شاید اگر آنموقعها، مثلا راست دهه 50 و 60 میلادی که پورشه 356 با آن طرح قطرهای شکل بیمانند طراحی و ساخته شدهبود، زندگی میکردیم، حتما با خودمان میگفتیم: «وقتی الان طرح ماشینها این است، ببین 50 سال بعد چه میشود!» حالا 50، 60 سال بعد است و باید جواب خودمان یا بشر آن دوران […]
حالا 50، 60 سال بعد است و باید جواب خودمان یا بشر آن دوران را اینگونه بدهیم: «امروز که شاهکارهای نسل شما را میبینیم، با خودمان حسرت میخوریم که چرا طرحهای امروزی اینقدر بیمزه و تکراری شدهاند!»
واقعیت هم چیزی جز این نیست. شاید به لطف پیشرفتههای شگرف مهندسی شیمی و پلیمر، طرحهای امروز فضاییتر شده باشند، اما خاص نیستند. یکتا و بیهمتا نیستند. بهمحض اینکه یک کمپانی برای خودش زبانی ویژه در طراحی ابداع میکند، خودروسازان کوچکتر میافتند به جان آن طرح و آنقدر کپیاش میکنند که دیگر شور قضیه درمیآید و حسابی دل را میزند.
از طرفی خود کمپانیهای عمدتا شرقی هم آنقدر آن طرح را در روح همه محصولاتشان، از گرانقیمتترین تا ارزانترینها جاری میکنند که دیگر تشخیص مدلهای مختلف این خودروسازان ناشدنی است. دنیای امروز طراحی شده، تکرار مکررات. همین و بس!
میدانیم. قبول است. باور کنید قبول داریم که این عنوان «اصالت 3 رقمی» با آن بیلبورد مشهور پورشه 911 حسابی تکراری شده. ولی باید خدمتتان عرض کنیم پیش از آنکه این افسانه محبوب، اصالت بیابد، مدل 356 برای خودش بروبیایی داشت و شاید بتوان خطوط سیال و دلربای بدنه 911 را نیز وامدار طرح این قطره دهه پنجاهی دانست.
بههرحال «لب بود که دندان آمد» و اصالت 3 رقمی بیشتر از همه به این اسطوره عجیبوغریب میچسبد. البته کجایش را دیدهاید، سورپرایزهای بیشتری هم در راه است.
شک نداریم باور نمیکنید. اما پیش از اینکه پرده از این سورپرایز دلهرهآور برداریم باید بگوییم واقعیت دارد. پس لطفا اگر بیماری قلبی، صرع و یا سابقه تشنج و از همه اینها مهمتر دل در گرو پورشه و محصولات کلاسیکاش دارید، از همین جا به بعد بیخیال این نوشتار بشوید و از مطالعه سایر بخشهای تختگاز لذت ببرید.
اما اگر طاقت شنیدناش را دارید، یک نفس عمیق بکشید و ادامه ماجرا را بخوانید. نترسید، چشمانتان را بهسوی ادامه مطلب راهنمایی کنید. ضرر نخواهید کرد.
واقعیت این است که خودرویی که در برابر چشمانتان مثل شاخ شمشاد ایستاده و با آن رنگ طوسی سنگی و تودوزی قرمزش حسابی فخر میفروشد، یک 356 خالص نیست.
بله درست خوانید، این یک پورشه 356 کاستوم است. حتی رنگ، تودوزی و تعلیقاش فابریک نیست! حق دارید. کاملا حق دارید! ما هم به محض شنیدن این واقعیت همین جمله را به زبان آوردیم: «کدام احمقی حاضر است یک کلاسیک گرانقیمت 250 هزار یورویی را بسپارد به دست یک کاستومکار تا دل و رودهاش را بیرون بریزد و یک پدیده مندرآوردی بسازد و تا آنجا که میتواند بچسباندش به زمین؟» عجیبتر آنکه شاسی این خودرو نیز دستساز است! ولی از طرفی خبر خوش هم داریم.
اساس این خودرو یک فولکس بیتل است. حالا میتوانید نفسی بهراحتی بکشید و آسودهخاطر از اینکه یکی از معدود پورشههای 356 روی زمین تکهتکه نشده روی کاناپه منزلتان لَم بدهید.
واقعیت را بخواهید با نهایت شرمساری از شما پورشهدوست عزیز باید عرض کنیم تنها، هود، درپوش موتور و دربها در نمای ظاهری این خودرو حقیقی هستند و باقی موارد بدنه آشی است که توسط دستان هنرمند کارشناسان یک کلینیک ساخت خودروهای کاستوم با نام اسپیدستر ساخته شده.
البته حق میدهیم که با خودتان بگویید اینهمه تغییر اصلا معلوم نیست و آدم خیال میکند با یک 356 واقعی طرف است!
یک پیشرانه به حجم 1641 سیسی از تولیدات فولکسواگن همراه با 2 کاربراتور درون درب انتهایی این پورشه مندرآوردی جا خوش کرده تا 356 قد کوتاه ما در شتابگیری نسبت به زمانه و قدوقواره خودش چیزی کم نداشته باشد.
البته سیستم تعلیق بادی با قابلیت تنظیم ارتفاع همراه با کمپرسور و تغییرات طولی و عرضی گلگیرها از جمله تغییرات فنی این پدیده نادر نسبت به یک پورشه 356 اصیل هستند.
سِت رنگ بدنه و کابین را هم که دیگر نگو و نپرس. یک معجون فوقالعاده است از طوسی سنگی و چرم قرمز ایتالیایی. البته باید بگوییم تماشای این خودرو از نزدیک حالوهوای دیگری دارد و شاید نتوان با نگاه کردن به چند عکس، به زیبایی رنگ بدنه و تناسب جذاب آن با چرم و مخمل زیبا و قرمزرنگ درون کابین بهعلاوه تزئینات طلایی بدنه پی برد، هرچند عکسها برای یک علاقهمند به خودروهای کاستوم، خود کاملا گویا خواهند بود.
با استانداردهای دست و دلبازانه امروزی اگر این خودرو را برانداز کنید، به نظر کوچک و یا خیلی کوچک میرسد، اما با استانداردهای دهه 50 و 60 میلادی، 356 خودرویی سهبعدی و حجیم بوده. البته طرح قطرهمانند آن خود گویای پویایی و طرح پیشرو این خودرو در زمان خود است.
درست است که وقتی درون کابین بنشینید، تنگی فضا و فرم قویا کلاسیک داشبورد کمی بوی کهنگی میدهند اما تنها اندکی که درون کابین بنشینید، داشبورد فلزی و چرمی، نشان پورشه روی داشبورد، چوب براق دور فرمان با آن پیچهای ریز خواستنی، استیل مات و زیبای سهپره غربیلک فرمان که بهنوعی امضای پورشه روی محصولاتاش بهشمار میرود، همراه با 3 نشاندهنده دوار، سردنده کوچک عاجی رنگ در کنار 2 دکمه کوچک و خلاصه در مرکز داشبورد بدجوری توی دلتان جا باز میکنند.
تاجاییکه طعم ناب اصالتِ سادگی را در کام خود حس خواهید کرد.
این داشبورد برای مایی که کابین پورشههای دورانمان غرق در دنیایی از دکمههای جورواجور هستند و کاکپیت یک بوئینگ را تداعی میکنند، مثل یک رژیم بصری میماند. رژیمی طلایی برای چشمهایمان تا آنقدر دنبال این دکمه و آن سامانه نگردند و غرق بشوند در دنیایی از سادگی و مناظر در حال حرکت اطراف، غرق بشوند در حس خوش راندن یک اسب آهنی گوش به فرمان، نه یک ربات متحرک.
این پورشه شاید مزه خالص یک 356 را به بیننده نچشاند، اما یک تاریخ مصور است از گذشتههای شیرین طراحی خودرو. سایهای نرم و خنک از روزهایی که ذهن انسان با شجاعتی بیمانند، ایدههایش را بدون یاری کامپیوتر به حقیقت نزدیک میکرد. روزهایی که دیگر شاید هرگز بازنگردند و تنها خدا میداند و بس که در کدام هزارتو تاریخ صنعت خودرو گرفتار شدهاند!
نویسنده : روزبه خندان
دیدگاه خود را بنویسید