داستان جذاب این جدال تمامنشدنی به دهه ۶۰ میلادی باز میگردد. قلچماقهایی که در جنگ سرد شرکت داشتند، اما نه آن جنگ سرد ترسناک علیه روسها. جنگ سرد دیترویت! از سال ۱۹۶۴ فورد معروفترین ماشین قلچماقاش را داشت. فورد موستانگی که قهرمان خیلی از جوانهای عشق ماشین آن دوره بود. اما ۲ سال بعد، یعنی […]
داستان جذاب این جدال تمامنشدنی به دهه ۶۰ میلادی باز میگردد. قلچماقهایی که در جنگ سرد شرکت داشتند، اما نه آن جنگ سرد ترسناک علیه روسها. جنگ سرد دیترویت! از سال ۱۹۶۴ فورد معروفترین ماشین قلچماقاش را داشت. فورد موستانگی که قهرمان خیلی از جوانهای عشق ماشین آن دوره بود. اما ۲ سال بعد، یعنی در سال ۱۹۶۶، GM پاتک زد و کامارو را روانه بازار داغ آن روزها کرد. اما راستش را بخواهید، کامارو در آن نبرد سهمگین باخت. بدجوری هم باخت! فورد در سال اول بیش از نیم میلیون موستانگ فروخت. در حالیکه GM در سال اول حتی نصف این تعداد هم کامارو نفروخت. در حالیکه این 2 پونیکار معروف با حیله و نیرنگ قصد پیشی گرفتن از یکدیگر را داشتند، برندگان واقعی این عرصه عشق ماشینهای آن دوران بودند که از این رقابت داغ و ارتقاء کیفیت بهره میبردند. سرانجام موستانگ و چارجر ترجیح دادند که در سریال بولت بازی کنند. اتفاقا کامارو هم یک نقش خوب در یکی از اپیزودها داشت. لاو جوی! اما گاوچرانهای جنگجو باز هم به مبارزه برگشتهاند. اینجا ایستگاه ششم رقابت است و فورد و شورولت تصمیم گرفتهاند تا با قویترین سلاحهایشان در مبارزه شرکت کنند.
شورولت کامارو SS
شورولت کامارو ماشین قلچماقی است که دوباره متولد شده. ماشینی که خیلیها عقیده دارند قاتلها پشت فرماناش مینشینند. اگر روزی یک کامارو برایتان ایستاد هرگز نباید سوارش شوید. چون ممکن است راننده یک انسان خشن به معنای واقعی کلمه باشد! اما اگر سنتان زیر ۱۲ سال است، کامارو برایتان همان نقش بامبلبی در فیلم ترنسفورمرز را ایفا میکند. یعنی فکر میکنید که الان از جایش بلند شده و تانکر روغن را به سرتان میکوبد!
همانطور که اشاره شد، پدربزرگ این ماشین در جنگ سرد دیترویت شرکت داشت. اما در اینجا سراغ قویترین نسخه مدل ۲۰۱۶ یعنی کامارو SS رفتیم. ششمین نسل کامارو در ۱۶ می سال ۲۰۱۵ در دیترویت، با ظاهری متفاوت نسبت به قبل معرفی شد. البته شورولت در طراحی نسل جدید کامارو دست به عصا حرکت و سعی کرده تا در ترکیب دوستداشتنی مدل قبلی، تغییرات آنچنانی ایجاد نکند. ترکیب جلوپنجره و چراغهای جلو شباهت زیادی با قبل دارد و تنها به آرایش جزیی چراغهای جلو بسنده شده تا مدرنتر و در عین حال خشنتر به نظر برسند. گلگیرهای جلو و عقب فرمی عضلانی و ورمکرده دارند و در ترکیب با هواکشهای بزرگ سپر جلو خروجیهای دوقلو اگزوز در عقب، سیمایی رعبآور برای کامارو به ارمغان آوردهاند. فرم دوقلوی چراغهای عقب در مدل جدید جای خود را به چراغهای باریک و کشیده داده که هارمونی مناسبی با ارتفاع کوتاه صندوقبار دارد.
فضای کابین همان چیزی است که از یک قلچماق خاک خورده انتظار دارید. خبری از بزکهای اضافه و ظرافتهای آلمانی نیست و همه چیز ترکیبی زمخت و مردانه دارد. علیرغم اینکه کامارو در رده قیمت متوسط جای میگیرد، اما در زمینه کیفیت کابین حرفهای زیادی برای گفتن دارد و نسبت به قبل پیشرفت چشمگیری در این زمینه داشته. همچنین چیدمان فانتزی کنسول جلو و محل قرارگیری دریچههای دایرهای شکل در نگاه اول توجه سرنشینان را به سوی خود جلب میکند. موضوع وقتی جذابتر میشود که بفهمید داخل خودرو قلچماقتان یک صفحه نمایش لمسی مجهز به سیستم کارپلی اپل نیز نصب شده است.
پشت فرمان کامارو همه چیز رنگ و بوی خشونت دارد و هنگام قرار گرفتن پشت فرمان، حس میکنید که یک کابوی عصبانی با 2 اسلحه بسته شده به کمرتان هستید! دید جلو به خاطر کاپوت برآمده و صندلیهای گود از موستانگ ضعیفتر است. همچنین فرمان کف تخت نیز آنطور که باید جذابیت فرمان یک کوپه اسپرت را ندارد. برعکس سایر ماشینهای قلچماق، کمک فنرها و تعلیق کامارو از تیر چراغ برق و الوار ساخته نشده و فنرهای نرم و راحتی دارد. شورولت برای دلفریبی در کامارو سراغ پلتفرم جدیدی به اسم آلفا رفته که با پلتفرم کادیلاک ATS مشترک است. همچنین ابعاد کامارو نسبت به قبل کاهش پیدا کرده و با یک رژیم لاغری سخت، وزناش به ۱۶۶۵ کیلوگرم رسیده که ۷۰ کیلو از موستانگ سبکتر است. این وزن کمتر و قدرت بیشتر باعث میشود تا کامارو در همین ابتدا برتری خود را به رخ موستانگ بکشد.
زیر کاپوت دراز و عضلانی کامارو SS یک نیروگاه ۸ سیلندر ۶.۲ لیتری جای گرفته و به برگ برنده کامارو در این رقابت تبدیل شده. این پیشرانه با شورولت کوروت مشترک است و با تغییراتی که نسبت به قبل داشته، حالا میتواند ۴۵۵ اسببخار نیرو تولید کند. گشتاور ۶۱۷ نیوتنمتری نیز چاره خلاص شدن از شر تایرهای غول پیکر کامارو است. کامارو SS تنها ۴ ثانیه زمان نیاز دارد تا از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر برسد. این زمان ۰.۴ ثانیه از نسل پنجم سریعتر است. همچنین برای طی مسافت ۴۰۰ متر، ۱۲.۴ ثانیه زمان میخواهید تا با سرعت ۱۸۴.۴ کیلومتر از خط پایان عبور کنید.
تا اینجا تمام اعداد و ارقام در این رقابت تاکید بر برتری کامارو داشت. اما علاوه بر اینکه کامارو از موستانگ سریعتر است، هندلینگ بهتری هم دارد. فرمان بسیار سریع و دقیق است و عملکرد سیستم کنترل کشش هیچ نقصی ندارد. همچنین ترمزهای پرقدرت برمبو خیال راننده را راحت میکند تا بتواند هر چقدر میخواهد پایش را روی پدال گاز فشار دهد.
یکی دیگر نقاط قوت کامارو، گیرباکس ۶ سرعته دستی آن است که علیرغم داشتن یک دنده کمتر، عملکردش بسیار شبیه گیرباکس ۷ سرعته کوروت است. در کل باید گفت که کامارو SS از آن خودروهایی است که واقعا ارزش مبلغ پرداختی را دارد. ضمن اینکه طراحی و کیفیت کابیناش خیلی بهتر از قبل شده و میتوان گفت از این نظر بینقص است.
فورد موستانگ GT
موستانگ را میتوان سمبلیکترین خودرو تاریخ آمریکا برشمرد. موستانگ 2 سال زودتر از کامارو پا به عرصه وجود گذاشت و سال گذشته تولد ۵۰ سالگیاش را جشن گرفت. ششمین نسل موستانگ که مثل همیشه در مقابل کامارو قرار گرفته، از همیشه جذابتر و خشنتر است. در سال ۲۰۱۵، موستانگ با فروش 122.345 دستگاه توانست دوباره تاج پادشاهی ماسلهای آمریکایی را روی سرش بگذارد. موستانگ در این سال جهش ۴۸ درصدی را در فروش تجربه کرده و تنها کوپه اسپرت است که بیش از ۱۰۰ هزار دستگاه فروش داشته و عنوان پرفروشترین کوپه جهان را یدک میکشد. ۲۰۱۵ اولین سالی بود که موستانگ به صورت جهانی عرضه شد. اما در ایالات متحده فروشاش همچنان بیشتر از چلنجر و کامارو است. موستانگ در اروپا هم طرفداران خاص خود را دارد و نسخه کانورتیبل آن در آلمان بالاترین نرخ فروش بینالمللی را دارد.
موستانگ به خون قرمز، سفید و آبی آغشته شده که نشانگر آزادی آمریکاست. نسخه GT که در این رقابت در مقابل کامارو SS قرار گرفته، قویترین نسخه استاندارد موستانگ بهشمار میرود و هوادارانی وفادارتر از یاران چارلز منسون، تبهکار معروف آمریکایی دارد!
فاکتور اصالت همچنان در چهره موستانگ موج میزند و حالت خمار چراغهای جلویش، گوشزد میکند که از اینکه به آن زل زدهاید ناراحت است. بدنه عضلانی و ورم کرده در ترکیب با خطوط و ریزهکاریهای ۵۰ ساله، ترکیبی جاودانه برای موستانگ رقم زدهاند، که از نظر خیلیها، جذابتر از حالت تخیلی کامارو به نظر میرسد.
طراحی داشبورد قرینه نسبت به کامارو شلوغتر است و تعداد بیشتری دکمه و ابزارک به چشم میخورد. پشت فرمان موستانگ در مثلث عشقی صندلیهای چرمی ریکارو، اهرم تعویض دنده کوتاه و خوشدست و فرمان خوشترکیب و هیجانانگیز اسیر میشوید و چارهای جز به سیم آخر زدن ندارید! دوخت زردرنگ صندلیها و کنسول جلو نیز در جذابیت کابین بیتاثیر نیست و انگار همهچیز دست به دست هم داده تا با یک نگاه عاشق موستانگ شوید.
اما با استارت خوردن پیشرانه ۸ سیلندر ۵ لیتری ضعفهای موستانگ در مقابل کامارو نمایان میشود. موستانگGT به عنوان قویترین نسخه استاندارد موستانگ توانایی تولید ۴۳۵ اسببخار قدرت و گشتاور ۵۴۲ نیوتنمتر را دارد. این اعداد در پس مشخصات فنی کامارو SS قرار میگیرند، اما فراموش نکنید که حجم پیشرانه موستانگ از کامارو کمتر است.
این کوپه ۱۷۳۵ کیلویی ظرف ۴.۶ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر میرسد و مسیر ۴۰۰ متر را در ۱۲.۹ ثانیه و با سرعت ۱۷۷ کیلومتر طی میکند. موستانگ علاوه بر اینکه از کامارو کندتر است، هندلینگ ضعیفتری هم دارد. طی پیچها با موستانگ از کامارو دشوارتر است اما در بزرگراهها بسیار آرام و بیصدا قدم بر میدارد. هنگام حرکت با سرعت ۱۲۰ کیلومتر با دور ۲۰۰۰ و دنده ۶، نه صدای بادی به گوش میرسد و نه غرش خاصی دلتان را میلرزاند. گیرباکس ۶ سرعته دستی موستانگ تنها سلاحش نیست. با پرداخت مبلغی بیشتر میتوانید بسته عملکردی سفارشی را اضافه کنید که شامل ترمزهای ۶ پیستونه برمبو، دیفرانسیل لغزش محدود تورسن با ضریب ۳.۷۳۱، فنرهای اسپرت جلو و رینگهای ۱۹ اینچی روکش شده با تایرهای پیرلی zeroP میشود.
نتیجهگیری
با توجه به عملکرد این 2 قلچماق آمریکایی، موستانگ علیرغم فروش بیشتر نسبت به کامارو، به خاطر وزن سنگینتر، قدرت کمتر و هندلینگ ضعیفتر در جایگاه دوم قرار میگیرد. اما فراموش نکنید که گزینهای عالی برای پیمودن بزرگراههاست و میتوان موستانگ را خودرویی تورینگ خطاب کرد.
اما شورولت کامارو که به راستی یک کوپه اسپرت فوقالعاده با قیمتی مناسب است، هم وزن کمتری از موستانگ دارد و هم از موستانگ چابکتر است. عملکرد بهتر نسبت به رقیب کهنهکار باعث شده تا کامارو در رتبه اول قرار بگیرد. کامارو SS هر آنچه از یک ماسل آمریکایی انتظار دارید را به شما هدیه میکند.
دیدگاه خود را بنویسید