هر لحظه هر ساعت اخبار جدیدی از پیشرفت های صنعت خودرو جهان به گوش می رسد و ظاهرا هم خودروسازان قصد ندارند تا اندکی از سرعت زیاد خود برای توسعه کم کنند حال این سوال در ذهن برخی افراد نقش بسته است که چه آینده در انتظار این صنعت سودآور است؟ به گزارش پایگاه خبری […]
به گزارش پایگاه خبری جوان خودرو
تقریبا 2 سال پیش دیتر زیچه، مدیرعامل وقت مرسدسبنز گفته بود رقبای این کمپانی باسابقه در صنعت خودروسازی دیگر نه سایر همکاران، بلکه شرکتهایی چون اوبر و سیسکو هستند.
او پیشبینی کرده بود 80 درصد حملونقل عمدتا درونشهری طی سالهای آتی به یاری علوم و شرکتهای فعال در زمینه فناوری اطلاعات از میان خواهند رفت و همین موضوع بسیاری از خودروسازان را زمینگیر میکند.
نگاه دیتر زیچه- و یا شاید نگاه منتسب به او در فضای مجازی- اکنون موجی به راه انداخته که خودرو را قربانی اصلی فناوری اطلاعات طی دهههای آینده معرفی میکند و استفاده از سرویسهای حملونقل اشتراکی با استفاده از اشکال دیگر حملونقل و یا خودروهایی که دیگر به زعم ما خودرو نیستند را اولویت بشر در آن دوران میداند.
اما در جبهه مقابل همچنان هستند کسانی که از موضع خودروهای شخصی دفاع میکنند و دنیا را یکتنه به دست آینده و تمایلات ضدنوستالژیاش نمیسپارند.
آمارها نشان میدهند کمپینهای زیستمحیطی موفق شدهاند خودروسازان بزرگ و شناختهشده جهانی را برای طراحی و تولید دستکم یک محصول الکتریکی در سبد تولیداتشان به تکاپو وادارند.
این هجمه تا جایی شدید و فوری است که بسیاری از خودروسازان را به تشکیل اتحادهای ریز و درشت برای بقا و ارتقاء توانایی در طراحی و تولید محصولات هیبریدی و برقی وادار کرده است. حتی بزرگترین خودروسازان جهان نیز به تنهایی نمیتوانند بار این تغییر را که هر روز سرعت بیشتری به خود میگیرد به دوش بکشند و به ناچار باید در راستای پایین آوردن هزینهها به سوی رقبا دست دوستی دراز کنند.
از طرفی تولید خودروهای الکتریکی بهعلت برخورداری از قطعات پیشساخته و کمتر از خودروهای بنزینی و دیزلی از تعداد نیروهای فعال شامل کارگران، کارمندان و مهندسان خواهد کاست و شاید تا نیمی از شغلها را از میان ببرد.
موضوعی که نگرانیهای بسیاری برای فعالان صنعت خودرو پدید آورده است. واقعیت این است که خودروسازان جهانی در حال تغییر هستند. نمونههای این تغییر را در دهههای 80 و 90 میلادی با حذف بیرحمانه خودروهای دستودلبازانه آمریکایی و جایگزینی آنها با خودروهای کممصرف و کوچک آلمانی و ژاپنی دیده بودیم.
جالب است که همین تغییر چندی بعد گریبان آسیاییها را گرفت و نیاز به تولید خودروهای بزرگ و قدرتمند و در عین حال کممصرف آنها را به کوشش برای افزایش سایز خودروها در هر کلاس و بهره از موتورهای کمحجم و قدرتمند مجهز به توربوشارژر و سوپرشارژر وا داشت.
شاید بیش از یک دهه باشد که خودروها در هر کلاس بزرگ و بزرگتر میشوند. تویوتا RAV4 در دهه دوم قرن بیستویکم به یک کلاس بالاتر صعود میکند و بامو سری 3، مرسدس کلاس C، تویوتا کرولا، هوندا سیویک و… دیگر آنقدرها کامپکت نیستند.
کیا و هیوندای که تلاشی ناموفق در تولید شاسیبلندهای فولسایز داشتند، بار دیگر خود را به این کارزار رساندهاند و مرسدس یک تراک بزرگ روانه بازار کرده. در سوی دیگر بازار، خودروهای هاچبک که روزی نمادی از صنعت خودرو در اروپا با کلاس گلف بهشمار میآمدند، قد میکشند، بزرگتر میشوند و کلاسی با نام مینیکراس میسازند.
خودروها سال به سال قلب کوچکتر و قدرت بالاتری دارند و یک سدان در سگمنت D با نام رنو تلیسمان مجهز به یک موتور کوچک 1600 سیسی و توربوشارژر، قدرتی قریب به 200 اسببخار به تولید میرساند و شتاب صفرتاصدش به به زیر 8 ثانیه میرسد. آماری که تا همین چند سال پیش تنها متعلق به خودروهای پرخور V6 و V8 بود.
دردسرتان ندهیم با این تفاسیر در پاسخ به تمامی کسانی که معتقدند صنعت خودرو تبدیل به قالبی دیگر خواهد شد، باید گفت ترکیب خودروهای پرنده، وسایل نقلیه مدرن اشتراکی و از میان بردن بسیاری از مراجعات حضوری به این آسانیها نمیتواند صنعت خودرو را از رده خارج کند.
این صنعت ریشهدارتر از این صحبتهاست و با تغییر و نه تبدیل راه خود را در میان آینده پرزرقوبرق حاصل از فناوری اطلاعات خواهد یافت. خودروسازی به سبک فعلی یا چیزی شبیه به آن طی دهههای آینده کوچک و جمعوجور میشود، تغییر میکند، اما نابود نخواهد شد.
شاید عنوان «نهضت آهستگی» را شنیده باشید. پویشی در برابر هجمه فناوری و دعوت انسانها به پرهیز از انجام عجولانه امور روزمره و ذوب شدن در دنیای ماشینی و فناورانه امروز.
این نهضت طبق یک قانون نانوشته در سراسر صنایع و شئونات زندگی بشر رخنمون شده و هر کجا سرک بکشید رد پای آن را خواهید یافت. صنعت خودرو نیز بهعنوان دنیایی بیکران از فناوری و مهندسی و صدالبته خاطره و نوستالژی از این گذر بینصیب نمانده و دهههاست طرفداران خودروهای کلاسیک و کلاسیکمدرن، نمونههای خاص و ارزشمند تولیدی هر کمپانی را از تیغ بیرحم اسقاط نجات داده، به دست مهربان بازسازی میسپارند و حتی بهعنوان خودرو روزمره مورد استفاده قرار میدهند.
خودروها در هر دهه برای خودشان سبک و سیاق و شناسنامه دارند. چیزی بسیار فراتر از چند قطعه فلزی و پلاستیکی. اتومبیل بخشی از شناسنامه هر دوران است و در برابر خودروهای مجهز به توربوشارژر و کمحجم امروزی بسیاری صدای قُلقُل جذاب پیشرانههای دهه 70 را یادآور میشوند و اثبات میکنند هر چقدر هم کمپینهای زیستمحیطی به درستی در برابر تولید خودروهای آلاینده بایستند، اما خاطره آنها موجب میشود عدهای نمونههای کلاسیکشان را زنده نگه دارند.
شاید همین خاطرهبازیها هم سبب شده باشد سبب رترودیزاین برای خودش طرفداران زیادی داشته باشد و خودروهای نوستالژیک را بار دیگر در رختی نو در حال رژه در خیابانها مشاهده کنیم.
همچنین است لذت راندن یک وسیله نقلیه شخصی، مجهز به موتور احتراق داخلی و زمینی در برابر خودروهای پرنده آینده. در برابر سرویسهای اشتراکی حملونقل و امثالهم. درست است که بخش وسیعی از حملونقل آینده در اختیار این سرویسها خواهد بود اما راندن یک خودرو مکانیکی روی زمین نیز چیزی نیست که بتوان آن را به سادگی حذف کرد.
کافی است نگاهی به بوگاتی و تلاشهای مصرانه برای افزایش قدرت و سرعت این هیولا روی زمین بیندازید. بله دقیقا روی زمین و نه در میان آسمانها. بوگاتی اگر یک خودرو پرنده باشد خیلی راحتتر میتواند سرعت بگیرد و بر اصطکاک غلبه کند، اما مهندسان این خودرو را بهعنوان پاسخی برای شیفتگان لمس جاده با دستهایشان توسعه میدهند.
لذت عبور از جادههای پیچدرپیچ، مسابقه در پیستهای چالشبرانگیز و تصاحب یک خودرو با غرشی دلنشین حاصل از احتراق سوخت، چیزی نیست که بتوان به همین سادگیها آن را به باد فراموشی سپرد یا با پخش صدای تقلبی از اسپیکرهای خودرو جایگزین کرد.
در نهایت باید گفت حتی طی 50 سال آینده نیز خودروهای نیازمند به سوختهای فسیلی به حیاتشان ادامه خواهند داد. این خودروها شاید در برابر فشارهای زیستمحیطی و قوانین مرتبط با کاهش میزان آلایندههای خروجی از اگزوزشان سر تعظیم فرود بیاورند و بخشی از هیجان یک خودرو را فدا کنند، شاید قابلیت پرواز را نیز بیابند، شاید بهصورت هیبریدی توسعه بیابند و برای استفاده در ترافیک و جابهجاییهای درونشهری به موتورهای برقی تکیه کنند اما هرگز دوز استانداردی از هیجان رانندگی روی زمین را که دیگر با روحیات بشر امروز عجین شده از میان نخواهند برد، مگر دورانی که دیگر عصر بشر حاضر کاملا به پایان رسیده باشد و درست مثل زمانی که اسب و مرکب دیگر نمیتوانست به جای وسیله نقلیه مورد استفاده قرار بگیرد، خودرو نیز تنها به وسیلهای برای تفریح بدل شود.
انتهای پیام/
دیدگاه خود را بنویسید