پایگاه خبری رسمی خودرو و صنایع وابسته
شماره مجوز ۸۲۱۸۶ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

جگوار کلاسیک

ملودی کلاسیک جاگوار/ دیدار با پدر جاگوار E-Type

همه کشورهای جهان مشخصه هایی در فرهنگ و آداب  و رسوم خود دارند که برآیند آن را می توانید در محصولات تولید شده و صنایع آنها مشاهده کنید. مثلا در ایران شکار و طبیعت از دیرباز یک ارزش برای مردان اقوام مختلف از جمله اقوام بختیاری و کردها بوده است. در نتیجه بسیاری  از با […]

javankhodro
جمعه - ۲ تیر ۱۴۰۲

همه کشورهای جهان مشخصه هایی در فرهنگ و آداب  و رسوم خود دارند که برآیند آن را می توانید در محصولات تولید شده و صنایع آنها مشاهده کنید. مثلا در ایران شکار و طبیعت از دیرباز یک ارزش برای مردان اقوام مختلف از جمله اقوام بختیاری و کردها بوده است. در نتیجه بسیاری  از با ارزش ترین فرش های دست بافت و یا نقاشی های  ایرانی در گذشته با نقش ((شکارگاه)) بافته و کشیده شده اند. انگلستان هم به عنوان یکی از کشورهای کهن قاره سبز فرهنگی درخود دارد که این فرهنگ را می توانید در سبک معماری ساختمان ها و حتی خودروهای تولید شده در این کشور ببینید. معروف ترین سبک معماری انگلیسی تئودور نام دارد که سازه های مثلثی شکل و کاربرد چوب در آن یک اِلمان اساسی است. شاید دور از ذهننباش که تصور کنیم، خودروسازان انگلیسی نیز با پیروی از همین سبک و فرهنگ خودروهای خود را با چوب کاری زیبا در کابین و حتی شاسی تولید کردند.

 

گزارش اختصاصی پایگاه خبری جوان خودرو؛ به نقل از مجله تخت گاز:

 

در واسط دهه 50 میلادی کم کم کشورهای اروپایی خرابه های بر جای مانده از جنگ جهانی دوم را بدل به کارخانه های مدرنی  در زمان خود کرده بودند. کارخانه هایی که رشد تولید در آنها اولین هدف بود. زیرا اروپای برخواسته از  جنگ حالا نیاز به اقتصای در گردش داشت. در میان خودروسازان کشور باران و مِه ( انگلستان) جاگوار به دلیل سابقه و ارزش برندی که داشت، نیم توانست تنها به دنبال افزایش تیراژ تولید باشد. در نتیجه بهتر بود سبد محصولات خود را گسترش دهد تا همان چیزی باشد که از گربه تیز چنگ بریتانیا انتظار می رفت.

اگر یک فلش بک به عقب بزنیم، باید بدانید که جاگوار در خلال سال های 1936 تا 1939 یک رودستر زیبا را تولید کرده بود که با کد SS100 شناخته می شود. خودرویی که دو پیشرانه 2.7 و 3.5 لیتری 6 سیلندر داشت و حتی نمونه کوپه هاردتاپ آن هم به تولید رسید. شاید بتوان این خودرو را جدی ترین تجربه جاگوار ر تولید یک خودرو اسپرت تا آن دوران به حساب آورد.

اما به دلیل بروز  مشکلات بسیار و جنگ های جهانی، تولید رودسترهای هیجان انگیز جاگوار تا سال 1948 و تولید XK120 متوقف شد. هر چند تک نمونه هایی از خودروهای رودستر  در خلال سال های جنگ نیز به تولید رسیده است، هر چند نمی توان به آنها لقب یک محصول جدید داد. در 1948 جاگوار XK120 را به تولید رساند. یک خودرو بسیار زیبا که از هر جهت که به آن نگاه می کردید، فریاد می زد ((من یک اتومبیل انگلیسی هستم)). طراحی گَوه ای شکل این خودرو که آیرودینامیک مثال زدنی نیز داشت، خود الگویی برای طراحی خودروهای بعدی جاگوار شد. تولید این مدل تا سال 1951 ادامه داشت و تنها 12 هزارو 55 دستگاه از آن به تولید رسید که در این میان فقط 184 دستگاه رودستر بودند. از این رو نمونه های رودستر این خودرو امروز می توانند تا حدود 500 هزار دلار قیمت داشته باشند. جالب است بدانید از این مدل جاگوار و چند تیم دیگر در مسابقات اتومبیل رانی نیز استفاده می کردند که در بعضی مدل ها موتور 3.4 لیتری آن با استفاده از دو کاربراتور 3 دهانه 40 میلی متری WEBER می توانست تا 220 اسب بخار نیرو تولید کند.

جگوار کلاسیک

در سال 1954 نسل جدید اسپرت جاگوار با کد XK140 ساخته شد. خودروی به روز شده در بخش های طراحی و فنی که اصالت طراحی خود را از دست نداده بود. در این خودرو فضای کابین بیشتری در اختیار سرنشینان قرار داشت و حتی ترمزها نیز تقویت شده بود. سیستم فرمان جدید راک اند پنیون، کمک فنرهای تلسکوپی جدید با کورس بیشتر و باز طراحی سیستم سوخت رسانی از جمله بهبودهای نسل جدید نسبت به مدل 120 بود.

در این خودرو از همان پیشرانه بهبود یافته نسل قبلی با 3.4 لیتر حجم استفاده شد که در حالت استاندارد تا 190 اسب بخار نیرو تولید می کرد. البته جاگوار برای بازار آمریکا از همین موتور با سرسیلندری متفاوت استفاده کرد که با کد SE شناخته می شود. اصلاحات انجام شده روی سرسیلندر قدرت موتور را تا 220 اسب بخار بالا برد تا این گربه 6 سیلندر انگلیسی حریفی سرسخت برای کوپه های درشت اندام آمریکایی باشد.

اما در 1957 جاگوار نسل چهارم این اسپرت زیبا را به بازار فرستاد که هر چند کمی مدرن تر بود اما هنوز به خصوص در مقوله طراحی وامدار نیاکان خود باقی مانده بود. این مدل در دو تیپ کوپه و کانور تیبل به تولید رسید. ستون شیشه جلو به اندازه 4 اینچ به سمت دماغه خودرو حرکت کرده بود تا فضای بیشتری در کابین باقی بماند. ضمن این که مشخص ترین تفاوت ظاهری ان نسبت به نسل قبل خود، استفاده از شیشه یک تکه در جلو است.

داشبورد خودرو پوشیده از چوب گردو و چرم اعلاء بود. ولی از نظر فنی تفاوت چندان با نسل قبل وجود نداشت با این تفاوت که اصلاحات انجام شده روی سرسیلندر قدرت موتور را به 180 اسب بخار رسانده بود. در مسیر تولید این خودرو جاگوار همواره به دنبال بهبود این محصول بود، اما در سال 1957 یک آتش سوزی بزرگ در کارخانه جاگوار بسیاری از اصلاحات در خودروهای جاگوار را با تاخیری یک ساله رو به رو کرد  که مدل 150 نیز از این قائده مستتثنی نبود. زیرا این اتفاق باعث شده ترمزهای دیسکی با یک سال تاخیر یعنی در سال 1958 روی محور جلو نصب شوند. همچنین موتور 3.4 لیتری 6 سیلندر خطی با کد SE، این بار با کاربراتور دوقلو 44 میلی متری SU و سرسیلندر اصلاح شده درون سینه XK150 حجای گرفت. همچنین اصلاحاتی در سیستم خروج دود و اگزوز توان پیشرانه را تا 210 اسب بخار بالا برد. البته این همه ماجرا نبود زیرا اگر شما از طرفداران پرهیجان این برند بودید، جاگوار برای شما یک نسخه آتشین داشت! نسخه ای که از طریق آن می توانستنید موتور سری S را سفارش دهید تا به کمک پورت و پولیش مجاری سرسیلندر و البته 3 کاربراتور 2 دهانه SU HD8 قدرت موتور مورد نظر شما به 250 اسب بخار برسد.

جگوار کلاسیک

از سال 1959 موتور 3.8 لیتری نیز مورد استفاده قرار گرفت. موتوری که در واقع استروک موتور 3.4 لیتری بود. این موتور در حالت استاندارد 220 اسب بخار نیرو تولید می کرد، اما یک موتور سفارشی با قدرت 265 اسب بخار نیز در دسترس علاقه مندان قرار گرفت. جالب است بدانید موتور 3.4 لیتری با قدرت 250 اسب بخار می توانست در 7.8 ثانیه سرعت این خودرو را از 0 به 100 کیلومتر در ساعت برساند و حتی این خودرو در سال 1959 مجهز به دیفرانسیل کلاچ دار یا لغزش محدود بود.

جاگوار در اواخر دهه 50 میلادی قصد داشت برای جایگزینی این خودرو از یک طرح به روز شده و پیشرفته استفاده کند. در نتیجه 3 شاسی را به شرکت برتونه ایتالیا فرستاد که شاهکارهای مختلفی را در صنعت خودرو خلق کرده بود. هر چند در نهایت طرح های برتونه در نمونه های واقعی ساخته شدند، ولی جاگوار یک تک ستاره را برای جایگزینی مدل XK150 در نظر گرفت. تک ستاره ای به نام E-Type.

طراحی

فرصت از نزدیک دیدن یک جاگوار XK150 مدل 1958 از نزدیک، فرصتی نیست که به همین راحتی همیشه مهیا باشد. حتی اگر این خودرو بعد از 30 سال برای بازسازی مجدد در صف تهیه قطعات قرار داشته باشد. حتی اگر بعضی از قطعات ظاهری آن کهنه است و یا زنگار پیری همنشین قطعات کرومی آن شده باشد، باز هم نباید فرصت را از دست داد و از این ملودی کلاسیک جگوار نوشت. شاید بعضی از تصور کنند بهتر بود بعد از بازسازی کامل این خودرو که در شرایط نرمال شاید یک سال طول بکشد، برای نوشتن در مورد آن اقدام می کردیم. اما به قول یکی از دوستان گاهی دل شما کباب داغ می خواهد برای نهار امروز، نه یکی از شب های هفته آینده!

در خصوص طراحی این خودرو باید به چند نکته اشاره کرد. شما با یک رودستر بزرگ به سبک آمریکایی رو به رو نیستید. اما صحبت از یک اسپرت ایتالیایی کوچ هم در میان نیست. در واقع طول این خودرو به حدود 4.5 متر ( 4496 میلی متر) می رسد. اما عرض آن همچون بسیاری از خودروهای رودستر و اسپرت انگلیسی بسیار کم تر از طول است و به 1580 میلی متر می رسد. تریومف و مورگان را می توان از جمله دیگر خودروهای انگلیسی دانست که از این سبک طراحی بهره می برند و اصطلاحا خودروهای لاغری هستند.

مهمترین شاخصه ظاهری این جاگوار شاید رنگ بدنه آن باشد. این رنگ که به british racing green color معروف است، مهمترین رنگ خودروهای انگلیسی شرکت کننده در مسابقات اتومبیلرانی است. حتی می توانید این رنگ را در اغلب تیم های انگلیسی مسابقات فرمول یک هم ببینید.

طراحی بدنه شبیه یک قطره یا گوه است. گلگیرهای متورم ولی با حجم های نرم، چراغ های بزرگ جلو، جلوپنجره تقریبا بیضوی که در بالای خود لوگو گربه جاگوار را دارد همراه با چینش ساده چراغ های مه شک و راهنماها یک نمای کاملا کلاسیک را دارند. طوری که شاید شما هم بدون دیدن آن بتوانید ظاهرش را با توجه به شناخت خود از خودروهای انگلیسی حدودا تصور کنید. اما از جمله دیتیل های ان یم توان به خطی کرومی اشاره کرد که از بالای لوگو جاگوار آغاز شده و با سمت عقب حرکت می کند.

این خودرو مجهز به رینگ های پره ای است که بسیاری دیگر از خودروسازان انگلیسی هم از آن در محصولات خود استفاده کرده اند. آینه ها در بالاترین نقطه از گلگیرهای جلو نصب شده اند که نمای زیبایی دارند. اما تصور کنید در انگلستان پر باران در حالی که کروکی سقف را هم بسته اید تا خیس نشوید، برای دنده عقب رفتن و یا ورود به جاده ای طولانی نیاز دارید آینه هار تنظیم کنید. خب، چه میشه کرد؟ به قول سهراب سپهری: زیر باران باید رفت…

در نمای عقب خودرو یک شیب تند وجود دارد که درب صندوق عقب را به سپر می رساند. این درب پر شیب، بارِ باربند چوبی فلزی زیبایی را به دوش می کشد که جلوه نمای عقب خودرو را بسیار زیبا کرده است. چراغ های ساده عقب نیز از نظر شکل ظاهری شباهت های زیادی با دیگر خودروهای ساخته شده در آن دوران دارد.

جالب آن که برای نصب پلاک مجبور شدیم از چسب های نواری استفاده کنیم و کیفیت بعضی از قطعات کرومی بعد از دهه ها آنقدر بالا بود که حتی چسب هم نمی توانست روی آن بایستد.

فرمان در سمت راست، داشبورد در سمت چپ و آمپرها در وسط. این نمای کلی کابین است. دو نمایشر بزرگ دور موتور و سرعت در وسط داشبورد قرار دارند و کلید های کنترل کننده ساسات کاربراتور، گیج های بنزین و… هم همینجا هستند. هر چند در این خودرو خبری از چوب کاری های گسترده نیست اما یک پلیت سفید رنگ با نواری از کروم آمپرها را از دیگر بخش ها مرزبندی کرده اند. فرمان 4 شاخه قدیمی و صندلی های چرمی از دیگر چیزهایی است که در کابین وجود دارد. گیربکس 4 دنده خودرو را باید با دست چپ هدایت کنید و دنده عقب هم مثل خودروهای کلاسیک بنز در سمت چپ قرار دارد. احتمالا راندن چنین خودرویی با این ترکیب از حرکت شیفتر دنده، کار آسانی نیست. از دیگر جذابیت های این خودرو باید به رنگ تودوزی صندلی ها، رودری و موکت کف خودرو اشاره کرد که همگی سبز هستند و هارمونی خوبی با رنگ بدنه خودرو دارند.

همانطور که در بالا اشاره شد این خودرو در سال 1958 ساخته شده است. موتور مورد استفاده در آن 3.8 لیتر است و دو میل سوپاپ در سرسیلندر دارد. همین موتور 6 سیلندر به عنوان Base برای تولید موتور 4.2 لیتری جاگوار E-Type مورد استفاده قرار گرفت. جالب است بدانید حتی در بخش شاسی هم مدل ایی تایپ شباهت هایی با این خودرو دارد.

موتور این خودرو با استفاده از دو کاربراتور SU تغذیه می شود که هر کدام 3 سیلندر موتور را پوشش می دهند. البته برای تقویت و تیوینیگ موتور این خودرو در گذشته از کاربراتورهای وِبِر استفاده می کردند. ترمزهای عقب کارسه ای هستند اما در جلو از ترمز های دیسکی استفاده شده است که درست بعد از ماجرای آتش سوزی کارخانه جاگوار بود.

استاد تیمور ریشارد از باتجربه ها و کارشناسان بازسازی خودروهای کلاسیک و انتیک در خصوص این خودرو به تخت گاز می گوید: اتومبیل های ساخت هر کشور و هر برند یک قلق های خاصی دارند. یک آداب مکانیکی دارند. مثلا برای تعمیر گیربکس این خودرو باید آن را از داخل کابین دراورد نه از زیر ماشین و به همین دلیل باید صندلی ها را باز کرد. از جمله مشکلات مرسوم این خودروها و اغلب ساخته های انگلیسی تا اواسط دهه 70 میلادی باید به سیستم برق ضعیف اشاره کرد. سیستم برق و سیم کشی این خودرو هم از ساخته های لوکاس است و باید در زمان بازسازی با مدل های روز جایگزین شود تا بتوان از خودرو بیشتر استفاده کرد.

از دیگر مسائل در مورد این خودروها گرم کردن موتور بود که درست مسئله این است که این اتومبیل رها برای آب و هوای مرطوب اروپا ساخته شدند نه شرایط گرم و خشک در ایران. به همین دلیل نیاز به یک رسیدگی هایی دارند و یک اصلاحاتی که با دانش موجود در ایران در آن زمان گاهی انجام می شد و جواب هم می داد.

ریشارد در پاسخ به این سوال که چند دستگاه از این خودرو در ایران وجود داشته است می گوید: جاگوار به صورت مجزا نمایندگی نداشت و شرکتی که به اسم بریتیش لیلاند می شناختیم، جاگوار مینی و خیلی دیگر از خودروهای انگلیسی را آن زمان وارد کشور می کرد. از خانواده XK  شامل مدل های 120 تا 150 گمان میکنم تا حدود 30 دستگاه وارد ایران شده بود و در مسابقات اتومبیلرانی هم حضور پیدا می کردند. البته تعدادی هم شخصی وارد کشور شدند. اغلب مالکین این خودروها در ایران افراد ایرلندی یا انگلیسی بودند. اما جالب است بدانید این خودرویی که قرار است ان را بازسازی کنیم، هنوز هم یک برگ سند است و بیش از 30 سال قبل توسط آقای رضا دردشتی بازسازی شده است. به نظر می رسد این خودرو بهترین نمونه باقی مانده باشد که به اندازه یک دفتره 100 برگ برای ان قطعات و لوازم سفارش می دهیم و در نهایت صفر تا 100 بازسازی خواهد شد، اما با قطعات اُرجینال و ترجیح ما این است که تا حد امکان قطعه ایی برایش نسازیم. مگر قطعه مورد نظر موجود نباشد.

او در خصوص تهیه قطعات هم می گوید: باید با تجربه قطعات و کیفیت آنها را شناخت. وقتی یک قطعه ای را در اینترنت می بینیم، نمی توانیم کیفیت ساخت ان را لمس کنیم. اما کسی که یک خودرو اینچنینی را بازسازی می کند، باید کیفیت برندها را بشناسد. زیرا چند برند مختلف قطعات را تولید می کنند که کیفیت ساخت و طول عمر و قیمت متفاوتی دارند. در پایان دیدار با این خودرو و تشکر از استاد تیمور ریشارد که امکان تهیه این مطلب را فراهم آورد، از مخاطبین مجله تخت گاز و پایگاه خبری جوان خودرو می خواهیم نظر خود را در مورد بخش خودروهای کلاسیک با ما در میان بگذارند.

 

نوشته: امید آذرزمانی

عکس: بهزاد اویسی

 

 

دیدگاه خود را بنویسید

کیوسک مطبوعاتی