پایگاه خبری رسمی خودرو و صنایع وابسته
شماره مجوز ۸۲۱۸۶ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

مهرداد قزوینیان

طبیعت با کسی شوخی ندارد! ( قسمت اول )

گفت و گو با مهرداد قزوینیان و بررسی معضلات حوزه طبیعت گردی با خودروهای دودیفرانسیل   به نقل از مجله تخت گاز شب، سکوت، کویر. این 3 کلمه شاید برای اهل موسیقی یادآور آلبومی ماندگار از خسرو آواز ایران محمدرضا شجریان باشد، اما برای اهل طبیعت و آفرودرها یعنی آغوش بازی به اندازه طبیعت ایران‌زمین. […]

javankhodro
شنبه - ۱۸ مهر ۱۳۹۴

گفت و گو با مهرداد قزوینیان و بررسی معضلات حوزه طبیعت گردی با خودروهای دودیفرانسیل

 

به نقل از مجله تخت گاز

شب، سکوت، کویر. این 3 کلمه شاید برای اهل موسیقی یادآور آلبومی ماندگار از خسرو آواز ایران محمدرضا شجریان باشد، اما برای اهل طبیعت و آفرودرها یعنی آغوش بازی به اندازه طبیعت ایران‌زمین. مدت‌هاست که علاقه‌مندان به طبیعت گردی و دودیفرانسیل سواری برای گذر از هندسه سنگ و سیمانی شهرها، دل به دل طبیعت می‌دهند و در اتمسفر نفسی تازه می‌کنند. حالا که روزهای کویرنوردی در اواخر تابستان کم‌کم نزدیک می‌شوند، بر آن شدیم تا در گفت‌وگویی صمیمی با مهرداد قزوینیان که از باتجربه‌های این عرصه است مشکلات این حوزه را بررسی کنیم. در این گفتمان صمیمی که زمینه‌اش را آفرود برگر مهیا کرد، قصد داریم از تجربیات مهرداد قزوینیان در این حوزه استفاده کنیم و الفبای کار را از یک اهل فن جویا شویم. مهرداد خان صمیمی‌تر از این بود که به سبک مرسوم سوالاتمان را بپرسیم و او پاسخ بدهد. به همین دلیل گفت‌وگویمان کمی خودمانی‌تر شد.

آفرود

از او پرسیدم اصلا این بیابان کدام است و کویر چه سرزمینی است؟ و او در جواب گفت: «اگر به دنبال تعریف‌های زمین‌شناسی نرویم، هر جا که رمل و ماسه دارد را کویر و هرجا که پوشش گیاهی استپی دارد را بیابان می‌گوییم. مثلا انتهای ورامین که دشتی صاف است و پوشش گیاهی هم دارد از نظر ما آفرودرها بیابان است. ولی مثلا مرنجاب و شتران را کویر می‌گوییم چون ریگ و ماسه دارند. قزوینیان که خودش اصطلاحا بچه شکارچی است عقیده دارد اگر کسی می‌خواهد به حوزه آفرودسواری و طبیعت‌گردی وارد شود باید ابتدا با اهالی فن به سفر برود. من از کودکی در کنار پدرم در طبیعت بودم و کم‌کم فن و فنون را آموختم. او مخالف تغییرات غیراستاندارد و نمایشی است که روی خودروها اعمال می‌شود. حتی عقیده دارد بسیاری از خودروهای اصطلاحا تیونینگ شده قابلیت‌هایشان از یک خودروی استاندارد کمتر است!» می‌گوید: «این‌که کسی فقط به دلیل توانایی مالی برود یک FJ کروزر خریداری کند و به دل دشت و بیابان بزند یعنی خطر نزدیک است. زیرا قابلیت‌های این خودرو بالاست و راننده‌اش کم تجربه. در نتیجه اتفاقاتی می‌افتد که متاسفانه جبران‌پذیر نیست. در حالی‌که ما برای اولین بار در اواخر دهه 70 شمسی با پاترول و لندکروزر استاندارد به ریگ جن رفتیم.» او از چیزهایی که به تازگی مدشده هم گله دارد. نظراتش در مورد شیب عرضی جالب است. مهرداد خان در این مورد می‌گوید: «اصلا ما در کویر نوردی چیزی به نام شیب عرضی نداریم! قانون می‌گوید خودرو باید همیشه در حالت ثبات باشد. حالا وقتی کلی بار و بنه هم همراه دارید باید بیشتر به نوع حرکت توجه کنید. چرا باید وقتی مسیری صاف یا راحت‌تر پیش‌رو است، شیب را به صورت عرضی و خطرناک طی کرد؟ بارها و بارها خودروها در این سه، چهار سال اخیر به همین دلیل واژگون شده‌اند و مشکلات مختلف ایجاد شده است.

آفرود

وقتی کسی به دل طبیعت می‌رود، یعنی می‌خواهد از آرامش آنجا استفاده کند. حالا این رد شدن از شیب عرضی واقعا چه ارتباطی با آرامش دارد؟ یادمان باشد ما برای کسب آرامش و ریکاوری از زندگی شهری به دل طبیعت می‌رویم نه برای مسابقه و زورآزمایی. همیشه باید طوری رانندگی کرد که سرنشینان آب در دل‌شان تکان نخورد. من گاهی رفتارهایی از بعضی از دوستان در کویر می‌بینم که فقط در پاریس‌داکار باید دید!» قزوینیان که مسافران زیادی را به کویرهای ایران برده است و حتی عکس از خودرو او روی جلد نشریه معتبر نشنال‌جئوگرافی هم به چاپ رسیده، می‌گوید: «ما مسافران زیادی را به دل طبیعت بکر ایران بردیم و خوشبختانه فیدبک خوبی هم از آنها گرفتیم. یادم هست دوستی آلمانی بعد از بازگشت به کشورش برایمان نوشته بود ما تا به حال رانندگانی بهتر از ایرانی‌ها در رعایت جانب احتیاط ندیده‌ایم.

آفرود

یکی دیگر از معضلات این است که برای طبیعت‌گردی گاهی قشون‌کشی می‌شود. مثلا 40 دستگاه خودرو وقتی به طبیعت می‌روند مگر می‌شود بدون تخریب طبیعت بازگردند؟ مشکلات مختلف این حوزه بیشتر به همین موضوع ختم می‌شود. ببینید آن کسی که می‌رود 4 روز کویرگردی کند، باید عاشق کویر باشد. اگر کسی به خاطر داشتن یک ماشین مدل بالا فکر می‌کند فقط کافی است مقداری خورد و خوراک داشته باشد و دیگر مشکلی پیش نمی‌آید سخت در اشتباه است. طبیعت شوخی‌بردار نیست. همان دوستانی که پارسال نزدیک دریاچه نمک فوت کردند نشانه خوبی برای این مدعا هستند. اگر کمی اطلاعات داشتند در وهله اول اصلا به تنهایی به آن منطقه نمی‌رفتند.

شکارچی‌های قدیم می‌گفتند برای شکار رفتن یک خودرو کم است و دوتا زیاد! طبیعت گردان هم می‌گفتند برای بیابان رفتن 2 خودرو کم است و 3 خودرو زیاد! حالا تصور کنید 30 دستگاه خودرو راه می‌افتند برای چند روز بروند کویرنوردی. در میان این عزیزان هستند کسانی‌که برای اولین بار چرخ‌های خودرو آنها خاک کویر را لمس کرده و یا تازه خودرو شاسی بلند خریده‌اند. از طرفی تخریب طبیعت و محیط‌زیست هم که دیگر اجتناب‌ناپذیر است. این حجم از خودروهای شاسی‌بلند مگر می‌شود تخریب طبیعت نداشته باشند؟ در حالی‌که شاسی‌بلند سواران واقعی خودشان حافظ طبیعت هستند و در فرهنگ‌شان تخریب طبیعت نیست. البته برنامه‌های دقیق و تورهای طبیعت‌گردی هم وجود دارند که بدون تخریب محیط‌زیست عمل می‌کنند اما تعدادشان کم است. ما دوستانی داریم که وقتی به دل طبیعت می‌روند پس از بازگشت به جز رد چرخ‌هایشان اثر دیگری از آنها نمی‌یابید. با این روند من تصور نمی‌کنم در آینده به همین راحتی بتوانیم به طبیعت گردی بپردازیم و قطعا مشکلاتی خواهیم داشت.»

آفرود

از قزوینیان در مورد استفاده از قطعات و لوازم ختلف که اخیرا روی خودروها نصب می‌شود پرسیدیم. در پاسخ گفت: «اصلا استفاده از این قطعات و لوازم دارد به صورت افراطی رشد می‌کند. گاهی بسیاری از لوازمی که روی خودرو نصب شده‌اند به‌کارگرفته نمی‌شوند بیشتر جنبه نمایشی دارند. ما برای کویرنوردی به چیزهایی که واجب است نیاز داریم نه لوازمی که خودرو را فقط سنگین می‌کنند و استهلاک آن‌را بالا می‌برند. به نظرم تعویض لاستیک‌های خودرو آن هم با نمونه ای مطابق با استانداردهای خود خودرو نه چند سایز بزرگ‌تر، می‌تواند کمک بزرگی به تحرک خودروی در مسیرهای آفرود کند. همراه داشتن پمپ باد و وسایل پنچرگیری تیوبلس و جک مناسب. هم‌چنین قطعات مصرفی که ممکن است خراب شوند مثل تسمه‌ها و… می‌تواند به درد شما بخورد اما گاهی خودروهایی را می‌بینیم که تیونینگ شده‌اند اما فقط یک قابلیت دارند و دیگر قابلیت‌های آنها بر اثر تغییرات غیراستاندارد از بین رفته است. توصیه من به عنوان یک دوست به عزیزان این است که یادشان باشد طبیعت هوای کسی را ندارد پس جانب احتیاط را بیشتر رعایت کنند و یادشان باشد پرش‌های بلند و چند متری و یا عبور از شیب‌هایی که نمی‌دانند پشت آن چه خبر است، از دید حرفه‌ای‌های این حوزه عمل مثبتی به شمار نمی‌رود.»

در شماره آینده بحث با مهرداد قزوینیان را ادامه می‌دهیم و درباره آمادگی برای سفر سخت خواهیم گفت.

دیدگاه خود را بنویسید

نظرات کاربران

  • رضا | 18/07/1394 در 15:48

    عالي بود استفاده كردم از نظراتشون
    ..

کیوسک مطبوعاتی