منطق کارکرد هایپرلوپ در تئوری بسیار ساده است اما اجرایی کردن آن در عمل، کار آسانی به نظر نمیرسد. هایپرلوپ از تونلهای خلا زیر و یا روی زمین بهره میبرد که کپسولهای حامل بار یا سرنشینان، بهوسیله نیرومحرکه مغناطیسی، درون این لوله خلا شلیک میشوند. به گزارش پایگاه خبری رسمی جوان خودرو علاقهمندان به فیلمهای […]
به گزارش پایگاه خبری رسمی جوان خودرو
علاقهمندان به فیلمهای علمی-تخیلی و خوانندگان کتابهایی با این ژانر، مدتها پیش از مطرح شدن این ایده توسط ایلان ماسک و سایر کمپانیها از سراسر دنیا، با واژه هایپرلوپ آشنایی داشتند. جابهجایی فوق سریع؛ سریعتر از هر وسیله نقلیه دیگر، بین مبدأ و مقصد درون یک تونل زیر زمینی، رویایی بود که تا چندی پیش فقط در کتابها و فیلمها محقق میشد اما حالا به لطف عطش 2 بیلیونر برای تغییر دنیا، در دنیای واقعی هم در حال محقق شدن است.
این 2 بیلیونر کسانی نیستند جز ایلان ماسک و ریچارد برنسون. یکی مالک تسلا، اسپیس اکس، بورینگ کمپانی و چند شرکت دیگر و دیگری هم صاحب برند ویرجین که خود از صدها زیرمجموعه تشکیل شده است. این دو به چشم بازی و تفریح به ایده هایپرلوپ نگاه میکنند و هیچ عجلهای را برای تکمیل آن ندارند.
ایده اصلی هایپرلوپ، در ذهن ایلان ماسک شکل گرفته بود. او این ایده را شروین پیشهور مطرح کرد و پیشهور که خود کارپرداز و سرمایهگذار ایدههای نو بود، با ایلان ماسک وارد رقابت شد. حالا پیشهور، یکی از بنیانگذاران و مدیر اجرایی Hyperloop One شرکت ویرجین است.
در سال 2013 بود که ایلان ماسک، طرح پیشنهادی هایپرلوپ آلفا را در 58 صفحه ارائه داد که نحوه عملکرد و ویژگیهای این سیستم جابهجایی را توضیح داده بود. این طرح پیشنهادی از طریق پیشهور به دست باراک اوباما رسید و ریاست جمهوری وقت ایالات متحده نیز این پروژه را تأیید و حمایت خود را اعلام کرد.
یک سال پس از این خبر خوشحالکننده برای ایلان ماسک که حمایت رییسجمهور را داشت، اندیشیدن در مورد چگونگی عملی کردن این کانسپت را شروع کرده بود که پیشهور، تیم مجربی را جمعآوری و کمپانی Hyperloop Technologies را تاسیس کرد. این این کمپانی در سال 2016 به Hyperloop One تغییر یافت. پیشهور در سال 2017 به دلیل اتهامات آزار و اذیت جنسی، مجبور شد جایگاه ریاست خود را از کمپانیای که خودش تاسیس کرده بود، ترک کند و این شرکت به یکی از زیرمجموعههای گروه معظم ویرجین به مدیریت ریچارد برنسون تبدیل شد.
یک ایده، 2 شریک و حالا 2 رقیب! ریچارد برنسونی که روحش هم از چنین کانسپتی خبر نداشت، حالا سر برتری با مالک اصلی این ایده یعنی ایلان ماسک در حال رقابت است.
منطق کارکرد هایپرلوپ در تئوری بسیار ساده است اما اجرایی کردن آن در عمل، کار آسانی به نظر نمیرسد. هایپرلوپ از تونلهای خلا زیر و یا روی زمین بهره میبرد که کپسولهای حامل بار یا سرنشینان، بهوسیله نیرومحرکه مغناطیسی، درون این لوله خلا شلیک میشوند.
هایپرلوپ ایلان ماسک از موتورهای خطی القایی برای حرکت استفاده میکند درحالیکه هایپرلوپ ریچارد برنسون از میدان مغناطیسی جهت شناور کردن کپسولها بهره میبرد. هر 2 برای سرعتهای زیر 160 کیلومتربرساعت، میتوانند از چرخ استفاده کنند. اما این عدد، حداکثر سرعت هایپرلوپ نیست. بلکه هدف نهایی، دسترسی به سرعت شگفتانگیز 1220 کیلومتربرساعت است. کلید اصلی دستیابی به چنین سرعت حیرتانگیزی، تونل خلا است که بهواسطه پمپهای متعدد در تونل، هوای آن به بیرون کشیده شده و محیط خلا ایجاد میشود.
پیشبینیها حاکی از آن هستند که هایپرلوپ با این حداکثر سرعت، میتواند مسافت بین لسآنجلس و سانفرانسیسکو را که با روشهای معمولی حدود 6 ساعت به طول میانجامد، ظرف 35 دقیقه طی کند. مهندسین شبکه Hyperloop One در هند، مدعی هستند این وسیله میتواند مسافت 3 ساعته بین Pune تا بمبئی را در کمتر از 25 دقیقه طی کند.
موانع متعددی برای تکمیل سیستم هایپرلوپ وجود دارد. اولین و مهمترین آنها، این است که هایپرلوپ به شبکهای از تونلهای خلا زیرزمینی احتیاج دارد که حفر این تونلها در مسافتهای طولانی، بسیار پرهزینه و بسیار زمانبر است.
مانع دوم، ایجاد خلا در تونل است. هر 2 رقیب، سیستمهای وکیوم نامتعارفی را طراحی کرده و ساختهاند که با تمام آنچه تابهحال دیدهاید متفاوت بوده و البته از قدرت بسیار بالاتری هم بهره میبرد. به ادعای ماسک، تونلهای هایپرلوپ او، از سیستم فشار پایین بهره میبرد.
مانع سوم، یک محدودیت تخصصی بوده که حدود کانتروویتز Kantrowitz نام دارد. حد کانتروویتز حاکی از آن است که وقتی جریان یک سیال در سطح کاهش مییابد، تا جایی سرعت میگیرد که به همان نرخ جریان جرمی برسد. به عبارت سادهتر، کانتروویتز بیان میکند که حداکثر انقباض یک جریان، میتواند باعث انسداد مسیر آن شود. حالا این موضوع چه ربطی به هایپرلوپ دارد؟! کانتروویتز در هایپرلوپ بهدین معناست که قطر لوله تونلها یا باید بسیار بزرگ باشند (که کاری بسیار زمانبر و دشوار است) یا اینکه کپسولهای حامل سرنشینان به آرامی در آن حرکت کنند که کل مزیت این سیستم را زیر سؤال میبرد. مهندسین و متخصصین هر 2 رقیب، مدتزمان زیادی را صرف حل این مشکل کردهاند.
ایلان ماسک راه حل سادهای را برای حل این مشکل ارائه داده که از نظر تئوری منطقی به نظر میرسد اما در عمل، هنوز آزمایش نشده است. او میگوید با نصب یک فَن کمپرسور الکتریکی روی دماغه کپسولها، جریان هوای پرفشار را از جلو به پشت کپسول هدایت میکند و این مشکل حل میشود.
آخرین مانع یا بهتر بگوییم مشکل، هزینه ساخت آن است. به ادعای ایلان ماسک، ساخت هر کپسول، بهطور میانگین، 1.35 میلیون دلار هزینه دارد. ساخت هایپرلوپ با کپسولهای مسافربری، حداقل 6 بیلیون دلار هزینه را در بر خواهد داشت که این رقم برای استفاده از کپسولهای حمل بار یا خودرو، به 7.5 بیلیون دلار افزایش مییابد. این به غیر از هزینه حفر تونل است.
به این زودیها نباید منتظر محقق شدن هایپرلوپ باشیم. این کانسپت، فاصله زیادی تا تکمیل و نهایی شدن دارد. ایلان ماسک برای تکمیل هایپرلوپ از تعدادی کمپانی دیگر کمک گرفته و همگی دستبهدست هم دادهاند تا این ایده هر چه سریعتر عملی شود اما تا عملی شدن آن، سالها فاصله است.
کمپانی «تکنولوژی حملونقل هایپرلوپ» با بیش از 800 متخصص و مهندس، برای اجرایی کردن ایده ایلان ماسک بسیج شده است. کمپانی کانادایی TransPod نیز سخت میکوشد تا بتواند مشکلات هر 2 تونل و کپسول را حل کند. هندیها نیز در DGWHyperloop میکوشند تا به نوبه خود، به حل این مشکل بپردازند. شرکتهای دیگری همچون Arrivo، Hardt Global Moboility، Hyper Chariot و Zeleros نیز همگی در این زمینه در حال فعالیت و تلاش هستند و بودجه و زمان خود را برای تکمیل این کانسپت، وقف کردهاند.
هنوز نمیدانیم که آیا این ایده واقعا شدنی است یا خیر. و حتی اگر هم شدنی است، نسبت به هزینه هنگفت و زمان زیادی که میبرد، معقول خواهد بود یا خیر. شاید این ایده، فقط یک تفریح و سرگرمی برای 2 بیلیونر نام برده باشد؛ بدون هیچگونه نتیجهای. اما شاید نوادگان ما بتوانند سوار هایپرلوپ شوند و با پوزخندی به ما بگویند: «این ایده روزی نشدنی بوده؟!» همانطور که بسیاری از ایدههای غیرممکن در دهههای پیشین، امروزه میسر شدهاند.
ایلان ماسک برای تسریع فرآیند تکمیل هایپرلوپ، مسابقه را بین دانشگاهها تدارک دیده که دانشجویان و علاقهمندان میتوانند ایدههای خود را مطرح کنند. تابهحال، 2 مسابقه در تاریخهای ژانویه و آگوست 2017 برگزار شده است. موضوع مسابقه 2018، دستیابی به حداکثر سرعت با کپسولهاست که ژوژمان (داوری) نهاییاش در تاریخ 22 جولای برگزار میشود.
شروین پیشه ور، فرزند ابراهیم پیشه ور؛ یکی از کارمندان رادیو و تلویزیون و عشرت کرداری است که در سال 1974 در تهران متولد شد. او و خانواده اش در زمان انقلاب، به ایالات متحده مهاجرت کردند و شروین در ابتدای ورود به این کشور، راننده تاکسی بود. پدر وی که دارای مدرک فوقلیسانس بود، تحصیلاتاش را به درجه دکترا در دانشگاه هاروارد ادامه داد و شروین را تشویق کرد تا در رشته داروسازی تحصیل کند اما از آنجایی که وی به علم و ریاضیات علاقه داشت در مدرسه ریاضی Montgomery Blair به تحصیل پرداخت و عملکرد درخشاناش باعث شد تا بورسیه ریاستجمهوری را برای ادامه تحصیل دریافت کند.
او حالا یک کارآفرین و سرمایهگذار است و علاوه بر سمت بنیانگذار و مدیر اجرایی Hyperloop One، شرکت Sherpa Capital را نیز بنا نهاده و مدیریت میکند که در 60 کمپانی بزرگ دنیا نظیر اوبر، Airbnb و Munchery سرمایه گذاری کرده است. او در حال حاضر، مشاور استراتژیک اوبر است و بین سالهای 2011 تا 2015، یکی از مشاورین ارشد اوبر بود.
شروین پیشه ور در سال 2016، موفق به دریافت مدال افتخار Ellis Island شد. همچنین در سال 2012 توسط دولت ایالاتمتحده و با رایگیری، عنوان شهروند Outstanding American را از آن خود کرد. علاوه بر این، او یکی از اعضای کنسول بینالمللی کارفرمایان سازمان ملل متحد است و در همین راستا در خاورمیانه و کشورهایی نظیر روسیه فعالیت میکند.
دیدگاه خود را بنویسید