پایگاه خبری رسمی خودرو و صنایع وابسته
شماره مجوز ۸۲۱۸۶ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

راهنمای خرید خودرو در بازار ایران – قسمت اول

MG3 به نقل از مجله تخت گاز با توجه به شلوغی شهرها و افزایش مشکلاتی نظیر نبود جای پارک، نیاز به هاچ‌بک‌‌های جمع و جور بیش از پیش احساس می‌شود و خودروهای این سگمنت در این سال‌ها مورد توجه و اقبال مناسبی قرار گرفته‌اند. در چند سال اخیر تنوع این کلاس در ایران نیز زیاد […]

javankhodro
جمعه - ۲۳ مرداد ۱۳۹۴

MG3

mg3

به نقل از مجله تخت گاز

با توجه به شلوغی شهرها و افزایش مشکلاتی نظیر نبود جای پارک، نیاز به هاچ‌بک‌‌های جمع و جور بیش از پیش احساس می‌شود و خودروهای این سگمنت در این سال‌ها مورد توجه و اقبال مناسبی قرار گرفته‌اند. در چند سال اخیر تنوع این کلاس در ایران نیز زیاد شده و از MG3 باید به عنوان جدیدترین عضو کلاس هاچ‌بک‌‌های کوچک در ایران نام برد. هم‌چون محصولات شرکت اپل آمریکا که در کشور چین مونتاژ می‌شوند، مونتاژ خودروهای برند ۸۸ ساله MG انگلستان نیز در کشور چین انجام می‌شود و از این رو خیلی از ایرانی‌ها، محصولات MG را با خودروهای چینی بازار اشتباه می‌گیرند.
MG3 اولین هاچ‌بک و جدیدترین محصول MG در ایران است که رقبایی نظیر هیوندای i20، میتسوبیشی میراژ و ریو  هاچ‌بک را در مقابل خود می‌بیند. طراحی بدنه MG3 سبک و سیاق خودروهای شرقی را دنبال می‌کند و برخلاف ابعاد کوچکش، خشن و عبوس طراحی شده! هم‌چنین رنگ‌های جذابی برای بدنه در نظر گرفته شده‌اند و می‌توان MG3 را به صورت 2 رنگ نیز سفارش داد.
علی‌رغم ابعاد کوچک بدنه، شاهد کابین راحتی از MG3 هستیم که برای ۵ سرنشین تدارک دیده شده است. اما ظرفیت صندلی‌‌های ردیف عقب، با نشستن دو سرنشین بالغ عملا پر می‌شود. شرکت مدیا موتور فول‌آپشن‌ترین مدل MG3 را برای عرضه در ایران انتخاب کرده تا پاسخگوی نیازهای مصرف‌کننده ایرانی باشد. صندلی‌ها پوششی از چرم مصنوعی دارند و طراحی کابین که با کمک شرکت اپل انجام شده، تمی ‌اروپایی و جذاب دارد. کیفیت کلی متریال کابین و مونتاژ قطعات مناسب است و از رنگ‌بندی چشم‌نوازی برای کابین MG3 استفاده شده. تنها نبود تنظیمات برقی صندلی‌‌های جلو توی ذوق سرنشینان می‌زند. اما وجود مواردی نظیر شیشه‌‌های سولار فیلترکننده اشعه مضر خورشید، سانروف، سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک ETC، کروز کنترل، چراغ‌‌های اتوماتیک و ۶ ایربگ و سیستم صوتی حرفه‌ای استریو در یک هاچ‌بک کوچک و اقتصادی موجب دلگرمی ‌است.
MG3 که یکی از محبوب‌ترین هاچ‌بک‌ها در کشور انگلستان به‌شمار می‌رود، در ایران با پیشرانه ۱.۵ لیتری ۴ سیلندر عرضه شده. این پیشرانه کم‌حجم و کم‌مصرف قادر است ۱۰۵ اسب بخار قدرت تولید کند که با توجه به وزن کم خودرو مناسب به نظر می‌رسد. همچنین ۱۳۷ نیوتن‌متر گشتاور در دورهای بالا در اختیار راننده قرار می‌گیرد.
برای MG3 دو نوع جعبه دنده ۵ سرعته دستی و ۵ سرعته اتوماتیک در نظر گرفته شده است که برای بازار ایران این هاچ‌بک کوچک با جعبه دنده ۵ سرعته اتوماتیک عرضه می‌شود. ضریب کوتاه دنده‌ها در شتاب‌گیری به کمک راننده می‌آیند و این هاچ‌بک تند و تیز ظرف ۱۰.۵ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت می‌رسد.
از نظر ایمنی MG3 توانسته امتیاز بالایی از موسسه EURONCAP کسب کند و با گارانتی ۵ ساله یا ۵۰ هزار کیلومتری در ایران عرضه می‌شود. مصرف سوخت ۵.۸ لیتری نیز باعث شده تا با MG3 کمتر گذرتان به پمپ بنزین‌ها بیافتد.

MG3

mg3mg3

تندر 90 اتوماتیک

تندر 90 اتوماتیک

به نقل از مجله تخت گاز

خودرویی که ابتدا با حواشی زیادی وارد بازار کشور و پس از مدت کوتاهی به یکی از محبوب‌ترین سدان‌های نسبتا ارزان قیمت تبدیل شد. تندر ۹۰ از معدود خودروهای تولید داخل است که تا حدودی ارزش مبلغ پرداختی را دارد. البته از نظر قیمت داستان مدل اتوماتیک تندر متفاوت است و نزدیک شدن قیمت آن به قیمت چینی خوش ساختی هم‌چون جک J5 و یا برلیانس باعث شده تا بازار آن تحت‌الشعاع قرار بگیرد. تندر ۹۰ طوری طراحی شده که ارزان باشد، اما ارزان طراحی نشده و هنوز هم در برخی کشورهای اروپایی تولید می‌شود. طراحی بدنه تندر عامه‌پسند نیست و مهم دلیل این امر، عدم هماهنگی قسمت جلو و عقب و ارتفاع زیاد عقب است. هم‌چنین شیشه‌های بلند جانبی و ارتفاع بلند درها به تندر ظاهری جعبه‌ای بخشیده‌اند تا این خودروی محبوب از نظر جذابیت ظاهری در پس رقیبی هم‌چون ۲۰۶ قرار بگیرد. از تفاوت‌های ظاهری مدل اتوماتیک نسبت به مدل معمولی، می‌توان به قاب متفاوت مه شکن‌های جلو اشاره کرد. کابین تندر ۹۰ ساده و بی‌روح است و پس از مدت کوتاهی برای مالکش کسل‌کننده می‌شود. اما در زمینه کیفیت متریال کابین و کیفیت مونتاژ نمره مناسبی را کسب می‌کند. البته این در حالی است که در این چند سالی که از حضور تندر در این می‌گذرد، کیفیت متریال کابین آن افت کرده و اگر نمونه صفر آن را با نمونه‌های اولیه مقایسه کنید، به این مورد پی خواهید برد. اما از نکات مثبت کابین می‌توان به صندلی‌های بسیار بزرگ و جادار و نرم اشاره کرد. که در مسافرت‌های طولانی، هم‌چون صندلی‌های ۲۰۶ بدن سرنشینان را خسته نمی‌کنند. برای کاهش هزینه‌ها از ایربگ شاگرد در مدل‌های جدید صرف نظر شده و فضای خالی روی کنسول جلو به زیبایی کابین لطمه وارد می‌کند. همچنین در مدل اتوماتیک، صفحه کیلومترشمار تغییر کرده و زمینه‌ای سفیدرنگ دارد.
یکی از نکات مثبت تندر، کم‌صدا بودن کابین آن است  و خبری از سر و صداهای اضافی در داخل کابین نیست. البته در دورهای بالا صدای موتور که چندان هم زیبا نیست به کابین منتقل می‌شود. تندر ۹۰ از یک پیشرانه 1.6 لیتری ۱۶ سوپاپ بهره می‌برد که قادر است ۱۰۵ اسب‌بخار قدرت تولید کند. قدرت تولید شده کاملا پاسخگو نیازهای تندر است و شتاب و کشش خوبی را برای آن به ارمغان آورده است. البته نمونه اتوماتیک، که در آن جعبه دنده ۵ سرعته دستی جای خود را به یک گیرباکس ۴ سرعته اتوماتیک داده است، با تاخیرهایی در معکوس دادن، تا حدودی قدرت موتور را تلف می‌کند.
البته این ایراد چندان فاحش نیست، اما در مقابل رقیبی هم‌چون تیپ ۶ بیشتر خود را نشان می‌دهد. علاوه بر کابین و صندوق بار جادار، مصرف سوخت پایین نیز یکی دیگر از نکات مثبت تندر ۹۰ به شمار می‌رود. هم‌چنین ترمزهای تندر نیز توان مناسبی دارند واز این نظر یک سر و گردن بالاتر از ۲۰۶ قرار می‌گیرد.

تندر 90 اتوماتیک     mg3 تندر 90 اتوماتیک

تندر 90 اتوماتیک

جک S5

جک S5

به نقل از مجله تخت گاز

شرکت کرمان‌موتور با مونتاژ جک J5 به عنوان یکی از محبوب‌ترین خودروهای چینی در ایران، به خوبی جایگاه خود را میان مونتاژکنندگان و واردکنندگان خودروهای چینی تثبیت کرد و حالا تصمیم گرفته تا خلا نبود خودرویی با کیفیت J5 در بازار شاسی‌بلندهای چینی را با مدل S5 جبران کند. S5 که قرار است عرضه آن بعد از نوروز ۹۴ آغاز شود، رقبایی نظیر ام‌وی‌ام X33، لیفان X60 و جیلی EX7 را در مقابل خود می‌بیند. S5 در طراحی بدنه سبک و سیاق هیوندای ix35 را دنبال می‌کند و نمی‌توان ایراد چندانی به ظاهر آن گرفت. هواکش حجیم روی سپر جلو در کنار جلو پنجره و چراغ‌‌های خوش‌فرم، نمای خشن و جذابی را برای قسمت جلویی رقم زده‌اند. در نمای جانبی قطعات پلاستیکی پایین بدنه کیفیت مناسبی دارند و پوشش براق دستگیره درها بر جلوه لوکس S5 افزوده است. البته در این میان وجود قطعه‌ای بی‌کیفیت روی گلگیرهای جلو زیبایی چندانی ندارد. طراحی قسمت عقب جایی است در حین حرکت نظر هر بیننده‌ای را به سوی خود جلب می‌کند. در طراحی این قسمت از شاسی‌بلندهای آئودی الهام گرفته شده و استفاده از چراغ‌های LED زیبایی و جذابیت این قسمت را دوچندان کرده است. هم‌چنین حرف S در روی صندوق بار به رنگ قرمز مزین شده است تا بیشتر حال و هوای محصولات اسپرت آئودی را تداعی کند.  با ورود به کابین شباهت‌ها با ix35 بیشتر عیان می‌شوند. طراحی کنسول جلو شباهت زیادی با این شاسی‌بلند کره‌ای دارد و از این نظر طراحی کابین کاملا هماهنگ و چشم‌نواز است. پوشش چرمی‌ پنل درها، چرم‌دوزی دور فرمان و پوشش کنسول جلو کیفیت قابل قبولی دارند و برای پوشش صندلی‌ها از پارچه‌ای طرح‌دار استفاده شده است. صندلی جلو به صورت دستی تنظیم می‌شود و نبود تنظیمات برقی صندلی در خودرویی با این قیمت کمی ‌ناامید کننده است. البته راحتی صندلی‌ها مناسب است و در مسافت‌‌های طولانی به هیچ عنوان خسته کننده نمی‌شوند.
فضای صندلی‌‌های ردیف عقب نیز راضی کننده است و مشکلی از نظر کمبود فضای سر و پا ندارد. به لطف ارگونومی ‌مناسب کابین، دسترسی به دکمه‌ها و ادوات راحت بوده و دید اطراف و تسلط به خودرو مناسب است. آینه‌‌های بزرگ جانبی دید مناسبی از اطراف را در اختیار راننده قرار می‌دهند، اما آینه میانی عملا کاربرد خاصی ندارد و تنها سرنشینان عقب را نشان راننده می‌دهد! با وجود دید ضعیف عقب، نبود دوربین دید عقب در S5 بیشتر خودش را نشان می‌دهد و هنگام پارک کردن تنها سنسورهای هشدار دهنده به کمک راننده می‌آیند. یکی دیگر از نکات منفی کابین کیفیت نامناسب مانیتور روی کنسول میانی است که فرمان‌ها را به سختی و دیر منتقل می‌کند و هنگام رانندگی از تمرکز راننده می‌کاهد. اما از سوی دیگر سانروف و پوشش آن از کیفیت قابل قبولی برخوردارند.
یک پیشرانه ۲ لیتری توربو برای S5‌‌های مونتاژی توسط کرمان‌موتور در نظر گرفته شده است. این پیشرانه عرضی قادر است قدرت ۱۷۶ اسب بخار و گشتاور ۲۳۵ نیوتن‌متر را به محور جلو منتقل کند. با وجود این پیشرانه توربو، S5 لقب تنها شاسی‌بلند توربو زیر ۱۰۰ میلیون تومان را به خود اختصاص داده است. البته برای کاهش استهلاک قطعات فنی و پایین آوردن مصرف، از یک توربوشارژر کوچک با  بوست پایین در این خودرو استفاده شده است. شتاب اولیه S5 خوشحال‌کننده است و صدای BOV  توربو لذت رانندگی را دو چندان می‌کند. در دور ۳۰۰۰ توربوشارژر در ماکزیمم بوست خود قرار می‌گیرد، اما دور موتور زود وارد کات‌آف می‌شود و شتاب‌گیری تنها با تعویض دنده میسر است. در این میان ضریب کوتاه دنده‌ها در جعبه دنده دستی باعث شده تا در تجربه‌‌های اول، دنده‌ها را به اشتباه تعویض کنید و از طرفی سخت جا رفتن دنده‌ها باعث افت دور موتور می‌شود. با توجه به حجم کم پیشرانه، کشش S5 در سربالایی‌ها و شیب‌‌های تند ضعیف است و در این مسیرها حتما باید با معکوس دادن دنده‌ها افت کشش را جبران کرد. در حین حرکت عملکرد سیستم تعلیق مناسب است و خبری از تکان‌‌های آزار دهنده داخل کابین نیست و فرمان برقی جک نیز عملکرد مناسبی دارد. هم‌چنین عایق‌بندی مناسب کابین  به خوبی صداهای اطراف را فیلتر می‌کند و مونتاژ دقیق قطعات کابین باعث شده‌اند تا در حین حرکت خبری از سر و صداهای رایج در خودروهای چینی نباشد. در طول حرکت تنها باد وارد شده به کابین از لچکی عقب قابل لمس بود که تنها با دقت فراوان باید متوجه آن می‌شدیم.
از مهم‌ترین سامانه‌‌های حرکتی جک می‌توان به سیستم HDC که سرعت را در شیب‌ها یکنواخت نگه می‌دارد و سامانه HAC اشاره کرد که در سربالایی‌ها از عقب رفتن خودرو جلوگیری می‌کند. سیستم کنترل پایداری ESP نیز به خوبی S5 را در پیچ‌ها جمع می‌کرد و در سرعت‌‌های بالا از خارج شدن از جاده جلوگیری می‌کرد.
از نظر ایمنی نیز S5 در جایگاه مناسبی قرار دارد و با کسب ۵ ستاره ایمنی از موسسه NCAP.C عنوان یکی از چینی‌‌های ایمن را به خود اختصاص داده است. یکی از مهم‌ترین نقاط قوت S5، مصرف سوخت پایین است.

جک S5

جک S5 جک S5

جیلی امگرندEX7

جیلی امگرندEX7

به نقل از مجله تخت گاز

این روزها تنوع در بازار شاسی بلندهای چینی زیر ۱۰۰ میلیون تومان بیشتر از قبل شده و رقابت میان آن‌ها بالا گرفته است. یکی از شاسی بلندهای مدعی که  از قیمت بالا رنج می‌برد، جیلی امگرند EX7 است که به تازگی قیمت آن از ۱۰۰ میلیون تومان نیز تجاوز کرده است!
شرکت جیلی از سال ۱۹۸۶ فعالیت خود را آغاز کرد و از سال ۲۰۰۲ وارد گود خودروسازی شد و حالا به عنوان یکی از چهار خودروساز برتر چین شناخته می‌شود. همچنین در سال ۲۰۰۸ شرکت جیلی بخش عمده‌ای از سهام ولوو را خریداری کرد و با مالکیت این برند سوئدی، خودرو را در بازارهای جهانی نیز مطرح کرد.
با استقبال نسبتا مناسبی که از سدان لوکس جیلی، یعنی امگرند EC7 در ایران به عمل آمد، جیلیران موتور تصمیم گرفته تا شاسی بلند EX7 را نیز برای رقابت با خودروهایی هم‌چون جک S5، لیفان X60 و ام‌وی‌ام X33 روانه بازار کند.
از EX7 در نمایشگاه شانگهای ۲۰۰۸ رونمایی به عمل آمد و حالا مدت کوتاهی است که از حضور آن در ایران می‌گذرد. طراحی این شاسی بلند جمع جور، تقلیدی کورکورانه از تویوتا Rav4 نسل سوم به شمار می‌رود. گلگیرهای عضلانی، جلوپنجری مستطیلی ناهماهنگ با طرح کلی خودرو و چراغ‌‌های کوچک  مجهز به لامپ‌‌های LED در عقب، از ویژگی‌‌های ظاهری این شاسی‌بلند چینی هستند. هم‌چنین قطعات پلاستیکی استقاده شده در بدنه کیفیت چندانی ندارند.
با ورود به کابین، با فضایی مشابه EC7 روبه‌رو می‌شویم. طراحی کابین ساده است اما با ترفندهایی نظیر استفاده زیاد از دکمه‌ها و نحوه دکوراتیو کنسول جلو و پنل در‌ها سعی شده تا لوکس به نظر برسد. طراحی کابین تم اروپایی دارد، اما کیفیت معمولی قطعات کابین چنگی به دل نمی‌زند. صندلی‌‌های جلو به صورت برقی تنظیم می‌شوند و به گرمکن مجهز شده‌اند. اما نبود لبه‌‌های کناری صندلی‌‌های جلو باعث شده تا در پیچ‌ها به خوبی سرنشینان را در بر نگیرند و فضای ردیف دوم نیز تا حدودی افراد قدبلند را دچار مشکل می‌کند. هم‌چنین عدم راحتی پشتی صندلی‌ها نیز مزید بر علت شده است. فرمان طراحی جذابی دارد و در کنار نشان‌گرهای زیبای پشت فرمان، ترکیبی چشم‌نواز خلق کرده است. تسلط بر خودرو مناسب است و دید خوبی از اطراف در اختیار راننده قرار می‌گیرد. EX7 دید مناسب عقب را مدیون طراحی ستون‌های نازک است و آینه‌‌های جانبی که فضای زیادی را پوشش می‌دهند. با این وجود دوربین دید عقب و سنسور جلو و عقب نیز در پارک کردن به کمک راننده می‌آیند تا از این نظر هیچ مشکلی با EX7 احساس نشود.
EX7 یک پیشرانه ۲.۴ لیتری را در دل خود جای داده است که نسبت به رقبا حجم بیشتری دارد. این پیشرانه ۱۶ سوپاپ که صدای بمی ‌تولید می‌کند، قادر است ۱۶۲ اسب‌بخار قدرت تولید کند، اما جعبه دنده ۶ سرعته اتوماتیک در تعویض دنده ۲ به ۳ تاخیر دارد و بخشی از توان پیشرانه راتلف می‌کند. هندلینگ EX7 در سطح مطلوبی قرار دارد و از خودرویی نظیر X33 بهتر است. اما در مانورهای ناگهانی و یا رد کرد پیچ‌ها با سرعت بالا، نافرمانی خفیفی رخ می‌دهد که سیستم ESP آن را مهار می‌کند. هم‌چنین ۷ ایربگ در کابین EX7، ایمنی سرنشینان را تامین می‌کنند و مصرف سوخت ۸ لیتری نیز رقم مناسبی برای این شاسی بلند جمع‌وجور است.

جیلی امگرندEX7

جیلی امگرندEX7 جیلی امگرندEX7

کیا سراتو کوپ2010

کیا سراتو کوپ2010

به نقل از مجله تخت گاز

مدتی است که نسل جدید سراتو کوپ در تعداد محدودی وارد کشور شده، اما هم‌چنان نمونه‌های دست دوم نسل قبلی، از کوپه‌های پر طرفدار بازار هستند.
سراتو کوپ از ظاهری اسپرت‌تر و جذاب‌تر نسبت به سراتو سدان بهره می‌برد و مهم‌ترین تفاوت آن با نمونه سدان در طراحی قسمت عقب است. البته فرم طراحی ستون عقب و پنجره‌های کوچک جانبی با سایر کوپه‌ها تفاوت دارد و چندان عامه پسند نیست. اما هماهنگی چراغ‌های کشیده جلو و عقب، گلگیرهای وروم کرده و طراحی جذاب سپرها باعث شده‌اند تا بیشتر به کوپ علاقه‌مند شوید. با وارد شدن به کابین، فضایی مشابه با کابین سراتو سدان نسل قبل مقابل چشمانتان قرار می‌گیرد، که در مدل کوپه، چاشنی اسپرت آن افزایش یافته و باب میل جوان‌ترها شده است. کنسول میانی جلو ترکیب مناسبی دارد و صفحه نشان‌دهنده‌های پشت فرمان که از سه دایره فرورفته تشکیل شده‌اند، به خوبی حس و حال سواری با یک کوپه اسپرت را به سرنشین منتقل می‌کنند. در این میان از وجود پدال‌های تعویض دنده در پشت فرمان نیز نمی‌توان گذشت.
کیفیت متریال کابین و مونتاژ قطعات مناسب است اما کیفیت معمولی بعضی قطعات را نمی‌توان نادید گرفت. که با وجود اینکه سراتو کوپ یک کوپه اکونومی ‌به شمار می‌رود، چندان تعجب‌برانگیز نیست. صندلی‌های جلو راحت هستند و فرم خاص طراحی قسمت عقب باعث شده تا بر خلاف بعضی کوپه‌ها، سرنشینان عقب از فضای نسبتا مناسبی بهره ببرند. سراتو کوپ با دو پیشرانه ۱.۶ لیتری و ۲ لیتری در ایران عرضه شد، که نمونه‌های ۲ لیتری تنفس طبیعی به عنوان رایج ترین مدل‌ها، قادرند ۱۵۴ اسب‌بخار قدرت تولید کنند. سراتو کوپ با وجود پیشرانه کم‌حجمش چندان چابک و تند و تیز نیست. اما با هندلینگ و فرمان پذیری مناسبش، تا حدودی می‌تواند حس و حال رانندگی اسپرت را منتقل کند. فنربندی و سیستم تعلیق نیز با ماهیت اسپرت خودرو هماهنگی دارند و شاهد سواری نسبتا خشکی با سراتو کوپ هستیم.
یکی از مهم‌ترین نقاط قوت سراتو کوپ که باعث محبوبیت آن میان جوانان شده، مصرف سوخت مناسب و قیمت منطقی لوازم و قطعات آن است. هم‌چنین سراتو کوپ نسبت به رقیبش هیوندای کوپه، از بازار خرید و فروش بهتری برخوردار است.

کیا سراتو کوپ2010

کیا سراتو کوپ2010 کیا سراتو کوپ2010

هیوندای سوناتا LF 2015

هیوندای سوناتا LF 2015

به نقل از مجله تخت گاز

با نگاهی به پیشینه هیوندای سوناتا در ایران، به محبوبیت و فروش بالای این سدان متوسط و نیمه لوکس در ایران پی می‌بریم. سوناتا به عنوان یکی از با سابقه‌ترین محصولات هیوندای، از سال ۱۹۸۵ تا کنون روی خط تولید قرار دارد. اکثر ایرانیان سوناتا را با نسل پنجمش (NF)، که تولید آن به سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ برمی‌گردد می‌شناسند. در سال ۲۰۰۹ این مدل جای خود را به نسل ششم (YF) داد. تولید سوناتا YF تا سال ۲۰۱۴ ادامه پیدا کرد و به یکی از محبوب‌ترین مدل‌های سوناتا در ایران تبدیل شد. نسل جدید سوناتا که با کد LF شناخته می‌شود، در نمایشگاه نیویورک رونمایی شد. عرضه سوناتا جدید در ایران، با فروش این خودرو در دنیا هم‌زمان شده است و از این نظر، در حال حاضر سوناتا جدید یکی از جدیدترین و به‌‌روزترین خودروهای وارداتی شناخته می‌شود.
طراحی مدل جدید سوناتا نسبت به قبل تجملی‌تر و پخته‌تر شده است. این درحالی است که با دقت فراوان در طراحی آن، می‌توان رگه‌هایی از نسل قبل را در ظاهر این خودرو مشاهده کرد. که از ‌جمله ‌آن‌ها می‌توان به خطر فلزی امتداد یافته در کناره‌های کاپوت جلو، فرم پروژکتورهای جلو و … اشاره کرد. طراحی قسمت جلو بی‌شباهت  به نسل جدید جنسیس سدان نیست. جلوپنجره بزرگ کرومی ‌به ابهت بیشتر نمای جلو سوناتا کمک شایانی کرده و در چراغ‌های جلو از لامپ‌های LED استفاده شده است. فرم چراغ‌های عقب نیز بیننده را به یاد چراغ‌های کیا اپتیما قبل از فیس‌لیفت می‌اندازند. همان‌طور که اشاره شد، در طراحی پروژکتورهای روی سپر جلو از پروژکتورهای مدل قبلی الهام گرفته شده است. ظاهر سوناتا جدید نسبت به قبل ساده‌تر، جاافتاده‌تر و شکیل‌تر شده است. که باعث می‌شود تا افراد مسن‌تر نیز به سوی این خودرو جذب شوند. شاسی سوناتا جدید از نو طراحی شده و طول و عرض بیشتری نسبت به قبل دارد. طراحی مجدد شاسی در این مدل، ۵۱ درصد مقاومت پیچشی و ایمنی بیشتر را نسبت به قبل برایش به ارمغان آورده است. این در حالی است که مدل‌های قبلی سوناتا از نظر ایمنی ایرادی نداشتند و موفق به کسب امتیاز کافی از موسسات ایمنی شده بوند. یکی از نکات جالب در خصوص سوناتای جدید، قیمت کمتر این مدل (حدود ۴۰۰ دلار) نسبت مدل قبلی است. به پیروی از طراحی جدید بدنه، طراحی کابین نیز به کلی تغییر کرده است و نقطه مشترکی با نسل قبلی ندارد. قالب طراحی کابین ساده‌تر و قدیمی‌تر از قبل شده و فرم طراحی کابین از حالت سیالی و شیب‌دار نسل ششم فاصله گرفته و به سمت طراحی کلاسیک ذوزنقه‌ای شکل رفته است. که در این میان، شاید فرم دریچه‌های تهویه روی کنسول جلو به مذاق هرکسی خوش نیاید. کنسول جلو اما هم‌چنان شلوغ است و از تعداد زیادی دکمه تشکیل شده است. بخش میانی کنسول جلو به سمت راننده متمایل شده و از این نظر ارگونومی ‌بهتری نسبت به قبل دارد. ارتقاء کیفیت متریال کابین نسبت به قبل قابل لمس است. مدل پایه سوناتا با نام SE شناخته می‌شود، که جایگزین مدل GLS در نسل قبلی شده است. همه آپشن‌ها و زیباترین تریم‌های داخلی متشکل از پوشش چرم صندلی‌ها و قطعات چوبی روی کنسول و تودری‌ها، در مدل لیمیتید گنجانده شده‌اند. مدل لیمیتد به عنوان کامل‌ترین مدل سوناتا شناخته می‌شود و علاوه بر پوشش چرمی ‌صندلی‌ها، از امکانات دیگری نظیر گرمکن صندلی‌ها در جلو و عقب و سیستم صوتی مجهز به ۷ اسپیکر بهره می‌برد. برای این مدل دو پکیج تکنولوژی و آلتیمیت قابل سفارش است. در پکیج تکنولوژی، امکاناتی نظیر سقف پانوراما و سیستم صوتی اینفینیتی به فهرست امکانات عادی اضافه می‌شود. در پکیج آلتیمیت نیز سامانه‌هایی نظیر کنترل حرکت هوشمند، هشدار عبور از خط، هشدار برخورد با جلو و نوربالای اتوماتیک به چشم می‌خورد. فضای کابین به لطف ابعاد بزرگ بدنه، راحت و جادار است و سرنشینان روی صندلی‌های خوش فرم سوناتا احساس راحتی می‌کنند. هم‌چنین سیستم تعلیق در این مدل دستخوش تغییراتی شده است تا شاهد خشکی سواری سوناتا YF در این مدل نباشیم.  هیوندای برای سوناتا جدید سه نوع  پیشرانه ۴ سیلندر ۲.۴ لیتری و ۱.۶لیتری و ۲ لیتری توربو در نظر گرفته است. پیشرانه ۲.۴ لیتری که در مدل‌های وارد شده به کشور به چشم می‌خورد، قادر است ۱۸۵ اسب بخار و ۲۴۰ نیوتن‌متر گشتاور تولید کند. پیشرانه ۲ لیتری برای افرادی که به دنبال هیجان بیشتر هستند طراحی شده است. این پیشرانه به توربوشارژر مجهز شده است و علی‌رغم حجم کمتر نسبت به مدل ۲.۴ لیتری، قادر است ۲۴۵ اسب بخار قدرت تولید کند. مدل توربو به رینگ‌های ۱۸ اینچی، تعلیق اسپرت و تریم داخلی متفاوت با مدل ۲.۴، مجهز شده است و تفاوت‌های نظیر چهار خروجی اگزوز در عقب، پروژکتورهای متفاوت جلو و دوخت زیباتر کابین، با مدل ۲.۴ دارد. مدل ۱.۶ لیتری توربو نیز با پسوند ECO عرضه می‌شود. برای سوناتا جدید دو نوع گیرباکس ۶ سرعته تیپ ترونیک و ۷ سرعته دبل کلاچ قابل انتخاب است. البته گیرباکس ۷ سرعته فقط برای مدل ۱.۶ لیتری ECO قابل انتخاب است. سوناتا جدید ظرف ۷ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر می‌رسد و در هر ۱۰۰ کیلومتر ۸ لیتر بنزین مصرف می‌کند.  با توجه به پیشینه مناسب سوناتا در ایران و فروش بالای نسل قبلی این خودرو در کشور، پیش‌بینی می‌شود سوناتا جدید با طراحی شکیل‌تر و امکانات بیشتر، مقبولیت بالایی را در کشور تجربه کند.

هیوندای سوناتا LF 2015

هیوندای سوناتا LF 2015

هیوندای سوناتا LF 2015

لکسوسis250-F sport

لکسوسis250-F sport

به نقل از مجله تخت گاز

لکسوس IS جدید به عنوان کوچک ترین سدان لکسوس شناخته می‌شود و رقبای خوش آوازه‌ای هم‌چون بنز c کلاس و  ب‌ام‌و سری۳ جدید را در مقابل خود می‌بیند.  مهم‌ترین ویژگی IS جدید، طراحی زیبا و بسیار مدرن این خودرو است که اتفاقا ذات ژاپنی و رگه‌های مشترک با هم‌وطنان سامورایی‌اش، به خوبی در ظاهر آن موج می‌زند. جلو پنجره بسیار بزرگ با آب و تاب زیادی طراحی شده و از طرح جدید لکسوس در طراحی جلو پنجره پیروی می‌کند. طرحی که به نوعی به شناسنامه محصولات لکسوس تبدیل شده است. اما جالب‌ترین و عجیب‌ترین بخش طراحی این سدان کوچک را باید در طراحی چراغ‌های جلو جست‌و‌جو کرد. چراغ‌های جلو این خودرو به صورت دو تکه طراحی شده، که قسمت بالایی و پایینی کامل کننده یک دیگر هستند. قسمت پایینی از لامپ‌های LED روشنایی در روز تشکیل شده و ظاهر خیره کننده‌ای دارد. طراحی بدنه این خودرو بسیار چشم‌نواز است و ترکیبی از خطوط منحنی و تیز را به نمایش می‌گذارد. هم‌چنین  نمونه F اسپرت که از کیت بدنه مخصوص بهره می‌برد، بسیار وحشی‌تر و اسپرت‌تر از نمونه معمولی به نظر می‌رسد.   کابین این خودرو مانند سایر محصولات لکسوس، بسیار لوکس و با کیفیت است. با لمس پوشش‌های داخل کابین، به سرعت به جایگاه برند لکسوس در زمینه کیفیت ایمان خواهید آورد. سراسر کابین با چرم نرم و باکیفیت پوشانده شده و قطعات فلزی با روکش‌های مات و براق، در جای جای کابین، جلوه اسپرت IS را دو چندان کرده‌اند. صندلی‌های اسپرت و در برگیرنده این خودرو بسیار راحت هستند و در نمونه سفارشی، با چرم پرفراژدار روکش شده‌اند، که در مقابل جذب بو مقاوم است.
از دیگر نکات جذاب کابین می‌توان به طراحی کلاسیک دریچه‌های سیستم تهویه و ساعت آنالوگ روی کنسول جلو اشاره کرد. شاید جذاب‌ترین آپشن کابین IS جدید، صفحه کیلومترشمار از نوع الکترولومینسنت باشد. این صفحه کیلومترشمار از یک دایره تشکیل شده که با روشن شدن خودرو روشن می‌شود. توسط دکمه‌ای که روی فرمان نصب شده، می‌توان این دایره بزرگ را از چپ به راست و برعکس حرکت داد تا بتوان در صفحه نمایش‌های کنار این دایره، وضعیت خودرو را مشاهده کرد. حالت‌های رانندگی این خودرو، به‌وسیله دکمه دایره‌ای شکل روی کنسول وسط، در 3 حالت نرمال، اسپرت و اکونومی‌تنظیم می‌شود، که در هر یک از این حالت‌ها، رنگ صفحه کیلومتر و عقربه‌ها، هم‌چون محصولات جدید ب‌ام‌و تغییر می‌کند. فضای کابین نسبتا مناسب است، اما محدود بودن فضای پا و سر در ردیف عقب، در مقابل رقیبی هم‌چون ب‌ام‌و سری ۳ جدید کمی‌به چشم می‌آید. هم‌چنین این خودرو هم‌چون بنز Cکلاس به سقف پانوراما مجهز نیست و از یک سانروف کشویی و تاشو با محافظ بهره می‌برد. فرمان بسیار خوشدست است و دوخت سفید رنگ دور فرمان و شیفتر‌های تعویض دنده نقره‌ای رنگ، در اولین نگاه بسیار هیجان‌انگیز به نظر می‌رسند. هم‌چنین برای راحتی در پیاده و سوار شدن از خودرو، فرمان تغییر حالت می‌دهد.
با توجه به برخی محدودیت‌های جدید در زمینه واردات خودرو، این خودرو تنها در نمونه is250  وارد کشور می‌شود. پیشرانه ۶ سیلندر ۲.۵ لیتری این سدان کوچک قادر است ۲۰۷ اسب بخار و ۲۵۷ نیوتن‌متر گشتاور تولید کند، که نیازهای روزمره و بعضا اسپرت این خودرو را پاسخ می‌دهد. و از این نظر از ب‌ام‌و 320  هم قیمت، قوی‌تر است. پیشرانه این خودرو خیلی بی‌صدا روشن می‌شود و در دورهای پایین و یا حالت درجا، خبری از صدای هیجان‌انگیز در کابین نیست. اما هنگام گاز خوردن و بالا رفتن دور موتور، صدای زوزه پیشرانه و اگزوزها به گوش می‌رسد و نقش هدرز فابریک این خودرو مشخص می‌شود.

لکسوسis250-F sport

لکسوسis250-F sportلکسوسis250-F sport

تویوتا  اریون 2009

تویوتا  اریون 2009

به نقل از مجله تخت گاز

اریون را می‌توان یک موفقیت بزرگ میان محصولات متنوع تویوتا به حساب آورد. سدان لوکسی که روی پلت‌فرم کمری و برای بازار استرالیا و خاورمیانه ساخته شده است.واردات اریون به ایران نسبت به سایر محصولات تویوتا هم‌چون کمری، کرولا و لندکروزر محدودتر بود، اما علی‌رغم قیمت بالا در مقابل رقیبی هم‌چون آزرا، به موفقیت چشمگیری دست پیدا کرد. ظاهر اریون نقاط مشترک زیادی با کمری دارد اما به مراتب لوکس‌تر و پویاتر از کمری طراحی شده و ردپای طراحی محصولات لکسوس در ظاهر آن به وضوح مشخص است. در کل ظاهر جا افتاده اریون نسبت به رقبای پر زرق‌وبرق کره‌ای باعث شده تا دیرتر از آن خسته شوید.
طراحی کابین اریون نسبتا ساده است. اما همین سادگی و فاصله گرفتن از شلوغی و زرق‌وبرق، باعث شده تا در کابین آن احساس آرامش کنید. کیفیت مونتاژ و متریال کابین در سطح مطلوبی قرار دارد و به مراتب از کمری بالاتر است. استفاده از قطعات چوبی در کابین به ‌اندازه است و با پوشش‌های فلزی و چرمی ‌ترکیب خوشایندی را ایجاد کرده است. فضای جادار کابین جای هیچ گله‌ای را باقی نمی‌گذارد و صندلی‌های نرم و راحت اریون، آسایش سرنشینان را دو چندان می‌کنند. محصولات برند تویوتا، علی‌رغم کیفیت بالا و استهلاک پایینی که دارند، همیشه از فهرست محدود امکانات رفاهی رنج می‌برند. اریون هم از این قاعده مستثنی نیست و از این نظر یک سرو گردن پایین‌تر از رقبای کره‌ایش قرار می‌گیرد. اما تجهیزات آن به مراتب از کمری کامل تر است.امکانات کابین در حدی هست که سرنشینان را راضی کند، اما اگر از افراد مشکل پسند باشید، در این زمینه با اریون به مشکل می‌خورید.
مهم‌ترین نقطه قوت اریون را می‌توان در بحث فنی و پیشرانه‌اش جست‌و‌جو کرد. از نظر فنی، اریون تمام رقبایش را کنار می‌زند و باعث می‌شود تمام کم‌وکاستی‌های آن را فراموش کنید. برگ‌برنده اریون در استفاده از پیشرانه و گیرباکس فوق العاده لکسوس است،که همین پیشرانه در نسل جدید هم بدون تغییر باقی مانده. اریون در دل خود یک پیشرانه ۶سیلندر ۳.۵لیتری جا داده که ۲۶۸ اسب‌بخار قدرت تولید می‌کند که در کنار جعبه دنده ۶سرعته اتوماتیک جای هیچ گله‌ای را باقی نمی‌گذارد. هنگامی‌که پدال گاز را تا انتها فشار می‌دهید و کشش و شتاب فوق‌العاده آن را لمس می‌کنید، به خوبی به توانایی‌های فنی فوق‌العاده‌اش ایمان می‌آورید. قدرتی که حتی در شتاب‌گیری‌های ثانویه هم خود را به خوبی نشان می‌دهد و در سبقت‌گیری‌های ناگهانی جای هیچ گله‌ای را باقی نمی‌گذارد. سواری اریون مانند سایر محصولات تویوتا بسیار نرم و آرامش‌بخش است. البته این نرمی ‌و بی‌صدایی زیاد گاهی اوقات حوصله راننده را سر می‌برد. اما صدای زوزه موتور ۶سیلندر در دورهای بالا، می‌تواند چاشنی هیجان رادر رانندگی با اریون ایجاد کند.
محصولات تویوتا همواره به دوام بالا مشهور هستند واریون هم از این قاعده مستثنی نیست. مدل‌های کارکرده آن هنوز هم هزینه آنچنانی ندارند و کمتر پای مالک را به تعمیرگاه باز می‌کنند. البته مصرف سوخت نسبتا بالا نیز از دیگر معایب اریون به شمار می‌رود.

تویوتا  اریون 2009تویوتا  اریون 2009تویوتا  اریون 2009

کیا کادنـزا

کیا کادنـزا

به نقل از مجله تخت گاز

کادنزا را می‌توان یکی از برترین سدان‌های کیا، چه از نظر طراحی، چه از نظر فنی و چه در مقوله کیفیت و آپشن برشمرد. کادنزا بزرگ‌ترین سدان کیا به شمار می‌رود و در مقابل خود رقبای سرسختی نظیر هیوندای گرنجور و تویوتا آریون را می‌بیند. طراحی کادنزا به نسبت سایر سدان‌های کره‌ای ساده اما شکیل و چشم‌نواز است. استفاده از قطعات کرومی ‌در سرتاسر بدنه، بر جلوه لوکس کادنزا افزوده‌اند و خطوط حجیم  روی گلگیرها زیبایی خودرو را دوچندان کرده‌اند. هم‌چنین چراغ‌های جلو مجهز به نئون هستند و چراغ‌های ال‌ای‌دی عقب نمای خیره کننده‌ای را در شب به نمایش می‌گذارند. نقطه قوت طراحی کادنزا نسبت به نزدیک‌ترین رقیبش، یعنی هیوندای گرنجور، طراحی ماندگارتر و منطقی‌تر است که سادگی آن باعث شده تا دیرتر تکراری و خسته‌کننده شود.
کابین کادنزا به خاطر تعداد زیاد دکمه‌ها و ابزارک‌ها روی کنسول جلو، شلوغ و گیج‌کننده به نظر می‌رسد. اما به لطف دقتی که مهندسین کیا در محل قرارگیری دکمه‌ها به خرج داده‌اند، کار کردن با آنها راحت است و از نظر ارگونومی، کادنزا در جایگاه مناسبی قرار می‌گیرد. در طراحی کابین هم سعی شده تا همه چیز لوکس به نظر برسد. استفاده از نوارهای نازک کرومی ‌روی کنسول، قطعات براق طرح چوب و پوشش چرمی‌صندلی‌ها و فرمان بر این امر تاکید دارند. فضای کابین کادنزا به لطف ابعاد بزرگ بدنه جادار و راحت است و از نظر فهرست امکانات رفاهی حتی مشکل‌پسندان را نیز راضی می‌کند. ۱۰ عدد ایربگ سرتاسر کابین کارگذاشته شده‌اند و ایمنی سرنشینان را تامین می‌کند. تنظیمات صندلی‌ها به صورت برقی انجام می‌شود و صندلی‌های جلو به گرمکن، سردکن و سیستم حافظه یکپارچه مجهز شده‌اند. فرمان نیز از گرمکن بهره می‌برد و داخل آینه هم نمایشگر کارگذاشته شده تا تصاویر دوربین دید عقب را نمایش دهد. سفارش سقف پانوراما برای کادنزا زیبایی کابین را دو چندان می‌کند. هم‌چنین سیستم صوتی حرفه‌ای اینفینیتی کادنزا از کیفیت بالایی برخوردار است. کیفیت متریال و قطعات داخل کابین در سطح بالایی قرار دارد و برای خودرویی در رنج قیمت ۲۰۰ میلیونی مناسب به نظر می‌رسد.
موتور ۶سیلندر ۳.۵ لیتری کادنزا میان رقبایش در ایران یعنی آریون و گرنجور، حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. پیشرانه کادنزا قادر است ۲۶۸ اسب‌بخار قدرت تولید کند که نسبت به 2 رقیب دیگر بیشتر است. جعبه دنده ۶سرعته اتوماتیک نیزعملکرد مناسبی دارد و خبری از تاخیر در معکوس دادن و ضربه زدن به کابین هنگام تعویض دنده‌ها نیست. مصرف سوخت حدود ۱۰لیتری کادنزا هم نسبت پیشرانه حجیم و پر قدرتش مناسب و مقرون به صرفه است، اما قطعات و لوازم جانبی کمیاب و گران‌قیمت از ایرادات کادنزا به شمار می‌آیند.

کیا کادنـزاکیا کادنـزاکیا کادنـزا

ب ام و X3

ب ام و X3

به نقل از مجله تخت گاز

X3 را می‌توان پرفروش ترین و محبوب ترین شاسی بلند ب ام و در ایران خطاب کرد. خودرویی با ظاهر جمع و جور و جذلب که برای اولین بار در سال ۲۰۰۴ و با کد اتاق E83 معرفی شد.
طراحی ظاهر X3 متشکل از خطوط شکسته است و خبری از خطوط منحنی در طراحی آن نیست. طراحی چراغ‌های جلو و عقب هماهنگی مناسبی با یکدیگر دارند و مواردی مانند قسمت همرنگ بدنه روی سپر جلو و جای مناسب مه‌شکن‌ها، ظاهر خودرو را از سادگی دور کرده‌اند. البته مواردی هم‌چون قطعات سیاه پلاستیکی روی سپرها و دور گلگیرها چندان جالب نیست. البته کیفیت این قطعات کاملا مطلوب است.
با قدم گذاشتن به داخل کابین، کمی ‌ناامید خواهید شد. طراحی کابین بسیار ساده است و درخور یک ب‌ام‌و اسپرت نیست. کیفیت متریال کابین نیز آنچنان که از یک ب‌ام‌و انتظار می‌رود بالا نیست. اما فضای کابین و صندلی‌ها کاملا مناسب است و تنظیم صندلی‌های جلو به صورت برقی انجام می‌شود.
تکان‌های زیاد داخل کابین با توجه به کمک فنرهای اسپرت اجتناب ناپذیر است و سرو صداهایی نیز از ردیف عقب شنیده می‌شود. اما فرمان‌پذیری و هندلینگ X3 علی‌رغم ارتفاع زیاد از سطح زمین، هم‌چون یک ب‌ام‌و اسپرت خوب و دلچسب است. عملکرد جعبه‌دنده نیز دقیق است و در حالت دستی اگر فراموش کنید معکوس دهید، خود جعبه دنده به صورت اتوماتیک این کار را می‌کند. عملکرد موتو معمولی است. X3 در دو مدل 25i و 30i در ایران حضور دارد . نمونه 30i به عنوان قوی ترین نمونه از یک موتور ۶سیلندر خطی به حجم ۳لیتر و قدرت ۲۷۲ اسب بخار بهره می‌برد. این دو دیفرانسیل جمع و جور نیازهای رانندگی اسپرتی شهری را تا حدی پاسخ می‌دهد و واکنش پیشرانه به پدال گاز مناسب است. شیب‌های نسبی و تپه‌های معمولی را به خوبی بالا می‌رود، اما از آن نمی‌توان انتظار قابلیت آفرود داشت. چون این یک کراس اوور جمع و جور است که برای مسیرهای شهری طراحی شده است.

ب ام و X3 ب ام و X3 ب ام و X3

پورشه باکستر 2011

پورشه باکستر 2011

به نقل از مجله تخت گاز

این رودستر دو نفره در واقع نمونه کروکی کیمن به شمار می‌رود و سرشار از جذابیت‌های ظاهری و فنی است. البته دو سالی از معرفی نسل جدید باکستر می‌گذرد، اما عدم وارد شدن آن به کشور باعث شده تا برای لذت بردن از یک پورشه کروکی با قیمتی ارزان‌تر از 911، به ناچار سراغ نمونه‌های دست دوم باکستر بروید. باکستر در ظاهر تمام فاکتورهای یک پورشه اصیل را دارد و از خیلی جهات مشابه برادر بزرگ‌تر خود، 911 کروک است. طراحی باکستر کاملا مشابه کیمن است. با این تفاوت که از سقف برزنتی و پروژکتورهای متفاوت جلو بهره می‌برد. خروجی اگزوز دوگانه در وسط سپر عقب قرار دارد و در کناره باله عقب، که در سرعت‌های بالا برای چسبندگی هرچه بهتر نیروی رو به پایین ایجاد می‌کند، نمایی خیره کننده دارد.  با این که طراحی باکستر به چند سال قبل باز می‌گردد، اما هنوز هم دلنشین و جذاب است و سر‌ها را به سوی خود بر می‌گرداند. سقف برزنتی باکستر به صورتی مکانیکی و اتوماتیک باز و بسته می‌شود. البته در حالت بسته بودن سقف، با توجه به ارتفاع پایین خودرو، ورود و خروج افراد قد بلند با کمی‌ دشواری همراه است. با ورود به کابین و لمس قطعات فوق‌العاده با کیفیت آن، بیش از پیش به باکستر علاقه‌مند می‌شود. طراحی کابین خط مشی سبک قبلی پورشه در طراحی کابین را دنبال می‌کند و فوق‌العاده اصیل و چشم‌نواز است. نشان دهنده‌های دایره‌ای شکل سه‌گانه پشت فرمان، شیفترهای تعویض دنده روی غربیلک فرمان، کرنومتر دایره‌ای شکل روی کنسول جلو و محل قرار دادن سوییچ در سمت چپ، همه و همه مواردی هستند که از یک پورشه اصیل انتظار دارید. البته در این میان مواردی هم‌چون اهرم ترمزدستی بزرگ در کنسول وسط و یا جایگذاری نامناسب بعضی دکمه‌ها، باب میل هر سلیقه‌ای نیستند و در کل می‌توان گفت باکستر از نظر ارگونومی ‌کابین، نمره متوسط را کسب می‌کند.
کیفیت متریال کابین اما فوق‌العاده است و در این زمینه هیچ ایرادی به باکستر وارد نیست. صندلی‌ها باریک و اسپرت هستند و به خوبی بدن سرنشینان را حفظ می‌کنند. هم‌چنین نزدیک بودن صندلی‌ها به سطح زمین و موققعیت گود افتاده راننده، رانندگی منحصربه‌فردی را با باکستر نوید می‌دهد. باکستر یک پیشرانه ۶ سیلندر  ۳.۵ لیتری را در دل خود جای داده است که قادر است در دور ۶۴۰۰، ۲۵۵ اسب بخار قدرت تولید کند. این پیشرانه در پشت کابین نصب شده و عایق‌بندی مناسب کابین باعث شده تا صدای پیشرانه زیاد به داخل کابین راه پیدا نکند. البته با توجه به صدای جذاب اگزوزها و غرش پیشرانه باکستر، هنگام باز بودن سقف، برای صحبت کردن باید تن صدای خود را بالاتر از حد معمول ببرید. با نصب بادگیر میان دو صندلی، خبری از اغتشاش و نفوذ باد به کابین در حالت باز بودن سقف نیست. باکستر کوپه واقعا چابکی است و به لطف جعبه‌دنده PDK، ظرف ۵.۵ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر می‌رسد. البته توان حرکتی باکستر و شتاب‌گیری آن یک پله پایین تر از برادر دو قلویش کیمن قرار دارد و در شتاب اولیه از کیمن جا می‌ماند. هندلینگ باکستر فوق‌العاده است و حتی در حالت اسپرت پلاس و با خاموش بودن سیستم کنترل پایداری نیز هم‌چون یک خزنده چموش به زمین می‌چسبد. صدای خارج شده از اگزوزها نیز از داخل کابین قابل تنظیم است.

 پورشه باکستر 2011پورشه باکستر 2011پورشه باکستر 2011

ب‌ام‌و 428i کانورتیبل

 ب‌ام‌و 428i کانورتیبل

به نقل از مجله تخت گاز

سری ۴ یکی از جدیدترین محصولات ب‌ام‌و است که با تکیه به تجربیات سری ۳ محبوب تولید شده است. ب‌ام‌و با متوقف کردن تولید مدل کوپه سری ۳ بسیاری از هوادارنش را شوکه کرد، اما با جایگزین کردن سری ۴ کوپه و کانورتیبل به جای آن، به رقبا گوشزد کرد که هنوز میدان را خالی نکرده است. در این چند سال اخیر تنوع محصولات ب‌ام‌و بسیار زیاد شده است و تقریبا می‌توان گفت در هر کلاس خودرویی یک نماینده دارد. همان‌طور که اشاره شد، سری ۴  به عنوان جایگزین سری ۳ کوپه معرفی شده است، اما اینکه چرا ب‌ام‌و به ساخت مدل سدان سری ۴ تحت عنوان سری ۴ گرن کوپه، در حالی که مدل سدان سری ۳ تولید می‌شود، دست زده است، جای سوال دارد. مدتی است پرشیاخودرو وارد کننده ب‌ام‌و به ایران،  فعالیت خود را گسترش داده و اقدام به وارد کردن جدیدترین مدل‌های ب‌ام‌و به ایران می‌کند. یکی از مهم‌ترین عواملی که دست پرشیا خودرو را برای این سطح گسترده از واردات باز گذاشته، پیشرانه ۲ لیتری توربو استفاده شده در اکثر محصولات جدید ب‌ام‌و است، که با قانون منع واردات خودروهای بالای ۲۵۰۰ هماهنگی دارد. پای سری ۴ به عنوان یکی از جدیدترین مدل‌های ب‌ام‌و، مدتی است که به ایران باز شده است. این مدل جدید ب‌ام‌و در سهنوع کانورتیبل، کوپه و گرن‌کوپه ( ۴در) وارد ایران می‌شود. هر کدام از این مدل‌ها در دو نوع 420 و 428 وارد کشور می‌شوند و می‌توان گفت اکثر سری ۴‌های کانورتیبل وارد شده به کشور از نوع 428 مجهز به پکیج اسپرت M هستند. مدل مورد بحث ما در این شماره،  سری ۴ کانورتیبل است که پیش‌بینی می‌شود جایگزینی مناسبی برای سری ۳ کوپه باشد. طراحی خشن جلو با چراغ‌های متصل شده به جلوپنجره، چراغ‌های عقب مشابه سایر محصولات ب‌ام‌و خطوط تیز روی بدنه از ویژگی‌های این اتاق جدید ب‌ام‌و هستند. هم‌چنین سقف فلزی در مدت کوتاهی باز و بسته می‌شود. فضای کابین نسبت به سایر کانورتیبل‌ها جادار است و فرم طراحی صندلی‌ها جالب توجه است. حتی صندلی‌های ردیف عقب نیز علی‌رغم فرم کوپه بدنه، فضای نسبتا مناسبی دارند. طراحی کلی کابین و کنسول جلو کاملا مشابه سایر محصولات جدید ب‌ام‌و است و به نظر می‌رسد ب‌ام‌و برای کاهش هزینه‌هایش، سعی کرده از یک فرم تکراری برای کابین اکثر محصولاتش استفاده کند! کیفیت متریال کابین در سطح مطلوبی قرار دارد و با نشستن داخل کابین، حس خوبی به سرنشین دست می‌دهد. کنسول میانی حدود ۷ درجه به سمت راننده متمایل شده است و از این نظر شاهد ارگونومی‌مناسبی در کابین سری4 هستیم.
که باعث شده دسترسی به ادوات مختلف آسان باشد. در مدل لاکچری شاهد ترکیب تیره و روشن در تریم داخلی هستیم و در مدل اسپرت لاین، از پوشش مشکی رنگ برای کابین استفاده شده است. هم‌چنین در مدل‌های مجهز به پکیج اسپرت M، فرمان اسپرت منقش به لوگو M، بر زیبایی‌های کابین می‌افزاید. صندلی‌های جلو به‌صورت برقی تنظیم می‌شوند و مجهز به سیستم حافظه و گرمکن هستند. وکیوم درها در فاصله معینی به بسته شدن درها کمک می‌کند و هم‌چون سایر خودروهای کانورتیبل، هنگام باز شدن در، شیشه‌های جانبی‌اندکی پایین می‌آیند. اطلاعات ضروری خودرو نیز توسط سیستم هدآپ دیسپلی روی شیشه جلو نمایش داده می‌شود.
مدل‌های 420 و 428 هردو از یک پیشرانه ۴ سیلندر ۲ لیتری برخوردار هستند. این پیشرانه ۲ لیتری با دو توربوشارژر مجهز به سامانه تویین اسکرول تغذیه می‌شود. بوست توربوها در این دو مدل متفاوت و باعث شده تا مدل 420 بتواند ۱۸۴ اسب‌بخار و مدل 428،  ۲۴۵ اسب‌بخار قدرت تولید کند. این سیاست جدید ب‌ام‌و در ساخت پیشرانه‌های کم حجم، آلایندگی و مصرف پایینی را برای محصولاتش به ارمغان آورده است و سری ۴ کوپه تنها ۶ تا ۶. ۵ لیتر بنزین در ۱۰۰ کیلومتر می‌سوازند. سیستم تویین اسکرول توربوها، باعث شده تا بیشینه گشتاور در همان دورهای ابتدایی در اختیار راننده قرار بگیرد و از این نظر سری ۴ خودروی تیز و چابکی باشد. یکی دیگر از ویژگی‌های بارز سری ۴، بهره گیری از گیرباکس ۸ سرعته استپ‌ترونیک است که در سایر محصولات جدید ب‌ام‌و نیز به چشم می‌خورد. این جعبه دنده مدرن یکی از بهترین‌هاست و عملکرد لذت‌بخشی دارد.
در حالت رانندگی اسپرت فرمان و کمک فنرها سفت‌تر می‌شوند و دنده‌ها در دورهای بالاتر تعویض می‌شوند. در حالت اقتصادی اما همه عوامل در جهت کاهش مصرف سوخت دست‌به‌دست هم می‌دهند. عایق‌بندی کابین مناسب است و صدای موتور به کابین نفوذ نمی‌کند. اما در این ب‌ام‌و ۲ لیتری به دنبال صدای جذاب پیشرانه و اگزوزها نباشید. تنها صدای زوزه توربوهای سری ۴  گوش را نوازش می‌دهد و از این نظر چندان خودروی خوش صدایی نیست.
سری۴ کوپه رقیب نزدیک بنز E کلاس کروکی محسوب می‌شود. اما مهم‌ترین  مزیت آن نسبت به رقیب اشتوتگارتی، خدمات پس از فروش و گارانتی مناسب در ایران است.

ب‌ام‌و 428i کانورتیبل

ب‌ام‌و 428i کانورتیبلب‌ام‌و 428i کانورتیبل

لکسوس GS250

لکسوس GS250

به نقل از مجله تخت گاز

بعد از سدان مجلل LS,GS  لوکس‌ترین سدان لکسوس لقب می‌گیرد. این اتاق لکسوس نخستین‌بار در سال ۱۹۹۱ معرفی شد و تاکنون چهار نسل از آن روانه بازار شده است. نسل چهارم GS روی پلت‌فرم N تویوتا ساخته می‌شود و باید اعتراف کنیم طراحی آن بسیار شکیل‌تر و چشم‌نوازتر از نسل قبلی شده و هیچ نقطه مشترکی با قبل ندارد. GS جدید در طراحی خط مشی جدید لکسوس را دنبال می‌کند. موفقیت این سبک جدید طراحی را می‌توان در سایر محصولات این خودروساز ژاپنی مشاهده کرد. از مشخصه‌های بارز طراحی محصولات جدید لکسوس، که در GS نیز دیده می‌شود، می‌توان به جلو پنجره امتداد یافته روی سپر، نوار لامپ‌های LED روشنایی در روز زیر چراغ جلو و چراغ‌های باریک و کشیده عقب اشاره کرد. در کل نمای ظاهری GS بسیار هماهنگ و لوکس است و از نظر طراحی ایراد خاصی را نمی‌توان به این خودرو وارد کرد. هم‌چنین اگر به دنبال طراحی اسپرت‌تری هستید، مدل F اسپرت با تفاوت‌هایی نظیر حذف مه‌شکن‌های جلو، سپر اسپرت‌تر، جلوپنجره مشبک و رینگ‌های بزرگ‌تر می‌تواند گزینه مناسبی باشد.
بدون شک، لقب هیجان‌انگیزترین و جذاب‌ترین بخش هر لکسوس را باید به کابین آن اختصاص داد. GS250 جدید نیز از این قاعده مستثنی نیست. کیفیت در کابین این خودرو حرف اول را می‌زند و لکسوس در این زمینه توانسته از آلمانی‌ها نیز سبقت بگیرد. با وارد شدن به کابین GS، بوی چرم طبیعی استفاده شده در کابین، اولین نکته‌ای است که جلب توجه می‌کند. طراحی کابین این خودرو بسیار جاافتاده‌تر و شیک‌تر از قبل شده است. متریال استفاده شده در کابین این خودرو فوق‌العاده با کیفیت است و کیفیت مونتاژ قطعات کابین مثال‌زدنی است. استفاده از قطعات چوبی در کنسول جلو، پنل درب‌ها و فرمان، جلوه‌ای لوکس به کابین بخشیده و فرم طراحی دریچه‌های سیستم تهویه و قرار گرفتن ساعت آنالوگ میان آنها، بسیار چشم نواز به نظر می‌رسد. صفحه کیلومترشمار به سیستم روشنایی الکترولومینسنت مجهز شده. تنها نام بردن از فهرست امکانات این خودرو نیاز به فضایی چند صفحه‌ای دارد. اگر بخواهیم به زبان ساده تر به تجهیزات این خودرو اشاره کنیم، باید بگوییم آنقدر آپشن دارد که حتی مشکل‌پسندترین افراد را نیز به تحسین وا می‌دارد! فرمان این خودرو برای راحتی در سوار و پیاده شدن، به صورت اتوماتیک تغییر وضعیت می‌دهد. هم‌چنین صندلی‌های جلو در ۱۰ حالت مختلف انجام می‌شود و به لطف سیستم حافظه، این تنظیمات قابل ذخیره است. صندلی‌ها از سیستم تهویه اتوماتیک و کنترل مستقل دمای صندلی‌های جلو و عقب بهره می‌برند. سیستم صوتی GS250‌های فول آپشن از نوع مارک لوینسون با سیستم پریمیوم سوراند و مجهز به ۱۷ بلندگو است. هم‌چنین در صورت سفارش، پشت سری صندلی‌های جلو نیز به صفحه نمایشگر مجهز می‌شوند. فضای کابین و صندوق باز این خودرو بسیار جادار و راحت است  و به راحتی نیازهای یک خانواده ۴ یا ۵ نفره را پاسخ می‌دهد.
با توجه به محدودیت‌های گمرکی، تمام GS‌های وارد شده از نوع ۲۵۰ هستند و جای خالی مدل قوی‌تر، یعنی GS350 در بازار کشور احساس می‌شود. این خودرو از پیشرانه ۶سیلندر ۲. ۵ لیتری بهره می‌برد که قادر است ۲۰۷ اسب‌بخار قدرت تولید کند. سواری GS  هم‌چون سایر محصولات لکسوس بسیار نرم است و شاهد کمتر تکانی داخل کابین هستیم. هم‌چنین هنگام ورود به‌دست‌اندازها شوک‌های وارد شده به فرمان به هیچ وجه قابل لمس نیست و فرمان از عملکرد دقیقی برخوردار است. هنگام ورود به پیچ‌ها و مانورهای ناگهانی با GS250، نگران از کنترل خارج شدن این خودرو لوکس نباشید. به لطف سامانه‌هایی نظیر VSC و سیستم مدیریت کنترل پایداری پویا، این خودرو از هندلینگ و پایداری فوق العاده‌ای برخوردار است. هم‌چون سایر محصولات لکسوس، اکوستیک کابین فوق‌العاده انجام شده است و در دورهای پایین، شاهد سکوت محض در کابین هستیم، در دورهای بالا نیز صدای پیشرانه تا حدودی شنیده می‌شود و راننده را برای بیشتر فشردن پدال گاز ترغیب می‌کند. صندلی‌ها بسیار نرم و کاملا دربرگیرنده هستند و باعث شده‌اند تا از رانندگی‌های طولانی با این سدان لوکس خسته نشوید.

لکسوس GS250لکسوس GS250لکسوس GS250

بنز ML350

بنز ML350

به نقل از مجله تخت گاز

تا پیش از این، اگر با بودجه حدودا  یک میلیارد تومان قصد خرید یک شاسی‌بلند لوکس در ایران را داشتید، می‌توانستید از میان پورشه کاین S، ب‌ام‌و X6 هشت سیلندر و یا لکسوس LX570 انتخاب کنید. حالا چندیست که یک شاسی بلند گران‌قیمت دیگر مزین به ستاره سه‌پر مرسدس‌بنز، به این جمع اضافه شده است. ML کلاس جدید با کد اتاق W166، یکی از پر طرفدارترین و جذاب‌ترین شاسی‌بلندهای جدید مرسدس‌بنز به‌شمار می‌رود که از سال ۲۰۱۲ به بازار آمده است. به گفته مرسدس بنز، از ابتدای تولید قرار بوده ML کلاس جدید یکی از مهم‌ترین شاسی‌بلندهای زمان خود باشد. ML تنها در نمونه ۶ سیلندر وارد کشور می‌شود و از این نظر کار سختی را در مقابل پورشه و ب‌ام‌و ۸ سیلندر پیش رو دارد. و بیش تر با کاین و X6 ۶ سیلندر قابل مقایسه است.
طراحی ظاهری ML کاملا مطابق با سنت‌ها و المان‌های مرسدس‌بنز صورت گرفته است. طراحی چراغ‌های جلو از سبک جدید مرسدس‌بنز پیروی می‌کند. در کل در ظاهر ML کلاس، هم جلوه لوکس یک بنز مجلل هم‌چون بنز S کلاس، هم حس اسپرت و ماهیت خارج جاده‌ای نمایان است.
فضای کابین ML دقیقا همان چیزی است که از یک بنز گران‌قیمت انتظار دارید. کیفیت چوب و چرم استفاده شده داخل کابین در بهترین سطح ممکن قرار دارد. صندلی‌های بزرگ و راحت جلو بسیار راحت و دربرگیرنده هستند و روی صندلی‌های ردیف عقب، مشکلی از نظر کمبود فضا احساس نمی‌شود. دید اطراف از داخل کابین کاملا مناسب است و از نقش آینه‌های خوش فرم این خودرو در این زمینه نمی‌توان گذشت. از نظر ایمنی، ML کلاس در رتبه بالایی قرار دارد. این خودرو توانسته بالاترین نمره ایمنی را از موسسه IIHS ایالات متحده دریافت کند و اولین خودرویی است که توانسته ملزومات جدید تست‌های IIHS را که از سال ۲۰۱۳ اضافه شده‌اند، رعایت کند. هم‌چنین وجود سامانه‌هایی نظیر تشخیص نقطه کور، کنترل حرکت بین خطوط و کنترل هوشیاری راننده، باعث شده است تا هنگام رانندگی با این خودرو میزان خطا به کمترین حد خود برسد. سواری ML به لطف وجود کمک فنرهای ایرماتیکی بسیار نرم و راحت است و علی‌رغم ارتفاع زیاد از سطح زمین، از هندلینگ قابل تحسینی برخوردار است.
ML350 از یک پیشرانه ۶ سیلندر ۳.۵ لیتری برخوردار است که می‌تواند ۳۰۶ اسب‌بخار قدرت تولید کند. در این مدل از جعبه دنده ۷ سرعته هوشمند مرسدس‌بنز استفاده شده که از عملکرد فوق‌العاده‌ای برخوردار است و تنظیمات آن توسط اهرم پشت فرمان انجام می‌شود. هم‌چنین پیشرانه ML از سری پیشرانه‌های مرسدس‌بنز مجهز به سامانه BLUETEC است و از این نظر در هر ۱۰۰ کیلومتر بین ۷ تا ۸ لیتر بنزین مصرف می‌کند و آلایندگی بسیار پایینی دارد.ML350 یکی از گران‌ترین و کمیاب‌ترین شاسی‌بلندهای حال حاضر ایران به شمار می‌رود. البته فراموش نکنید با هزینه‌ای که برای خرید این خودرو می‌کنید، می‌توانید پورشه کاین و یا ب‌ام‌و X6 هشت سیلندر با قدرتی بیشتر خریداری کنید.

بنز ML350بنز ML350بنز ML350

بنز S500

بنز S500

به نقل از مجله تخت گاز

قبل از شروع بررسی این خودرو، بهتر است به این نکته اشاره کنیم که بنز کلاس S معیار کلاس سدان‌های لوکس بزرگ به شمار می‌آید! خودرویی تجملاتی که تولید آن از سال ۱۹۵۴ شروع شد. مدل مورد بحث ما، S کلاس اتاق W221 است که در سال ۲۰۰۷ متولد شد. اما در سال ۲۰۰۹ ظاهر این مدل دستخوش تغییراتی شد، که مدل فیس لیفت Sکلاس در ایران، بسیار پرفروش تر از مدل قدیمی‌بود. S کلاس ۲۰۰۹ در دو مدل S350 و S500 در ایران حضور پیدا کرد، که تمام مدل‌های عرضه شده در کشور، از نوع اتاق بلند(LONG) هستند.
طراحی ظاهری S کلاس بسیار جذاب و بدون نقص است. با نگاهی به این خودرو به راحتی می‌توان به ذات لوکس و تجملاتی‌اش پی برد. هم‌چنین استفاده از چراغ‌ها و پروژکتورهای LED در مدل فیس لیفت، ظاهر  کلاس را به مراتب لوکس‌تر کرده است. گلگیرهای ورم کرده، برجستگی‌های جذابی هم‌چون برجستگی در صندوق عقب و ظرافت قطعات فلزی نصب شده در بدنه، نمایی باعظمت برای S کلاس خلق کرده‌اند. با نصب کیت بدنه AMG بر روی این غول سلطنتی، می‌توانید از چاشنی اسپرت در کنار طراحی لوکس S کلاس لذت ببرید  کیت بدنه اسپرت AMG در دو نوع 63AMG و 65AMG طراحی شده است که از تفاوت‌های این دو می‌توان به فرم متفاوت خروجی‌های اگزوز روی سپر عقب اشاره کرد.
وجود سیستم KEY LESS GO/START، ورود به کابین را بدون کلید ممکن می‌سازد. هنگام بستن درها، سیستم مکش درها به کمک سرنشینان آمده و درهای سنگین به راحتی بسته می‌شوند. طراحی داخلی بسیار لوکس و در عین حال ساده است. نوارهای نازک چوبی با ظرافت تمام روی کنسول جلو و بالای تودری‌ها نصب شده‌اند و نورپردازی مخفی خیره کننده‌ای از زیر آنها نمایان است. پوشش چرم طبیعی به صورت استاندارد برای کابین S500 عرضه می‌شود و پوشش جیر برای سقف قابل سفارش است. برای به دور بودن کابین از شلوغی و گیج‌کنندگی، تعدادی از ابزارک‌ها زیر پوشش‌های چوبی و چرمی ‌مخفی شده‌اند و وجود سیستم انحصاری کامند، تنظیمات اکثر سامانه‌ها را از طریق نمایشگر ۸ اینچی جلو و موس نصب شده روی کنسول وسط ممکن ساخته است، تا برای تنظیمات اکثر سامانه‌ها، با دکمه‌های مکانیکی سر وکار نداشته باشید. ساعت آنالوگ گران‌قیمت، دریچه‌های هوای استیل و دکمه‌های باریک سیستم تهویه، نمای جالبی برای کنسول جلو رقم زده‌اند و صفحه کیلومترشمار کاملا دیجیتالی با خاموش‌شدن خودرو خاموش می‌شود.
فرمان ۴ شاخه به صورت ترکیبی از چرم‌وچوب و یا چرم یک‌دست قابل سفارش است. لازم به ذکر است، طراحی فرمان در مدل ۲۰۰۹ دستخوش تغییراتی شده است. از نظر فضای کابین و راحتی سرنشینان هیچ ایرادی متوجه S کلاس نیست. خصوصا در مدل‌های اتاق بلند که فضای صندلی‌های عقبشان بی‌نظیر است.  فضای صندوق عقب هم بسیار بزرگ است و یک انسان بالغ به راحتی داخلش جا می‌شود! البته در مدل‌های مجهز به يخچال، فضای صندوق بار محدودتر شده است.
بنز S کلاس آنقدر آپشن دارد که فقط نام بردن از آنها یک مقاله کامل را به خود اختصاص می‌دهد. اما از مهم‌ترین آنها می‌توان به سیستم تهویه اتوماتیک چهار نقطه‌ای اشاره کرد که برای هریک از سرنشینان به صورت مجزا تنظیم می‌شود. حتی برای سرنشینان جلو امکان تنظیم درجه حرارت قسمت پاها نیز وجود دارد. مجموعه صندلی‌های نیز بسیار کامل و مجهز است. در مدل S500 هر چهار صندلی به صورت برقی تنظیم شده و به گرمکن، سردکن و سیستم ماساژ مجهز شده‌اند. هم‌چنین S500 از معدود خودروهای لوکسی است که صندلی‌های عقب ان نیز به سیستم حافظه مجهز شده‌اند.
با روشن شدن موتور ۸سیلندر مجهز به دو توربو شارژر، صدای بم و جذابی به گوش می‌رسد. این پیشرانه ۴۶۶۳ سی سی که برای مدل ۲۰۰۹ دستخوش تغییراتی شده است، قادر است ۴۳۵ اسب بخار قدرت تولید کند. اکثر S کلاس‌های وارد شده به کشور از نوع دیفرانسیل عقب بوده و تعداد نمونه‌های دو دیفرانسیل یا MATIC4 وارد شده از انگشتان دست کمتر است. فرمان پذیری و هندلینگ این خودرو با وجود ابعاد بزرگ بدنه و طول زیاد، بسیار عالی است و به سختی می‌توان آن را از مدار خارج کرد. جعبه دنده ۷سرعته در سه حالت اکونومی، اسپرت و معمولی تنظیم می‌شود و عملکرد بی نقصی دارد. به لطف کمک فنرهای ایرماتیکی از تکان‌های اضافی داخل کابین خبری نیست و سیستم تعلیق Sکلاس نرم تر از آن چیزی است که فکرش را بکنید.  البته وجود سیستم ABC یا کنترل فعال بدنه نیز در نرمی‌حرکت بی تاثیر نیست.  علی رغم وزن ۲تنی Sکلاس، این هتل چهار چرخ در هر بار فشار دادن پدال گاز از جا کنده می‌شود.
صندلی‌های جلو نیز به بالشتک‌های هوای پر شونده مجهز شده‌اند که در پیچ‌های شدید فرصت هیچ‌گونه لغزشی به بدن سرنشینان نمی‌دهند. S کلاس فهرستی بلند بالا از سامانه‌های ایمنی دارد. که از مهم‌ترین آنها می‌توان به کنترل حرکت بین خطوط، رادار دیسترونیک، تشخیص نقطه کور، کنترل هوشیاری راننده، دید در شب و سیستم جلو گیری از تصادف اشاره کرد. که همه اینها باعث شده تا تصادف کردن با این خودروی گران‌قیمت بسیار مشکل باشد!
هنگام پارک کردن نیز نگران ابعاد بزرگ بدنه نباشید. چون با وجود دوربین‌های ددید اطراف خودرو کنترل این غول ۵متری بسیار راحت است. هم‌چنین سیستم کمکی پارک نیز در صورت تشخیص فضای پارک، فرایند پارک کردن را به صورت اتوماتیک انجام می‌دهد.  مصرف S500 با وجود موتور ۸سیلندر حجیمش، از یک پژو ۴۰۵ کمتر است! اما از هزینه‌های بسیار بالای قطعات جانبی و سرویس‌های دوره‌ای آن نمی‌توان گذشت.

بنز S500بنز S500بنز S500

مازراتی گیبلی Q4

شرکت ایتالیایی مازراتی در نمایشگاه شانگهای ۲۰۱۳ از نیزه جدید خود رونمایی کرد و پس از چندین سال دوباره نام گیبلی را بر سر زبان‌ها ‌انداخت.  خودرویی که با طراحی خیره کننده‌اش بسیار مورد توجه قرار گرفت و در اواخر سال پیش تعداد قابل توجهی از آن وارد کشور شد. این سدان بزرگ که از نظر ابعاد بدنه از کواتروپورته کوچک‌تر و سبک‌تر است، این روزها به سوگلی محصولات مازراتی در ایران تبدیل شده است. مازراتی این خودرو را در سه نوع معمولی، S و دیزل تولید می‌کند که از این میان تنها نمونه معمولی با پیشرانه ۶ سیلندر توربو دوقلو توانسته به ایران راه پیدا کند. شاید بودجه تقریبا 1.5 میلیاردی که باید برای خرید گیبلی خرج کرد، بتوان یک بنز S کلاس جدید مجهز دو برابر آپشن‌های گیبلی و پیشرانه‌ای به مراتب قوی‌تر از این خودرو خریداری کرد. اما گیبلی انتخاب افراد تمایزطلب است که حاضرند بهای خاص بود و زیبایی خیره‌کننده خودرویشان را، هرچقدر هم که هست بپردازند. اصالت و جذابیت ایتالیایی در طراحی گیبلی موج می‌زند و علی‌رغم شباهت زیاد با مدل کواتروپورته، از شخصیت مستقلی برخوردار است. خطوط بدنه جوری طراحی شده‌اند تا خشونت و تهاجمی‌بودن خودرو را نمایش دهند.  طراحی هواکش روی سپر جلو، جلو پنجره بزرگ با نشان مازراتی و حفره‌های روی گلگیر‌های جلو، در کنار بدنه عضلانی، نشان مازراتی روی ستون عقب و چراغ‌های جذاب عقب و خروجی‌های دوگانه اگزوزها، در نگاه اول بیننده را میخکوب می‌کنند.  با وارد شدن به کابین این خودرو، احساس می‌کنید جذابیت طراحی بدنه به داخل کابین نیز نفوذ کرده است. کیفیت پوشش‌های چرمی ‌و ظرافت دوخت چرم‌ها در جای‌جای کابین خیره کننده است. هم‌چون مدل جدید کواتروپورت، گیبلی نیز از یک مانیتور لمسی بزرگ روی کنسول جلو بهره می‌برد. هم‌چنین طراحی دسته دنده نیز بی شباهت به دسته دنده محصولات ب‌ام‌و نیست. ساعت انالوگ روی کنسول جلو در کنار فرمان سه شاخه و دریچه‌های سیستم تهویه، حال و هوای کلاسیکی را داخل کابین رقم زده‌اند. این خودرو به لطف بدنه‌ای به طول ۵ متر، از کابینی جادار و راحت برخوردار است. در مدل‌های سفارشی، صندلی‌های جلو و عقب از گرمکن، سردکن و ماساژور بهره می‌برند. هم‌چنین سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک دوگانه این خودرو به سنسور رطوبت نیز مجهز شده است. طراحی و نورپردازی صفحه کیلومترشمار در کنار شیفترهای تعویض دنده در پشت فرمان، هیجان رانندگی را دو چندان می‌کنند. به علاوه از ارگونومی‌ مناسب کابین و راحت شدن کار با دکمه‌ها و ابزارک‌ها در این خودرو، باید به عنوان یکی از مهم‌ترین  پیشرفت‌های مازراتی نسبت به سایر محصولاتش یاد کرد.  پیشرانه ۶سیلندر ۳لیتری  گیبلی به دو توربوشارژر مجهز شده و قادر است ۳۲۶ اسب‌بخار قدرت تولید کند. این میزان توان تولیدی پیشرانه در کنار گشتاور ۵۰۰ نیوتن‌متری که به محور عقب منتقل می‌شود و سواری هیجان‌انگیزی را برای سرنشینان به ارمغان می‌آورد. البته سواری مدل Q4 دو دیفرانسیل تفاوت زیادی با مدل دیفرانسیل عقب دارد و چسبندگی آن در پیچ‌ها و سرعت‌های بالا مثال‌زدنی است. در این میان از عملکرد فوق‌العاده جعبه دنده ۸ سرعته بی‌نقص این خودرو که در کسری از ثانیه دنده‌ها را تعویض می‌کند نیز نیز نمی‌توان گذشت.

به نقل از مجله تخت گاز

شرکت ایتالیایی مازراتی در نمایشگاه شانگهای ۲۰۱۳ از نیزه جدید خود رونمایی کرد و پس از چندین سال دوباره نام گیبلی را بر سر زبان‌ها ‌انداخت.  خودرویی که با طراحی خیره کننده‌اش بسیار مورد توجه قرار گرفت و در اواخر سال پیش تعداد قابل توجهی از آن وارد کشور شد. این سدان بزرگ که از نظر ابعاد بدنه از کواتروپورته کوچک‌تر و سبک‌تر است، این روزها به سوگلی محصولات مازراتی در ایران تبدیل شده است. مازراتی این خودرو را در سه نوع معمولی، S و دیزل تولید می‌کند که از این میان تنها نمونه معمولی با پیشرانه ۶ سیلندر توربو دوقلو توانسته به ایران راه پیدا کند. شاید بودجه تقریبا 1.5 میلیاردی که باید برای خرید گیبلی خرج کرد، بتوان یک بنز S کلاس جدید مجهز دو برابر آپشن‌های گیبلی و پیشرانه‌ای به مراتب قوی‌تر از این خودرو خریداری کرد. اما گیبلی انتخاب افراد تمایزطلب است که حاضرند بهای خاص بود و زیبایی خیره‌کننده خودرویشان را، هرچقدر هم که هست بپردازند. اصالت و جذابیت ایتالیایی در طراحی گیبلی موج می‌زند و علی‌رغم شباهت زیاد با مدل کواتروپورته، از شخصیت مستقلی برخوردار است. خطوط بدنه جوری طراحی شده‌اند تا خشونت و تهاجمی‌بودن خودرو را نمایش دهند.  طراحی هواکش روی سپر جلو، جلو پنجره بزرگ با نشان مازراتی و حفره‌های روی گلگیر‌های جلو، در کنار بدنه عضلانی، نشان مازراتی روی ستون عقب و چراغ‌های جذاب عقب و خروجی‌های دوگانه اگزوزها، در نگاه اول بیننده را میخکوب می‌کنند.
با وارد شدن به کابین این خودرو، احساس می‌کنید جذابیت طراحی بدنه به داخل کابین نیز نفوذ کرده است. کیفیت پوشش‌های چرمی ‌و ظرافت دوخت چرم‌ها در جای‌جای کابین خیره کننده است. هم‌چون مدل جدید کواتروپورت، گیبلی نیز از یک مانیتور لمسی بزرگ روی کنسول جلو بهره می‌برد. هم‌چنین طراحی دسته دنده نیز بی شباهت به دسته دنده محصولات ب‌ام‌و نیست. ساعت انالوگ روی کنسول جلو در کنار فرمان سه شاخه و دریچه‌های سیستم تهویه، حال و هوای کلاسیکی را داخل کابین رقم زده‌اند. این خودرو به لطف بدنه‌ای به طول ۵ متر، از کابینی جادار و راحت برخوردار است. در مدل‌های سفارشی، صندلی‌های جلو و عقب از گرمکن، سردکن و ماساژور بهره می‌برند. هم‌چنین سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک دوگانه این خودرو به سنسور رطوبت نیز مجهز شده است. طراحی و نورپردازی صفحه کیلومترشمار در کنار شیفترهای تعویض دنده در پشت فرمان، هیجان رانندگی را دو چندان می‌کنند. به علاوه از ارگونومی‌ مناسب کابین و راحت شدن کار با دکمه‌ها و ابزارک‌ها در این خودرو، باید به عنوان یکی از مهم‌ترین  پیشرفت‌های مازراتی نسبت به سایر محصولاتش یاد کرد.
پیشرانه ۶سیلندر ۳لیتری  گیبلی به دو توربوشارژر مجهز شده و قادر است ۳۲۶ اسب‌بخار قدرت تولید کند. این میزان توان تولیدی پیشرانه در کنار گشتاور ۵۰۰ نیوتن‌متری که به محور عقب منتقل می‌شود و سواری هیجان‌انگیزی را برای سرنشینان به ارمغان می‌آورد. البته سواری مدل Q4 دو دیفرانسیل تفاوت زیادی با مدل دیفرانسیل عقب دارد و چسبندگی آن در پیچ‌ها و سرعت‌های بالا مثال‌زدنی است. در این میان از عملکرد فوق‌العاده جعبه دنده ۸ سرعته بی‌نقص این خودرو که در کسری از ثانیه دنده‌ها را تعویض می‌کند نیز نیز نمی‌توان گذشت.

شرکت ایتالیایی مازراتی در نمایشگاه شانگهای ۲۰۱۳ از نیزه جدید خود رونمایی کرد و پس از چندین سال دوباره نام گیبلی را بر سر زبان‌ها ‌انداخت.  خودرویی که با طراحی خیره کننده‌اش بسیار مورد توجه قرار گرفت و در اواخر سال پیش تعداد قابل توجهی از آن وارد کشور شد. این سدان بزرگ که از نظر ابعاد بدنه از کواتروپورته کوچک‌تر و سبک‌تر است، این روزها به سوگلی محصولات مازراتی در ایران تبدیل شده است. مازراتی این خودرو را در سه نوع معمولی، S و دیزل تولید می‌کند که از این میان تنها نمونه معمولی با پیشرانه ۶ سیلندر توربو دوقلو توانسته به ایران راه پیدا کند. شاید بودجه تقریبا 1.5 میلیاردی که باید برای خرید گیبلی خرج کرد، بتوان یک بنز S کلاس جدید مجهز دو برابر آپشن‌های گیبلی و پیشرانه‌ای به مراتب قوی‌تر از این خودرو خریداری کرد. اما گیبلی انتخاب افراد تمایزطلب است که حاضرند بهای خاص بود و زیبایی خیره‌کننده خودرویشان را، هرچقدر هم که هست بپردازند. اصالت و جذابیت ایتالیایی در طراحی گیبلی موج می‌زند و علی‌رغم شباهت زیاد با مدل کواتروپورته، از شخصیت مستقلی برخوردار است. خطوط بدنه جوری طراحی شده‌اند تا خشونت و تهاجمی‌بودن خودرو را نمایش دهند.  طراحی هواکش روی سپر جلو، جلو پنجره بزرگ با نشان مازراتی و حفره‌های روی گلگیر‌های جلو، در کنار بدنه عضلانی، نشان مازراتی روی ستون عقب و چراغ‌های جذاب عقب و خروجی‌های دوگانه اگزوزها، در نگاه اول بیننده را میخکوب می‌کنند.  با وارد شدن به کابین این خودرو، احساس می‌کنید جذابیت طراحی بدنه به داخل کابین نیز نفوذ کرده است. کیفیت پوشش‌های چرمی ‌و ظرافت دوخت چرم‌ها در جای‌جای کابین خیره کننده است. هم‌چون مدل جدید کواتروپورت، گیبلی نیز از یک مانیتور لمسی بزرگ روی کنسول جلو بهره می‌برد. هم‌چنین طراحی دسته دنده نیز بی شباهت به دسته دنده محصولات ب‌ام‌و نیست. ساعت انالوگ روی کنسول جلو در کنار فرمان سه شاخه و دریچه‌های سیستم تهویه، حال و هوای کلاسیکی را داخل کابین رقم زده‌اند. این خودرو به لطف بدنه‌ای به طول ۵ متر، از کابینی جادار و راحت برخوردار است. در مدل‌های سفارشی، صندلی‌های جلو و عقب از گرمکن، سردکن و ماساژور بهره می‌برند. هم‌چنین سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک دوگانه این خودرو به سنسور رطوبت نیز مجهز شده است. طراحی و نورپردازی صفحه کیلومترشمار در کنار شیفترهای تعویض دنده در پشت فرمان، هیجان رانندگی را دو چندان می‌کنند. به علاوه از ارگونومی‌ مناسب کابین و راحت شدن کار با دکمه‌ها و ابزارک‌ها در این خودرو، باید به عنوان یکی از مهم‌ترین  پیشرفت‌های مازراتی نسبت به سایر محصولاتش یاد کرد.  پیشرانه ۶سیلندر ۳لیتری  گیبلی به دو توربوشارژر مجهز شده و قادر است ۳۲۶ اسب‌بخار قدرت تولید کند. این میزان توان تولیدی پیشرانه در کنار گشتاور ۵۰۰ نیوتن‌متری که به محور عقب منتقل می‌شود و سواری هیجان‌انگیزی را برای سرنشینان به ارمغان می‌آورد. البته سواری مدل Q4 دو دیفرانسیل تفاوت زیادی با مدل دیفرانسیل عقب دارد و چسبندگی آن در پیچ‌ها و سرعت‌های بالا مثال‌زدنی است. در این میان از عملکرد فوق‌العاده جعبه دنده ۸ سرعته بی‌نقص این خودرو که در کسری از ثانیه دنده‌ها را تعویض می‌کند نیز نیز نمی‌توان گذشت.شرکت ایتالیایی مازراتی در نمایشگاه شانگهای ۲۰۱۳ از نیزه جدید خود رونمایی کرد و پس از چندین سال دوباره نام گیبلی را بر سر زبان‌ها ‌انداخت.  خودرویی که با طراحی خیره کننده‌اش بسیار مورد توجه قرار گرفت و در اواخر سال پیش تعداد قابل توجهی از آن وارد کشور شد. این سدان بزرگ که از نظر ابعاد بدنه از کواتروپورته کوچک‌تر و سبک‌تر است، این روزها به سوگلی محصولات مازراتی در ایران تبدیل شده است. مازراتی این خودرو را در سه نوع معمولی، S و دیزل تولید می‌کند که از این میان تنها نمونه معمولی با پیشرانه ۶ سیلندر توربو دوقلو توانسته به ایران راه پیدا کند. شاید بودجه تقریبا 1.5 میلیاردی که باید برای خرید گیبلی خرج کرد، بتوان یک بنز S کلاس جدید مجهز دو برابر آپشن‌های گیبلی و پیشرانه‌ای به مراتب قوی‌تر از این خودرو خریداری کرد. اما گیبلی انتخاب افراد تمایزطلب است که حاضرند بهای خاص بود و زیبایی خیره‌کننده خودرویشان را، هرچقدر هم که هست بپردازند. اصالت و جذابیت ایتالیایی در طراحی گیبلی موج می‌زند و علی‌رغم شباهت زیاد با مدل کواتروپورته، از شخصیت مستقلی برخوردار است. خطوط بدنه جوری طراحی شده‌اند تا خشونت و تهاجمی‌بودن خودرو را نمایش دهند.  طراحی هواکش روی سپر جلو، جلو پنجره بزرگ با نشان مازراتی و حفره‌های روی گلگیر‌های جلو، در کنار بدنه عضلانی، نشان مازراتی روی ستون عقب و چراغ‌های جذاب عقب و خروجی‌های دوگانه اگزوزها، در نگاه اول بیننده را میخکوب می‌کنند.  با وارد شدن به کابین این خودرو، احساس می‌کنید جذابیت طراحی بدنه به داخل کابین نیز نفوذ کرده است. کیفیت پوشش‌های چرمی ‌و ظرافت دوخت چرم‌ها در جای‌جای کابین خیره کننده است. هم‌چون مدل جدید کواتروپورت، گیبلی نیز از یک مانیتور لمسی بزرگ روی کنسول جلو بهره می‌برد. هم‌چنین طراحی دسته دنده نیز بی شباهت به دسته دنده محصولات ب‌ام‌و نیست. ساعت انالوگ روی کنسول جلو در کنار فرمان سه شاخه و دریچه‌های سیستم تهویه، حال و هوای کلاسیکی را داخل کابین رقم زده‌اند. این خودرو به لطف بدنه‌ای به طول ۵ متر، از کابینی جادار و راحت برخوردار است. در مدل‌های سفارشی، صندلی‌های جلو و عقب از گرمکن، سردکن و ماساژور بهره می‌برند. هم‌چنین سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک دوگانه این خودرو به سنسور رطوبت نیز مجهز شده است. طراحی و نورپردازی صفحه کیلومترشمار در کنار شیفترهای تعویض دنده در پشت فرمان، هیجان رانندگی را دو چندان می‌کنند. به علاوه از ارگونومی‌ مناسب کابین و راحت شدن کار با دکمه‌ها و ابزارک‌ها در این خودرو، باید به عنوان یکی از مهم‌ترین  پیشرفت‌های مازراتی نسبت به سایر محصولاتش یاد کرد.  پیشرانه ۶سیلندر ۳لیتری  گیبلی به دو توربوشارژر مجهز شده و قادر است ۳۲۶ اسب‌بخار قدرت تولید کند. این میزان توان تولیدی پیشرانه در کنار گشتاور ۵۰۰ نیوتن‌متری که به محور عقب منتقل می‌شود و سواری هیجان‌انگیزی را برای سرنشینان به ارمغان می‌آورد. البته سواری مدل Q4 دو دیفرانسیل تفاوت زیادی با مدل دیفرانسیل عقب دارد و چسبندگی آن در پیچ‌ها و سرعت‌های بالا مثال‌زدنی است. در این میان از عملکرد فوق‌العاده جعبه دنده ۸ سرعته بی‌نقص این خودرو که در کسری از ثانیه دنده‌ها را تعویض می‌کند نیز نیز نمی‌توان گذشت.شرکت ایتالیایی مازراتی در نمایشگاه شانگهای ۲۰۱۳ از نیزه جدید خود رونمایی کرد و پس از چندین سال دوباره نام گیبلی را بر سر زبان‌ها ‌انداخت.  خودرویی که با طراحی خیره کننده‌اش بسیار مورد توجه قرار گرفت و در اواخر سال پیش تعداد قابل توجهی از آن وارد کشور شد. این سدان بزرگ که از نظر ابعاد بدنه از کواتروپورته کوچک‌تر و سبک‌تر است، این روزها به سوگلی محصولات مازراتی در ایران تبدیل شده است. مازراتی این خودرو را در سه نوع معمولی، S و دیزل تولید می‌کند که از این میان تنها نمونه معمولی با پیشرانه ۶ سیلندر توربو دوقلو توانسته به ایران راه پیدا کند. شاید بودجه تقریبا 1.5 میلیاردی که باید برای خرید گیبلی خرج کرد، بتوان یک بنز S کلاس جدید مجهز دو برابر آپشن‌های گیبلی و پیشرانه‌ای به مراتب قوی‌تر از این خودرو خریداری کرد. اما گیبلی انتخاب افراد تمایزطلب است که حاضرند بهای خاص بود و زیبایی خیره‌کننده خودرویشان را، هرچقدر هم که هست بپردازند. اصالت و جذابیت ایتالیایی در طراحی گیبلی موج می‌زند و علی‌رغم شباهت زیاد با مدل کواتروپورته، از شخصیت مستقلی برخوردار است. خطوط بدنه جوری طراحی شده‌اند تا خشونت و تهاجمی‌بودن خودرو را نمایش دهند.  طراحی هواکش روی سپر جلو، جلو پنجره بزرگ با نشان مازراتی و حفره‌های روی گلگیر‌های جلو، در کنار بدنه عضلانی، نشان مازراتی روی ستون عقب و چراغ‌های جذاب عقب و خروجی‌های دوگانه اگزوزها، در نگاه اول بیننده را میخکوب می‌کنند.  با وارد شدن به کابین این خودرو، احساس می‌کنید جذابیت طراحی بدنه به داخل کابین نیز نفوذ کرده است. کیفیت پوشش‌های چرمی ‌و ظرافت دوخت چرم‌ها در جای‌جای کابین خیره کننده است. هم‌چون مدل جدید کواتروپورت، گیبلی نیز از یک مانیتور لمسی بزرگ روی کنسول جلو بهره می‌برد. هم‌چنین طراحی دسته دنده نیز بی شباهت به دسته دنده محصولات ب‌ام‌و نیست. ساعت انالوگ روی کنسول جلو در کنار فرمان سه شاخه و دریچه‌های سیستم تهویه، حال و هوای کلاسیکی را داخل کابین رقم زده‌اند. این خودرو به لطف بدنه‌ای به طول ۵ متر، از کابینی جادار و راحت برخوردار است. در مدل‌های سفارشی، صندلی‌های جلو و عقب از گرمکن، سردکن و ماساژور بهره می‌برند. هم‌چنین سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک دوگانه این خودرو به سنسور رطوبت نیز مجهز شده است. طراحی و نورپردازی صفحه کیلومترشمار در کنار شیفترهای تعویض دنده در پشت فرمان، هیجان رانندگی را دو چندان می‌کنند. به علاوه از ارگونومی‌ مناسب کابین و راحت شدن کار با دکمه‌ها و ابزارک‌ها در این خودرو، باید به عنوان یکی از مهم‌ترین  پیشرفت‌های مازراتی نسبت به سایر محصولاتش یاد کرد.  پیشرانه ۶سیلندر ۳لیتری  گیبلی به دو توربوشارژر مجهز شده و قادر است ۳۲۶ اسب‌بخار قدرت تولید کند. این میزان توان تولیدی پیشرانه در کنار گشتاور ۵۰۰ نیوتن‌متری که به محور عقب منتقل می‌شود و سواری هیجان‌انگیزی را برای سرنشینان به ارمغان می‌آورد. البته سواری مدل Q4 دو دیفرانسیل تفاوت زیادی با مدل دیفرانسیل عقب دارد و چسبندگی آن در پیچ‌ها و سرعت‌های بالا مثال‌زدنی است. در این میان از عملکرد فوق‌العاده جعبه دنده ۸ سرعته بی‌نقص این خودرو که در کسری از ثانیه دنده‌ها را تعویض می‌کند نیز نیز نمی‌توان گذشت.

دیدگاه خود را بنویسید

نظرات کاربران

کیوسک مطبوعاتی