نامگذاری خودروها در دنیا از روندهای گاه ساده و گاه پیچیدهای پیروی میکند. البته 3 روند اصلی بیش از همه محبوبیت دارد. به گزارش اختصاصی پایگاه خبری جوان خودرو نامگذاری خودروها در دنیا از روندهای گاه ساده و گاه پیچیدهای پیروی میکند. البته 3 روند اصلی بیش از همه محبوبیت دارد. اول نامگذاری با استفاده […]
به گزارش اختصاصی پایگاه خبری جوان خودرو
نامگذاری خودروها در دنیا از روندهای گاه ساده و گاه پیچیدهای پیروی میکند. البته 3 روند اصلی بیش از همه محبوبیت دارد.
اول نامگذاری با استفاده از اسامی مکانها، اساطیر، داستانهای ادبی، طبیعت، قدرت، اشخاص، موسیقی، تکنولوژی و مانند اینهاست.
مورد دوم نیز استفاده از اعداد است که میتواند اشاره به حجم موتور، کلاس بدنه و مدل خودرو داشته باشد. اما مورد سوم بهکمک ترکیبی از اعداد و حروف انجام میشود که مثلا حرف الفبایی میتواند به کلاس بدنه خودرو اشاره کند و عدد به حجم موتور و مشخصات فنی.
هرچند امروزه برخی خودروسازان نوظهور برای نامگذاری خودروهای تولیدی خود از قاعده خاصی پیروی نمیکنند و نام، کد، عدد یا ترکیبی از اینها را بیشتر به علت شباهت به نامگذاری محصولات خودروسازان نامی برمیگزینند.
اما موضوع مورد بحث ما نه این نامگذاریها و سبک آنها، بلکه دوامشان است. حتما بارها شنیدهاید که مثلا هیوندای از نسل جدید سانتافه رونمایی کرد یا بامو سری 3 جدید با کد مثلا 330 معرفی شد.
موضوعی که موجب ساخته شدن خردهبرندهایی در دل برندهای اصلی شده و گاه آنها را بیش از نام اصلی ماندگار میکند.
بهعنوان مثال از برخی میشنویم که نمیدانند کامارو محصولی از شورولت است و تصور میکنند این خودرو یک برند مستقل باشد! یا حتی گاهی خردهبرندها آنچنان جایگاه مهمی در بازارهای جهانی مییابند که دیگر کسی برای ذکر نام آنها از عنوان کمپانی اصلی استفاده نمیکند، مانند کرولا و کمری از محصولات تویوتا، آکورد و سیویک از هوندا یا گلف و پاسات از تولیدات فولکسواگن.
حال نگاهی به نامگذاریها و کاربرد آنها در ایران داشته باشیم. تا حدود 25 سال پیش مردم ایران برای نام بردن از خودروها تنها به ذکر اسامی خودروساز اصلی بسنده میکردند و بههمین دلیل رنو 5، رنو خالی و فولکسواگن بیتل، فولکس خالی تلفظ میشد.
پیکان هم که همان پیکان بود و بعدترها که پژو 405 آمد کمی داستان فرق کرد. مثلا 405، یا جیالایکس برای این خودرو مرسوم شد.
هرچند همین امروز هم اگر جایی بگویید یک پژو دارم، همه ذهنها به سراغ 405 میرود.
از دهه 70 به این سو کمکم خردهبرندها نیز جان گرفتند و پارس (پرشیا)، سمند، تیبا (مینیاتور)، سورن، رانا، روآ، دنا، شاهین (رهام )، کوئیک، ساینا و… در میان مردم ایران جا افتادند.
اما بحث و پرسش اصلی از جایی آغاز میشود که چرا وقتی نسل جدیدی مثلا از سمند یا تیبا طراحی و روانه بازار میشود، نام جدیدی برای آن نیز بهکار میرود. البته منظور بهینهسازیها و استفاده پسوند پلاس یا سال نیست.
پاسخ پرسش سطور قبل ساده است. زیرا تولید نسل قبلی نیز در کنار نسل جدید ادامه مییابد. پاسخی که صحیح و منطقی بهنظر میرسد اما قانعکننده نیست؛ چراکه وقتی فیسلیفتی اساسی از اتاق قبلی با تجهیزات بیشتر و امکانات فنی بهتر و نسبتا متفاوت عرضه میشود، از نظر قیمت و کلاس در بازار یک رده بالاتر از نسل قبلی قرار میگیرد.
پس همچنان نیاز به تغییر نسل در خودرو قبلی با حفظ قیمت محسوس است. ای کاش خودروسازان با نیازسنجی دقیقتر نسلهای جدیدی از خودروهای محبوب ایرانی مانند سمند و تیبا را با کمینه افزایش قیمت تولید و روانه بازار کنند. تا هم میراث خردهبرندهای محبوبی که طی 2 دهه گذشته خلق کردهاند حفظ شود و هم مصرفکننده داخلی خودرو محبوب خود را با قیمت مناسبتر خریداری کند.
نوشته از روزبه خندان
انتهای پیام/
دیدگاه خود را بنویسید