فروش اقساطی لیفان X50 توسط خودروسازی کرمان موتور به شرح ذیل اعلام می شود. بنابر اعلام کرمان موتور قیمت قطعی این محصول 56 میلیون و 150 هزارتومان است که با اقساط 12 ،24 و 36 ماهه به متقاضیان عرضه می شود. زمان تحویل خودرو ها یک ماهه است .سند خودرو تا پایان اقساط در رهن […]
بنابر اعلام کرمان موتور قیمت قطعی این محصول 56 میلیون و 150 هزارتومان است که با اقساط 12 ،24 و 36 ماهه به متقاضیان عرضه می شود.
زمان تحویل خودرو ها یک ماهه است .سند خودرو تا پایان اقساط در رهن شرکت باقی می ماند و تنها با تسویه حساب هایی سند خودرو آزاد خواهد شد.
X50 یکی دیگر از هاچ‌بک‌های کراس بازار است که باتوجه به ابعاد بدنه و موقعیت مشابه برلیانس C3، با این رقیب هم وطنش رقابت می‌کند. X50 مینی‌کراس‌اووری است که بعد از محصولی نسبتا موفق با نام X60 به بازار آمده است. طراحی ظاهری X50 آن‌را از سایر محصولات کسل‌کننده لیفان متمایز می‌کند. هنر آلمانی اپل و رگه‌هایی از طراحی ایتالیایی در ظاهر این خودرو به چشم می‌خورند و گرافیک جذاب چراغ‌ها و مواردی نظیر رینگ‌های اسپرت آلومینیومی زیبایی X50 را کامل می‌کنند. اما مواردی نظیر فرم خاص درها و فاصله زیاد پنجره‌های جانبی از یکدیگر و در یک راستا نبودن دستگیره درب‌ها همه از مواردی هستند که زیبایی X50 را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. استفاده از چراغ‌های ال‌ای‌دی نسبت به برلیانس جلب توجه می‌کند اما با مقایسه این 2 کاملا به پخته‌تر بودن طراحی برلیانس C3 پی خواهید برد.
طراحی کابین نسبتا ساده و هماهنگ است. کنسول میانی در بخش بالایی ترکیب‌بندی و ارگونومی مناسبی دارد، اما انگار در بخش پایینی رها شده و ناگهان زیباییش را ازدست می‌دهد. غربیلک فرمان فرم اسپرت و زیبایی دارد و از جالب‌ترین جزییات کابین، می‌توان به صفحه پشت‌آمپر با محوریت دورسنج (هم‌چون خودروهای اسپرت) اشاره کرد. تا اینجای کار جذابیت بصری کابین لیفان نسبت به برلیانس C3 چیز بیشتری ارائه نمی دهد. همچنین در بحث کیفیت و دوام قطعات کابین، X50 در مقابل برلیانس حرفی برای گفتن ندارد. در اکثر قسمت‌های کابین از پلاستیک خشک استفاده شده که البته کیفیت ظاهری مناسبی دارند، اما پس از گذشت مدتی دوام و زیبایی‌اش را از دست خواهد داد و با توجه به وضعیت ظاهری مونتاژ قطعات، سروصدای اضافی، موردی است که پس از چند هزار کیلومتر گریبان X50 را خواهد گرفت.
فضای کابین نسبت به ابعاد جمع‌وجور بدنه مناسب است و ۴ سرنشین به راحتی در کابین جادار X50 جای می‌گیرند. اما همان‌طور که اشاره شد، فضای کابین‌اش برای افراد قدبلند نسبت به برلیانس راحتی کمتری دارد. ارتفاع صندلی و فرمان قابل تنظیم نیست و افراد قد بلند به سختی پشت فرمان X50 جای می‌گیرند.
به‌خاطر ازدحام خودروها و ترافیک شدید در چین، در این کشور اکثر خودروها با پیشرانه‌های کم‌حجم و کم‌مصرف تولید می‌شوند. X50 نیز یکی از همین خودروهاست که از یک پیشرانه ۴ سیلندر ۱.۵ لیتری بهره می‌برد. از نظر توان خروجی، این مدل لیفان تفاوتی با برلیانس کراس ۳ ندارد و چند اسبی هم از رقیبش قدرت کمتری دارد. قدرت ۱۰۰ اسب‌بخار و گشتاور ۱۳۳ نیوتون‌متر به محور جلو منتقل می‌شوند و این مشخصات پیشرانه با توجه به وزن حدودا یک تنی، برای رفت‌وآمدهای شهری مناسب است.
X50 نیز هم‌چون برلیانس C3 در 2 گونه اتوماتیک و منوال عرضه می‌شود که نمونه منوال رانندگی اسپرت‌تری دارد و راحت‌تر می‌توان از حداکثر قدرت‌اش استفاده کرد. اما در نمونه اتوماتیک که به گیرباکس CVT مجهز شده است، دور موتور زیر 3 هزار نگه داشته می‌شود و تعویض زودهنگام دنده‌ها باعث می‌شود خودرو در مقابل تند رفتن مقاومت کند. همین جا لیفان X50 ضعف مهندسی گیرباکس خود را در مقابل برلیانس C3 نشان می‌دهد.
برخلاف اکثر خودروهای چینی، پیشرانه X50 در لحظه روشن شدن صدای کمی تولید می‌کند و در دورهای بالا نیز چندان پرسروصدا نیست. فرمان با پشتیبانی الکتریکی، کاملا نرم و بی‌احساس است. اما همین ویژگی در سرعت‌های بالا مشکلاتی ایجاد می‌کند و حس در کنترل بودن برلیانس را به راننده القا نمی‌کند. عملکرد تعلیق نیز فراتر از انتظار است و به خوبی کوبش‌های مسیر را خنثی می‌کند و هم‌چون هاچ‌بک‌های کوچک خشک و پرتکان نیست. هندلینگ و پایداری X50 قابل‌قبول است، اما نحوه عملکرد فرمان و چسبندگی کم تایرهای چینی، موجب کم‌فرمانی در بعضی پیچ‌ها می‌شود. که از این نظر باید گفت میدان را به برلیانس واگذار می‌کند. چرا که هماهنگی مناسب پلت فرم و سیستم تعلیق برلیانس C3 باعث می‌شود تا توقع‌تان در هندلینگ بیشتر شده و به همین دلیل پشت فرمان X50 آن حس پایداری که باید را تجربه نکنید.
X50 یکی دیگر از هاچ‌بک‌های کراس بازار است که باتوجه به ابعاد بدنه و موقعیت مشابه برلیانس C3، با این رقیب هم وطنش رقابت می‌کند. X50 مینی‌کراس‌اووری است که بعد از محصولی نسبتا موفق با نام X60 به بازار آمده است. طراحی ظاهری X50 آن‌را از سایر محصولات کسل‌کننده لیفان متمایز می‌کند. هنر آلمانی اپل و رگه‌هایی از طراحی ایتالیایی در ظاهر این خودرو به چشم می‌خورند و گرافیک جذاب چراغ‌ها و مواردی نظیر رینگ‌های اسپرت آلومینیومی زیبایی X50 را کامل می‌کنند. اما مواردی نظیر فرم خاص درها و فاصله زیاد پنجره‌های جانبی از یکدیگر و در یک راستا نبودن دستگیره درب‌ها همه از مواردی هستند که زیبایی X50 را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. استفاده از چراغ‌های ال‌ای‌دی نسبت به برلیانس جلب توجه می‌کند اما با مقایسه این 2 کاملا به پخته‌تر بودن طراحی برلیانس C3 پی خواهید برد.
طراحی کابین نسبتا ساده و هماهنگ است. کنسول میانی در بخش بالایی ترکیب‌بندی و ارگونومی مناسبی دارد، اما انگار در بخش پایینی رها شده و ناگهان زیباییش را ازدست می‌دهد. غربیلک فرمان فرم اسپرت و زیبایی دارد و از جالب‌ترین جزییات کابین، می‌توان به صفحه پشت‌آمپر با محوریت دورسنج (هم‌چون خودروهای اسپرت) اشاره کرد. تا اینجای کار جذابیت بصری کابین لیفان نسبت به برلیانس C3 چیز بیشتری ارائه نمی دهد. همچنین در بحث کیفیت و دوام قطعات کابین، X50 در مقابل برلیانس حرفی برای گفتن ندارد. در اکثر قسمت‌های کابین از پلاستیک خشک استفاده شده که البته کیفیت ظاهری مناسبی دارند، اما پس از گذشت مدتی دوام و زیبایی‌اش را از دست خواهد داد و با توجه به وضعیت ظاهری مونتاژ قطعات، سروصدای اضافی، موردی است که پس از چند هزار کیلومتر گریبان X50 را خواهد گرفت.
فضای کابین نسبت به ابعاد جمع‌وجور بدنه مناسب است و ۴ سرنشین به راحتی در کابین جادار X50 جای می‌گیرند. اما همان‌طور که اشاره شد، فضای کابین‌اش برای افراد قدبلند نسبت به برلیانس راحتی کمتری دارد. ارتفاع صندلی و فرمان قابل تنظیم نیست و افراد قد بلند به سختی پشت فرمان X50 جای می‌گیرند.
به‌خاطر ازدحام خودروها و ترافیک شدید در چین، در این کشور اکثر خودروها با پیشرانه‌های کم‌حجم و کم‌مصرف تولید می‌شوند. X50 نیز یکی از همین خودروهاست که از یک پیشرانه ۴ سیلندر ۱.۵ لیتری بهره می‌برد. از نظر توان خروجی، این مدل لیفان تفاوتی با برلیانس کراس ۳ ندارد و چند اسبی هم از رقیبش قدرت کمتری دارد. قدرت ۱۰۰ اسب‌بخار و گشتاور ۱۳۳ نیوتون‌متر به محور جلو منتقل می‌شوند و این مشخصات پیشرانه با توجه به وزن حدودا یک تنی، برای رفت‌وآمدهای شهری مناسب است.
X50 نیز هم‌چون برلیانس C3 در 2 گونه اتوماتیک و منوال عرضه می‌شود که نمونه منوال رانندگی اسپرت‌تری دارد و راحت‌تر می‌توان از حداکثر قدرت‌اش استفاده کرد. اما در نمونه اتوماتیک که به گیرباکس CVT مجهز شده است، دور موتور زیر 3 هزار نگه داشته می‌شود و تعویض زودهنگام دنده‌ها باعث می‌شود خودرو در مقابل تند رفتن مقاومت کند. همین جا لیفان X50 ضعف مهندسی گیرباکس خود را در مقابل برلیانس C3 نشان می‌دهد.
برخلاف اکثر خودروهای چینی، پیشرانه X50 در لحظه روشن شدن صدای کمی تولید می‌کند و در دورهای بالا نیز چندان پرسروصدا نیست. فرمان با پشتیبانی الکتریکی، کاملا نرم و بی‌احساس است. اما همین ویژگی در سرعت‌های بالا مشکلاتی ایجاد می‌کند و حس در کنترل بودن برلیانس را به راننده القا نمی‌کند. عملکرد تعلیق نیز فراتر از انتظار است و به خوبی کوبش‌های مسیر را خنثی می‌کند و هم‌چون هاچ‌بک‌های کوچک خشک و پرتکان نیست. هندلینگ و پایداری X50 قابل‌قبول است، اما نحوه عملکرد فرمان و چسبندگی کم تایرهای چینی، موجب کم‌فرمانی در بعضی پیچ‌ها می‌شود. که از این نظر باید گفت میدان را به برلیانس واگذار می‌کند. چرا که هماهنگی مناسب پلت فرم و سیستم تعلیق برلیانس C3 باعث می‌شود تا توقع‌تان در هندلینگ بیشتر شده و به همین دلیل پشت فرمان X50 آن حس پایداری که باید را تجربه نکنید.
دیدگاه خود را بنویسید