدر بیشتر تلاش میکند آن را به ساحل آرامش برساند، توفندهتر میشود.
به رندر سبز و نارنجی قطرهشکل نگاه کنید. حقیقتا ایده درپوش موتور پنجرهدار و چراغهای عقب شاخک مانند قابل ستایش نیستند؟ درآوردن یک دایره در گلگیر کلاسیک عقب و نمایش چرخ چطور؟
در طرف دیگر نیز یک بیتل وانت را میبینید که در عین سادگی با ظرافت تبدیل به وانت شده. خودرویی با لاستیکهای دورسفید و یک محفظه مکعبمستطیل شکل روباز برای بخش حمل بار.
گویی بیتل را از وسط نصف کردهاند و به جای نیمه انتهایی جایی برای حمل بار همچون یک وانت در نظر گرفتهاند. این نمونه نیز حسابی بخش خلاق ذهن بیننده را درگیر خودش میکند.
خلاصه بیتل هاتراد زیاد دارد. این سوسک آلمانی ماشینی نیست که بتوان پرونده اسپرت کردناش را با انداختن 2 جفت رینگ اسپرت بست.
این ماشین را باید باز کرد و دوباره از نو بنا به طوفان توفنده فکر ساخت. کانورتیبلاش کرد، بدنهاش را روی شاسی خودروهای فرمول یک انداخت، فرمی آفرود مانند برایش تدارک دید یا …
در ادامه «یا» دیگر خودتان هرچه خواستید میتوانید بگذارید. بیتل این قابلیت را دارد که به قالب فکر شما دربیاید و در ظرفی ریخته شود که خودتان برایش ساختهاید.
صرفنظر از اینکه چنین ایدههایی قابلیت اجرایی و توان آیرودینامیکی لازم برای یک خودرو را دارند یا خیر، قابل احتراماند. چراکه از جریان سیال ذهن نشات گرفتهاند و اگر نمونهای از آنها حتی در قالب یک مدل گلی ساخته شود، میتوانند سرچشمه خلاقیتهای ارزشمند بسیاری برای خلق انواع خودروها با طرحهای مدرن در دنیای امروز باشند. پس شما از فارغ از اینکه در طراحی خودرو سررشته دارید یا خیر، نسخه شخصی بیتلتان را به هر طریقی که توانستید بکشید و طراحی کنید و برای ما بفرستید. مطمئن باشید نمونههای برتر را در تختگاز و رسانههایش بازتاب خواهیم داد.
نوشته از: روزبه خندان
دیدگاه خود را بنویسید