تیبا 2 هاچبک به نقل از مجله تخت گاز تیبا هاچبک یکی از دستپروردههای جدید طراحانایرانی است. تیبا به عنوان دومین خودرو ملی شناخته میشود و طی مدتی که از عرضه آن در بازار میگذرد، توانسته افرادی که بودجه محدودی دارند و از طرفی از ظاهر تکراری پراید خسته شدهاند را به سوی خود جذب […]
به نقل از مجله تخت گاز
تیبا هاچبک یکی از دستپروردههای جدید طراحانایرانی است. تیبا به عنوان دومین خودرو ملی شناخته میشود و طی مدتی که از عرضه آن در بازار میگذرد، توانسته افرادی که بودجه محدودی دارند و از طرفی از ظاهر تکراری پراید خسته شدهاند را به سوی خود جذب کند. حال مدتی است مدل هاچبک این خودرو معرفی شده و طرفداران خود را در قشر جوان جامعه جست و جو میکند. طراحی تیبا هاچبک با مدل سدان تفاوت چندانی ندارد و همه تحولات به قسمت عقباین خودرو ختم میشوند. حتی فرم شیشههای جانبی عقب نیز با مدل صندوقدار یکی است. کیفیت رنگ بدنه پایین است و با توجه به قیمت ۲۷ میلیونی این خودرو انتظار میرود به بعضی جزییات در مونتاژ قطعات بدنه توجه بیشتری شود. طراحی شیشه عقب، مه شکن وسط سپر عقب و چراغ سوم ترمز بالای شیشه عقب با پژو ۲۰۶ هاچبک بیشباهت نیست. چرخهای تیبا سایز کوچکی دارند و علاوه بر لطمه به زیبایی خودرو، پایداری آن را در پیچها زیر سوال میبرند. این در حالی است که در مدل هاچبک احساس عدم پایداری و تعادل در پیچها بیشتر احساس میشود. پیشرانه ۴ سیلندر ۸ سوپاپ تیبا هاچبک با پیشرانه مدل سدان تفاوتی ندارد. این پیشرانه با همکاری شرکت مگا موتور و شرکت FEV وابسته به دانشگاه آخن و بر اساس پیشرانه پراید ساخته شده است. پیشرانه تیبا از پراید قدرتمندتر است و طبق اعلام سازنده میتواند 5/87 اسب بخار قدرت تولید کند، که برای ابعاد و وزناین خودرو، نوع کاربری آن در شهر و قیمت آن نسبتا مناسب به نظر میرسد. کشش و شتاب اولیه تیبا نسبت به پراید بهتر است. هنگام شروع حرکت، خودرو با لرزش قابل توجهی به راه میافتد. عملکرد سیستم تعلیق و کمک فنرها نسبت به پراید نرمتر است. البته در نمونه هاچبک صداهای اضافی که از عقب خودرو شنیده میشوند، به مراتب از مدل سدان بیشتر است. فرمان هیدرولیک تیبا نرم و گیج است و همین عامل باعث شده تا در سرعتهای بالا قبل از تعویض ناگهانی لاین به همه چیز خوب فکر کنید! البته در سرعتهای پایین میتوان روی آن حساب باز کرد. یکی از مهمترین مشکلات فنی تیبا را باید در ترمزهای آن جست و جو کرد. ترمزهایی که علاوه بر قدرت عملکرد پایین، از همان ابتدا دچار مشکل تابیدگی شده و لرزش فرمان در سرعتهای بالا را با خود به همراه میآورند. طراحی کابین تیبا هاچبک با مدل سدان تفاوتی ندارد. حتی فضای صندلیهای عقب نیز دراین مدل تغییری نکرده و تنها از فضای صندوق بار آن کاسته شده است. پلاستیکهای خشک و بیکیفیت سراسر کابین را فرا گرفتهاند و با وجود کیفیت مونتاژ پایین، خیلی زود به سرو صدا میافتند. با توجه به تفاوت قیمتی مدل هاچبک با نمونه صندوقدار، بهتر بود رنگبندی کابین تیره تر شود تا جوانترها رغبت بیشتری برای خرید آن نشان دهند. تیبا به یک عدد ایربگ مجهز شده است و تا حدودی ایمنی راننده را تامین میکند. اما در مدلهای ساده، از امکانات ابتدایی نظیر تنظیم برقیآینهها بیبهره است. دید آینههای جانبی به لطف اندازه نسبتا بزرگشان مناسب است و دید قسمت عقب در مدل هاچبک، به مراتب بهتر از مدل سدان به نظر میرسد.
به نقل از مجله تخت گاز
از ابتدای تولد تا کنون، ریو همواره مورد توجه قشر متوسط بوده است. ریو به عنوان نماینده کیا در کلاس سدانها و هاچبکهای کوچک حضور دارد. ریو نخستین بار در سال ۲۰۰۰ معرفی شد و همهایرانیان،این خودرو را با فیسلیفت نسل نخستش که در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ تولید شد میشناسند. پس ازاین مدل نسل دوم که در سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱ تولید گردید، جایگزین نسل اول شد. مدل مورد بحث ما نسل سوماین خودرو پرفروش است. تولیداین مدل از سال ۲۰۱۱ آغاز شد. مدل ۲۰۱۴ ریو از نظر طراحی بدنه، سبک و سیاق سایر محصولات جدید کیا را دنبال میکند و در سال ۲۰۱۲ موفق به کسب جایزه طراحی REDDOT شد. ریو جدید به تازگی به سبد محصولات کیا درایران اضافه شده است و بر خلاف مدل قبلی که توسط سایپا داخل کشور مونتاژ میشد، مدل ۲۰۱۴ به صورت وارداتی در بازار عرضه میشود و با خودروهایی نظیر هیوندای اکسنت، هیوندای i20 و تویوتا یاریس هاچبک قابت میکند. ریو جدید با 3 مدل اتاق عرضه میشود. یکی سدان کوچک و دیگری هاچبک جمع و جور. که مدل هاچبک دو نوع ۳ درب و ۵ درب را شامل میشود. ریوهای وارد شده به کشور همگی از نوع سدان و هاچبک ۵ درب هستند. همچنین از میان طیف گسترده پیشرانهها، تنها پیشرانه ۴ سیلندر ۱.۴ لیتری برای عرضه درایران انتخاب شده است.این پیشرانه کم حجم و کم اشتها قادر است ۱۰۷ اسب بخار قدرت و ۱۳۵ نیوتنمتر گشتاور تولید کند. ریو از یک گیرباکس ۴ سرعته تیپ ترونیک بهره میبرد، که نسبتا عملکرد قابل قبولی دارد. سواری ریو جدید همچون سایر محصولات جدید کیا نسبتا خشک است واینایراد در جادههای بیکیفیت کشورمان بیشتر خودش را نشان میدهد. همچنین خشکی سواری هنگام ترکیب شدن با صدای باد و صدای تایرها، بخشی از آرامش داخل کابین را از بین میبرد. ریو از پایداری و هندینگ مناسبی برخوردار است، اما نباید انتظار قابلیتهای حرکتی اسپرت و فوقالعاده از آن داشت. کیفیت سواری و هندلینگ در مدل SX با توجه به رینگهای بزرگتر و فنرهای اسپرت، از سایر مدلها دلچسبتر است.
فضای عقب کابین از نظر فضای پا و سر چندان راحت نیست. اما کیفیت متریال کابین مناسب است و ازاین نظر چیزی از محصولات گرانتر کیا کم ندارد. رنگبندی و تزیینات زیبا دراین بخش باعث میشوند تا از برخیایرادات آن چشم بپوشید.
کیا ریو ۲۰۱۴ در سه تیپ LX, EX و SX تولید میشود. مدل LX به عنوان پایینترین تیپ ریو، و مدل SX مجهز به پکیج PREMIUM به عنوان بالاترین مدل ریو شناخته میشود. کیا ریو SX شامل پکیجهای CONVENIENCE و ECO نیز میشود کهاین پکیجها برای مدل EX نیز قابل سفارش هستند. کیا ریو فول آپشن از امکاناتی نظیر صندلیهای چرمی، سانروف، گرمکن صندلیهای جلو، مانیتور لمسی، سیستم رهیاب ماهوارهای، چراغهای LED، دوربین دید عقب،آینههای تاشو برقی، چراغهای اتوماتیک و سیستم ورود و استارت بدون کلید برخوردار است که این تجهیزات در مدلهای پایه دیده نمیشوند. ریو مجهز به پکیج اکو، از سامانه خاموش در توقف بهره میبرد. این سامانه به پایین آمدن مصرف سوخت کمک شایانی میکند. ریو ۲۰۱۴ موفق به کسب ۴ ستاره ایمنی شده است.
به نقل از مجله تخت گاز
این شما واین هم نخستین خودرو هیبریدی وارد شده به کشور. لکسوس CT200 یکی از جدیدترین محصولات لکسوس درایران به شمار میآید که پیشتر در تعداد محدودی وارد کشور شده بود.CT200 h نخستین بار در سال ۲۰۱۱ به عنوان مدل ۲۰۱۲ معرفی شد و حالا ایرتویا فیسلیفت ۲۰۱۴ آن را به فروش میرساند. جالب است بدانید ۲۴ درصد از محصولات هیبریدی لکسوس شاملCT200 h میشوند. خودرو هیبریدی یعنی خودرویی که از 2 نوع پیشرانه بهره میبرد. یک پیشرانه برقی و یک پیشرانه بنزینی یا دیزلی. بر خلاف بعضی خودروهای هیبریدی که 2 پیشرانه به صورت موازی کار میکنند، در لکسوسCT200 h پیشرانه بنزینی در کنار کارکرد مستقل خود، موتور برقی را نیز شارژ میکند.
لکسوسCT200 h از یک پیشرانه ۱.۸ لیتری برخوردار است. این پیشرانه به تنهایی قادر است ۹۸ اسب بخار قدرت تولید کند که با اضافه شدن توان موتور برقی،این قدرت به ۱۳۴ اسب بخار میرسد.
مصرف سوختCT200 h بسیار پایین است و در هر ۱۰۰ کیلومتر تنها حدود ۵ لیتر بنزین مصرف میکند. همچنین در صورت تمام شدن سوخت میتوان ۱.۹ کیلومتر با سقف سرعت ۵۰ کیلومتر با آن رانندگی کرد.
هندلینگ و فرمان پذیری CT200 بسیار مناسب است و سیستم تعلیق و کمک فنرهای نرم آن ناهمواریهای مسیر را به خوبی فیلتر میکنند. تعلیقاین مدل از تویوتا کرولا الهام گرفته شده است. هنگام حرکت و یا در لحظه استارت خوردن، این خودرو به قدری بیصدا کار میکند، که لحظهای شک میکنید خودرو خاموش است! همین بیصدا بودن خودروهای برقی باعث میشود تا بعضی وقتها عابرین پیاده متوجه حضور آنها نشوند و برای جلوگیری از وقوع حادثه، معمولا از هشداردهندههای صوتی دراین خودروها استفاده میشود. در زیر کاپوت لکسوسCT200 h نیز تعدادی بلندگو جهت هشدار به عابرین پیاده نصب شده است.
یکی از جالبترین نکات ظاهریاین خودرو هیبریدی، آرم شبرنگ لکسوس در جلو و عقب است. همچنین در مدلهای مجهز به پکیج اسپرت F، جذابیتهای ظاهری نسبت به مدل عادی دوچندان میشود. دراین خودرو نکاتی نظیر دکمه بسته شدن اتوماتیک در صندوق عقب و یا نبود جک هیدرولیکی برای کاپوت کمی توی ذوق میزند.
با قرار گرفتن داخل کابین CT200 h، نخستین نکتهای که جلب توجه میکند، کیفیت بسیار بالای متریال کابین و طراحی خاص اتاق است. هنگام وارد شدن به کابین، فرم خاص دسته دنده و محل قرار گیری آن آنقدر جلب توجه میکند که مدتی از سایر نکات کابین غافل میشوید. کنسول جلو به صورت شیبدار طراحی شده و دسته دنده در بالاترین نقطه این شیب قرار دارد. در مدل F اسپرت شاهد ماوس متفاوت و فرمان اسپرت منقش به لوگو F در کنار روکش استیل پدالها هستیم. همچنین دراین مدل از تریم داخلی اسپرت و چرم مشکی برای صندلیها استفاده شده است. البته لکسوس با بهکارگیری دریچههای هوای پلاستیکی به جای مدل استیل و یا عدم نصب ساعت آنالوگ روی کنسول جلو، این هاچبک کوچک را از سدانهای لوکس و گرانقیمتش متمایز کرده است.
یکی از جالبترین سامانههای ایمنی درCT200 h، سامانه WIL است که هنگام تصادف، صندلیهای جلو را به عقب میکشد. این سامانه ناخوداگاه انسان را به یاد اپلهای دهه نودی میاندازد!
به نقل از مجله تخت گاز
مدتی با گسترش واردات رنو بهایران و حضور محصولات جدیداین برند اروپایی در کشور، کار برای خودروهای کرهای کمی سخت شده است. یکی از محصولات جدید رنو کهاین روزها سر و صدای زیادی به پا کرده، هاچبک خوش چهره و خاصاین خودروساز است، که خودروهایی نظیر مزدا ۳هاچبک و هیوندای i30 را در بازارایران به چالش میکشد. مدل اصلی رنو اسکالا در بازارهای جهانی، با ظاهری متفاوت عرضه میشود و اسکالا هاچبک عرضه شده درایران، در حقیقت نمونه هاچبک نسل جدید مگان است که در بازار خاورمیانه با نام مگان هاچبک شناخته میشود.این خودرو در 2 تیپ مختلف تجهیزاتی عرضه میشود، که نمونه فول آپشن، از مواردی همچون چراغهای زنون همراه با شیشه شور، زه کرومی روی درهای جانبی، رینگهای ۱۷اینچی و سانروف بهره میبرد، کهاین موارد در مدل سادهاین خودرو دیده نمیشوند. ظاهر اسکالا کاملا هماهنگ و چشمنواز است و دقت به جزییات در طراحیاینهاچبک متوسط، ستودنی است. گلگیرهای ورم کرده و ابعاد بزرگتر نسبت به سایرهاچبکها، نمای خاصی را برای آن به ارمغان آوردهاند واین خودرو را در خیابانها کاملا متمایز از سایرهاچبکها نشان میدهند. با وارد شدن به کابین اسکالاهاچبک، بیشتر به وجد خواهید آمد. طراحی کابین بسیار به سدان متوسط رنو، فلونس، نزدیک است و سبک جدید رنو در طراحی کابین سایر محصولاتش را دنبال میکند. طراحی ساده و به دور از شلوغی کابیناین خودرو چشم نواز است و کیفیت مونتاژ و متریال به کار رفته، دلچسب است. البته در قسمتهایی شاهد کیفیت معمولی قطعات پلاستیکی هستیم که پیشبینی میشود پس از مدتی کارکرد به سر و صدا بیافتند. در نمونه فول آپشن مواردی همچون روکش صندلیها و تودریهای چرمی به چشم میخورد. صفحه کیلومتر شماراین خودرو نیز همچون سایر مدلهای جدید رنو( به جز سفران)، به صورت دیجیتالی طراحی شده و بسیار هیجانانگیز است. نکتهای که هنگام نشستن داخل کابین به اصطلاح توی ذوق میزند، نبود تنظیمات برقی برای صندلیها، حتی در مدل فول آپشن است.این در حالی است که شاهد وجوداین آپشن در رنو فلونس هستیم. همچنین از مانیتور نیز در کابین اسکالا خبری نیست.این در حالی است که محل نصب مانیتور بزرگ روی کنسول جلو تعبیه شده. فضای کابین اسکالا با توجه به فرمهاچبک خودرو، نسبتا مناسب به نظر میرسد. افراد با قدی نسبتا بلند، مشکل برخورد سر با سقف را ندارند. اما از نظر فضای پا، ردیف عقب کمی تنگ است و راحتی سرنشینان عقب مستلزم جلو کشیدن صندلیهای جلو است.این در حالی است که با جلو کشیدن صندلی جلو، برخورد زانو با کنسول ورم کرده اجتناب ناپذیر است. داشبورد اسکالا فضایی محدود و تقریبا غیر قابل استفاده دارد. اما فضاهای مختلفی در پنل درها و کنسول وسط برای قرار دادن اشیا و لیوان تعبیه شده است. صندلیهای دو تکه عقب قابلیت خواباندن دارند تا فضای بار بزرگتری را در اختیار سرنشینان قرار دهند. فضای صندوق بار اسکالا با توجه به فرمهاچبک خودرو عالی به نظر میرسد و چیزی از فلونس که یک سدان متوسط است کم ندارد. اما نبود دکمه صندوق پران و باز کننده درب باک از داخل، در هاچبکی بااین قیمت کمی عجیب به نظر میرسد. البته وجود سامانه باز شدن درها و روشن شدن خودرو بدون کلید، تا حدودیاین مشکل را حل کرده است. نمونه فول آپشن از ۶ ایربگ بهره میبرد و علاوه بر سنسور دنده عقب، از سنسور جلو نیز برخوردار است، پس تااینجا نتیجه میگیریم پرداخت مبلغ ۱۰میلیون تومان بیشتر برای خرید نمونه فول آپشن منطقی به نظر میرسد. به سراغ پیشرانهاین هاچبک خوش بر و رو میرویم. موتور ۴سیلندر۲لیتریاین خودرو ۱۴۳ اسب بخار قدرت تولید میکند. کششاین پیشرانه و گشتاور آن برای مصارف شهری کاملا مناسب است، اما در شتابگیریها، اسکالا چندان چالاک نشان نمیدهد. این در حالی است که هندلینگ و پایداریاین خودرو در طول حرکت بسیار دلچسب است و تنها صداهای نفوذی به داخل کابین کمیآزار دهندهاند. فرمان پذیری اسکالاایدهآل است و تمامی فرامین راننده را به خوبی به چرخها منتقل میکند. اسکالا بخشی از هماهنگی سواری خود را مدیون جعبه دنده ۵سرعته CVT است که از نیسان به عاریت گرفته شده و از دقت بالایی برخوردار است. البته جای خالی شیفترهای تعویض دنده در پشت فرمان احساس میشود. از نظر مصرف نیز اسکالا خودرویی مقرون به صرفه است و گارانتی ۵ساله یا ۱۵۰هزار کیلومتری آن هنگام خرید به شما اطمینان خاطر میبخشد.
به نقل از مجله تخت گاز
ولوو یک شرکت خودروسازی سوئدی است که ۸ دهه از عمر آن میگذرد. از ابتدای شروع فعالیت تا کنون، خودروهای ولوو همواره به عنوان ایمنترین و قابلاطمینانترین خودروهای دنیا شناخته میشوند. شرکت افرا موتور نماینده ولوو درایران، تعداد قابل توجهی از مدلهای مختلف ولوو را وارد کشور میکند. یکی از پرطرفدارترین محصولات ولوو درایران، هاچبک ۵ در V40 است. این هاچبک متوسط در دور مدل R DESIGN و R DESIGN PLUSدر ایران عرضه میشود. هر دو این مدلها از کیت بدنه اسپرت
R DESIGN برخوردار هستند. طراحی خاص بدنه بسیار جذاب و اسپرت است و با همکلاسان خود کاملا متفاوت است. همچون سایر هاچبکهای ولوو قاب مشکی شیشه عقب به روی در صندوق عقب انتقال یافته و در کنار فرم عجیب چراغهای عقب، نمایی فراموش نشدنی برایاین قسمت رقم زده است. یکی دیگر از نکات قابل توجه در طراحی بدنه V40، قاب فلزی و براق آینههای جانبی است که به هرچه اسپرتتر شدن نمای ظاهری کمک شایانی میکند.
فضای کابین V40 بسیار خوشساخت و با کیفیت است و ذات اروپایی این خودرو را به نمایش میگذارد. قسمتهای مختلف کنسول جلو توسط نوارهای نازک فلزی از یکدیگر جدا شدهاند و نظم و ارگونومی در کابین V40 حرف اول را میزند. فرم طراحی کنسول میانی جلو از سایر مدلهای ولوو پیروی میکند و از یک پنل عمودی متشکل از تعداد زیادی دکمه و چهار دکمه دایرهای شکل دور آن تشکیل شده است. صفحه کیلومتر شمار V40 یکی از جذابترین المانهای کابین است. این صفحه کیلومتر شمار طراحی خاص و جذابی دارد و در قسمت میانی از نشانگر دیجیتالی سرعت بهره میبرد. رنگ صفحه کیلومترشمار در حالت الگانس قرمز رنگ، در حالت اکو سبز رنگ و در حالت اسپر آبی رنگ است. همچنین نور پردازی زیبای کابین در ۷ رنگ مختلف قابل تنظیم است. در داشبور جعبه COOL BOX یا خنک نگه دارنده تعبیه شده است. پوشش چرمیصندلیها دوام بالایی دارند. صندلیهای جلو به صورت برقی تنظیم میشوند و تنظیمات صندلی راننده در سیستم حافظه ذخیره میشود. صندلی بادشو مخصوص کودک نیز یکی از نکات جذاب V40 است. V40 فهرست بلند بالایی از آپشنها را در اختیار سرنشینان قرار میدهد و از این نظر به خوبی از پس رقبا بر میآید.
به مهمترین ویژگی V40 میرسیم.ایمنی بسیار بالا که باعث شده تا بهاین خودرو لقب ضد مرگ داده شود. V40 نخستین خودرویی در دنیاست که از ایربگ کاپوت بهره میبرد. احتمال مرگ عابرین پیاده در تصادف با این خودرو تا سرعت ۷۰ کیلومتر در ساعت، تنها ۱۲ درصد است! همچنین تعداد بسیار زیادی از سامانههای ایمنی از تصادف با این هاچبک دوستداشتنی جلوگیری میکنند. V40 به سامانه هشدار خواب آلودگی راننده، آلارم تعویض ناگهانی خطوط و سیستم جلوگیری از واژگونی مجهز شده است. سیستم ایمنی شهری نیز هنگام استارت زدن فعال میشود و از تصادفات جلوگیری میکند. همه خودروها بنا به سطح ایمنی از موسسه EURONCAP ستاره و امتیاز دریافت میکنند.این در حالی است که V40 موفق به کسب جایزه EURONCAP ADVANCE شده است و توانسته به رکورد بالاترین نمره ترمز برسد.
یکی از آپشنهای جالب دیگر در V40، سیستم پارک دوبل خودکار این خودرو است. V40 تحت پوشش کامل خدمات پس از فروش شرکت افرا موتور قرار دارد و با لکسوسCT200Hرقابتی تنگاتنگ دارد.
به نقل از مجله تخت گاز
در سال ۱۳۹۲ همراه با ورود سری جدید محصولات هیوندای به ایران، اکسنت یا همان ورنای جدید نیز به کشور راه پیدا کرد. اکسنت های موجود در کشور از دو نوع شرکتی و متفرقه هستند. مدل های شرکتی از فهرست کامل امکانات برخوردارند و از روی پسوند blue در کنار نام اکسنت قابل شناسایی هستند. اکسنت در سال ۲۰۱۲ معرفی شد و در طراحی بدنه از خط مشی هیوندای در طراحی سایر سدان ها نظیر سوناتا YF و النترا، پیروی می کند. البته در طراحی اکسنت ایرادهایی نظیر چراغ های نامتناسب عقب و سایز کوچک رینگ ها در مدل های استاندارد قابل ذکر است. از نکات مثبت طراحی این خودرو نیز می توان به گرافیک زیبای چراغ جلو و جلو پنجره خوش فرم اشاره کرد.
فضای کابین اکسنت نسبتا کوچک است و با توجه به سایز بدنه، نمی توان انتظار کابینی جادار از اکسنت داشت. پوشش تیره کابین به زیبایی این قسمت کمک شایانی کرده است. کیفیت متریال کابین برای یک سدان کوچک ۱۵۰۰۰ دلاری قابل قبول است، اما در مقام یک سدان وارداتی ۱۰۰ میلیون تومانی کمی نا امید کننده است و از این نظر یک سر و گردن پایین تر از سدان های بزرگ تر هیوندای قرار می گیرد. کنسول جلو با پلاستیک خشک پوشانده شده و پوشش چرم مصنوعی صندلی ها کیفیت چندانی ندارند. کنسول جلو همچون سایر محصولات جدید هیوندای شلوغ است، اما با برخورداری از طراحی هماهنگ و زیبا، از گیج شدن سرنشینان جلوگیری شده است. فهرست امکانات اکسنت با توجه به قیمت پرداختی قابل قبول است و از این نظر نسبت به رقیبی نظیر تویوتا یاریس صندوق دار برتری دارد. ۶ عدد ایربگ ایمنی سرنشینان را تامین می کنند. همچنین اکسنت موفق شده ۴ ستاره ایمنی از موسسات ایمنی آمریکا کسب کند.
برای این سدان کوچک ۵ نوع پیشرانه در نظر گرفته شده است که از میان تنها مدل مجهز به پیشرانه ۱.۶ لیتری وارد کشور
میشود. این پیشرانه به سیستم کاهش مصرف سوخت هیوندای مجهز شده است و قادر است ۱۲۸ اسب بخار قدرت تولید کند. از اکسنت نمی توان انتظار سواری هیجان انگیز و چالاکی داشت. شتاب اولیه اکسنت چنگی به دل نمی زند و در دورهای بالا شاهد افت کشش خودرو هستیم. که این مساله با روشن بودن سیستم تهویه تشدید می شود. در سرعت های بالا با وجود روشن بودن سیستم کنترل پایداری، هنگام تعویض ناگهانی خطوط خودرو دچار عدم تعادل می شود.
سواری اکسنت با توجه به فاصله کم محورها از یکدیگر چندان راحت نیست و در حین رانندگی سر و صداهای اضافی از جلوبندی خودرو به گوش می رسد. گیرباکس ۴ سرعته اتوماتیک هنگام انتخاب دنده ها کمی تاخیر دارد و هنگام تعویض دنده ها به اصطلاح به اتاق لگد خفیفی وارد می شود. فرمان اکسنت اما نرم است و از سیستم ترمز قدرتمندی بهره می برد. مدل هایی که به صورت شخصی وارد کشور می شوند اکثرا از انواع نیمه فول هستند و از مدل های شرکتی قیمت پایین تری دارند.
به نقل از مجله تخت گاز
سدانهای بستورن از سال 2006 بنا بر پلتفرم خودروهای پیشین مزدا و در کلاس اندازه متوسط در گروه فاو موتور چین ساخته میشوند. مدل B50 که حالا دیگر بهتر است آسا صدایش کنیم، نیز بر اساس نسل گذشته مزدا 6 و در سال 2009 به بازارهای بینالمللی معرفی شد. اما بخشهای فنی آن از فولکس واگن جتا، به عاریت گرفته شدهاند. تا آنجا که حتی در چین این خودرو با نام فولکس واگن بستورن هم شناخته میشود، چیزی شبیه به بنز چیرمن خودمان!
B50 در سال 2011 با تغییرات در چراغها، جلوپنجره و لوگوی خودرو، نخستین فیس لیفت را به خود دید، و نشان بستورن دوباره جای خود را به لوگوی فاو داد.
این خودرو در نمای جلو و جانبی طرح پختهتری در مقایسه با بخش انتهایی ارائه میدهد. و زمانیکه از روبهرو به آن مینگرید، نخستین بخشی که جلب توجه خواهد کرد، جلو پنجره افقی با نمایی کروم بر اساس نشان این شرکت است که لوگو را نیز درون خود جای داده و پس از آن سپر خودروست که به نظر میرسد طراحان سعی داشتهاند نمایی عضلانی به آن ببخشند، گر چه آنگونه که به چشم میآید، چندان موفق نبودهاند. اما در مجموع نمای جلو هماهنگ و گیراست.
اما گویا در بخش انتهایی طراحان دقت سایر بخشها را نداشتهاند و سادگی را باید مهمترین مشخصه این قسمت دانست. طرح چراغهای عقب خودرو خودروهای آمریکایی چون سدانهای میانسایز چند سال اخیر شورلت، بیوایک و لینکلن را به یاد میآورد، اما به هیج عنوان یک تقلید صِرف نیست هرچند که با خطوطی صاف و اتوکشیده، چنگی هم به دل نمیزند.
با توجه به ظاهر امر فضای داخلی این خودرو پیش از نمایی لوکس، با ادواتی دایره شکل، داشبوردی حجیم و بهرهگیری از قطعات پلاستیکی بهرنگ نقرهای، کابینی اسپرت را تداعی میکند. و در این میان، تنها محل قرارگیری دکمههای بلوتوث هندزفری بر روی قاب آینه همانند برخی خودروها آمریکایی، آنگونه که از عکسهای این خودرو برمیآید، کمی عجیب است؛ چرا که بخش مرکزی داشبورد این خودرو آنچنان شلوغ نیست که نتواند پذیرای این ادوات نیز باشد. در مجموع و با وجود تمام هماهنگیها در کابین آسا، طرح آن قدیمی به نظر میرسد.
موتور چهار سیلندر 6/1 لیتری SOHC این چینی خوشسیما، با 8 سوپاپ قادر خواهد بود، 102 اسب بخار نیرو و 145 نیوتن متر گشتاور تولید کند که این ارقام در کنار وزن 1290 تا 1390 کیلوگرمی (بسته به نوع جعبه دنده) و نسبت قدرت به وزن 5/12 ، از تکنولوژی قدیمی این پیشرانه خبر میدهند. مطمئنا اگر بستورن از پیشرانه DOHC (دو میل سوپاپ روی هر سیلندر) بهره میگرفت، تناسب بیشتری با طرح نسبتا اسپرت آن داشت. گرچه مقامات گروه بهمن پس از رونمایی از این خودرو تلویحا از مذاکراتی برای به کارگیری پیشرانه 2000 سیسی مزدا 3 برروی این خودرو خبر دادهاند.
به نقل از مجله تخت گاز
سری ۳ به عنوان محبوبترین و پرفروشترین سدان بامو در سراسر دنیا شناخته میشود.این سدان اسپرت نخستین بار در سال ۱۹۷۵ معروفی شد و تا کنون در ۶ نسل روانه بازار شده است. آخرین نسل سری ۳ با کد اتاق F30 شناخته میشود.این مدل در سال ۲۰۱۱ معرفی شد و مدتی است از حضور آن در کشور میگذرد.این روزها سری ۳ در کنار برادر بزرگترش سری ۵، از پرفروشترین محصولات بامو درایران به شمار میآید. طراحی سری ۳ به خوبی خبر از خشونت نهفته شده در باطناین خودرو میدهد. طراحی چراغهای جلو از سبک جدید بامو پیروی میکند و به صورت هنرمندانهای به جلو پنجرههای کلیوی شکل متصل شدهاند. طراحی قسمت عقب اما شباهت زیادی با سری ۵ دارد. از میان مدلهای مختلف سری ۳، تنها نمونه سدان در دو مدل 328i و 320i وارد کشور شده است. سری ۳ جدید در 3 تیپ مدرن، اسپرت و لاکچری عرضه میشود. همچنین مدلهای M اسپرت لاین مجهز به پکیج M نیز در کشور یافت میشوند. در میان تیپهای مختلف سری ۳، مدل اسپرت لاین از ابتداییترین آپشنها برخوردار است و از رنگبندی تیره در کابیناین مدل استفاده شده است. تعداد خطوط عمودی جلو پنجره سایز رینگهای مدل اسپرت لاین نیز با سایر تیپها فرق دارد. تیپهای مدرن و لاکچری اما از تجهیزات کاملتر و متریال مرغوبتر در کابین برخوردار هستند. مدل مدرن به عنوان کاملترین تیپ سری ۳ جدید، از روی رنگبندی روشن کابین و رینگهای ۱۸اینچی کلاسیک قابل تشخیص است. طراحی کابین سری ۳ نسبت به قبل به کلی دگرگون شده و تشابه زیادی با کابین سری ۵ دارد. از نظر ارگونومی و راحتی کار کردن با ادوات مختلف، مشکلی با سری ۳ احساس نمیشود و شیب ۷ درجه کنسول میانی باعث شده تا همه چیز به خوبی در دسترس راننده باشد. از نقش سیستم iDRIVE نیز دراین میان نمیتوان گذشت. کار کردن بااین سیستم توسط ماوس تعبیه شده روی کنسول میانی میسر میشود و توسط آن میتوان اکثر سامانههای خودرو را تنظیم کرد.
بامو دراین نسل از سری ۳ سنتشکنی کرده و در مدل 328i پیشرانه 2 لیتری مجهز به توربوشارژر را جایگزین پیشرانههای اتمسفریک قدیمیکرده است. توربوشارژرهای سری ۳ به سامانه تویین اسکرول مجهز شدهاند.این سامانه موجب سریعتر شدن عکس العمل توربوها شده و باعث میشود تا سری ۳ در دورهای پایین چالاکی مناسبی از خود نشان دهد. حالتهای رانندگی با سری ۳ در 4 برنامه ECO PRO, COMFORT, SPORT و + SPORTتنظیم میشود. تعویض دندهها در حالت کامفورت در دورهای پایینتر انجام میشود. همچنین در حالت اکو یا اقتصادی، تمام تنظیمات در جهت کاهش مصرف سوخت تغییر میکند و بوست توربوها دراین حالت با سایر حالتها تفاوت دارد. در حالت اسپرت و اسپرت پلاس اما سری ۳ ذات وحشی خود را به نمایش میگذارد. دراین حال دندهها در دورهای بالاتر تعویض شده و ESP نیمه فعال میشود. گیرباکس ۸ سرعته ZF لذت سواری با سری ۳ را دو چندان میکند. در حالت دستی میتوان دور موتور را تا آخر بالا برد و کامپیوتر خودرو دخالتی در تعویض دندهها انجام نمیدهد. هندلینگ و فرمان پذیری سری ۳ فوق العاده است و با وجود میل تعادلهای مجزا در هر قسمت، کیفیت سواری و پایداری خودرو دو چندان شده است. یکی از نکات منفی سری ۳ جدید صدای اندک پیشرانه و اگزوز است که برای یک سدان اسپرت کمیکسلکننده به نظر میرسد.
به نقل از مجله تخت گاز
اگر از سوناتا به عنوان پرفروشترین و محبوبترین سدان هیوندای درایران نام ببریم، بیراه نگفتهایم. سوناتا نخستین بار در اواسط دهه ۸۰ میلادی معرفی شد. نسل قبلی (نسل ششم) سوناتا تغییرات زیادی را نسبتا به مدلهای قبلی تجربه کرد و زبان جدید طراحی هیوندای دراین مدل معرفی شد. نسل ششم سوناتا با وجود تحولات گسترده و طراحی پر زرق و برقش زودتر از مدلهای قبل بازنشسته شد و جای خود را به نسل هفتم داد. سوناتا جدید در سال ۲۰۱۴ تحت عنوان مدل ۲۰۱۵ معرفی شد. عرضه سوناتا جدید درایران، با شروع فروش این خودرو در دنیا همزمان شده است و ازاین نظر، سوناتا جدید یکی از جدیدترین و به روزترین خودروهای بازار به شمار میآید که البته فعلا بیشتر به صورت شخصی وارد کشور میشود.
طراحی این مدل نسبت به قبل تجملیتر و پختهتر شده است. طراحی قسمت جلو بیشباهت و به نسل جدید جنسیس سدان نیست. طراحی چراغهای عقب نیز بیننده را به یاد چراغهای کیا اپتیما قبل از فیسلیفت میاندازند. در طراحی پروژکتورهای روی سپر جلو نیز از پروژکتورهای مدل قبلی الهام گرفته شده است. در چراغهای جلو سوناتا از لامپهای LED استفاده شده است. شاسی سوناتا جدید از نو طراحی شده و طول و عرض بیشتری نسبت به قبل دارد. طراحی مجدد شاسی دراین مدل، ۵۱ درصد مقاومت پیچشی و ایمنی بیشتر را نسبت به قبل برایش به ارمغان آورده است. این در حالی است که مدلهای قبلی سوناتا از نظر ایمنی ایرادی نداشتند و موفق به کسب امتیاز کافی از موسسات ایمنی شده بوند.
به پیروی از طراحی جدید بدنه، طراحی کابین نیز به کلی تغییر کرده است و نقطه مشترکی با نسل قبلی ندارد. قالب طراحی کابین سادهتر و قدیمیتر از قبل شده و فرم طراحی کابین از حالت سیالی و شیبدار نسل ششم فاصله گرفته و به سمت طراحی کلاسیک ذوزنقهای شکل رفته است. کنسول جلو اما همچنان شلوغ است و از تعداد زیادی دکمه تشکیل شده است. بخش میانی کنسول جلو به سمت راننده متمایل شده است و ازاین نظر ارگونومی بهتری نسبت به قبل دارد. ارتقا کیفیت متریال کابین نسبت به قبل قابل لمس است. تریم چوبی کابین زیبا و با کیفیت است و چرم صندلیها نسبت به قبل مرغوبتر هستند. سوناتای جدید از نظر آپشن چیزی از رقبا کم ندارد و نسبت به قیمتش راضی کننده است. نمایشگر ۸ اینچی لمسی دراین مدل کیفیت مناسبی دارد، صندلیهای جلو به صورت برقی تنظیم میشوند و به سیستم حافظه مجهز شدهاند. همچنین در مدلهای فول آپشن، گرمکن صندلی عقب نیز به چشم میخورد. سقف پاناروما نیز به زیبایی هرچه بیشتر کابین و نمای ظاهری کمک شایانی میکند.
سوناتا جدید با دو پیشرانه ۲ لیتری و ۲.۴ لیتری در بازارهای جهانی عرضه میشود. پیشرانه ۲ لیتری این خودرو 2 ویرایش مختلف دارد. یک نمونه از این پیشرانه قادر است ۱۴۹ اسب بخار قدرت تولید کند و دیگری ۱۶۶ اسب بخار قدرت در اختیار راننده قرار میدهد. مدلهای وارد شده به کشور اما از نوع ۲.۴ لیتری با قدرت ۱85 اسب بخار هستند. برای این سدان لوکس دو نوع گیرباکس شش سرعته دستی و اتوماتیک قابل سفارش است. سواری سوناتا جدید نسبت به قبل نرمتر است و خشکی مدل قبلی را ندارد.
با توجه به پیشینه مناسب سوناتا درایران و موفقیتهای نسل قبلی این خودرو در کشور، پیشبینی میشود سوناتا جدید با طراحی لوکستر و زیباتر نسبت به قبل، مقبولیت بالایی داخل کشور داشته باشد.
به نقل از مجله تخت گاز
برادر دوقلوی تویوتا کمری، مخصوص بازار استرالیا و خاورمیانه تولید میشود. این سدان نیمهلوکس نخستین بار در سال ۲۰۰۶ به بازار آمد. تولید نسل اول تا سال ۲۰۱۱ ادامه داشت، که اکثر ایرانیان آریون را با فیسلیفت نسل اولش که در سال ۲۰۰۹ معرفی شد میشناسند. حالا مدتی است نسل دوم آریون وارد کشور شده است، که با توجه به قوانین گمرکی، واردات آن فعلا متوقف شده است. آریون در مدت حضورش درایران، افرادی که به دنبال خودرویی پرقدرتتر و لوکستر از کمری بودند را به سوی خود جذب کرد. مدت زیادی از ورود نسل جدید آریون بهایران نمیگذرد، اما تا کنون نتوانسته موفقیت نسل قبلی را تکرار کند. طراحی بدنه و کابیناین مدل به کلی تغییر کرده است. شاید بسیاری براین عقیده باشند که طراحی نسل قبلی آریون زیباتر از مدل جدید بود و شباهت بیشتری با محصولات لوکس لکسوس داشت. اما آریون جدید هم در زمینه طراحی حرفهای زیادی برای گفتن دارد. خطوط تیز و زاویهدار از اجزای اصلی طراحی بدنه هستند و فرم چراغها به کمری نزدیکتر شده است. ظاهر جاافتاده و به دور از هیاهو و زرق و برقی که در خودروهای کرهای دیده میشود، باعث شده تا دیرتر از آن خسته شوید و ازاین نظر بیشباهت به محصولات گرانقیمت لکسوس نیست. همچنین کیت اسپرت بدنه برای آریون جدید قابل سفارش است، که ظاهر آن را به مراتب جذابتر از مدل عادی نشان میدهد.
فضای کابین نیز دستخوش تغییرات گستردهای شده است و رنگ و بوی اسپرتتری نسبت به قبل دارد.کیفیت پوششها و قطعات کابین در سطح مطلوبی قرار دارد و دوام بالای قطعات همان چیزی است که از محصولات تویوتا انتظار دارید. اما طراحی ساده و به دور از هیجان کابین کمیکسل کننده است و زرق برق رقبایی همچون هیوندای گرنجور و کیا کادنزا را ندارد. آریون نیز همچون سایر محصولات تویوتا، از فهرست محدود امکانات در مقابل قیمت پرداختی رنج میبرد و از این نظر یک سر و گردن از رقبای کرهایش پایینتر قرار میگیرد.اما به واسطه طراحی منطقی، فضای کابین کاملا جادار و راحت است و هیچ مشکلی از نظر فضای پا و سر احساس نمیشود. لازم به ذکر است تیپ SE از کاملترین فهرست امکانات بهره میبرد و از مهمترین آپشنهای آن میتوان به تنظیم ۱۰ جهته صندلی راننده، مموری آینه، نمایشگر ۶ اینچی، ۷ عددایربگ و صندلی و پرده برقی اشاره کرد. دراین میان نبود امکاناتی همچون گرمکن صندلی کمی در ذوق میزند.
برگ برنده آریون که آنرا از سایر رقبا یک پله بالاتر قرار میدهد، پیشرانه قدرتمند و سواری هیجان انگیز آن است. پیشرانه ۶سیلندر ۳.۵لیتری آریون و گیرباکس ۶سرعته اتوماتیک آن از لکسوس به عاریت گرفته شدهاند و بدون تغییر نسبت به نسل قبل، در مدل ۲۰۱۳ نیز استفاده شدهاند. قدرت ۲۶۸ اسب بخاری در کنار شتاب 4/7 ثانیهای، به خوبی نیازهای راننده را پاسخ میدهند و رانندگی هیجانانگیزی را با آریون به ارمغان میآورند. همچنین سواری نرم و فرمان دقیق به همراه شیفترهای تعویض دنده پشت فرمان در مدل جدید، لذت رانندگی با آریون را دو چندان میکنند. در سرعتهای بالا صدای پیشرانه آزاردهنده نیست و به خوبی فیلتر میشود، اما صدای محیط و لاستیکها داخل کابین احساس میشود. به علاوه در بعضی مواقع احساس میشود ترمزهای انتخاب شده برای آریون، با پیشرانه پرقدرت آن هماهنگی ندارند. اما هندلینگ و پایداری بینقص باعث میشود تا برخیایرادات جزیی را فراموش کنید. مصرف ۹.۵ نیز برای یک سدان ۳.۵ لیتری پرقدرت مناسب به نظر میرسد.
به نقل از مجله تخت گاز
LX نخستین بار در سال ۱۹۹۶ با نام LX450، برای کل کل با خودروهایی نظیر بنز GL کلاس و رنجروور از سوی لکسوس معرفی شد. پس از 2 سال، مدل جدیدتر با موتوری قویتر به نام LX470معرفی شد. در سال ۲۰۰۳ اما نسل فعلی LX570 با 3 نوع انجین مختلف معرفی شد. نمایشگاه دیتروت ۲۰۱۲ محل رونمایی از مدل فیسلیفت LX570 یا همان مدل ۲۰۱۳این خودرو بود. مدلی که هماکنون شاهد حضور آن درایران هستیم.
لکسوس LX570 روی پلتفرم لندکروزر ساخته میشود و در نمای ظاهری نیز شباهتهای زیادی بااین شاسیبلند محبوب دارد. اما با نگاهی کلی به ظاهرش، آن را بسیار لوکستر و با پرستیژتر از لندکروزر خواهید یافت. فرم جلو پنجره استیل که مدتی است به یکی از المانهای طراحی خودروهای لکسوس تبدیل شده، در کنار چراغهای مجهز به لامپهای LED روز روشن، نمای جذابی برای قسمت جلو رقم زدهاند. ارتفاع دماغه خودرو بر خلاف پورشه کاین زیاد است و پروژکتورهای بزرگ روی سپر، حس قدرت را به خوبی منتقل میکنند. نمای جانبی و طراحی قسمت عقب لکسوس دقیقا نقاطی هستند که شباهتها با لندکروزر، دراین نقاط به اوج خود میرسد. در نمای جانبی سعی شده با کرومکاری دور شیشهها و استفاده از یک نوار پهن براق روی درها، سادگیاین قسمت کمرنگتر شود. قسمت عقب اما، جایی است که LX570 را بسیار لوکس و چشمنواز مییابید. در مرکز سپر عقب نیز پکیج تریلر بال نصب شده است. به لطف وجوداین پکیج کاربردی، لکسوس غولپیکراین قابلیت را دارد که ۳۱۷۵کیلوگرم را به دنبال خود بکشد.این آپشن در مسافرتها، هنگام بیرون کشیدن یک خودرو دیگر و یا حمل کاروان یا قایق، به خوبی خود را نشان میدهد.
وقت آن رسیده به داخلاین هتل لوکس قدم بگذاریم. با بازشدن درها چراغهای روی رکاب و زیرآینههای بیرونی روشن میشوند. با نگاهی به کابیناین خودرو، در مییابیم که بیدلیل نیست لکسوس رتبه اول ردهبندی کیفیت را به خود اختصاص داده و گوی سبقت را از آلمانیها ربوده است. روی کنسول جلو، پنل درها و صندلیها، پوشش چرم طبیعی و فوقالعاده با کیفیت به چشم میخورد. همچنین چوب استفاده شده در تریم داخلی لکسوس LX570، چوب درخت اقاقیای آفریقایی است که در دکوراتیو جتهای شخصی و قایقهای تفریحی به چشم میخورد. دکمهها و قطعات فلزی استفاده شده روی کنسول جلو نیز جلوهای اسپرت به کابین بخشیدهاند. میان 2 صنلی یک زیر آرنجی بزرگ با پوش چرمی قرار دارد که با باز کردن آن به یخچال ۸ لیتریاین خودرو دسترسی پیدا خواهید کرد. فضای کابین LX570 بسیار جادار است و گنجایش ۷ سرنشین را دارد. صندلیهای جلو به صورت برقی تنظیم میشوند و به سیستم گرمایش و سرمایش نیز مجهز شدهاند. همچنین LX570 یکی از معدود شاسی بلندهایی است که صندلیهای عقب آن نیز مجهز به گرمکن هستند. دو صندلی اضافه در فضای پشت ردیف دوم نیز به صورت برقی باز و بسته میشوند تا راحتی در کابیناین خودرو به اوج خود برسد.
همچون پورشه کاین، دکمههای مربوط فنرها و سیستمهای حرکتی خودرو، در قابی استوانهای کنار هم قرار گرفتهاند. نرمی یا خشکی فنرها در 3 حالت کامفورت، معمولی و اسپرت تنظیم میشوند. ارتفاع خودرو به صورت اتوماتیک قابل تنظیم است. میزان گشتاور وارد شده به چرخها نیز ازاین قسمت و در دو حالت سبک و سنگین قابل کنترل است.
موتور V8 این خودرو که با کد FE_UR شناخته میشود، توسط دکمه استارت روشن میشود.این موتور حجیم ۵.۷ لیتری به تکنولوژی VVTI یا زمان بندی متغیر سوپاپها مجهز شده است. از دیگر سیستمهای موجود در موتور LX570 میتوان به سامانه کنترل هوشمند دریچه گاز و سیستم کنترل هوای ورودی اشاره کرد. با چرخیدن یک دور فرمان، دوربینهای کنارآینهها تصویر فضای اطراف خودرو را در نمایشگر نشان میدهند تا هیچ نقطه کوری وجود نداشته باشد. بیصدا بودن کابین با خودرو لوکسی همچون رولزرویس قابل مقایسه است. اکوستیک کابین LX570 عالی انجام شده و فقط در دورهای بالا صدای غرش موتور ۸سیلندر گوش را نوازش میدهد. فراموش نکنید که با راحتترین شاسیبلند بازار طرف هستید. به لطف وجود کمک فنرهای ضد شوک و سیستم تنظیم ارتفاع خودکار، کمتر تکانی در مسیر حرکت به کابین وارد میشود.این سیستم پیشرفته فنربندی، حالت رانندگی را با سنسورهای مختلف سنجیده و بهترین وضعیت را انتخاب میکند. دراین میان سیستم تنظیم ارتفاع فعال یا X_AHC نیز بیتاثیر نیست. واکنش موتور ۳۳۶ اسب بخاری LX570 به پدال گاز، جای هیچ گلهای را باقی نمیگذارد، و در هر سرعتی که اراده کنید، شتاب فوقالعادهاین غول ۲.۷تنی سرنشینان را در صندلیها فرو خواهد برد. البتهاین پیشرانه پرقدرت خیلی هم پر اشتهاست و در هر ۱۰۰ کیلومتر، به طور ترکیبی ۱۴ لیتر بنزین مصرف میکند. با وجود ارتفاع زیاد از سطح زمین و جثه بزرگ، LX570 از هندلینگ فوقالعادهای برخوردار است و در پیچها و سرعتهای بالا، اعتماد به نفس راننده را برای فشردن پدال گاز بالا میبرد.
از سامانههای حرکتیاین خودرو میتوان به سیستم HAC (کنترل حرکت اولیه در شیبها)، VSC(کنترل پایداری)، TRC(کنترل لغزش در پیچها) و سیستمهای کمکی دیگر نظیر قفل دیفرانسیل اشاره کرد. همچنین سامانه CONTROL CRAWL در کنار سیستم ترکشن کنترل، هنگام بالا رفتن و پایین آمدن از تپهها سرعت حرکت را کنترل میکند.گشتاور ۵۳۰ نیوتنمتری نیز در دور ۳۲۰۰ به هر چهار چرخ منتقل میشود. سیستم ترمز قویاین خودرو بسیار مناسب عمل میکند. واین وزنه سنگین وزن را بدون دایو رایج در شاسی بلندهای تویوتا متوقف میکند.
در کل LX570 را میتوان یک شاسیبلند فوقالعاده با درجهای بالا از راحتی، کیفیت، امکانات و قابلیتهای حرکتی دانست که در عین لوکس بودن، هر وقت که اراده کنید قابلیتهای اسپرتی نیز از خود نشان میدهد. از تنها مشکلاتاین خودرو میتوان به ابعاد بسیار بزرگ که با مسیرهای پرترافیک شهری ناسازگار است و مصرف سوخت بالای آن اشاره کرد.
دیدگاه خود را بنویسید