در میان کشورهای صاحب صنعت خودرو، خودروسازان انگلستان و ایتالیا صاحب بیشترین خودروسازان سفارشی و خاص هستند.
به گزارش اختصاصی پایگاه خبری جوان خودرو، به نقل از مجله تخت گاز؛
علاقهمندان به دنیای خودروهای کلاسیک و آنتیک حتما نام Morgan را شنیدهاند. خودرویی که در کنار فولکسواگن بیتل، پورشه 911، رولزرویس و چند برند خاص دیگر از وفادارترین خودروهای جهان به استایل دوران کلاسیک خود است. کمپانی مورگان در سال 1909 در منطقه وسترشر و شهر ملورن انگلستان توسط خانواده مورگان و بهطور خاص آقای Henry Frederick Stanley Morgan بنیان گذاشته شد. از همان روز اول هم استراتژی مورگان شبیه دیگر خودروسازان جهان نبود. زیرا آنها قصد نداشتند وقت خود را از صفر تا صد صرف مهندسی محصول و تولید یک خودرو کامل کنند! بهجای آن مورگان تصمیم داشت یک خودرو خاص را با دستان هنرمند کارکنان خود تولید کند که علاوه بر منحصربهفرد بودن در دیزاین و طراحی، از قطعات و مجموعههای دیگر خودروسازان بهره ببرد.
در نتیجه این تفکر مورگان بهعنوان یک خودروساز با مشتریان خاص و سفارشی تاسیس شد و به همین دلیل بهجای اینکه وقت خود را صرف طراحی و تولید موتور، گیرباکس، سیستم فرمان، سیستم برق و… کند، این قطعات را در قالب مجموعهای گردآوری کرد و با مهندسی محصول به سبک خود مدلی منحصربهفرد را که شبیه هیچ خودرو دیگری نبود بهصورت سفارشی برای مشتریان خاص خود به تولید رساند. مورگان سواران عقیده دارند شاید با توجه به قیمت این خودرو انتخابهای باکیفیتتر، پرآپشنتر و کمهزینهتری در بخش استهلاک برای آنها وجود داشته باشد، اما احتمالا وقتی پشت چراغ قرمز ایستادهاند، یک نمونه دیگر از آن خودرو آن طرف چهارراه در ترافیک دیده میشود. ولی این مورگان است که با استایل خاص و تیپیک خود به ندرت میتوان یک نمونه دیگر آن را در خیابان دید. از این نظر انتخاب این خودرو همیشه یک سلیقه خاص بوده است. حتی اگر دستگیرههای درِ کناری هم در لیست آپشنها باشد و بابت آن پول پرداخت کنند!
در مورد این کمپانی جالب است بدانید به جز انگلستان در هیچ کشور دیگری خط تولید ندارد و تعداد پرسنل آن به زحمت به 300 نفر میرسد. درواقع باید گفت در این شرکت حدود 300 هنرمند در رشتههای مختلف فعالیت میکنند و مدیر این کمپانی نوه پیتر مورگان بنیانگذار این برند یعنی کارلوس مورگان است. اولین محصول مورگان یک سهچرخه بود که در اواخر سال 1911 تولید شد و از موتورهای تک و دو سیلندر بهره میبرد که آن را تبدیل به یک موتورسیکلت خودرونما کرده بود. جالب آنکه این خودرو توانست در همان سال در مسابقه گرندپریکس فرانسه هم شرکت کند. مورگانهای سهچرخ تا سال 1939 در خط تولید قرار داشتند و این در حالی بود که در سال 1932 نیز مدلهای F Series با استفاده از موتورهای فرود ساخته شدند. این مدلها امروز حتی تا بیش از 70 هزار دلار هم برچسب قیمت میخورند.
اما در سال 1950 بود که مورگان با ساخت رودسترهای سری 4+ توانست در میان انبوهی از خودروهای دستساز آن روزگار، سری میان سرها بلند کند. زیرا در این سال محصولات مورگان بدل به رقیبی تازهنفس برای خودروهایی چون تریومف و MG شدند. در این سال مورگان از یک موتور 1267 cc 4 سیلندر در محصولات خود استفاده کرد که میتوانست مورگان حدود 840 کیلویی را بدل به خودرویی تندوتیز در زمان خود کند. کمکم ورژنهای مختلفی از این خودرو ساخته شدند و حتی مدل +4+ هم به تولید رسید که یک نمونه لوکستر نسبت به ورژن قبلی بود و تنها 26 دستگاه از آن با موتور 2138cc تریومف ساخته شد. این خودرو درواقع یک کوپه با المانهای طراحی انگلیسی بود که در سال 1964 به تولید رسید و بسیاری از کارشناسان عقیده دارند خطوطی از طراحی جگوار و آستونمارتین را میتوان در آن پیدا کرد.
اما سر و کار ما اینبار با یک مدل +4 است. خودرویی سفیدرنگ که یکی از بکرترین مورگانهای موجود در کشور به حساب میآید. درواقع عدد 4 در نام این خودرو به معنای 4 سیلندر بودن آن است. این مدل همانطور که اشاره شد از سال 1950به تولید رسید و در سال 1969 تولید آن متوقف شد. بهاینترتیب عمر این مدل در سبد فروش مورگان به 19 سال میرسد. شاید تصور کنید با این شرایط تیراژ تولید این مدل نباید کمتر از چند ده هزار دستگاه باشد. اما باید بدانید در تمام این سالها تنها 4 هزارو 584 دستگاه از آن ساخته شده است. در خلال سالهای مختلف از 3 موتور 4 سیلندر مختلف در این خودرو استفاده شده. 2 موتور با حجمهای 1991 cc و 2138 cc از تریومف به عاریت گرفته شد اما این خودرو بهصورت استاندارد از موتور 2088 cc استفاده میکند. البته از سال 1985 به مدت 3 سال مورگان این مدل را با اعمال تغییراتی دوباره تولید کرد که درون سینه آن از موتورهای 1995 cc فیات و 2000 cc کمپانی روور دیگر خودروساز انگلیسی بهره گرفت. حتی جالب است بدانید به دلیل اینکه مدل رودستر محبوبترین مورگان تاریخ این کمپانی است، از سال 2005 تا به امروز نیز تولید آن با آپدیتهای مختلف ادامه یافته و قلب تپنده این خودرو به یک موتور 4 سیلندر 2000 cc فورد تعلق دارد.
در طول 19 سال تولید مرحله اول این خودرو تغییراتی مختلفی در ظاهر و بخش فنی آن به وجود آمد، اما استایل اصلی همواره ثابت باقی ماند. در سال 1953 تغییراتی در رادیاتور اتفاق افتاد تا سیستم خنککاری بهتر عمل کند. در سال 1959 نیز ترمزهای دیسکی جلو بهصورت آپشن معرفی شدند اما در سال بعد همین ترمزها در حال استاندارد روی خودرو قرار گرفتند. همینطور در سال 1953 میتوانستید موتور 1991 cc تریموف را برای خودرو خود سفارش دهید که در تریومف مدل TR2 نیز بهکار گرفته میشد. در سال 1955 مورگان طول محوری یا Wheelbase را به 2438 اینچ رساند تا بتواند مدلهای کوپه مناسب 4 سرنشین را تولید کند. این خودروها همانطور که پیشتر اشاره شد +4+ نام دارند. از جمله جذابترین مدلهای این نسل 100 دستگاه ورژن Super Sport است که با موتورهای تقویتشده و وزن سبک بدنه ساخته شدند و به مدلهای Le Mans معروف هستند. البته خودرو مورد نظر ما درواقع میراثدار فیسلیفتی است که در سال 1954 روی مدل +4 انجام شد و حتی تابهامروز نیز الگو اصلی طراحان این کمپانی است.
+4 ما در سال 1968 ساخته شده است. استاد تیمور ریشارد در این خصوص میگوید: «به دلیل ناشناخته بودن این خودرو و تیراژ کم آن نماینده رسمی که تنها اقدام به وارد کردن این خودرو کند، در ایران وجود نداشت و این خودروها یا بهصورت شخصی یا توسط نماینده شرکت بریتیش لیلاند وارد کشور شدهاند. احتمالا کمتر از 8 دستگاه از این خودرو وارد کشور شده است که 2 نمونه +8 (8 سیلندر) بوده و بقیه 4 سیلندر هستند و امروز دستکم 5 دستگاه از این خودرو در کشور وجود دارد.»
طراحی بدنه این خودرو وامدار خطوط گرد و حجمپردازیهای نرم دهه 50 میلادی است. روزگاری که به عقیده بزرگترین طراحان جهان، با پایان جنگ جهانی دوم در اواخر دهه 40 میلادی، خودروسازان جهان به سمت استفاده از مُد حرکت کردند. بهطوریکه تا اواسط دهه 50 میلادی خودروها رفتهرفته شیکتر، کشیدهتر، قویتر و تجملاتیتر شدند. تقریبا هیچ زاویه تندی در بدنه این خودرو وجود ندارد و بیشتر به خودروهای کوپه سوپراسپرت دهه 30 میلادی همچون دویسنبرگ و بوگاتی از نظر المانهای طراحی نزدیک است تا ساختههای دهه 40 انگلستان.
در نمای روبهرو خودرو یک سادگی محض وجود دارد. طرحی که اصلا پیچیده نیست اما هارمونی بسیار دقیقی دارد. خطوط گرد را میتوانید در طراحی بالای جلوپنجره، چراغ، راهنما، چراغهای بالای سپر و حتی ضربهگیر یا گل سپرها دید. درپوش محفظه موتور به سبک خودروهای کلاسیک دهه 30 و 40 میلادی بهصورت دوتکه از طرفین باز میشود و محور اصلی درست بالای موتور و وسط خودرو قرار دارد. همچنین این درپوشها که در پایین دستگیرههای کرومی نیز دارند، با استفاده از یک کمربند چرمی در جای خود محکم شدهاند. رینگهای خودرو از انواع پرهای است که در خودروهای آنتیک و کلاسیک انگلیسی یک مشخصه به حساب میآید. ضمن اینکه این رینگها تنها با یک پیچ در وسط روی توپی چرخ قرار میگیرند که شباهت به خودروهای مسابقهای دارد.
یکی دیگر از نکات جالب توجه در مورد مورگان اینکه ارتفاع خودرو بسیار کم است و به همین دلیل درِِ کناری نیز کوچک و کمارتفاع ساخته شده است تا بتوانید حتی بدون باز کردن درِِ خودرو وارد آن شوید. سطح خاصی هم بین گلگیر، درپوش موتور و ستون جلو وجود ندارد و به همین دلیل آینه کناری درست زیر قاب شیشه جلو و در فضایی محدود با زاویه نصب شده است. در نمای عقب لاستیک زاپاس بیش از هر چیز دیگری جلب توجه میکند. زیرا بیشترین سطح در عقب خودرو را به خود اختصاص داده است و چراغها نیز کوچک و ساده در این بخش قرار دارند.
شیشه جلو کوتاه است و اگر قدی بلندتر از 180 و موهای نسبتا بلند داشته باشید، حتما از به هم ریختن موهای خود بر اثر برخورد باد خوشحال نمیشوید مگر در آبوهوای اردیبهشت ماه و جادهای کوهستانی.
بدنه در مورگان از نوع فلز ساخته شده است. بعضی از مدلها بدنهای آلومینیومی دارند و بعضی دیگر فولادی. درواقع انگلیسیها این سنت را از دوران دهه 50 به بعد بیشتر ارج نهادند. رولزرویس، آستونمارتین و بعدها روور از جمله خودروسازانی بودند که بهطور گسترده از این فلز در محصولات خود استفاده کردند. البته بدنه مورگانهای موجود در کشور فولادی است. اما مدلهایی که بدنه آنها از آلومینیوم ساخته شده از ارزش بالاتری برخودار هستند.
در مورگان از شاسیهای فلزی نردبانی استفاده میشود. اما نکته جالبتوجه در مورد شاسی این خودرو اینکه کلاف یا فریم اتاق که قطعات بدنه روی آن نصب میشود از چوب ساخته شده است! چوبی مربوط به درخت «زبانگنجشک» که در شمال انگلستان و اسکاتلند پرورش مییابد و بسیار ارزشمند است. چوب این درخت بعد از رسیدن به عمر 100 سال بسیار محکم میشود. بهطوریکه حتی میخ هم به سختی به آن نفوذ میکند و برشکاری آن نیز سخت است. ضمن اینکه وزن متعادلی دارد. این نوع درخت در جنگلهای زاگرس منطقه کردستان ایران نیز میروید. اما متاسفانه بهخوبی از آن حفاظت نمیشود. مورگان چوب این درختان را با استفاده از مواد خاص و در فرآیندهای متفاوت فرآوری میکند تا برای ساخت خودرو از آن استفاده کند.
کابین این خودرو به راحتی رودسترهای آلمانی نیست. اما مشخصههای خاص خود را دارد. یکی از این مشخصهها این است که بخش زیادی از پای راننده به سمت جلو قرار میگیرد که حالتی اسپرت و مسابقهای دارد. بهخصوص اینکه پدالهای خودرو نیز از کف بدنه به سمت بالا آمدهاند. فرمان 4 شاخه دارد که از سیمهای فلزی کرومی تشکیل شده است و در مرکز با 5 پیچ کرومی به توپی میلفرمان متصل میشود. وقتی صحبت از داشبورد یک خودرو انگلیسی میشود، باید منتظر سطح وسیعی از چوبکاری زیبا در آن باشیم. اما در مورگان طراحان پا را فراتر گذاشته و کل داشبورد را از چوب ساختهاند! در سمت چپ فرمان نشانگر دور موتور قرار دارد که تا 6 هزار دور مدرج شده است و خط قرمز آن از 5 هزار دوربردقیقه آغاز میشود. در سمت راست نیز نمایشگر سرعت وجود دارد که تا 240 کیلومتربرساعت را نشان میدهد. دکمههای مختلفی مثل چراغها، نمایشگر راهنما و حتی ساسات کاربراتور در این بخش گردآوری شدهاند و سبکی کاملا کلاسیک دارند.
موتور این خودرو یک بلاک 1.8 لیتری کماستهلاک است که با گیرباکس 4 دنده دستی ترکیب شده است. این موتور با 2 کاربراتور SU دودهانه تغذیه میشود. این موتور که از ساختههای فورد است، به گفته تیمور ریشارد، از باتجربههای حوزه خودروهای کلاسیک، میتواند با تغییرات فنی ارتقاء پیدا کند و قدرت مناسبی در اختیار مالک بگذارد. حتی میتوان کاربراتورهای ساخت WEBER را هم روی این موتور مونتاژ کرد که باعث افزایش قدرت خودرو میشود. موتور خودرو از نظر فنی تکنولوژی خاصی ندارد و میتوان گفت فناوری سادهای دارد.
از دیگر نکات جالبتوجه درخصوص مورگان لیست بلندبالای آپشنهای سفارشی عجیب خودرو است. لیستی که حتی در آن روزگار میتوانستید آینه بغل، دستگیره درِِهای کناری، درِِ باک، سقف کروک، نوع فرمان، باربند عقب تا رینگها را پیدا کرد. البته این باعث نمیشود که علاقهمندان به این خودرو از آن دست بکشند. زیرا هنوز هم اگر قرار باشد یک مورگان مدل روز را خریداری کنید، باید همچون دوران گذشته هزار پوند پیش پرداخت را به حساب شرکت واریز کنید و شاید تا 2 سال در لیست سفارشدهندها منتظر خودرو خود بمانید که البته بیشباهت به اوضاع خرید خودرو در ایران نیست! درواقع باید گفت مورگان استانداردی که کارخانه میسازد، یک خودرو با رده پایه است که خریدار باید با سلیقه خود سفارشهای مختلف را انتخاب کند و درنهایت همین سلیقه در انتخاب آپشنها و دیزاین خودرو است که باعث میشود یک مورگان از دیگر همخانوادههای خود متفاوت باشد.
تیمور ریشارد که خود تابهحال تعمیرکار و مالک چند دستگاه مورگان بوده است درخصوص این خودرو میگوید: «با یک خودرو خاص از نظر استایل و فرهنگ روبهرو هستیم. بهطوریکه مثلا مورگانسواران حتی در انگلستان که کشوری بارانی است هم به ندرت سقف کروک را میبندند. زیرا برای سوار شدن به این خودرو در هوای بارانی، لباس، عینک، کلاه و دستکشی وجود دارد که در فرهنگ رانندگی این خودرو باید از آنها استفاده کرد. ضمن اینکه چرم، چوب و قطعات کابین آن طوری ساخته شده است که آب آنها را خراب نمیکند. انگار مورگان یک خودرو اسپرت، یک موتورسیکلت، یک اسب و یک خودرو کلاسیک است. مجموعهای از همه اینها و رفتارهای خاص خودش در رانندگی که قلقهای خاص خودش را دارد.» او ادامه میدهد: «در دهه 70 من شخصا با یک دستگاه مدل +8 که 8 سیلندر بود در مسابقات شرکت میکردم که بد نبود و لذتهای خاص خودش را داشت. درواقع هیچ خودرو دیگری شبیه مورگان نیست و حس منحصربهفردی دارد.»
او در خصوص اشکالهای خاص خودروهای انگلیسی نیز میگوید: «ببینید شرایط آبوهوایی ایران و ارتفاع از سطح دریا مناسب سیستم خنککاری این خودروها نبود. حتی برای خرید همین مورگان در کارخانه میتوانستید 4 نوع سیستم خنککاری را انتخاب کنید که در عملکرد خودرو شما بسیار موثر است. البته در طول سالهای گذشته برای حل همه این مشکلها راهحل پیدا شده و دیگر شرایط مثل قدیم نیست. ضمن اینکه دریایی از آپشنها و قطعات افترمارکت برای مورگان وجود دارد. از جمله قلقهای خاص این خودرو باید به پمپ روغن کمکفنرهای جلو اشاره کرد که اهرم آن در زیر داشبورد قرار دارد و برای پر کردن کمکفنرها از روغن باید با پا اهرم پمپ را فشار داد تا عملکرد کمکفنرهای جلو مناسب باشد. این در حالی است که اگر کسی با این خودرو آشنا نباشد اصلا از وجود این سیستم بیخبر است و بعد از سوار شدن به خودرو قطعا خواهد گفت مورگان کیفیت سواری خوبی ندارد و فرمان آن گیج است.»
این خودرو به دلیل وزن نسبتا کم و ضرایب کوتاه دندههای گیرباکس حتی در مدل 4 سیلندر هم شتاب بسیار مناسبی دارد. بهطوریکه حتی سالهای بعد بامو 2002 هم از پس آن بر نمیآمد. حتی تعمیرات این خودرو نیز در نوع خود منحصربهفرد است. مثلا برای تعمیرات گیرباکس باید صندلیها را باز کرد و گیرباکس را از داخل اتاق بیرون آورد! در ظاهر خودرو هم هنوز نکات جالب وجود دارد. مثلا چراغهای لوکاس این خودرو با مینی کوپر یکسان است و دستگیرهای در نیز از قطعات مورد استفاده در روور هستند. حتی ترمزها ساخت برند جرلینگ است که در جگوار مورد استفاده قرار گرفته و البته کیفیت عملکرد آنها نیز آنچنان تعریفی ندارد.البته بهبود عملکرد سیستم ترمز هم یک آپشن در مورگان است که باید برای آن هزینه بیشتری پرداخت کنید! در اواخر دهه 40 شمسی مدلهای 4 سیلندر این خودرو در ایران حدود 60 هزار تومان قیمت داشت و مدلهای 8 سیلندر حتی تا 2 برابر مدل 4 سیلندر نیز قیمت میخوردند. از همان روزهای ورود این خودروها به کشور به گفته ماشین بازهای قدیمی، تعمیر این خودروها اغلب در تعمیرگاه استاد رضا دردشتی و فرهاد سمسام بختیاری انجام میشده است و در کل متخصصین تعمیر خودروهای انگلیسی و حتی فوردهای مدل اروپایی میتوانستند به این خودروها سرویس بدهند.
گزارش و نوشته: امید آذرزمانی
عکس: بهزاد اویسی
دیدگاه خود را بنویسید