بامو سری 5 در نسلهای اول و دوم از جمله خودروهای کلاسیکی است که در نقاط مختلف دنیا عرضه شد و حالا در دست بندی کلاسیکها جای گرفته است. در این مقاله به بررسی یکی از بکرترین سری 5 های نسل دوم در ایران پرداختیم. آغاز ب ام و سری 5 برند BMW را در […]
برند BMW را در ایران بیشتر با مدلهای 2002، سری 3 و 5 میشناسیم. در این میان یکی از خودروهایی که به تعداد زیاد راهی خیابانهای کشور شد، بامو اتاق E12 یا اولین سری 5 بود. بسیاری از سری 5های موجود در ایران از همین نسل هستند و اغلب آنها دارای پیشرانه 1.8 لیتری 4 سیلندر و یا 2 لیتری 4 و 6 سیلندر بنزینی هستند. اما با پایان یافتن تولید نسل اول در سال 1981، نسل دوم ب ام و سری 5 راهی بازار شد. نسلی که حالا با کد اتاق E28 شناخته میشد. پس کار به دست طراح خوشنام بامو Claus Luthe سپرده شد. نسل دوم ب ام و سری 5 درست در زمانی ساخته شد که تازه 2 سال از وقوع انقلاب اسلامی گذشته بود و کشور هنوز در شرایط مناسبی از نظر واردات آن هم در صنعت خودرو قرار نداشت. در نتیجه تعداد E28های وارد شده به ایران بسیار کمتر از E12 است. به همین دلیل از جمله باموهای کمیاب اما نهچندان سطح بالا از نظر تکنولوژی بهشمار میرود.
بامو برای E28 هم از پیشرانه M10 چهار سیلندر که در نسل قبل هم مورد استفاده قرار داده بود بهره برد تا تنها پیشرانه 4 سیلندر این نسل لقب بگیرد. اما در لیست انتخاب پیشرانههای نسل دوم ب ام و سری 5، تنها میتوانستید مدلهای 6 سیلندر خطی را انتخاب کنید. این پیشرانه حجمهایی بین 2 تا 3.5 لیتر داشتند. در ضمن 2 موتور 6 سیلندر دیزلی نیز در لیست انتخاب وجود داشت که یکی از آنها با کد M21 مجهز به توربو بود. البته به دلیل تعداد کم E28های وارد شده به کشور، به نظر نمیرسد مدلهای دیزلی این خودرو در ایران موجود باشد و اگر هم نمونهای از آن پایش به ایران رسیده، دستکم ما خبری از آن نداریم. نسل دوم ب ام و سری 5 برای اولین بار زیر تیغ جراحی بخش Mpower هم رفت تا اولین M5 با پیشرانه 3.5 لیتری S38 در سال 1985 وارد بازار شود. پیشرانه S38 در آن زمان دارای 2 میل سوپاپ در سرسیلندر و 24 سوپاپ بود. از اینرو راندمان مناسبی داشت و توسط بخش Mpower کمپانی با دستان هنرمند متخصصین اسمبل میشد. این پیشرانه میتوانست 256 اسببخار نیرو تولید کند که برای یک موتور 6 سیلندر عدد درخور توجهی بود. M5 در آمریکا هم به فروش رسید و حتی به صورت محدود میتوانستید پکیجی به نام Jet Black را هم برای آن سفارش دهید. این پکیج شامل رنگ مشکی بدنه، سپر، ستونها، جلوپنجره و تریم داخلی خودرو میشد. البته این پکیج ویژه با رنگ سفید هم عرضه شد که اسناد غیررسمی حاکی از تولید تنها 29 دستگاه با پکیج سفید است. هر چند رنگهای دیگر مثل قرمز هم آنقدرها تولید نشدند و حتی بسیاری از E28های ام بعدها توسط مالکین به این پکیجها مجهز شدند. پیشرانه S38 در سال 1985 گشتاوری معادل 330 نیوتنمتر در دور 4500 در اختیار راننده M5 E28 قرار میداد. برای بازار کانادا حتی آپشنهایی مثل گرمکن دستگیره در و چرم سیاه و سفید برای روکش داخلی نیز وجود داشت. ضمنا رینگهای 16 اینچی BBS با عرض 705 اینچ این خودرو را به یک دلربا در دهه 80 بدل کرده بود. البته در بعضی از منابع نصب پیشرانه S38 روی اتاق E28 را به اواخر سال 1984 نیز نسبت میدهند اما به هر حال این پیشرانه یکی از ماندگارترین پیشرانههای 6 سیلندر خطی در کمپانی بامو است.
بامو در سال 1981 سری 5 را با پیشرانه 4 سیلندر 1.8 لیتری عرضه کرد و تولید این مدل تا سال 1984 ادامه داشت. بیشتر E28های موجود در ایران نیز از همین پیشرانه بهره میبرند. اما در سال 1984 همین پیشرانه به سیستم سوخت پاش انژکتوری مجهز شد و پسوند i در این سال روی بدنه نسل دوم ب ام و سری 5 قرار گرفت. تولید نسل دوم تا سال 1988 ادامه داشت و در این سال نسل دوم با اتاق E34 جایگزین شد.
در سفری که به همراه کمیته کلاسیک فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی در خلال تور کلاسیک تهران-کلاردشت به شمال کشور داشتیم، خوشبختانه توانستیم سواری نسل دوم ب ام و سری 5 را تجربه کنیم. خودرویي که با حدود 30 سال سن 113 هزار و 112 کیلومتر حرکت کرده بود و تقریبا 90 درصد بدنهاش رنگ اولیه کارخانه را بر خود داشت. چهره خودرو به دلیل بکر بودن بدنه و قطعات تزینی در کلاس خودش جذاب است. هر چند انتظار برخورداری از ظرافتهای طراحی در دهه 60 و 70 را نمیتوان از این خودرو داشت اما، حتی سادهترین خودروها نیز وقتی دستنخورده و بکر باقی بمانند جذاب خواهند بود. در نمای جلو همان خشمی که بامو سالها آنرا با استفاده از چراغهای گرد حفظ کرد، دیده میشود. در حالیکه در دوران دهه 70 بسیاری از خودروسازان از جمله آمریکاییها چراغهای گرد را با نمونههای مستطیلی و … تعویض کردند، بامو روندی که از دهههای قبل و بهخصوص در دهه 60 با مدل 2002 آغاز کرده بود را ادامه داد. از اینرو چهره نسل دوم ب ام و سری 5 در مقابل حریفانی مثل مرسدسبنز در دهه 80 خشمگینتر به نظر میرسد. در نمای عقب خودرو هم استایل کلی مدل E12 حفظ شد اما طراحی چراغها تغییر کرد. چراغهای مهشکن زیر سپر و بلوریهای سالم و شفاف چراغهای اصلی از جمله عوامل دیگری هستند که باعث میشود مالکین قبلی و فعلی این خودرو را به دلیل حفظ و نگهداری از آنها تحسین کنید.
در طول مسیر حرکت در جاده چالوس به سمت کلاردشت، خودرو دارای 4 سرنشین بود. هر چند با توجه به بهره بردن نسل دوم ب ام و سری 5 از پیشرانه 1.8 لیتری به قدرت 101 اسببخار آنهم در دور موتور 5 هزارو 800 و گشتاوری در حدود 140 نیوتنمتر، نمیشد از آن انتظار داشت پابهپای دیگر خودروهای تور در چالوس عرضاندام کند. اما تصور نکنید این خودرو دستوپا بسته است زیرا با توجه به ضرایب خوب گیرباکس 5 سرعته اش، سعی میکرد آبروداری کند. یکی از محاسن این خودرو کابین جادار و البته دید مناسب نسبت به اطراف است. ضمنا سیستم تعلیق که در جلو دارای طبقهای جناقی و در عقب فنر لول است، بسیار نرم و با ثبات عمل میکند. بخش زیادی از ثبات و پایداری که از یک بامو اصلی سراغ داریم به دلیل بهرهمندی از محور مستقل یا سهتکه در عقب است که 815 ما نیز به آن مجهز بود.
خودرو دارای فرمان هیدرولیک نیست اما غربالک با قطر زیاد باعث میشود در چرخاندن فرمان کار سختی نداشته باشید. در استفاده از دنده عقب هم باید دقت کنید زیرا این دنده در کنار شیار دنده يك قرار دارد و باید اهرم تعویض دنده را همچون مرسدسبنز به سمت خودتان بکشید. شیشهها همگی فابریک و بدون خط و خش هستند و هنوز علامت بامو و نوشته Sekorit را میتوان روی آنها دید. کیلومترشمار تا عدد 220 مدرج شده است و مثل بسیاری از خودروهای آن دوران خبری از دور موتور نیست. به جای آن یک ساعت در سمت راست نشانگرها قرار دارد و در وسط هم میزان مصرف سوخت و … به نمایش در میآید.
تا فراموش نکردهایم بگوییم که رینگهای 14 اینچی خودرو به منظور جلوگیری از دزدیده شدن دارای قفل هستند! این رینگها دارای 5 سوارخ هستند که 4 تای آنها برای اتصال پیچ و یکی برای قفل کردنشان توسط سوئیچ در رینگ تعبیه شده. در واقع هماننده قفل یک در، با استفاده از سوئیچ رینگها قفل میشوند! این رینگها معروف به آفریقایی هستند زیرا در سری 5های تولیدی در آفریقا بسیار مورد استفاده بودند. خودرو مجهز به کولر نیست اما با روشن شدن بخاری یا فن، هوا از جلو وارد کابین شده و از دریچههای روی ستون C به بیرون هدایت میشود. خوشبختانه به دلیل سالم بودن قطعات زیربندی هیچ صدایي از آنها به گوش نمیرسد و این لذت یک سفر طولانی را دوچندان میکند. هر چند دید خودرو مناسب است اما صندلیها و در کل خودرو از نظر سطح تکنولوژی نسبت به حریفانی همچون مرسدس حرف چندانی برای گفتن ندارد. مگر به سراغ مدلهای قویتر و آپشنال بروید. برای دیدن پیشرانه E28 احتمالا با توجه به پیشینه بامو در شکل باز شدن در محفظه موتور به سمت کنار ستون جلو حرکت میکنید. اما این خودرو یک سنت شکن است و در محفظه موتورش مثل دیگر خودروها به صورت معمولی باز میشود.
خودروهایی همچون بامو سری 5 در نسل اول و دوم، مرسدسبنز W123، شورولت نوا، بیوک ایران و خودروهایی از این دست به دلیل سن و سال نهچندان بالایشان و البته وجود قطعات یدکی در کشور، از جمله خودروهای کلاسیکی هستند که حتی میتوانند به صورت روزانه مورد استفاده مالکین قرار بگیرند و لذت کلاسیک سواری را هر روز نصیب مالک خود کنند.
دیدگاه خود را بنویسید