نگاهی به چهارمین نسل از مرسدس بنز کلاس S به روز قرار با مرسدسبنزها رسیدیم. آخر شب آبوهوا را چک کرده بودم و میدانستم صبح فردا در تهران بارندگی پراکندهای وجود دارد. قرارمان ارتفاعات شهران و جاده کوهسار بود. یعنی جایی که کوهپایههای جنوبی البرز مرکزی است. پس تصمیم گرفتم در تماسی با یکی از […]
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که آغاز رسمی تولید مرسدسبنز کلاس S را باید در سال 1954 و مدل W180 جستوجو کرد. اما اگر قرار باشد در مورد پیشینه لوکسترین سدان مرسدسبنز سخن بگوییم، باید حدود 115 سال به عقب برگردیم! یعنی سال 1902 میلادی و مدل Simplex که باید آنرا جزو اولین خودروهای لوکس کمپانی دایملر نامید. این خودرو در سال 1902 ساخته شد. البته به جز مدل سدان چند نمونه هم از انواع کانورتیبل تولید شد. جالب آنکه در همان دوران هم مالکین این خودرو میتوانستند برایش روکش طلا و تودوزی مورد نظرشان را سفارش دهند. سیمپلکس یک پیشرانه 4 سیلندر خطی داشت که با 5 هزار و 315 سیسی حجماش میتوانست در سالهای مختلف بین 40 تا 60 اسببخار نیرو تولید کند. البته در سالهای بعد مرسدسبنز مدلهای سوپرلوکس Maybach را هم عرضه کرد. اما به عقیده بخشی از کارشناسان سیمپلکس را باید جزو اولین خودروهای لوکس تاریخ این صنعت بهشمار آورد.
ولی همانطور که گفته شد مرسدسبنز بهطور رسمی از سال 1954 در راهی پا نهاد که حالا حاصل یکی از اولین انتخابهای لوکسسواران در سراسر جهان است. مرسدسبنز برای رسیدن به اتاق W116 راه درازی را طی کرد. در سال 1954، 2 اتاق W180 و W128 ساخته شدند. این 2 خودرو که از سبک طراحی موسوم به Pontoon-shaped بهره میبردند درواقع وامدار طراحی دهه 50 و 40 میلادی بودند. در این 2 خودرو دیگر خبری از کلگیرهای مواج دهه 40 نبود و به جای آن خطوط مدرن دهه 50 خودنمایی میکردند. اما هنوز زوایای گرد بیشترین تاثیر را در نمای ظاهری و داخلی این خودرو داشتند. تولید اینW180 تا سال 1959 ادامه داشت و بیش از 35 هزار دستگاه از آن تولید شد. ضمنا از مدل W128 هم بین سالهای 1958 (سال ورود به بازار) تا سال 1960 در مجموع 3 هزار و 916 دستگاه به تولید رسید. خودرویی که باید آنرا یک سروگردن بالاتر از مدل W180 بر شمرد و نمونههای کانورتیبل و کوپه این خودرو از جمله گرانقیمتترین کلاس اسهای نسل اول هستند.
در اواخر سالهای دهه 50 دیگر پونتونها به پایان راه رسیده بودند و مرسدسبنز مجبور بود برای اینکه از قافله لوکسهایی همچون رولزرویس، بنتلی، کادیلاک، لینکلن و… عقب نماند، یک اس کلاس جدید رو کند. از اینرو در سال 1959 اولین S کلاس جدید با سبک و سیاق طراحی موسوم به Fintal در خلال نمایشگاه فرانکفورت رونمایی شد. خودرویی که یک اثر هنری از طراح معروف آن دوران مرسدسبنز آقای فردریک گایگر بود. مدل سدان این خودرو در 2 نوع معمولی و کشیده که با کد W112 شناخته میشود تا سال 1968 به تولید رسید. همچنین مدل کوپه نیز که به عقیده نگارنده یکی از دوستداشتنیترین و زیباترین مرسدسبنزهاست از سال 1961 تا 1971 در خط تولید قرار داشت. مدل 280 SE 3.5 با پیشرانه 8 سیلندر خورجینی در سال 1971 میتوانست 200 اسببخار نیرو تولید کند. از سال 1969 تا 1971 تنها 1232 دستگاه از این ورژن به تولید رسید. از اینرو قیمت نمونههای کمکارکرد و سالماش حالا حتی به فراتر از 300 هزار دلار هم میرسد. البته از ورژن W112 که لوکستر و کشیدهتر بود نیز با کد 300 SE کابریوله تنها 708 دستگاه ساخته شد که خودروهای بسیار ارزشمندی هستند.
تولید کلاس اس در نسل سوم با ساخت مدلهای W107/108 ادامه یافت. این نسل در سال 1965 ساخته شد. در طراحی این اتاق یکی از نخبههای طراحی خودرو در جهانی یعنی پاول براک نقش داشت. یعنی کسی که پاگودای ماندگار را طراحی کرده بود. البته مرسدسبنز پاول براک را در کنار طراح چیرهدستاش فردریک گایگر نشاند تا یکی از خوشتراشترین بدنههای کلاسیک مرسدسبنز طراحی شود. حتی اتاق W100 هم که توسط پهلوی دوم برای امور تشریفاتی به ایران وارد شد، از سبک طراحی مشترکی با این نسل از کلاس اس بهره میبرد. بدون شک خاصترین اس کلاس نسل سوم، مدل 300SEL 6.3 است. خودرویی با پیشرانه 8 سیلندر 6.3 لیتری که میتواند به کمک سیستم سوخترسانی انژکتوری بوش، 247 اسببخار نیرو و 500 نیوتنمتر گشتاور تولید کند. این پیشرانه در واقع همان پیشرانهای است که مرسدسبنز در مدل W100 که وزن بالایی داشت مورد استفاده قرار داد. جالب است بدانید این خودرو در سال 1968 میتوانست ظرف 6.5 ثانیه از حالت سکون سرعتاش را به 100 کیلومتربرساعت برساند و در حدود 31 ثانیه زمان نیاز داشت تا سرعتاش از صفر به 200 کیلومتر برسد. این اعداد و ارقام برای یک خودرو سدان سنگین وزن در دهه 60 میلادی بسیار درخور توجه بود. این همه ماجرا نبود زیرا شرکت AMG در آن دوران توانست با افزایش حجم پیشرانه به 6.8 لیتر، رساندن قدرت به 425 اسببخار و افزایش گشتاور تا سقف 610 نیوتنمتر، رکورد صفر تا 100 کیلومتر 4.2 ثانیه را به ثبت برساند. سرانجام در سال 1972 نسل سوم هم بازنشسته شد. نسل سوم یکی از پرتیراژترین خودروهای مرسدسبنز تا آن دوران بود زیرا در مجموع 383 هزار و 361 دستگاه از این خودرو خطوط تولید را ترک کردند که فقط 6 هزار و 526 نمونه از سری 300SEL بودند.
نسل چهارم یا همان W116 را باید یک پل برای مرسدسبنز به حساب آورد. پلی برای عبور از دوران کلاسیک به مدرنیته. دورانی که در آن سخن از ترمزهای ضدقفل ABS و نقاط شکست در تصادفات میشود. W116 فارغ از مسائل فنی از نظر طراحی نیز یک خودرو متفاوت به حساب میآید. زیرا از الگویی مدرن نسبت به تولیدات دیگر مرسدسبنز نظر W114/115 بهرهمند است. 116 یک نگاه تازه از مرسدسبنز به تکنولوژی بهخصوص در بخش ایمنی است. زیرا به جز ترمزهای ضد قفل حتی ترمزهای دیسکی در هر 4 چرخ هم در این خودرو دیده میشود. مرسدسبنز در این خودرو از 5 پیشرانه مختلف استفاده کرد. مدل پایه یک 2.8 لیتری بود که بیشترین تولیدات را شامل میشد و به جز سیستم سوخترسانی کاربراتوری، نمونههای انژکتوری آن هم تولید شد. این پیشرانه از 145 تا 160 اسببخار بسته به نوع سیستم سوخترسانی قدرت تولید میکرد. مدل دوم یک پیشرانه 8 سیلندر خورجینی است که با کد M116 شناخته میشود و میتواند 200 اسببخار و 286 نیوتنمتر گشتاور تولید کند. البته مرسدسبنز از این پیشرانه در مدلهای دیگری مثل W107،W109 و W111 هم استفاده کرد.
نمونه دیگر پیشرانه 4.5 لیتری 8 سیلندر خورجینی بود که قدرتاش به 225 اسببخار میرسد. اما خاصترین و قویترین پیشرانه در این نسل نمونه M100 8 سیلندر با 6.9 لیتر حجم است. پیشرانهای که مرسدسبنز برای رقابت با خودروهای قدرتمند آمریکایی مثل کادیلاک تولید کرد. زیرا آمریکاییها با پیشرانهای پرحجم مثل 5.1 کادیلاک آنقدر قدرت داشتند که بهراحتی به شتاب مناسب دست پیدا کنند. درنتیجه مرسدسبنز از پیشرانهای در مدل 450SEL 6.9 استفاده کرد که میتوانست 250 تا 281 اسببخار نیرو تولید کند و گشتاورش هم در بالاترین میزان به 550 نیوتنمتر برسد. البته یک نمونه دیزلی با کد 300 SD هم به تولید رسید که تنها 80 اسببخار نیرو داشت و مورد وثوق بهخصوص در بازار آمریکا قرار نگرفت.
مرسدسبنز بین سالهای 1973 تا 1980 انواع سدان، کوپه و سدان کشیده یا Long را از این اتاق به تولید رساند.
در میان همه تولیدات اتاق W116، باید لقب خاصترین را به مدل 450SEL 6.9 داد. زیرا این خودرو در واقع گرگی در لباس میش بود. علیرغم ظاهرش که یک سدان لوکس به حساب میآمد، در واقع یک جنگجو تمامعیار بود. ستاره اشتوتگارت تنها بین سالهای 1975 تا 1980 تعداد 7 هزار و 380 دستگاه از این ورژن ساخت. قدرت پیشرانه این خودرو در کشورهای مختلف مثل استرالیا نسبت به بازار آمریکا و یا ورژن جهانی تفاوتهایی با هم دارند اما بیشترین قدرت پیشرانه 6.9 لیتری آن معادل 286 اسببخار در دور 4250 است. ضمن اینکه گشتارو 550 نیوتنمتری آن هم در دور 5 هزار حاصل میشود. علیرغم وزن 2 تنی آن که گاهی با سفارش آپشنها حتی فراتر هم میرفت، میتواند سرعتاش را در 7.8 ثانیه از صفر به 100 کیلومتربرساعت برساند و مسیر 400 متر را در 15.4 ثانیه طی میکند. این خودرو تنها در کارخانه اشتوتگارت به تولید رسید و حتی گاهی آمارها خبر از تعداد تولید بیش از 9 هزار دستگاهی آن هم میدهد که البته رسمی نیست. اگر در آن روزگار قصد خرید یک نمونه از آنرا داشتید، میتوانستید در لیست آپشنهای مورد نظرتان قسمت ترمز ABS را هم تیک بزنید. ضمن اینکه ترمزهای دیسکی در هر 4 چرخ هم در اختیار شما قرار داشت. سیستم تعلیق پیشرفته این خودرو از نوع هیدروپنوماتیکی بود. به شکلی که گاز و روغن بهصورت همزمان در سیستم تعلیق عمل میکردند. پمپ هیدرولیکی این سیستم توسط یک فولی و به کمک زنجیر تایم موتور به گردش در میآمد. ضمن آنکه نشانگر شرایط سیستم تعلیق نیز در میان نمایشگرها روبهرو راننده تعبیه شده است.
پردههای برقی، صندلیهای مجهز به گرمکن، کروزکنترل، شیشه بالابرهای برقی، شیشهشور چراغهای جلو، فرمان هیدرولیک جاذب انرژی تصادف، سانروف دستی و چند آپشن دیگر فقط بخشی از آن چیزی هستند که مرسدسبنز در دهه 70 برای خریداران این خودرو در نظر گرفته است.
حتی ارتفاع سیستم تعلیق هم به میزان 5 سانتیمتر قابل تنظیم است تا در زمان حرکت با سرعتهای بالا و یا رانندگی اسپرت، بتوان مرکز ثقل وزنی خودرو را کمی پایین آورد و ثبات آن روی مسیر بهتر شود. ضمنا دیفرانسیل مجهز به کلاچ نیز روی این خودرو بهصورت استاندارد نصب شد تا از هرزگردی زیاد چراخهای عقب جلوگیری کند. مهندسان هوشمند مرسدسبنز که نسبت تراکم پیشرانه را بالا در نظر گرفته بودند، یکی از راهحلهای خنککاری آنرا در استفاده از سوپاپهای سدیمی دیدند. به این ترتیب درون ساق سوپاپهای پیشرانه 6.9 با پودر سدیم پر شد. بهاینترتیب وقتی پیشرانه به حرارتهای بالا میرسد، پودر سدیم درون ساق سوپاپ به حالت مایع درمیآید و گرما را از محفظه احتراق درون سیلندر به بدنه و بالای سرسیلندر انتقال میدهد.
از جمله تستهایی که روی هر یک از پیشرانههای 6.9 انجام میگرفت، آزمون سخت 265 دقیقهای بود. آزمونی که در آن پیشرانه در حداکثر فشار به مدت 4 ساعت و 25 دقیقه دوران میکرد و اگر از این تست جان سالم به در میبرد، آنگاه درون سینه یک 450SEL 6.9 نصب میشد. یکی از ابتکارات مهندسین پیشرانه که البته حاصل همکاری با بخش AMG و مسابقات مرسدسبنز بود، استفاده از سیستم Dry Sump یا کارتل خشک است. با استفاده از این سیستم روغنکاری دیگر محورهای گردان میللنگ با روغن برخورد نمیکنند. در نتیجه سرعت دوران پیشرانه افزایش مییابد و عمر مفید روغن نیز بالا میرود. زیرا در اثر برخورد روغن موتور با میللنگ، روغن به اطراف پاشیده میشود و بعد از مدتی حبابهای هوا درون آن نفوذ میکنند. در نتیجه روغن نمیتواند عملکرد درستی داشته باشد (مطلبی کامل در این زمینه در شماره 37 الفبای تیونینگ در همین شماره به چاپ رسیده است). به این ترتیب روغن در مخزنی خارج از کارتل موتور با استفاده از پمپ در موتور به گردش در میآید. حتی خاطرم هست در مقالهای خواندم که عمر مفید روغن موتور در این خودرو تا امروز به 20 هزار کیلومتر هم میرسد! این خودرو در مدل فولآپشن تا بیش از 53 هزار دلار در دهه 70 قیمت داشت و از همه رقیباناش گرانتر بود.
محل عکاسی جایی بود در ارتفاعات شهران. یعنی شهر زیر پایمان بود. پشت سر خودروها پهنه تهران برفی بود و روبهرو شکوه ستاره آلمانی. ساده، شیک و مجلسی. یکی سفیدرنگ و متولد 1975 و دیگری قهوهای و ساخت 1978. مدل قهوهای رنگ از انواع سفارش آمریکا بود. به همین دلیل سپرهای بزرگتر و جاذب ضربه داشت. البته این خودرو باید مجهز به کاسه چراغهای گرد در جلو باشد که با انواع اروپایی تعویض شده است. همچنین مدلهای تولیدشده برای بازار آمریکا نسبت تراکم کمتری دارند زیرا مهندسین فنی چاره کار پاس کردن استانداردهای سختگیرانه محیطزیستی در آمریکا را، کاهش نسبت تراکم پیشرانه و استفاده از کاتالیزور در سیستم خروجی دیدند. در نتیجه اسبهای بخار پیشرانههای سفارش آمریکا کمی پایینتر از خودروهای مخصوص بازار اروپاست. همچنین نشانگرهای سرعت نیز در این مدلها با مایل مشخص شده است.
اگر نگاهی به پیکره کلی هر 2 خودرو بیاندازید، درمییابید که خطوط بدنه تقریبا هیچ ارتباط نزدیکی با نسل سوم یا W107/108 ندارد. در نمای جلو دیگر خبری از آن دماغه برآمده نیست و چراغها نیز از حالت عمودی به افقی تغییر کردهاند. یکی از هنرهای مرسدسبنز در ساخت خودروهایش، استفاده از هر چیزی به اندازه مناسب است. در نمای بیرونی این 2 خودرو نیز به اندازهای از کروم استفاده شده که علاوه بر مشخص بودن زوایای بدنه، لوکس بودن نیز در چشم بیننده جلوه کند. کابین هر 2 خودرو دارای تودوزی قهوهای رنگ با پارچه مخملی است. یکی از جذابترین بخشهای کابین مربوط به نقاطی مثل داشبورد است که پوششی از چوب قهوهای زیبا دارد. حس سواری این 2 خودرو و استایل مرسدسبنز طوری شما را غرق در خود میکند که انگار قرار است از سال 1395 فاصله بگیرید و به سالهای آخر دهه 50 و ابتدای دهه 60 شمسی بازگردید. یعنی درست سالهایی که W116 نمادی از لوکسترین خودروهای حاضر در ایران بود.
خوشبختانه از این خودرو به تعداد زیادی وارد کشور شده است و هنوز هم میتوان قطعات یدکیاش را در ایران پیدا کرد. هر چند اگر قصد بازسازی این خودرو را دارید، بهتر است با یکی از کارشناسان این حوزه مشورت کنید زیرا قرار است یک مرسدسبنز کلاس S را بازسازی کنید. کاری که بیشباهت به دوختن یک کتوشلوار شیک بر تن یک مدل معروف جهان مد نیست.
دیدگاه خود را بنویسید