در این پرونده سراغ خودروهای ارزان قیمتی رفتیم که در حال حاضر کمتر از 200 میلیون تومان قیمت دارند.
گزارش اختصاصی پایگاه خبری رسمی جوان خودرو
خودرو دیگر آنقدر گران شده که بررسی قیمتهای ۳ سال قبل حس اصحاب کهف را به هر کسی منتقل میکند. 200 میلیون تومانی که امروز دربارهاش صحبت میکنیم تا همین چند صباح قبل برای خودش ارج و قربی داشت. اما امروز نقش 50 میلیون پیش از خواب کوتاه ۳ ساله ما بهعنوان یاران غار دوران مدرن را بازی میکند.
حال پرسش اصلی این است که آیا با هزینه متوسط یک موتور دوچرخ و نامتعادل اما کمدردسر در اوضاع فعلی میتوان یک خودرو چهارچرخ متعادل و ایمنتر اما پردردسر خرید؟ ۲ چرخ یا ۴ چرخ؟ مسئله این است.
البته همین ابتدا تکلیف را مشخص کنیم که برای خرید این خودروهای ارزان قیمت نباید روی پارگی صندلی، آفتابسوختگی داشبورد و بدنه، نداشتن ضبط و سیستم صوتی درست و درمان یا لکههای رنگ در نقاط غیرحساس بدنه حساسیت نشان بدهید. بیش از همه باید ماشینی بیابید که تصادف سنگین آسیبزا به شاسی، سقف، ستونها و کاپوت نداشته باشد و گیربکس و موتورش قبراق باشند. سایر موارد را به مرور هر وقت پول دستتان آمد حل میکنید.
پراید از هر زاویهای به آن نگاه کنید و هر مدلی داشته باشد راست بازار است. تعمیر آسان که بسیاری از آنها را خودتان میتوانید با یک سرچ در آپارات و یوتیوب فرابگیرید، از جمله ویژگیهای این خودرو است. اگر بتوانید یک پراید هاچیک یا سدان کرهای سرحال و سلامت پیدا کنید و سر و ته داستان را با 120 تا 180 میلیون تومان هم بیاورید، گُل را زدهاید. اگر 15 میلیون هم روی خودرو هزینه کنید یک ماشین کمآزار برای استفاده شخصی در حد نرمال خواهید داشت. پراید مونتاژی هم با این قیمت پیدا میکنید ولی کرهایها چیز دیگری هستند.
این ماشین کوچک که در کلاس میکروَنها قرار میگیرد مصداق «فلفل نبین چه ریزه…»ی خودمان است. وقتی در کابین ماتیز مینشینید در کمال تعجب فضایی بزرگتر از پژو ۲۰۶ خواهید یافت، البته بیشتر در قسمت عقب خودرو. قطعات این خودرو نایاب نیست اما فراوانی هم ندارد. اگر هم فکر میکنید قطعاتاش با امویام ۱۱۰ قدیمی مشابهت دارند سخت در اشتباهید. این 2 خودرو در باطن زیاد ربطی به هم ندارند. ام وی ام ۱۱۰ هم میتواند جزء گزینههایتان باشد اما چون ماتیز را آورده بودیم نخواستیم حشو بشود.
خود رنو ۵ با وجود همه جذابیتها دیگر خودرو کلاسیک محسوب میشود و نمونههای قبراق و بازسازیشدهاش احتمالا قیمتی هستند. اما مشتقات این خودرو مانند سپندها و پی کی ها گزینه های بدی محسوب نمیشوند و در لیست خودروهای ارزان پیشنهادی ما جای می گیرند. مخصوصا پیکی که با نصب موتور استوک و تقویت فنی ترمز و بدنه با آن جثه کوچک و سبک به یک هیولای ماکسیماخوار تبدیل میشود.
اما بدون تقویت هم پی کی بههرحال ایمنتر از موتورسیکلت است و ۴ انسان کوچک و متوسط را درون خودش جای میدهد. البته استهلاک این خودرو از پراید بالاتر است و موتورش در نسخههای اولیه برخلاف تصور با پیشرانه پراید عرضهشده در ایران تفاوت دارد و مربوط به هیوندای آتوز یا آتوس است. البته مدلهای جدیدتر پیکی از همان پیشرانه مشهور و خوشتعمیر پراید بهره میبرند.
از این هاچبک جذاب دهه نودی نمونه سالم چندانی در بازار نمانده یا اگر هم باشد صاحباش قصد فروش ندارد! نمونههای سالم کورسا با کارکرد کم نیز بالای 90 میلیون تومان قیمت خوردهاند. محصولات دهه نودی اوپل در حال حاضر قطعه و تعمیرکار در همه شهرها ندارند و ممکن است مدتها با یک مشکل ساده زمینگیر شوند.
پس یک کورسای چند لکه رنگ یا تمامرنگ با کارکرد بالا دردسرهای زیادی دارد. اما خب چه بخواهیم چه نخواهیم کورسا آلمانی است و لذت آلمانیسواری را به مالکی که سرش برای دردسر درد میکند هدیه میدهد. در کلاس هاچبکهای آلمانی فولکسواگن گلفهای نسل دوم و دهه هشتاد و نودی هم گزینه بدی نیستند و اگر کمی بودجهتان را تقویت کنید شاید بتوانید نمونههای سالمشان را بیابید.
این سدان کامپکت دهه نودی خودروی خاص و خوشدستی است که البته کمی پیرمردی محسوب میشود. آسترا قطعه و تعمیرکار ندارد اما چون خریداراناش بیشتر آدمهای محتاط و محافظهکار بودهاند شاید حتی بتوان نمونه سند تکبرگ کمکاردش را با پوشیدن کفش آهنی و سفر به شهرستانهای مختلف پیدا کرد.
هرچند برای خرید نسخههای 1.4 لیتری این خودرو حسابی باید چک و چانه بزنید تا قیمت را به محدوده 200 میلیون برسانید. اصلا به همین دلیل آسترا با زور در لیست کلوپ 200 میلیونیهای ما جای گرفت. اما در هر صورت باید خیلی عاشق این ماشین باشید که برای خرید و نگهداریاش وقت و هزینه صرف کنید.
این سدان کرهای وقتی در دهه ۷۰ شمسی به بازار آمد خودرویی در رده هیوندای النترا و کیا سراتو امروز محسوب میشد. یعنی رده متوسط رو به بالای بازار. ریسر هم اصالتا یک اوپل نسبتا قدیمی است (اوپل کادت) و حتی در زمان خودش هم تکنولوژی بهروزی نداشت. اما موفقیت نسخه فیسلیفت این خودرو که همه آن را با نام سیلو میشناسیم، موجبشده خدمات بدی نداشته باشد. اگر نسخهای از این خودرو که سلامت فنی دارد را پیدا کردید و آبتان با هاچبکها بهاصطلاح در یک جوی نمیرود، با قیمت زیر 180 میلیون معامله را جوش بدهید.
اسپرو هنوز هم یکی از خودروهای ارزان جذاب است. مخصوصا طراحی پیوسته چراغهای عقباش که وقتی با خودروهای مشابه امروزی مقایسهشان کنید ارزش آنها را بیشتر درک خواهید کرد. این خودرو که به دوو ۲۰۰۰ هم شهرت داشت نقش آزرای نیمه دوم دهه ۸۰ را در ابتدای دهه ۷۰ شمسی بازی میکرد و خودرویی برای افرادی محسوب میشد که دستشان به دهنشان میرسید. اما حالا دیگر استهلاک بالایی دارد و چندان بهصرفه نیست. هرچند آنقدر جذاب هست که در این رده قیمتی ماشینبازهای حرفهای بیپول را به سوی خودش بکشاند. مطمئن باشید ارزشاش را دارد، فقط باید با اسپرو خاطره داشته باشید.
این خودروی ژنتیکی با اعضا و جوارح پیکان و شکل و شمایل ۴۰۵ جیال طی دهه ۷۰ و ۸۰ خورشیدی با مدلهای مختلف خود رقیب خوبی برای پراید بود. هرچند آردی و نسخههای بهینهاش با نام روآ و روآی سال (که چراغهای عقباش هم شبیه ۴۰۵ عرضهشده در ایران بودند) اندکی از پراید گرانتر بودند. خاندان آردی خودروهای پراستهلاکی هستند که حالا دیگر جنازه آنها را میتوان خرید. اما بههرحال پشتیبانی ایرانخودرو، کابین جادار و ظاهر ۴۰۵ موجب میشود جستوجو برای یافتن یک نمونه سرحال از آردی و روآ ارزشاش را داشته باشد.
روآی سال نیز گزینه بدی نیست اما از دایره قیمتی ما خارج میشود. با کمتر از 200 میلیون میتوانید پیکان هم بخرید و اتفاقا شاید خیلیها پیکان را به بسیاری از ماشینهای لیست ما ترجیح بدهند. چون آردی را در لیست داشتیم و فضای کافی نبود پیکان را ذیل همین خودرو بهعنوان یک گزینه مطرح میکنیم. هرچند باید با ظاهر بسیار قدیمی و رانندگی مکانیکی آن کنار بیایید. ولی پیکان بنزینی یا حتی دوگانهسوز به هر حال چهارچرخهای است که برای استفاده روزمره در مسیرهای کوتاه جوابگوی نیازی عده زیادی خواهد بود. مخصوصا وقتی کمتر از 30 میلیون قیمت داشته باشد.
مدلهای پایین و دربوداغان پژو 206 تیپ یک و 2 نیز با این بودجه قابل خریداری است، اما خرید آنها اصلا توصیه نمیشود. پژو 206 در ذات خود پرهزینه است چه برسد که حسابی خسته و فرسوده باشد. اگر قصد خرید یک پژو 206 مدل 80 تمامرنگ تیپ 2 یا اندک نمونههای تیپ یک را دارید باید پی بسیاری از دردسرهای بعدی این خودروها را به تنتان بمالید.
در این رنج قیمت، پژو 206 تنها به درد کسانی میخورد که استفاده چندانی از خودرو ندارند و دلشان میخواهد سوار بر یک 206 در خیابانها دیده شوند تا یک پراید. درحقیقت در این محدوده بیشتر یک نمای ظاهری از 206 نصیبتان میشود تا عملکرد فنی. البته میتوانید بعدها که پول دستتان آمد دستی به سر و گوش این خودرو بکشید و آن را بهبود ببخشید. در هر صورت پرستیژ 206 جذابیتهای خاص خودش را دارد و ساده از کنار این جاذبه نمیتوان گذشت.
نوشته: روزبه خندان
دیدگاه خود را بنویسید