به نقل از مجله تخت گاز وقتی دعوتنامه حضور در پیکنیک خودروهای کلاسیک از سوی کمیته کلاسیک هیئت تهران به دستمان رسید، ابتدا با خود تصور کردیم احتمالا اشتباهی رخ داده و به جای کلمه تور از پیکنیک استفاده شده است. به همین دلیل طی تماسی با مسئولین امر صحت برنامه را از آنها جویا […]
به نقل از مجله تخت گاز
وقتی دعوتنامه حضور در پیکنیک خودروهای کلاسیک از سوی کمیته کلاسیک هیئت تهران به دستمان رسید، ابتدا با خود تصور کردیم احتمالا اشتباهی رخ داده و به جای کلمه تور از پیکنیک استفاده شده است. به همین دلیل طی تماسی با مسئولین امر صحت برنامه را از آنها جویا شدیم و مسئولین برگزاری نیز بر درست بودن واژه پیکنیک صحه نهادند. هر چند سابقه برگزاری چنین رویدادهایی در دیگر نقاط جهان هم وجود دارد اما، برگزاری پیکنیکی با طعم کلاسیک آنهم در ایران برای اولین بار بود که اتفاق میافتاد. من که با مفهوم برگزاری تورهای کلاسیک به خوبی آشنا بوده و افتخار شرکت در چند نوبت از این تورها را داشتم، بیش از گذشته مشتاق بودم تا مفهوم پیکنیک کلاسیک را تجربه کنم. پس روز پنجشنبه 12 شهریورماه علیرغم همه مشغلههایی که داشتم، خود را به اتفاق یکی از دوستان کلاسیکسوار که بلیزرش نقش Camera Car را برای من داشت، به مجتمع فرهنگی ورزشی میثاق در آجودانیه تهران رساندم.
حدود ساعت 10 به محل قرار رسیدیم. بعد از خوشوبش با دوستان کلاسیکسوار، وقت آن بود که برای تهیه عکسهای اولیه و البته برانداز خودروها دوری در محوطه بزنیم. با توجه به سابقه برگزاری تورهای کلاسیک هیئت تهران، قابل حدس بود که خودروهای باارزشی در این برنامه شرکت خواهند کرد. از اینرو مشاهده 3 دستگاه مرسدسبنز پاگودا، 4 دستگاه از بهترین فورد موستانگهای ایران، کامارو SS 1968، کرایسلر نیویورکر 1958، 2 دستگاه BMW سری E9، شورولت کامارو، پونتیاک ترانسام، مرسدسبنز W107 و… آنقدرها جای تعجب نداشت. اما نکته مهم در مورد خودروها، کیفیت بازسازی و نگهداری آنها بود که باید گفت نسبت به سالهای ابتدایی برگزاری تورها در اواخر دهه 80، بسیار رشد کرده و خودروهای واقعا شاخصی در این برنامه حضور پیدا کرده بودند.
مثل سنوات گذشته مسیر از بلوار ارتش آغاز و به سمت گردنه قوچک و سپس جاده لواسان، فشم، شمشک و در نهایت دیزین ادامه پیدا میکرد. بسیاری از شرکتکنندگان در این برنامه قبلا تجربه شرکت در تورهای کلاسیک هیئت تهران را داشتند و به همین دلیل خودشان می دانستند که در کدام نقاط باید توقف کنند، چگونه در مسیر برانند و مقررات راهنماییورانندگی را رعایت کنند. اما با همه این احوال، باز هم مسئولین برگزاری این پیکنیک، قبل از آغاز حرکت به سمت دیزین، همه را دور هم جمع کردند و نکات مختلف و موارد ایمنی را توضیح دادند. همچنین یک گله هم از سوی مسئولین هیئت تهران در خصوص برگزاری تورها و همایشهای شخصی و بدون مجوز مطرح شد. نظری در این خصوص به حاضرین گفت: «اخیرا بعضی از دوستان دانسته و ندانسته از روی علاقه و عشق به خودروها و موتورهای کلاسیک ، اقدام به برگزاری تورها و همایشهایی میکنند که موجب بروز مشکلاتی برای شرکتکنندگان، ساکنین محل برگزاری این قبیل برنامهها و به خصوص مجریان تورها و همایشهای قانونی میشود. متاسفانه گویا اطلاعات این دوستان عزیز از قوانین کافی نیست زیرا برگزاری چنین برنامههایی که برایش فراخوان هم اعلام میکنند نیاز به مجوزهای خاصی از مراجع ذیربط انتظامی مثل پلیس راهور و یا مجوزهای سازمان و ارگان تخصصی این حوزه دارد. اما متاسفانه اتفاقات ناخوشایند پیش آمده در برنامههای شخصی، دامن برنامههای رسمی را هم میگیرد و ما برای دریافت مجوزهای لازم دچار مشکل میشویم. نظری در پایان متذکر شد، در هر حال امیدواریم از این پس شاهد برگزاری برنامههای غیررسمی نباشیم و بهتر است که عزیزان علاقهمند همه جوانب کار را در نظر بگیرند.»
بعد از پایان سخنان مسئولین همه آماده شدند تا برنامه بهصورت رسمی استارت بخورد. در مجموع 37 دستگاه خودرو در محل قرار حضور داشتند اما در طول مسیر نیز چند خودرو دیگر به کاروان کلاسیکها اضافه شد تا جمع خودروهای شرکت کننده در این پیکنیک به 40 دستگاه برسد. هر چند هر یک از خودروهای حاضر در کاروان به نوبه خودشان بسیار جذاب و ارزشمند بودند اما، خودروهای دهه 50 میلادی به دلیل طراحی خاصشان از جذابیت بیشتری برای مردم و علاقهمندان برخوردار هستند. حال فرقی هم نمیکند که این خودروها اروپایی باشند و یا آمریکایی. دلیلش را باید در سبک خاص طراحی آنها جستوجو کرد. حال اگر این خودروی دهه 50 یک Ford Fairlane 500 Skyliner سال 1957 باشد که در آن سالها سقفاش بهصورت برقی باز و بسته میشد، مگر میشود تعجب نکرد!؟
البته این خودرو تنها پیرمرد سر حال جادههای کوهستانی نبود بلکه لقب پیشکسوتترین را باید به جیپ ویلیز 1955 داد که همچون یک کهنه سرباز آماده خم به ابرو نمیآورد و البته سگرمههای درهمش انگار میگفت: «یک مرد جنگی به از صد هزار…» این خودرو که از بهترین نمونههای ویلیز M38 موجود در کشور است با صرف وقت، هزینه و انرژی فراوان از سوی مالکاش بازسازی شده و بسیاری از قطعات فنی و … آن کاملا نو هستند. البته تنها کهنه سرباز این برنامه آمریکایی نبود زیرا 3 دستگاه از بهترین یونی ماگهای موجود در کشور نیز کاروان را همراهی میکردند که انگار عبور از جادههای آسفالته جذابیتی برایشان نداشت. اما بیشک عنوان قدرتمندترین خودرو حاضر را باید به فورد موستانگ 1970 میدادیم. این خودرو که یکی از پر هزینهترین پروژههای تیونینگ و بازسازی خودروی کلاسیک در کشور را پشت سرگذاشته است، حالا بدل به یکShow car واقعی شده که از دیدنش خسته نمیشوید. البته از نظر فنی هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد زیرا 558 اسببخار نیروی تولیدی توسط پیشرانه 427 ساخت راش آمریکا زیر پدال گازش جاخوش کرده و به همین دلیل در طول مسیر با کمترین اشاره به پدال گاز همچون گلولهای شلیک میشد. پانیکارهای آمریکایی که تعدادشان در ایران کم هم نیست، نمایندگان دیگری هم در این برنامه داشتند. از جمله آنها باید به کامارو SS نسل اول ساخت 1968، فورد موستانگ 1964 و پونتیاکهای فرمولا و ترانسام سالهای مختلف اشاره کرد. در مورد موستانگ 1964 باید گفت این خودرو یکی از بکرترین موستانگهاست زیرا به تازگی رنگ شده و تا همین چند وقت پیش حتی رنگ آن هم فابریک بود. از طرفی در این برنامه خودروهای جدیدی نیز برای اولین بار در برنامه کلاسیک شرکت میکردند. از جمله آنها باید به یک پونتیاک ترانس ام 1978 طلایی رنگ اشاره کرد که با زحمات بسیار بازسازی شده و حالا همچون نگینی میدرخشد.
به قول یکی از پیشکسوتان حوزه کلاسیک کشور، مرسدسبنز سری SL آنقدر زیبا و جذاب است که انسان دوست دارد از هر نسلاش یک دستگاه را در اختیار داشته باشد. حال تصور کنید نسل دوم یعنی W113 در کنار نسل سوم W107 قرار بگیرد، این صحنه آنقدر زیبا هست که دست به دامان دوربین تلفن همراهتان شوید تا آن را به یادگار ثبت کنید. البته 2 دستگاه مرسدسبنز SLC450 نیز به رنگهای قهوهای و سرمهای در کنار کلاس SL ایستاده بودند تا بزرگ خاندان کوپههای بنز هم نمایندهای در برنامه داشته باشد. جمع آلمانیها وقتی جمع میشد که گاهی گلف MK1 و بامو های E30 و فولکسواگنهای بیتل هم به مرسدسبنز ها ملحق میشدند. خودروسازان فرانسوی نیز که سابقه دیرینهای در کشور ما داشتند و دارند نمایندگانی را راهی دیزین کردند. سیتروئن سری DS با آن شکل و شمایل خاص خود در کنار پژو در طول مسیر دیده میشدند. یکی از ارزشمندترین خودروهای حاضر در برنامه کرایسلر نیویورکر مدل 1958 بود. طبق مستندات فقط 3 دستگاه از آن در کشور وجود داشته است که به لطف خیانکاران به حوزه کلاسیک کشور تنها 2 دستگاه از آن در ایران باقی مانده و یکی از آنها توسط همین افراد خیانتکار از ایران خارج شده و حالا خدا میداند زینتبخش کدام کلکسیون در کجای جهان است. ضمن اینکه در سال 1958 تنها 666 دستگاه از این خودرو ساخته شد که از میان آنها تنها 15 دستگاه به صورت کانورتیبل بود. ارزش خودرو مورد نظر ما از انجایی بیشتر به چشم میآید که این خودرو یکی از آن 15 دستگاه است.
هر چند این بار دوج از سرشناسترین برندهای تحت مالکیت کرایسلر آمریکا در میان خودروهای آمریکایی برنامه حضور نداشت، اما از طرف کمپانی آمریکنموتورز که بعدها توسط کرایسلر خریداری شد، سدان لوکس Ambassador راهی دیزین شده بود. آمباسادور ما از ساختههای نسل پنجم بود یعنی زمانی که کمپانی ای ام سی (American Motors Corporation) هنوز در تملک کمپانی کرایسلر قرار نداشت. این خودرو فقط در سالهای 1965 و 1966 ساخته شد. از نوارهای ابرویی که در 2 طرف چراغهای جلو قرار داشت و تا روی گلگیرها کشیده شده بود، میشد فهمید که این خودرو متعلق به سال 1966 است. جالب است بدانید از سال 1958 که AMC این خودرو را برای رقابت با شورولت و فورد طراحی کرد، تا سال 1974 هشت نسل مختلف از آن ساخته شد.
آخرین توقف در شمشک بود و بعد از آن همه راهی ارتفاعات دیزین شدند. برخلاف دفعات قبل این بار کاروان کلاسیکها با هتل دیزین قراری نداشت و به جای آن در بالاترین نقطه از مجتمع تله سیج که محوطهای باز بود توقف کردند. پیکنیک کلاسیکها حالا به واقعیت نزدیکتر شده بود زیرا صندوقهای عقب خودروها که باز شد، میتوانستید از آش رشته گرفته تا قورمه سبزی و ماکارونی را در آنها ببینید. هر کسی سفرهای بیریا پهن کرده بود و دوستانش را برای نهار دعوت میکرد. آنهایی که با خانواده آمده بودند تدارکات بهتری هم داشتند. جو حاکم بر برنامه آنقدر صمیمی و بیریا بود که با هر کس که صحبت کردم عقیده داشت این برنامه از مفرحترین و به یاد ماندنیترین برنامه های کلاسیکی بوده که برگزار شده است. وحید وفاخواه که مالک چند دستگاه از کلاسیکهای ارزشمند است به همراه خانواده و با پونتیاک ترانسام 1976 راهی این برنامه شده بود او که سفرهای رنگین برای نهار چیده بود در گفت و گویی با تختگاز گفت: «این برنامه خیلی متفاوت و جذاب بود و ای کاش باز هم با همین سبک برنامههایی برگزار شود. من به شخصه بسیار لذت بردم و آقایان صفا احمدی و دکتر صالحخو برای زحماشان تشکر میکنم. فقط ای کاش مسئولین مسیرهای جدید را هم در برنامه قرار دهند چون جاده دیزین کمی حادثه خیر است و کیفت مناسب ندارد.»
خوشبختانه آبوهوای دیزین هم هر چند کمی ابری بود تا کلاسیک سواران از تیغ تیز آفتاب در امان باشند اما، تا پایان برگزاری برنامه یاری کرد و بارانی نبارید. در مسیر بازگشت از دیزین به سمت تهران، بعضی از شرکتکنندگان که قصد داشتند کمی زودتر به مقصد برسند از کاروان جدا شدند و در کل پیکنیک کلاسیکها در کمال آرامش و بدون حاشیه به پایان رسید. در پایان این برنامه در گفتوگویی کوتاه با صفا احمدی مسئول کمیته کلاسیک هیئت موتورسواری و اتومبیلرانی تهران نظراتش را در خصوص این رویداد جویا شدیم. او به تختگاز گفت: «در ابتدا قصد داشتیم همان برنامه همیشگی یعنی تور دو روزه تهران دیزین را برگزار کنیم اما شخصا به نظرم رسید شاید بهتر باشد این بار یک تنوع در برگزاری برنامه داشته باشیم. در نتیجه تصمیم گرفتیم برنامه را به صورت پیکنیک برگزار کنیم. هر چند بعضی از دوستان گفتند که شاید این روش زیاد مناسب نباشد اما خوشبختانه برنامه آنقدر زیبا بود که در آینده هم هرگاه فرصت باشد و آبوهوا هم یاری کند، این پیکنیک را تکرار خواهیم کرد.» او در خصوص انتخاب مسیر هم به تختگاز گفت: «خب قبول داریم که مسیر منتهی به دیزین در بعضی از نقاط کیفیت مناسبی ندارد، اما یادتان باشد بسیاری از رالیها، تورها و برنامههای معتبر کلاسیک دنیا مثل میله میلیا حتی زیر باران شدید برگزار میشود. ضمنا بخشی از مسیر که مناسب نبود در حال بازسازی است و در برنامههای بعدی کاملا هموار میشود. در مورد انتخاب مسیر هم ما از پیشنهادات دوستان استقبال میکنیم ولی مسیرهای پیشنهادی آنها باید با شرایط قانونی و … هماهنگی داشته باشد زیرا نمیتوانیم در هر جادهای تور برگزار کنیم.» مسئول کمیته کلاسیک هیئت تهران در پایان یک خبر خوشحالکننده هم برای علاقهمندان داشت. او به تختگاز گفت: «در حال رایزنی و تلاش هستیم که در نیمه دوم مهر ماه آینده نمایشگاهی بزرگ از خودروهای و موتورسیکلتهای کلاسیک را در چند روز برگزار کنیم که انشاالله با قطعی شدن موضوع اطلاعات بیشتری در این خصوص منتشر خواهیم کرد.»
در پایان شخصا از دوستانی که در این برنامه ما را یاری کردند تشکر میکنم. ماهنامه تختگاز نیز از همکاری صمیمانه کمیته کلاسیک هیئت تهران با این نشریه کمال تشکر را دارد.
دیدگاه خود را بنویسید