پایگاه خبری رسمی خودرو و صنایع وابسته
شماره مجوز ۸۲۱۸۶ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

چالش‌‌های خودروسازی در دوران پسا تحریم

چالش‌‌های خودروسازی در دوران پسا تحریم

هم‌زمان با اجرای توافق تاریخی ایران و قدرت‌های بزرگ در موضوع هسته‌ای صنعت کشور وارد دوران تازه‌ای خواهد شد که به نظر نگارنده نه مشابه زمان قبل از تحریم خواهد بود و نه مشابه دوران فعلی. امروز با وضعیتی از نظر صنعتی در کشور مواجه هستیم که در مثالی اغراق‌آمیز اما تا حدی واقعی به […]

javankhodro
سه شنبه - ۲۸ مهر ۱۳۹۴

هم‌زمان با اجرای توافق تاریخی ایران و قدرت‌های بزرگ در موضوع هسته‌ای صنعت کشور وارد دوران تازه‌ای خواهد شد که به نظر نگارنده نه مشابه زمان قبل از تحریم خواهد بود و نه مشابه دوران فعلی. امروز با وضعیتی از نظر صنعتی در کشور مواجه هستیم که در مثالی اغراق‌آمیز اما تا حدی واقعی به دوران طلایی کشور آلمان پس از جنگ‌جهانی‌دوم مشابهت دارد. نیمه پر لیوان تحریم‌ها و اتکا به توان داخلی که در قالب اقتصاد مقاومتی تبلور یافته است امروزه وضعیت صنعت ما را آبدیده‌تر کرده است. چرا که سعی کردیم آنچه به ما نمی‌دهند خود بسازیم. پس ابتدا نگاهی به نیمه پر تحریم های علیه کشور بیندازیم ولی از یاد نبریم که نیمه خالی لیوان تلخی‌ها و مصیبت‌های فراوانی را برای ما و هم‌وطنان به همراه داشت.

 

خودروسازان کشور در دوران تحریم چه عملکردی داشتند؟

با توجه به تجربه نگارنده در همکاری با صنایع گوناگون باید اعتراف کرد که در دوران قبل از تحریم یکی از وابسته‌ترین صنایع کشورصنعت خودروسازی بود. در یکی از جلسات با همکاران و مدیران یکی از خودروسازان مطرح کشور زمانی که یک تکنسین کره‌ای با نگاهی از بالا تفکرات خود را دیکته می‌کرد این پرسش در ذهنم به وجود آمد که آیا راه را درست رفته‌ایم؟ چرا کشوری که زمانی ما الگوی آن در صنعت خودروسازی بودیم به این جایگاه رسیده که تکنسین آن به کلیت خودروسازی ما امر و نهی کند؟ خصوصا زمانی‌که این وضعیت را در کنار تجربه دیگر خود در صنعت فولاد مقایسه کردم علامت سوال‌ها برایم بیشتر می‌شد. چرا که به خاطر دارم زمانی به صورت کتبی به شرکت اروپایی سازنده خطوط تولید اعلام کردیم که نیازی به حضور شما در ایران نیست و کارشناسان ایرانی به تنهایی قادر به ساخت، نصب و راه‌اندازی کارخانجات هستند. فراتر از آن به یاد دارم که کیفیت و مهندسی ماشین‌آلات خطوط تولید را که در بسیاری موارد در ایران ساخته می‌شد می‌ستودند و حتی درخواست ساخت ماشین‌آلات برای بازار منطقه را به ما می‌دادند. این تناقض آشکار محل انتقاد به عملکرد خودروسازان به‌خصوص در حوزه مدیریت ،مدیریتی را به دنبال داشت. از سویی دیگر سیاست حرکت به سوی خودرو ملی به شکل فعلی که همواره انتقاداتی به آن مطرح بوده و هست نیز به نوعی فرار به جلو محسوب می‌شد.

در دید کلان، موضوع صنعت خودروسازی در آن دوران اراده و اهمیت کافی جهت حرکت به سوی دستیابی به دانش روز خودروسازی و تحقیق و توسعه به معنای واقعی را کمتر دنبال کرد و به دلیل انحصار توجه به این اصل که شرکت‌های امروزی برای بقا 2 راه بیشتر ندارند: «بهبود یا نابودی»، کم‌رنگ بود.

در آن زمان چه بسا بهتر بود که به جای اینکه به نوعی با فرار به جلو به فیس‌لیفت خودرو‌های دهه‌های قبل اروپا به نام ملی بپردازیم با انعقاد قرارداد با شرکت‌های مطرح خودروساز دانش خودروسازی را به‌طور کامل؛ ریشه‌ای و به‌روز می‌آموختیم. چراکه مونتاژ خودرو‌های روز درصورتی‌که با برنامه‌ریزی راهبردی و صحیح انجام شود منجر به انتقال دانش و تکنولوژی خواهد شد. راهی که کشور لبنان و شرکت w motors انتخاب و اقدام به ارائه خودرو سوپراسپرت مدل لایکن کرد و تحسین جهانیان را برانگیخت. به هر شکل صنعت خودروسازی در دوران قبل از تحریم ها ساختاری داشت که نگارنده بیشتر از آن‌که از آن بیاموزد به آن آموخت.

با شروع تحریم های ظالمانه دشمنان یکی از راه‌های ضربه زدن به اقتصاد ایران را صنعت خودرو یافتند. صنعتی که با شاخ و برگ‌های فراوان و شرکت‌های متعدد تابعه سهم بسزایی در اقتصاد غیرنفتی کشور داشت. پژو، رنو، مرسدس‌بنز و سایر شرکای سنتی در اقدامی غیرحرفه‌ای همگی و یک‌به‌یک ایران را ترک کردند. و البته در صورت بازگشت به ایران باید مورد بازخواست جدی قرار بگیرند و نسبت به پرداخت خسازت و جبران گذشته اقدام کنند.

از این زمان به بعد خودروسازی کشور 2 سیاست مهم را به طور موازی در پیش گرفت:

1-ساخت داخل قطعات مورد نیاز که پیش از آن از شرکت‌های مادر تامین می‌شد و یا ساخت نمونه‌های مشابه این قطعات در کشور چین.

در تحلیل این خط مشی گفتنی است که مهندسی معکوس و تلاش جهت دستیابی به تکنولوژی ساخت قطعات پیچیده نقطه قوت این سیاست بود که دقیقا در دوران پساتحریم نیز می‌تواند برگ برنده خودروسازی ما در مذاکرات آتی با خودروسازان مطرح دنیا باشد. اما در همین بخش نقطه تاریک استفاده از قطعات بی‌کیفیت ساخت چین بود که باعث بروز نقص‌های بعضا ایمنی در خودرو‌های تولیدی و درنهایت نارضایتی مشتریان ایرانی شد. خودروسازی ایران در این موضوع اقدام به خودزنی کرد. در حالی که می‌توانست با نظارت بیشتر روی این موضوع مهم مسیر دیگری را در پیش بگیرد. اما متاسفانه این معضل تاحدی نمود پیدا کرد که بعضا مشتریان ایرانی خودرو‌های چینی را به محصولات ایرانی با قیمت مشابه ترجیح دادند و استدلال آنها این بود که در خودرو چینی حداقل قطعات درجه یک چینی استفاده شده است نه قطعات درجه چندم ساخت همین کشور!

2-ورود خودروسازان چینی و جایگزینی آنها با محصولات خوشنام خودروسازان معتبر.

سیاست ورود خودرو‌های چینی نیز از 2 دیدگاه قابل بررسی است. نگاه نخست که در ابتدا نگاه غالب کارشناسان بود نگاه انتقادی بود. به هر حال جایگزینی خودرو‌های نیسان، مزدا و هیوندای با خودرو‌های ناشناخته چینی که حتی خود چینی‌ها نیز رغبتی به استفاده از آنها نداشته و ندارند جای دفاع ندارد. به‌خصوص محصولات سری اول این خودروسازان که کیفیت و تکنولوژی محصولات امروز آنها را نداشت نمره قبولی را برای خودروسازان از منظر مشتریان به همراه نداشت. لازم به توضیح است که سیاست انتخاب و مونتاژ محصولات چینی نه به دلیل انتقال تکنولوژی و دانش خودروسازی بلکه تنها با رویکرد اشتغال‌زایی و شرایط خاص آن زمان اتخاذ شد.

اما سوالی که امروز در میان هیاهوی خبری ورود هیئت‌هایی از خودروسازان معتبر دنیا به ایران به ذهن می‌رسد آینده حضور خودروسازان چینی در بازار کشور است. به نظر نگارنده تداوم حضور خودروسازان چینی در بازار خودروسازی کشور علی‌رغم درج مقالات متعدد انتقادی در شرایط امروز به صورت مشروط لازم و ضروری است.

اولا، تداوم حضور خودرو‌های چینی در کشور این پیام را به خودروسازان اروپایی و کره‌ای می‌رساند که اگر به هر دلیل در آینده مجدد اقدام به ترک ناگهانی بازار ایران کنند جایگزین آنها وجود دارد و عملا این تاکتیک آنها را بلااثر خواهد کرد.

ثانیا، به دلیل گستردگی حضور این خودروسازان درحال حاضر اقدام به حذف این خودروسازان و جایگزینی یک‌باره و کامل آنها با خودروسازان دیگر، بازار خودرو را دچار خلا ناگهانی واز سویی دیگر مالکان خودرو‌های چینی را متضرر و نگران می‌کند.

اما همان‌طور که اشاره شد تداوم حضور خودروسازان چینی این‌بار باید مشروط به افزایش کیفی محصولات و بهبود وضعیت ایمنی آنها باشد. موضوعی که به عنوان یکی از منتقدان خودرو‌های چینی باید بیان کنم که رشد تکنولوژیک خودروسازان چینی که روزی به دنبال کپی‌برداری غیرحرفه‌ای شرکت‌های دیگر بودند چشم‌گیر و مناسب بوده. کافی است محصولات امروز خودروسازان چینی رادر کنار محصولات سال‌های قبل قرار دهید تا به وضوح این پیشرفت را ملاحظه کنید.

پس وضعیت ایده‌آل پیشنهادی استفاده ترکیبی از خودروسازان معتبر و خودروسازان چینی فعلی است که درصد اختصاص سهم تولید به هریک از آنان باید برمبنای کیفیت و اعتبار برندشان باشد. بازار خودروسازی ایران این‌بار باید رقابتی و متنوع باشد تا رضایت مجدد مشتریان را کسب کند. محدوده قیمتی خودرو‌های تولیدی جدید نیز این‌بار باید با تعریف مجدد ساختار‌های کلان و مدیریتی تا سطح جهانی کاهش یابد. چراکه به عنوان مثال اگر قرار بر تولید یک خودرو هاچ‌بک کم‌مصرف مانند پژو 208 با قیمت بالای 80 میلیون تومان باشد رضایت مشتریان و فروش مناسب نصیب خودروسازان و شرکای آنها نخواهد شد.

سلیقه بازار خورو در ایران خوشبختانه بسیار متنوع و جذاب است و انواع کلاس‌های خودرویی را دربرمی‌گیرد. در این بین توجه به خودرو‌های هیبریدی نیز ضروری به نظر می‌رسد، چراکه معضل زیست‌محیطی امروز هرگز قابل تحمل نیست.

در گذشته نقطه ضعفی که در همکاری با خودروسازان خارجی به چشم می‌خورد انتخاب نامناسب شرکای تجاری و محصولات آنها بود. سوال اینجاست که اگر محدودیتی در انتخاب شرکای تجاری وجود نداشته باشد چرا بهترین‌ها را انتخاب نکنیم؟ خودروسازان برتر اروپا و جهان را همگی می‌شناسیم و می‌توان محصولات برتر دنیا در هر کلاس خودرویی را جست‌وجو و جهت مونتاژ و ساخت آنها در داخل کشور برنامه‌ریزی کرد.

چالش‌‌های خودروسازی در دوران پسا تحریم چالش‌‌های خودروسازی در دوران پسا تحریم

چند گزینه پیشنهادی

با توجه به انتظارات مشتریان ایرانی و پیش‌بینی احتمالی از سلیقه و محصولات مورد علاقه آنها برند‌های پیشنهادی زیر درصورت توجه تصمیم‌سازان به این سلیقه باید شانس بیشتری برای همکاری با خودروسازان ایرانی داشته باشند:

  • فولس واگن
  • تویوتا
  • نیسان
  • مزدا
  • مرسدس‌بنز
  • ب‌ام‌و
  • جنرال‌موتورز و فورد
  • پژو-سیتروئن
  • هیوندای و کیا
  • رنو

هر چند در انتخاب شرکای تجاری باید توجه داشت که هر یک خودروسازان فوق در یک کلاس خودرویی موفقیت بیشتری دارند. به عنوان مثال پژو در کلاس هاچ‌بک با مدل 208 موفق بوده اما در کلاس سدان و یا شاسی‌بلند چندان موفقیتی در بازار نداشته است. در زمینه عقد قرارداد با خودروسازان معتبر نیز اینبار باید از متخصصان فنی و حقوقی بهره گرفت تا هم‌چون دفعات قبل شاهد قرارداد‌های یک‌سویه به نفع طرف خارجی نباشیم.

در پایان امیدورایم با بهره‌گیری از مدیران لایق و سیستم‌های مدیریتی جدید این‌بار بتوانیم نظر مشتریان ایرانی را به سوی کمپینی با عنوان «خودرو ساخت داخل بخریم» سوق دهیم.

دیدگاه خود را بنویسید

نظرات کاربران

کیوسک مطبوعاتی