جک جی 5 اتوماتیک به نقل از مجله تخت گاز با شنیدن اسمش اولین چیزی که به ذهن میرسد، داستان جک و لوبیای سحرآمیز است! شاید تشابه میان نام این خودرو و این داستان معروف چندان بی ربط نباشد. چون با برانداز کردن این خودرو به سحرآمیز بودن آن میان سایر محصولات چینی پی خواهید […]
به نقل از مجله تخت گاز
با شنیدن اسمش اولین چیزی که به ذهن میرسد، داستان جک و لوبیای سحرآمیز است! شاید تشابه میان نام این خودرو و این داستان معروف چندان بی ربط نباشد. چون با برانداز کردن این خودرو به سحرآمیز بودن آن میان سایر محصولات چینی پی خواهید برد!
این خودرو خوش استایل چینی نسبت به سایر هموطنانش از برتریهای قابل توجهی برخوردار است. طراحی این خودرو با همکاری شرکت پینینفارینا ایتالیا صورت گرفته است و اگر سری به سایت این شرکت بزنید، از میان همه محصولات چینی که ادعای همکاری با پینینفارینا را دارند، تنها نام جک را مشاهده خواهید کرد. از این رو طراحی J5 کاملا هماهنگ است و ایراد خاصی نمیتوان به ظاهر آن گرفت. تنها تفاوت ظاهری مدل اتوماتیک با نمونه دنده دستی را باید در طرح رینگهای آلومینیومی این خودرو جست و جو کرد.
از آنجایی که جک از نظر ابعاد و فرم اتاق شباهت زیادی با لیفان ۶۲۰ دارد، انتظار میرود فضای کابین نیز هم اندازه ۶۲۰ باشد. اما به لطف ۱۰ سانتی متر طول بیشتر و طراحی منطقی، فضای بیشتر کابین J5 نسبت به لیفان ۶۲۰، به وضوح احساس میشود. فضای سر و پا در ردیف عقب عالی است و تنها ایراد صندلیهای عقب عدم در بر گیری سرنشینان است. در نمونه اتوماتیک شاهد اضافه شدن سانروف نیز هستیم که نور کابین را بیشتر میکند. به علاوه، تنظیم ۸ حالته صندلیهای جلو (۴ حالته در نمونه دنده دستی)، ۶ بلند گو برای سیستم صوتی( ۴ عدد برای نمونه دنده دستی) ، کنترل سیستم صوتی از روی فرمان و دریچههای مجزای سیستم تهویه برای سرنشینان ردیف عقب، از سایر تفاوتهای نمونه اتوماتیک با نمونه دنده دستی هستند. عایق بندی کابین مناسب و صداهای اضافی متداول در خودروهای چینی به گوش نمیرسد. همچنین رنگ آبی نشان دهندهها با رنگ بندی کابین هماهنگ است.
اما به مهمترین نقطه قوت جک J5، یعنی قابلیتهای فنی و پیشرانه آن میرسیم. این خودرو اولین تجربه کرمان موتور در مونتاژ خودروهای اتوماتیک است. نمونه قبلی J5 با پیشرانه 5/1 لیتری و جعبه دنده دستی عرضه میشد، اما حالا شاهد حضور نمونه اتوماتیک با پیشرانه 8/1 لیتری هستیم.
پیشرانه این خودرو از سری پیشرانههای G93D4 است که توسط میتسوبیشی ساخته شده است. از این رو پیشرانه و گیرباکس این خودرو از نظر کیفیت فاصله قابل توجهی با MVM و لیفان دارد و باعث میشود تا از پرداخت مبلغ ۵9 میلیون تومان برای این خودرو پشیمان نشوید! هندلینگ و کشش این خودرو کاملا مناسب است و واکنش گیرباکس به پدال گاز عالی است. خبری از دکمههای اسپرت و حرکت روی برف برای گیرباکس این خودرو نیست، اما تعویض دندهها و کاتآف بالای جعبه دنده باعث شده تا بتوانید از نهایت قابلیتهای فنی این خودرو استفاده کنید. همچنین امکان تعویض دستی دندهها در کنار تعویض اتوماتیک، باعث شده تا در صورت نیاز بتوانید معکوس دهید و دندهها را به میل خود تعویض کنید. تنها نکات منفی گیرباکس را میتوان لگدهای خفیف هنگام تعویض اتوماتیک دندهها و تاخیرهای کوتاه هنگام تعویض دستی دندهها برشمرد. شاید مهمترین نکته منفی این خودرو شتاب نامناسب آن در آغاز حرکت باشد که با توجه به پیشرانه ۱۴۱ اسب بخاری جای تامل دارد. در میان قابلیتهای فنی این خودرو، از ترمز پر قدرت و عدم دایو در قسمت جلو خودرو هنگام ترمزگیری نمیتوان گذشت. همچنین J5 از معدود خودروهای چینی است که توانسته ۵ ستاره ایمنی را از موسسه EURONCAP دریافت کند.
به نقل از مجله تخت گاز
میتسوبیشی یکی از خوشنامترین خودروسازان ژاپنی است، که در گذشتههای نهچندان دور،محصولات آن داخل ایران از تنوع مناسبی برخوردار بودند و محبوبیتی قابل توجه میان مردم ایران داشتند. مدتی است که نام میتسوبیشی در ایران با همت شرکت آرین موتور و با کراس اووری به نام ASX احیا شده است و حالا شاهد ورود سدان پرطرفدار میتسوبیشی، یعنی لنسر به کشور هستیم. لنسر یکی از با سابقهترین و محبوبترین محصولات میتسوبیشی در ایران است که در دهه ۹۰ به عنوان خودرویی اسپرت و جوانپسند در ایران شناخته میشد.
آرین موتور لنسر را در دو نمونه ۱.۶ لیتری و ۱.۸ لیتری وارد کشور میکند، که نمونه ۱.۸ لیتری تفاوتهای قابل توجهی نسبت به مدل ضعیفتر دارد. طراحی ظاهری لنسر همچون ذات و پیشینه آن خشن و جوانپسند است و به شما گوشزد میکند که با یک خودرو تازه به دوران رسیده و فاقد اصالت طرف نیستید. از مهمترین تفاوتهای ظاهری نمونه ۱.۸ لیتری با نمونه ۱.۶ لیتری میتوان به اسپویلر و سپر اسپرت جلو، رکابهای اسپرت، اسپویلر بزرگ عقب و گلگیرهای عضلانی تر اشاره کرد.
با قدم گذاشتن به کابین این خودرو، تفاوتها با مدل ۱.۶ لیتری پررنگتر میشود. صندلیهای مدل ۱.۸ لیتری با چرم پوشانده شده است و داشبورد شلوغتر نسبت به مدل ۱.۶ لیتری، خبر از فهرست امکانات کاملتر و خودرویی مجهزتر میدهد. فضای کابین برای سرنشینان ردیف جلو مناسب است و صندلیهای جلو از راحتی کافی برخوردار هستند. فضای ردیف عقب اما کمی محدود به نظر میرسد و افراد قد بلند را از نظر فضای پا و سر کمیدچار مشکل میکند. مدل ۱.۸ لیتری از سامانه ورود و استارت بدون کلید بهره میبرد ( این در حالیست که مدلهای 2015 تنسر فاقد سیستم کیلس هستند)، همچنین سیستم صوتی این مدل از نوع راکفورد ۷۱۰ واتی بوده و از ۹ بلندگو و سابووفر بهره میبرد. از دیگر تفاوتهای نمونه ۱.۸ نسبت به مدل ۱.۶، میتوان به گرمکن صندلیهای جلو، سنسور و دوربین دید عقب، تهویه اتوماتیک و ۷ عدد ایربگ اشاره کرد. صفحه TFT میان دایرههای کیلومتر شمار نیز اطلاعات بیشتری را در اختیار راننده قرار میدهد. فضای صندوق بار لنسر با ۳۳۴ لیتر حجم، نسبتا محدود به نظر میرسد، این در حالی است که در نمونه ۱.۸ لیتری با قرارگیری سابووفر در صندوق بار، این فضا محدودتر هم شده است! درکل ارگونومی کابین کاملا مطلوب است و کیفیت متریال به کار رفته در سطح مناسبی قرار دارد.
نمونه ۱.۸ لیتری قادر است ۱۴۳ اسب بخار قدرت تولید کند، که از این نظر یک سر و گردن بالاتر از نمونه ۱.۶ قرار میگیرد. همچنین جعبه دنده این مدل از نوع ۶ سرعته CVT بوده که با وجود پدالهای بزرگ تعویض دنده در پشت فرمان، رانندگی با این خودرو را بسیار جذاب کرده است. عملکرد گیرباکس همچون سایر خودروهای ژاپنی عالی است و هندلینگ این مدل با وجود لاستیکهای دانلوپ و سیستم ESP یک سرو گردن بالاتر از نمونه ۱.۶ است. سواری لنسر با وجود سیستم تعلیق مک فرسون در جلو و سیستم چند اتصالی در عقب بسیار نرم و آرامش بخش است و شاید بتوان لقب نرمترین سواری در میان خودروهای هم کلاس هم قیمت را برای آن در نظر گرفت. ترمزهای این مدل نیز با نمونه ۱.۶ مشترک است و از قدرت مناسبی بهره میبرد. شاید بتوان تنها ایراد فنی لنسر را، شتاب اولیه نامناسب آن برشمرد. که راننده را از قدرت و حجم پیشرانه نا امید میکند. دیگر نقطه قوت لنسر در مصرف سوخت پایین آن است و باید دید در دراز مدت خدمات پس از فروش آن چگونه خواهد بود.
به نقل از مجله تخت گاز
کمپانی MG از آن دسته خودروسازانی است که از سابقه درخشانی برخوردار است. خودروسازی انگلیسی که این روزها توسط چینیها خریداری شده و محصولات آن در چین تولید ميشود. اما از نظر کیفیت ساخت و رتبه میان سایر خودروسازان، به هیچ عنوان با سایر چینیها برابر نیست و با خودروهای اروپایی و خوشنام رقابت ميکند.
با توجه به مقبولیت مناسب سایر خودروهای MG در ایران، نظیر MG550 و MG6، شرکت مدیا موتور ( وارد کننده MG به ایران ) تصمیم به وارد کردن یکی از جدیدترین سدانهاي این خودروساز، یعنی MG350 گرفته است.
MG350 همچون برادرانش از طراحی زیبا و جذابی برخوردار است. خطوط روی بدنه کاملا با یک دیگر هماهنگ هستند و طراحی مناسب چراغها و فرم کلی بدنه، اکثر سلیقهها را به سوی خود جذب ميکند.
طراحی کابین نیز لوکس و چشم نواز است و پوشش چرم صندلیها در کنار تریمهاي طرح چوب، به زیبایی هرچه بیشتر کابین کمک شایانی کردهاند.
سیستم ضد سرقت این خودرو از بالاترین ضریب ایمنی در اروپا برخوردار است. همچنين صندلیهاي برقی جلو، سانروف، سیستم صوتی با ۸ خروجی و سیستم ناوبری مجهز به مانیتور ۷ اینچی، بخشی از فهرست آپشنهاي این سدان دوست داشتنی را تشکیل ميدهند. MG350از نظر راحتی فضای کابین در کنار MG6 و یک پله پایینتر از MG550 قرار ميگیرد. البته به لطف شیب مناسب سقف در قسمت عقب، خبری از فضای محدود سر برای سرنشینان ردیف عقب نیست. همچنين صدای سیستم صوتی این خودرو با افزایش سرعت به صورت اتوماتیک تغییر ميکند که این آپشن در نوع خود خاص و جالب است. پیشرانه ۴ سیلندر این خودرو ۱.۵ لیتر حجم دارد و قادر است ۱۰۵ اسب بخار قدرت تولید کند. پیشرانه این خودرو که از نظر قدرت، تفاوتی با خودروهایی نظیر ۲۰۶ تیپ ۵ و هاچ بکهاي کوچک کرهاي ندارد، چندان هیجان انگیز نیست. و نميتوان از آن انتظار قابلیتهاي حرکتی خیره کننده و جذاب داشت. اما برای مصارف شهری و هنگام حرکت با کولر روشن، کشش مناسبی دارد. گیرباکس MG350 از نوع ۴ سرعته اتوماتیک بوده که به پنل تغییر حالت MULTI MODE مجهز شده است. همچنين وجود سامانه VERO DRIVE به استفاده بهینه از گشتاور ۱۳۵ نيوتنمتري کمک شایانی ميکند. سیستم تعلیق این خودرو در جلو از نوع مک فرسون و در عقب از نوع جناغی دوبل است، که از این نظر سواری نرم و کم تکانی را از MG350 شاهد هستیم. اما نرمي سواری این خودرو را نميتوان با سدانی همچون تویوتا کرولا مقایسه کرد. عملکرد سیستم ترمز MG350 نیز قابل توجه است. هر چهار چرخ به دیسکهاي خنک شونده مجهز شدهاند. و سیستمهاي توزیع الکترونیکی نیروی ترمز، سیستم جدا کننده لنتها از دیسک و سامانه ترمز کمکی عملکرد سیستم ترمز را بهبود بخشیدهاند. در کل ميتوان MG350 را خودرویی مناسب با نکات مثبت زیاد برشمرد که در ایران رقیب سرسختی همچون هیوندای اکسنت را در مقابل خود ميبیند.
به نقل از مجله تخت گاز
پنجمین نسل هیوندای النترا را ميتوان یکی از محبوبترین سدانهاي هیوندای در ایران قلمداد کرد، که از روی شباهت ظاهری که با برادر بزرگ ترش سوناتا دارد، از جایگاه مناسبی در بازار خودروهای وارداتی برخوردار است. طراحی ظاهری النترا همچون سایر محصولات جدید هیوندای، از خط مشی طراحی سیالی متشکل از خطوط مواج و حجمپردازیهاي گوناگون پیروی ميکند. در نمونه ۲۰۱۴، طراحی مه شکنهاي جلو نیز دستخوش تغییراتی شده است و و شاهد جذابیت بیشتر گرافیک چراغهاي عقب هستیم. طراحی پر زرق و برق ظاهر النترا به کابین نیز نفوذ کرده شاهد کنسول میانی یک تکه با شیبی ملایم هستیم. نخستین چیزی که در کابین النترا جلب توجه ميکند، کیفیت مناسب متریال کابین و پوشش چرميصندلیها و فرمان است. که از این نظر در سطح هیوندای سوناتا قرار ميگیرد. البته در نمونههاي تودوزی کرم که از تریم چوبی برای تزیینات کابین استفاده شده است، شاهد کیفیت نامناسب قطعات چوبی هستیم که از نظر دقت مونتاژ، به تمیزی تریم مشکی و نقرهاي نیستند. علیرغم شیب سقف در قسمت عقب و ابعاد نسبتا کوچک خودرو، شاهد فضای مناسب و جاداری در کابین هستیم. و حتی در ردیف عقب نیز مشکل خاصی از نظر فضای پا یا سر به چشم نميخورد. عایق بندی کابین النترا مناسب است و خبری از سر و صداهای اضافی داخل کابین نیست. البته صدای پیشرانه در دورهای بالا و هنگام فشردن پدال گاز بیشتر ميشود و جذابیت چندانی ندارد. سواری نیز نسبتا نرم است و از این نظر در کنار رقیب خود، یعنی کیا سراتو قرار ميگیرد.
النترا از یک پیشرانه ۴ سیلندر 1.5 لیتری برخوردار است که قادر است ۱۴۸ اسب بخار قدرت تولید کند. از این نظر، النترا یک سر و گردن پایین تر از سراتو جدید قرار ميگیرد. البته از نظر قابلیتهاي حرکتی و کشش ، هیچ مشکلی با النترا احساس نميشود و در سبقت گرفتنها و یا شتابهاي اولیه، قدرتمند و قابل قبول ظاهر ميشود. در تعویض دستی دندهها ميتوان بیشتر از قابلیتهاي حرکتی این خودرو استفاده کرد، چرا که در حالت اتوماتیک، با بالا نرفتن دور موتور از یک میزان تعیین شده، در تعویض دندهها یک تاخیر کوتاه به وجود ميآید. البته تعویض دندهها کاملا نرم است و هماهنگی پیشرانه و گیرباکس مطلوب است و خبری از کوبشهاي منتقل شده به اتاق هنگام تعویض دندهها نیست. یکی از نقاط ضعف النترا چسبندگی نا مناسب و هندلینگ نسبتا ضعیف این خودرو است. که باعث ميشود هنگام تعویض خطوط با سرعتهاي بالا و یا ورود به پیچها، بیشتر حواستان به سرعت خودرو باشد و این حالت کمي از اعتماد به نفس راننده ميکاهد. البته عملکرد سیستم ترمز کاملا مناسب است و از این نظر مشکلی احساس نميشود.
از نظر ایمنی، النترا نسبت به قبل پیشرفت چشمگیری داشته است و توانسته ۵ ستاره ایمنی را از موسسه ایمنی EURONCAP دریافت کند.
به نقل از مجله تخت گاز
یکی از بازیگران آلمانی این روزهای بازار خودروی کشور، برند معتبر فولکس واگن است که با نمایندگانی نظیر بیتل و پاسات در ایران حضور پیدا کرده تا عرصه را برای یکهتازی رقبای ژاپنی و کره ای تنگ کند.
پاسات به عنوان سدان خانوادگی نیمه لوکس فولکس واگن در دو مدل SEL و SPORT و با طیف گستردهای از پیشرانههای دیزلی و بنزینی عرضه میشود، که شرکت خودرو هرمز تصمیم گرفته تا نمونه ۵ سیلندر ۲.۵ لیتری این خودرو را وارد کشور کند. اکثر پاساتهای وارد شده از گونه اسپرت هستند و به عنوان نمونههای بهینه سازی شده توسط شرکت ABT داخل کشور عرضه میشوند. این مدل پاسات که تحت عنوان مدل ۲۰۱۴ شناخته میشود، نسبت به مدل قبلی دست خوش تغییرات اندکی در ظاهر شده است. طراحی پاسات کاملا ساده و جا افتاده است و در قسمت جلو شباهتهای بسیاری به هاچبکهای معروف فولکسواگن، نظیر شیراکو و گلف R دارد. با برانداز کردن این خودرو به خوبی به ذات آلمانی آن پی خواهید برد. طراحی نمای جانبی بیشباهت به محصولات آئودی نیست، اما طراحی ساده این خودرو در قسمت عقب، چنگی به دل نمیزند و بیشباهت به خودروی چینی نظیر JAC J5 نیست!
اولین نکتهای که با بازکردن درب خودرو و قرار گرفتن روی صندلیها جلب توجه میکند، فضای بسیار بزرگ و راحت کابین است، که باعث میشود در هر شرایطی آسایش سرنشینان حفظ شود. طراحی کابین به پیروی از طراحی بدنه بسیار ساده و در برخی نقاط از مد افتاده است. با استفاده از تریم چوبی و قطعات فلزی در کابین سعی شده تا حس لوکس بودن به بینده القا شود. همان طور که از هر خودروی آلمانی انتظار میرود، کیفیت متریال و ارگونومیکابین در سطح مطلوبی قرار دارد. اما نکاتی نظیر طراحی بسیار ساده صفحه کیلومتر شمار توی ذوق میزند. یکی دیگر از نکاتی که داخل کابین پاسات جلب توجه میکند، ساعت آنالوگ قرار گرفته روی کنسول جلو است. فهرست تجهیزات این خودرو قابل قبول است واز نظر ایمنی در سطح مناسبی قرار دارد. یکی از جالبترین سامانههای به کار گرفته شده در پاسات، فعال شدن ایربگ سمت شاگرد با نشستن یک نفر روی صندلی شاگرد است!
با استفاده از فایبر گلاس و آلومینیوم در ساخت بدنه پاسات، سعی شده وزن این خودرو به حداقل برسد. از این رو شتاب این سدان ۱.۶ تنی نسبت به پیشرانه ۱۷۰ اسبی راضی کننده و معقول است. فولکس پاسات قادر است تا ۴ تن وزن را به صورت یدک بکشد. این کشش بالای موتور در هنگام حرکت با روشن بودن کولر و تعداد سرنشین زیاد نیز به خوبی خود را نشان میدهد. یکی از ویژگیهای حرکتی بارز این خودرو، سواری بسیار نرم و کم تکان آن است که در کنار عایق بندی مناسب کابین و پیشرانه کم سر و صدا، فضای آرامش بخشی را برای کابین پاسات به ارمغان آورده است.
به نقل از مجله تخت گاز
کمری یکی از محبوبترین محصولات تویوتا به شمار میآید که علاوه بر محبوبیت قابل توجه آن در بازار خودروی کشور، در چند سال اخیر نیز به عنوان یکی از پرفروشترین سدانها در آمریکا شناخته میشود.
کمری جدید آمده تا جا پای نسل پیشین خود بگذارد و موفقیتهای آن را تکرار کند. اما با وجود قیمت بالاتر از رقبای کرهای، زرق و برق کمتر و فهرست آپشنهای محدودتر، شاهد فروش پایین این خودرو در اوایل ورودش به ایران هستیم.
نسبت به سایر محصولات جدید تویوتا همچون کرولا و RAV4، کمری جدید کمترین تغییر را نسبت به قبل تجربه کرده است و برای شناخت آن نیازی به کنکاش زیاد در ظاهرش نیست. ظاهر ساده و بی آلایش کمری جدید باعث شده تا کسانی که نمای ظاهری خودرو برایشان در درجه اول اهمیت قرار دارد، سراغ کمری نروند.
با ورود به فضای کابین، تغییرات گستردهتر نسبت به نمای ظاهری کاملا مشخص است. طراحی کابین کمری جدید سبک و سیاق سایر محصولات جدید تویوتا را دنبال میکند. رنگبندی کابین مناسب است، اما نبود برخی موارد همچون پوشش چرمی صندلیها در این بازه قیمتی کمی در ذوق خریدار میزند. همچنین همچون سایر محصولات تویوتا، کمری جدید نیز از فهرست محدود امکانات و آپشنهای رفاهی رنج میبرد و از این نظر یک سر و گردن پایین تر از رقبای کره ای قرار میگیرد. کمری جدید در دو نوع GL و GLX به ایران وارد میشود که مدل GLX با توجه به آپشنهای بیشتر قیمت بالاتری از مدل GL دارد. در کابین کمری، همان کیفیتی که از یک تویوتا انتظار دارید قابل لمس است. همچنین عایقبندی کابین عالی انجام شده و حتی برای شنیدن صدای پیشرانه نیز باید گوشتان را بسیار تیز کنید!
به لطف ابعاد بزرگ بدنه، کابین کمری بسیار جادار و راحت است و روی صندلیهای عقب مشکلی از نظر فضای سرنشینان احساس نمیشود. سواری کمری از نسل پیش نرمتر است ، اما هنگام عبور از برخی دست اندازها، تکانها به فرمان سه شاخه کمری منتقل میشود.
این خودرو از یک پیشرانه ۴سیلندر 5/2 لیتری برخوردار است. یکی از ایرادهای مهم کمری جدید حین سواری، کشش پایین موتور هنگام عبور از سربالاییها با تعداد چند سرنشین است. که گیرباکس اتوماتیک نیز به این مساله دامن زده است و در این حالت شاهد تنبلی و سستی این خودرو هستیم. این در حالی است که هنگام تعویض دستی ددهها و با سرنشنیان کمتر، قدرت ۱۸۱ اسب بخاری کمری بیشتر قابل لمس است و در برخی مواقع نیز شتاب قابل قبولی از خود به نمایش میگذارد. هندلینگ و چسبندگی کمری مطلوب است و از مشکل ضعف ترمزها که در برخی محصولات تویوتا دیده میشود، خبری نیست. صندوق بار بزرگ و مصرف سوخت پایین دقیقا پارامترهایی هستند که نیازهای مسافراتی یک خانواده را به خوبی پاسخ میدهند. البته جای خالی نمونه ۶سیلندر کمری جدید داخل ایران احساس میشود.
دیدگاه خود را بنویسید