لاستیک قویتر است یا آسفالت؟ به نقل از مجله تخت گاز از پیشینه و تاریخچه دریفت که بگذریم باید گفت که یکی از پرطرفدارترین رشتههای اتومبیلرانی است. چراکه اگر امکانات هم نداشته باشید، میشود با خودروهای ساده و پایه دیفرانسیل عقب نیز امتحان کرد (که ما پیشنهاد نمیدهیم). حتی پیکان با آن موتور عهد پارینه […]
به نقل از مجله تخت گاز
از پیشینه و تاریخچه دریفت که بگذریم باید گفت که یکی از پرطرفدارترین رشتههای اتومبیلرانی است. چراکه اگر امکانات هم نداشته باشید، میشود با خودروهای ساده و پایه دیفرانسیل عقب نیز امتحان کرد (که ما پیشنهاد نمیدهیم). حتی پیکان با آن موتور عهد پارینه سنگیاش. اما اگر به اصطلاح اینکاره نباشید و تمرین قبلی نداشتهاید، فاتحه خودرو خوانده است. چرا که بحث اصلی در این رشته استعداد بوده و بعد از آن موضوع خودرو مطرح است. مثال آن هم آقای شهاب پیشانیدار که در ابتدا از پژو 405 کاملا استوک و بدون تقویت شروع کرد و استعداد بینظیر خود را به رخ قهرمانان چندین ساله دریفت کشید. همان جوان اهوازی که به دلیل دیفرانیسل جلو بودن خودرواش در بخش مسابقات شرکت نکرد، اما نمایش بینظیر او باعث عوض شدن حال و هوای آن روز شد و اگر بهایی به او و استعدادش داده نمیشد، امروز به این رتبه و جایگاه نمیرسید.
این دوره از مسابقات بسیار متفاوت بود. چرا که برگزارکنندگان آن هم از تعداد جمعیتی که برای بازدید از اولین مسابقه دریفت 94 آمده بودند، تعجب کردند. صف طولانی پارکینگ شماره 1 در دقیقههای قبل از مسابقه و صف طولانیتر گیشه بلیط این گفته را تصدیق میکند. بالاخره دریفت است و هیجان، نه مثل مسابقات سرعت که حوصلهسربر است و بهتر از آنرا میتوان در همین خیابانهای پایتخت تماشا کرد. آن هم با موستانگ و مازراتی نه با پراید و پیکی!
پس از جایگیری تماشاچیان و استارت توسط رانندهها، دور مارشال و معرفی انجام شد. 17 خودرو آماده حضور داشتند و شرکتکنندهها از استانهای تهران، خوزستان، مشهد و… در یک روز طاقتفرسا و گرم برای کاپ قهرمانی دور هم جمع شدند. با نگاهی اجمالی به خودروها یک نکته اساسی را میتوان دریافت و آن استفاده گسترده از پیشرانه JZ که مربوط به ژاپنی پرطرفداری که اوایل قرن 21 سروصدای زیادی به پا کرد، میشد. قلب تپنده تویوتا سوپرا به گفته بسیاری از تیونرهای خارج و همچنین داخل ایران قابلیتهای زیادی از جمله جایگیری آسان در محفظه پیشرانه خیلی از خودروها (حتی آر دی!)، موجود بودن قطعات یدکی نو و فراوانی آن در هر مارکتی و قدرت فراوانی که از یک موتور 6 خورجینی حاصل میشود. حتی باموهای سری 3 که به عنوان اصلیترین رقبای دوستان ژاپنی شناخته میشوند از این نوع پیشرانه استفاده میکنند.
به هر حال پس از لاینآپ اولیه 17 خودرو، شرکتکننده اول به خط شروع فراخوانده شد و بقیه به پیتاستاپ رفتند. مسابقه نیز به این صورت برگزار میشد که هر شرکتکننده پس از یک دور تمرینی و آشنا شدن با پیچها، 2 دور اصلی را آغاز میکردند و داورها با توجه به تسلط، سرعت خروج از پیچ و میزان دود لاستیکها به آنها امتیاز میدادند. باید اعتراف کرد که نسبت به امکانات، نوع پیست و اهمیتی که به رشته اتومبیلرانی داده میشود، کار تکتک شرکتکنندهها قابل تحسین بود. پیستی که با وجود بازسازی آن در سال گذشته کموکاستیهای فراوانی از نظر طراحی، مسافت و امکانات دارد. در همه دورهای زده شده میتوان وجود یک برآمدگی در قسمت میانی پیست را احساس کرد که اغلب شرکتکنندهها در آن نقطه کنترل خود را هرچند به مدتی کم از دست میدادند و کمتجربههای این رشته دچار اسپین یا چرخش به دور خود میشدند. اما یکی از نکتههای بسیار مهم وجود سنگریزه در حاشیه پیست بود که ما خبرنگاران را به یاد خبرنگاران دوران جنگ میانداخت. مخصوصا در پیچ آخر که بیشترین پاور اسلاید را داشت و لاستیک در حداکثر دوران خود بود. از دست دادن کنترل همان و پرتاب سنگ با سرعت یک گلوله همان. برگزاری تمام رشتهها بدون تغییر کاربرد پیست این ماجراها را نیز به دنبال دارد. با همه سختیها بالاخره دور تکنفره مسابقه به پایان خود نزدیک میشد و از بین تمام شرکتکنندهها، جنجالیترین خودرو این دور، متعلق به آقای مهرداد همتیان بود که با پژو آردی بازنشسته اما سراپا تقویت شده در این دور شرکت کرده بود. به شخصه دلیل آن همه وقت و هزینهای که برای آردی تاریخ مصرف گذشته صرف شده را نمیدانم! تنها چیزی که همه فهمیدند این بود که موتور پرقدرتی که برای آن در نظر گرفته شده بود مناسب یک شاسی که از قوطی تن ماهی الهام گرفته شده نیست و نکته دوم این بود که چنین کاری از آقای همتیان که یکی از باتجربهترین افرادی که در کشور یافت میشوند، بعید بود. با هر گاز دادن خودرو از دست میرفت و دور خود میچرخید. امیدواریم آقای همتیان را در مسابقه بعدی در خودرو و رتبهای بالاتر ببینیم.
به نقل از مجله تخت گاز
از آردی که بگذریم اغلب خودروها از یک برند و یک مدل بودند. E21 ،E30 ،E36 ، E46 از برند BMW، آلتیما از نیسان و کریسیدای شهاب پیشانیدار از تویوتا. که در این بین بهترینmodified یا جمع کردن و تنظیم خودرو متعلق به E30 محمدرضا روحی، E46 مجتبی زاد عسگر، Nissan Altima با رنگ سیب سبز از علیرضا جلایی، E36 مهدی نوروزی، رضا گلهدار و بالاخره خودرو قهرمان یعنی تویوتا کریسیدا متعلق به پیشانیدار بود. اما بودند خودروهایی که نقص فنی مانع از کسب امتیاز مالکان آنها میشد. بهزاد حسنپور و عطا ژیانی در 3 مورد تفاهم داشتند، هر دو از مشهد بودند، هردو نیسان آلتیما داشتند و هر دو دچار نقص فنی شدند.
پس از همه مشکلاتی که دور اول داشت، نوبت به یک استراحت کوتاه و یک گردهمایی و رژه کوتاه از خودروهای ژاپنی استوک و تقویت شده بود. در اصلی پیست باز شد و حضرات ژاپنی یک به یک وارد شدند. از میتسوبیشی لنسر عادی و اوولوشن، داتسون 270z، هوندا سیویک هاچبک و صندوقدار و تعدادی مزدا 323 گرفته تا خودروهای تکی مثل میتسوبیشی GTO که دیدنشان هر گردنی را کج و هر چشمی را روشن میکند. البته فدراسیون خودرو مارشال خود را راهبر آنها کرده بود، چرا که هر روز موقعیتی برای حضور در پیست را ندارند و امکان شیطنت خارج از برنامه هست. مخصوصا اگر یکی از شرکت کنندگان لنسر VR4 باشد که در مسابقات درگ 2 سال پیش بینی پورشه پانامرا توربو را به خاک مالید و اول شد، باشد. دور دوم بلافاصله پس از خروج ژاپنیها به صورت سوییسو یا دوبهدو شروع شد. برخلاف دور تکی باید در این دور یک خودرو زودتر حرکت میکرد و خودرو دوم به تعقیب آن میپرداخت و چنانچه خودرو دوم، اولی را پشت سر بگذارد امتیاز بیشتر شامل او میشود.
پنج شرکتکننده نهایی که خود و ماشینشان از گرمای 12 ظهر جان سالم به در برده بودند باید به صورتی که مسابقات فرومولا دریفت جهانی برگزار میشود، برای تعیین رتبهبندی پشت خط شروع قرار میگرفتند. مجتبی زاد عسگر و شهاب پیشانیدار اولین دو نفری بودند که تلاش را برای مقام اول شروع کردند و پس از دیدن پرچم شروع تنها چیزی که میشد به آن توجه کرد صدای فوقالعاده قوی BMW زاد عسگر بود که بیشتر و بیشتر میشد. به راستی که میتوان خودرو زاد عسگر را زیباترین خودرو در بین تمام 17 شرکتکننده به حساب آورد. اما زیبایی به اندازه مهارت اهمیت ندارد و در برابر پیشانیدار تسلیم شد. به همین خاطر E36 مهدی نوروزی که به نوعی پدر E46 محسوب میشود به میدان مبارزه رفت تا انتقام دور قبل را بگیرد، اما باز هم اتفاق قبلی رخ داد و بامو حذف شد اما در دور اول حرکتی به یاد ماندنی از خود به جا گذشت و آن جلو افتادن از شهاب پیشانیدار در پیچ آخر بود، اما چیزی از ماجرا عوض نشد. سومین مسابقه مابین جلایی و فهیم انجام شد که در دور اول همه چیز عادی بود اما پس از اتمام دور اول خودرو جلایی جوش آورد و مجبور به گرفتن تایم برای رفتن به پیتاستاپ و خنک کردن موتوری شد که که به خاطر فشار وارد آمده در مجموع 4 دور و در گرمای بالاتر از 35 درجه مجبور به استراحت شده بود. بههرحال پس از خنکسازی چیزی عوض نشده بود و آلتیمای او واقعا کم آورده بود و از فاصله ایجاد شده در دور دوم کاملا مشخص بود. و بالاخره دور آخر بین رضا فهیم و شهاب پیشانیدار برگزار شد و پیشانیدار بار دیگر به استعداد و علاقهای که به این رشته دارد تاکید کرد.
در نهایت اولین دوره از مسابقات دریفت قهرمانی کشور در سال94 با قهرمانی شهاب پیشانیدار از استان خوزستان، مقام دوم رضا فهمیم از استان فارس، مقام سوم مهدی نوروزی از استان تهران و مقام چهارم علیرضا جلایی از استان خراسان رضوی به پایان رسید.
به نقل از مجله تخت گاز
اما باید در پایان نکاتی را به همه گوشزد کرد. مخاطب نخست فدراسیون اتومبیلرانی است که نکاتی از قبیل ایجاد بوفه و یا فروش تنقلات و آب در آن هوای بسیار طاقت فرسا به صورت سنتی که در تمام استادیومها یا پیستهای اتومبیلرانی دیده میشود و به وسیله فروشنده چرخشی را از یاد برده بود. حتی خبرنگارانی که در میانه پیست بودند به مرز گرمازدگی رسیدند و قبل از مرگ! تنها یک بطری آب معدنی کوچک نصیبشان شد. همچنین باید پیست به موازات استفادهای که از آن میشود تغییراتی در آن ایجاد شده که مناسب آن مسابقه باشد.
مخاطب خاص دوم آن دسته از افرادی است که بلافاصله پس از دیدن یک حرکت خاص، سوژه سازی را شروع میکنند و حتی باعث به هم خوردن رابطه دو نفر میشوند. چرخیدن و دونات زدن شهاب پیشانیدار به دور خودرو رضا فهیم هرچند با معنی و مفهومی خاص باشد اما طرفداران باید باعث تغییر معنی آن به سمت مثبت شوند نه اینکه بدتر به آن جهت دهند و حتی در صفحه شخصی اینستاگرام رقیب حرفهایی بزنند که طرف مقابل تفکری منفی از رقیب و هواداران او داشته باشد.
دیدگاه خود را بنویسید