
كپسولهاي هيجان
به نقل از مجله تخت گاز
انتخاب بين اين دو كراساوور هيونداي توسان و كيا اسپرتيج ، به دليل وجود شباهتهاي زياد و اختلافات كوچك به آن سادگي كه تصور ميكنيد نخواهد بود. در واقع هر دوي آنها روي پلتفرمي مشترك شكل گرفتهاند كه در صورت چشمپوشي از برخي اختلافات ناچيز بايد بگوييم كه از لحاظ فني كاملا مشابه يكديگر هستند. از اين رو براي پي بردن به ويژگيهاي كامل هر كدام و مشخص شدن وجوه تمايزشان آزموني را بين مدلهاي 2011 آنها ترتيب داديم كه نتايج آن را در ادامه خواهيد خواند.
فروش اقساطی توسان 2017 (ویژه نوروز 97)
Hyundai ix35 Limited
آيايكس35 كه در برخي از بازارها همچنان با نام توسان شناخته ميشود، نسل دوم اين كراساوور كوچك هيونداي است كه از اواخر سال 2009 در سه مدل GL، GLS و Limited وارد بازارهاي بينالمللي شده است. بيشتر مدلهاي موجود در ايران از گونه Limited هستند كه ويژگيهاي آن را در ادامه مورد بررسي قرار خواهيم داد.
تركيب شلوغي از خطوط منحني و شكسته، سبك جديد طراحي هيونداي را شكل داده است كه طراحان آن با تكرار اين الگو در تمامي مدلها، سعي بر آن دارند تا اين اصالت مصنوعي را به بيننده القاء كنند. اگرچه كه دپارتمان طراحي كيا نيز از همين استراتژي پيروي ميكند، اما به لطف رياست پيتر شراير – طراح سابق آئودي- بر تيم طراحي اين كمپاني، شاهد الگويي جذابتر و موفقتر در روند شكلگيري محصولات كيا بودهايم. اين همان انقلابي است كه با ورود طراح سابق بامو يعني كريستوفر چپمن به دپارتمان طراحي هيونداي بهزودي اتفاق خواهد افتاد.
شيب تند درپوش موتور در كنار طراحي تهاجمي پنجره رادياتور و چراغها، مجموعا چهره ix35 را خشن جلوه ميدهد. اما زماني كه چشممان به نماي جانبي و عقب بدنه ميافتد، تمام آن خشونت رنگ ميبازد و ناگهان همهچيز آرام و مهربان ميشود! اين دوگانگي شخصيت را پيش از اين در مدل وراكروز همين كمپاني ديده بوديم كه نماي عقب و جلوي آن نيز دو چهره متفاوت را به نمايش ميگذاشتند.
با دقت در نماي جانبي، متوجه كاورهاي پلاستيكي زير دربها ميشويم كه با وجود نقش حفاظتي كه ايفا ميكنند، ظاهري ارزانقيمت و بيكيفيت دارند. شيشه سهگوشي كه روي ستون C جا خوش كرده است علاوه بر نقش زيباشناختي كه ايفا ميكند، پهناي ستون انتهايي و نقاط كور عقب را كاهش داده و در مجموع ميدان ديد راننده را افزايش ميدهد.
در صوزت انتخاب مدل Limited توسان، آپشنهايي شامل رينگهاي 18 اينچي، مهشكنهاي جلو، آينهها و دستگيره دربهاي همرنگ بدنه، ريلهاي سقفي و پنل كروميرنگ روي پنجره رادياتور به بدنه اتومبيل اضافه ميشود.
طراحي و چيدمان عناصر داخل كابين با پيروي از سبك مدرني كه به آن اشاره شد صورت گرفته است. اين سبك را نميتوان زيبا و چشمگير قلمداد كرد و طبيعتا در بلندمدت نميتواند مالك را راضي نگاه دارد. متريال بهكار رفته در داشبورد و رودريهاي ix35 از كيفيت بالاتري نسبت به Sportage برخوردار است و به دليل رنگآميزي نقرهاي برخي از سطوح، داشبورد آن پرزرق و برقتر جلوه ميكند.
آيايكس35 مورد آزمايش ما چنان كه از پسوندش پيداست، به بالاترين سطح آپشنهاي ارائه شده مجهز است. صندلي راننده در 8 جهت به صورت الكترونيكي قابل تنظيم است و هر دو صندلي جلو از سامانه گرمكن بهره ميبرند. متاسفانه تنظيمات ساير صندليها تنها به صورت دستي امكانپذير بوده و صندلي راننده نيز فاقد حافظه تنظيمات است. صندليهاي جلو را ميتوان نشيمنگاهي نسبتا راحت و دربرگيرنده توصيف كرد اما وضعيت قرارگيري سرنشينان در صندلي عقب و نحوه ورود و خروج آنها چندان جالب نيست. از ديگر امكانات رفاهي و امنيتي آن ميتوانيم موارد برجستهاي مانند كروزكنترل، سامانه فعالسازي خودكار چراغها و برفپاككن، فرمان حساس به سرعت، سامانه تهويه مطبوع جداگانه براي سرنشين جلو، آينه مركزي الكتوركروميك، حسگرهاي پارك، ورودي USB و ipod، 6 عدد كيسه هوا، سامانه كنترل كشش و ترمزهاي ديسكي مجهز به ABS و EBD را نام ببريم.
روي سقف، دو كاور كشويي ديده ميشود كه با عقب كشيدن آنها، يك سانروف برقي و يك سقف پانوراميك در ابعاد مشابه سانروف را مشاهده ميكنيم و بايد اعتراف كنيم كه اين سقف شيشهاي محيطي دلنشين را براي سرنشينان عقب فراهم آورده است و فضاي نسبتا تنگ آن را قابل تحملتر ساخته است! اين را نيز اضافه كنيم كه سقف پانوراميك، دوربين ديد عقب و نمايشگر 5/6 اينچي مجهز به راهياب به صورت سفارشي به اتومبيل اضافه ميشود كه مدل مورد آزمايش ما فاقد LCD مركزي و راهياب بوده و يك نمايشگر تكرنگ كوچك جاي خالي آن را پر كرده است.
همانطور كه از ابعاد خارجي بدنه بر ميآيد، فضاي مختصري براي قسمت حمل بار ix35 در نظر گرفته شده است. حجم استاندارد اين فضا 727 ليتر محاسبه شده است كه در صورت خواباندن صندليهاي رديف عقب به 1580 ليتر افزايش مييابد. لاستيك زاپاس، زير كفپوش قسمت بار تعبيه شده است و يك خروجي برق 12 ولت نيز در ديواره اين قسمت ديده ميشود.
توسان مورد آزمايش ما به يك پيشرانه 4 سيلندر با حجم 4/2 ليتر مجهز است كه پيش از شروع آزمون رانندگي، ضعيف بهنظر ميآمد. اين پيشرانه كه به صورت عرضي نصب شده است، نيرويي برابر 176 اسببخار در 6000 دور بر دقيقه و گشتاوري معادل 227 نيوتنمتر در 4000 دور بر دقيقه توليد ميكند. اين خروجي در حالت استاندارد پس از عبور از گيربكس 6 سرعته اتوماتيك به چرخها جلو و در صورت فشردن دكمه 4WD از داخل كابين، به همه چرخها منتقل ميشود.
راهاندازي پيشرانه توسط دكمه Start/Stop تعبيه شده در قسمت زيرين دريچه هواي نزديك فرمان صورت ميگيرد. گيربكس 6 سرعته آيايكس35 همانند اسپرتيج به سامانه تعويض دستي تيپترونيك مجهز است اما اهرم آن در ريل تعويض دنده با كمي مقاومت حركت ميكند. با در نظر گرفتن وزن 1582 كيلوگرمي و حجم پايين پيشرانه بايد بگوييم كه واكنش اتومبيل به شتابگيري از حالت سكون كاملا رضايتبخش ارزيابي ميشود. اما اين بدان معنا نيست كه شتاب صفر تا 100 كيلومتر بر ساعت آن نيز درخور توجه باشد زيرا با توجه به مواردي كه گفته شد، ix35 در شرايط استاندارد به رقمي بهتر از 10 ثانيه دست نخواهد يافت.
با قرار دادن گيربكس در حالت تيپترونيك، دور موتور را ميتوان تا 6000 دور بر دقيقه بالا برد و طبق سنت هميشگي هيونداي پيش از آن كه بخواهيم كمي بيشتر از شتابگيري لذت ببريم دنده به صورت خودكار تعويض خواهد شد. با اين وجود، سرعت عملكرد گيربكس در حالت تعويض دستي و بهخصوص در پاسخگويي به درخواست معكوس نسبت به مدلهاي پيشين مانند توسان و سانتافه بهبود محسوسي داشته است.
سيستم تعليق در جلو از نوع مكفرسون و در عقب از نوع چنداتصاله است و تمامي چرخها مستقل از يكديگر عمل ميكنند. سفتي سيستم فنربندي و تكانهاي عقب اتومبيل نشانگر آن است كه طراحان آن بيشتر روي عملكرد اسپرت تاكيد داشتهاند تا سواري نرم.
به منظور درگير كردن هر 4 چرخ ميبايست دكمه 4WD را كه در كنار دكمههاي ESC و كنترل خودكار ترمز در سراشيبي تعبيه شده است فشار داده و فعال كنيم. محل قرارگيري اين دكمهها در قسمت پاييني غربيترين دريچه تهويه مطبوع قرار دارد كه از حيث ارگونومي كمي دور از دسترس هستند. در هر صورت پس از فعال كردن اين سامانه، ميزان چسبندگي و شهامت راننده در عبور سريع از پيچهاي تند هر دو افزايش چشمگيري مييابند! ميزان تقسيم نيرو بين چرخها در شرايط مختلف به ارزيابي ECU سامانه 4WD از وضعيت جاده و اتومبيل بستگي دارد.
هيونداي توسان، چه در جلو و چه در عقب ميدان ديد بهتري نسبت به اسپرتيج دارد اما برآمدگي روي درپوش موتور امكان ارزيابي محل دقيق گوشههاي جلو اتومبيل را از ما سلب ميكند. اما در حركت رو به عقب به لطف وجود حسگرهاي دقيق پارك و كيفيت بالاي دوربين ديد عقب – كه تصاوير آن روي آينه مركزي پخش ميشود- هيچ مشكلي احساس نميشود.
KIA Sportage EX
شكي در اين نيست كه اسپرتيج از طراحي مهيجتر و جذابتري سود ميبرد. حجمدهي بدنه آن بهگونهاي صورت گرفته است كه در همان نگاه نخست نيز حس عضلاني و چگال بودنش را به بيننده منتقل ميكند. بايد اعتراف كرد كه Sportage جزو معدود اتومبيلهاي زير 100 ميليون توماني بازار ايران محسوب ميشود كه وسوسه داشتنش ميتواند حساب و كتابهاي رايج خريد اتومبيل را از ذهن خريدار بشويد!
موفقيت ظاهري اسپرتيج را بايد در سادگي، يكپارچگي و پيروي از اصول نوين طراحي پيتر شراير دانست كه طي 2 سال گذشته در روند طراحي تمامي مدلهاي كيا نفوذ كرده است. در واقع براي شناخت مدلهاي جديد كيا كافيست طرح كلي عناصري مانند چراغهاي جلو و عقب، پنجره رادياتور، مهشكنها يا رينگهاي منحصر به فرد آن را به خاطر بسپاريم.
در بررسي جزئي طراحي اسپورتيج متوجه ميشويم كه مواردي مانند چراغهاي جلوي لنزي و چراغهاي LED روز-روشن، ظاهر آن را مدرنتر جلوه ميدهد حال آن كه اين زيورآلات ساده اما فريبنده در رقيب آن يعني توسان ديده نميشوند. اما از آنجايي كه طراحي يك كراساوور 30 هزار دلاري نميتواند بياشكال باشد، مواردي مانند ابعاد كوچكتر شيشه درب پنجم، پهناي زياد ستون C و كرومكاري بيمناسبت پنل جلويي اين ستون نيز به چشممان ميآيد كه در ليست گافهاي طراحياش قابل ثبت است.
نسل جديد اسپرتيج كه از سال 2010 با نام Sportage SL وارد ميدان رقابت كراساوورها شده است در 4 تيپ گوناگون شامل مدلهاي پايه، LX، EX و SX عرضه ميشود. در بازارهاي خاورميانه، به جز مدل SX كه به موتور 2 ليتري توربو مجهز است، بقيه مدلها از همان موتور 4/2 ليتري نصب شده روي ix35 نيرو ميگيرند كه در قدرت و گشتاور خروجي نيز هيچ تفاوتي با يكديگر ندارند.
درازا، پهنا و بلنداي بدنه اسپرتيج بهترتيب 4440، 1855 و 1635 ميليمتر است كه در مقايسه با توسان 40 ميليمتر درازتر، 35 ميليمتر پهنتر و 50 ميليمتر(با احتساب ريلهاي سقفي) كوتاهتر است. فاصله محورهاي هر دوي آنها يكسان و برابر 2640 ميليمتر محاسبه شده است اما فاصله چرخهاي هر محور (Track) اسپرتيج در جلو 8/2 ميليمتر و در عقب 3 ميليمتر پهنتر از فواصل مشابه در توسان است.
فضاي كلي كابين شباهت بسيار زيادي به ix35 دارد. براي نمونه ميتوانيم به فرم صندليها و تنظيماتشان و همچنين محل تعبيه ادواتي نظير كليد فعالسازي سامانه 4WD و يا ترمزدستي پدالي اشاره كنيم. از اين جهت با ورود به كابين Sportage احساس غربت بهمان دست نميدهد! با اين وجود براي يافتن وجه تمايز اصلي بين اين دو رقيب بايد نگاهمان را روي طراحي داشبورد و كنسول مركزي معطوف كنيم.
داشبورد اسپرتيج بهمراتب سادهتر و البته قابل فهمتر از آيايكس35 است؛ شدت اين سادگي به حدي است كه اگر اتومبيل مورد آزمايش ما فاقد نمايشگر 5/6 اينچي مركزي بود، داشبورد آن را ميتوانستيم با داشبورد كوپههاي آمريكايي دهه 70 مقايسه كنيم! با اين وجود بايد بگوييم كه طراحي بيريا و يكپارچه اين بخش اسپرتيج را به خطوط پيچيده و سطوح نقرهايرنگ آيايكس 35 ترجيح ميدهيم.
در بررسي سطح امكانات رفاهي اسپرتيج متوجه ميشويم كه به غير از خنككن صندليهاي جلوي اسپرتيج مابقي امكانات در هر دو اتومبيل يافت ميشود. اين را نيز اضافه ميكنيم كه نمايشگر مركزي به صورت سفارشي در هر دو اتومبيل قابل نصب است. در شاخه امكانات امنيتي نيز اين اصل صادق بوده و حتي سامانههاي كنترل خودكار ترمز در سربالاييها و سراشيبيها -كه با نامهاي اختصاري HAC و DBC شناخته ميشوند- در توسان و اسپرتيج يافت ميشوند.
حال بايد به سراغ سوال برانگيزترين بخش مقايسه يعني بحث عملكرد فني برويم. چنان كه پيشتر نيز گفته شد، مشخصات فني و عملكرد حركتي اين دو برادر در بيش از 90 درصد موارد كاملا مشابه يكديگر است. به منظور اطمينان بيشتر، سري به اطلاعات رسمي منتشر شده توسط كمپانيها زديم و متوجه شديم كه ارقامي مانند قطر در كورس پيستون، ضريب كمپرس، ضرايب دندههاي گيربكس، ضريب نهايي سيستم انتقال قدرت و … كاملا يكسان هستند. اكنون با اشراف به اين موضوع، به سراغ آزمون رانندگي ميرويم.
پيش از شروع حركت بايد اسپرتيج را كمي مزه مزه كنيم! صفحه كيلومترشمار، فشرده و اسپرت طراحي شده است. سرعتسنج در مركز اين صفحه قرار دارد و تا 240 كيلومتر بر ساعت مدرج شده است كه نسبت به توسان 20 كيلومتر بر ساعت بيشتر است. البته نبايد فريب آن را خورد چرا كه اين سرعتسنج در اصل متعلق به مدل 2 ليتري توربو است! نشانگر دور موتور در سمت چپ واقع شده است و خط قرمز آن همانند توسان از 6500 دور بر دقيقه آغاز ميشود كه اين خط قرمز نيز تنها براي مدلهاي مجهز به گيربكس دستي معنا دارد زيرا دندههاي اسپرتيج ما پيش از رسيدن به منطقه ممنوعه به صورت خودكار تعويض ميشوند.
طراحي قاب ريل اهرم تعويض دنده و سردنده اسپرتيج نسبت به توسان قديمي و نچسب بهنظر ميرسد اما در عوض جابهجايي دندهها راحتتر صورت ميگيرد. درباره غربيلك فرمان عكس اين قضيه صادق است به اين معنا كه غربيلك اسپرتيج طراحي خوشفرمتر و استوارتري دارد اما در حين رانندگي متوجه ميشويم كه غربيلك توسان حس كنترل بيشتري را به راننده القا ميكند.
همانطور كه از ظاهر اسپرتيج انتظار ميرود، رفتار آن اسپرتتر از توسان است و آن 10 درصد تفاوتي كه پيشتر گفته شد را بايد در بخش هندلينگ جستوجو كنيم. سيستم تعليق اسپرتيج خشكتر از توسان بوده و تايرهاي آن نيز با ابعاد 235/55R18، 10 ميليمتر پهنتر هستند و به همين سبب پيچها را با شهامت بيشتري طي ميكند؛ گواه آن نيز قابليت تحمل 77/0جي شتاب جانبي بدون دخالت ECS است كه نسبت به توسان 02/0واحد فشار بيشتري را متحمل ميشود.
عليرغم آن كه وزن خالص Sportage حدود 60 كيلوگرم سبكتر از وزن توسان است اما شتاب صفر تا صد و حداكثر سرعت قابل دستيابي آن كه بهترتيب برابر 10 ثانيه و 192 كيلومتر بر ساعت است تفاوتي با رقيبش ندارد.
ميزان نفوذ صدا به داخل كابين در دورهاي بالا به وضوح بيشتر از ix35 است و دستگاه دسيبلسنج در بيشترين حالت عدد 5/73 دسيبل را براي اسپرتيج نشان ميدهد. البته صدايي كه در داخل اتاق شنيده ميشود نهتنها آزاردهنده نيست بلكه راندن اسپرتيج را لذتبخشتر نيز ميسازد!
نكتهاي كه در تمام طول مدت آزمون رانندگي توجهم را به خود جلب ميكرد اين بود كه اگر از تاخت و تازهاي اسپرت صرف نظر كنيم، رانندگي با توسان حس تسلط و آرامش بيشتري را منتقل ميكرد. علت اين امر را بايد در فرم خاص داشبورد و غربيلك، ميدان ديد ضعيف در عقب و رفتار تند و تيزتر اسپرتيج دانست.
مصرف سوخت اسپرتيج در 100 كيلومتر مسافت شهري، جادهاي و تركيبي بهترتيب 2/11، 4/8 و 2/10 ليتر است كه با ارقام اعلام شده براي توسان اختلافي ندارد.
نتيجهگيري
انتخاب اسپرتيج به حساب و كتاب زيادي احتياج ندارد زيرا طراحي فريبنده، عملكرد اسپرت و بازار پر تبوتابش براي جذب مشتريان بالقوه اين كراساوورها كافي بهنظر ميرسد و از اين رو اولويت انتخاب ما با اسپرتيج خواهد بود. اما در آن سوي ميدان آيايكس35 را پيش رو داريم كه با مزايايي مانند كيفيت بالاتر كابين، سهولت رانندگي و ظرافت طراحي ميتواند نظر خانوادهها و مخصوصا خانمها را بيشتر به خود جلب كند.
مدل | Hyundai ix35 Limited | KIA Sportage EX |
پيشرانه | 4 سيلندر خطي، 4/2ليتر، عرضي | 4 سيلندر خطي، 4/2ليتر، عرضي |
تنفس | 16 سوپاپ CVVT | 16 سوپاپ CVVT |
انتقال قدرت | 6 سرعته تيپترونيك-4WD | 6 سرعته تيپترونيك-4WD |
قدرت | 176 اسببخار در 6000 دور | 176 اسببخار در 6000 دور |
گشتاور | 227 نيوتنمتر در 4000 دور | 227 نيوتنمتر در 4000 دور |
شتاب | 10 ثانيه | 10 ثانيه |
سرعت | 192 كيلومتر بر ساعت | 192 كيلومتر بر ساعت |
وزن | 1582 كيلوگرم | 1521 كيلوگرم |
مصرف سوخت | 2/10 ليتر(تركيبي) | 2/10 ليتر(تركيبي) |
گنجايش باك | 55 ليتر | 66 ليتر |
درازا*پهنا*بلندا | 4400*1820*1684 ميليمتر | 4440*1855*1635 ميليمتر |