شاید این بهترین ولوو تاریخ صنعت خودرو نباشد اما اکثر قریب به اتفاق باور دارند که این خودرو، یکی از خاص ترین ولووهای تاریخ است. به گزارش اختصاصی پایگاه خبری جوان خودرو میان ماشینبازها یک مثل قدیمی هست که میگوید اگر صدای موتور معروف 2JZ را شنیدی، بعید است که سر برگردانی و یک تویوتا […]
به گزارش اختصاصی پایگاه خبری جوان خودرو
میان ماشینبازها یک مثل قدیمی هست که میگوید اگر صدای موتور معروف 2JZ را شنیدی، بعید است که سر برگردانی و یک تویوتا سوپرا را ببینی! اصلا انگار این پیشرانه قدرتمند و خوشطنین ساخته شده تا روی دیگر خودروها نصب شود. روی خودروهایی که تویوتا نیستند. مثال حی و حاضرش هم همین ولوو سدان دهه هشتادی این شماره است که مانند یک شیطان سرخ حتی بسیاری از ابرخودروها را نیز به مبارزه میطلبد. ولوویی که تویوتا نیست اما در سینهاش قلبی از جنس تویوتا دارد. قهرمان این شماره ما یک سدان سوئدی است که در فنلاند زندگی میکند. با ما همراه باشید.
این ماشین که از سال 2012 در اختیار مالک فعلی است، بهروزرسانیهای بسیاری را تجربه کرده. از سِت جدید رینگها گرفته تا سیستم تعلیق بادی متفاوت، فِندرهای جانبی، رولکیجها، تودوزی جدید و صد البته موتور جذاب 2JZ. شاید رینگها بهترین نقطه برای شروع ماجرا باشند. وقتی به این رینگهای قابلمهای زیبا که نشان اسب دونده ماستنگ رویشان نقش بسته مینگرید دقیقا چه ایدهای در ذهنتان شکل میگیرد؟ اصلا ماستنگ کجا و ولوو کجا! اما نظر خالق این اثر هنری اصلا مشابه ما نیست. او قسمت سفید رنگ وسط رینگها را از یک فورد ماستنگ مدل 1996 به عاریت گرفته و روی بدنهای از رینگهای OZ مونتاژ کرده است. نتیجه هم شده همین شاهکار زیبایی که میبینید. رینگهایی با سایز 17 در 9.5 اینچ در جلو و 17 در 12 اینچ در عقب که ابهتی وصف ناشدنی به این ولوو جعبهای شکل بخشیدهاند.
بیشتر بخوانید: شرور یک میلیون دلاری!/ پروژه هیجان انگیز تیونینگ فورد ماستنگ 1965
سیستم تعلیق بادی این ولوو نیز در نوع خودش جالب است. سامانهای که از یک تانک 24 لیتری و 2 کمپرسور بهره میبرد. اما بخشی که حقیقتا از این سدان یک نمونه خاص میسازد، پیشرانهای است که روی آن نصب شده. یک موتور 3 لیتری 2JZ-GTE همراه با توربوشارژر مسترپاور MPR6164 و هر آنچه انتظارش را دارید! مثلا یک اینترکولر بزرگ در جلو یا انژکتور 1000 سیسی. البته این ماشین هنوز روی داینو قرار نگرفته اما با اوصافی که از موتور و متعلقات آن شنیدهایم قدرت 600 اسببخار اصلا برایش دور از دسترس نیست. همه این قدرت از طریق یک فلایویل سبک و کلاچ ریس به گیرباکس GS6-37DZ ساخته بامو به چرخهای عقب منتقل میشود.
از هر زاویهای به این ولوو نگاه کنید نمایی پیشتاز و زیبا و البته خلاقانه خواهید یافت. ولوویی که عرض آن 80 میلیمتر پهنتر شده تا بدنهاش بتواند پذیرای رینگهای دستساز و غولپیکر آن باشد. این سدان یک جعبه جادویی از همه آن چیزهایی است که یک ماشینباز اصیل از دیدنشان به وجد میآید. از رینگهای ماستنگ بگیرید تا موتور تویوتا، گیرباکس بامو و مهندسی ناب ولوو. یک سوئدی مغرور اما مقروض به دیگران.
پا را که داخل ماشین بگذارید با یک فضای کاملا متفاوت از تصورتان روبهرو خواهید شد. فضایی کرمقهوهای با پارچههای چهارخانه که بیشباهت به امضای برند بربری نیستند همراه با صندلیهای کِولار مختص رالی از برند GA-Racing، پوشش مخملمانند داشبورد، غربیلک فرمان L-Tec، رولکیج، شیفتر بلند و سوراخسوراخ دنده و سوئیچها درست سر جایشان نشستهاند و تنها وصله ناجور به کل ماجرا، تبلتی است که پشت فرمان قرار گرفته و گویی قرار است در این فضای دهه هشتادی نقش یک پشتآمپر مدرن را بازی کند! البته این را هم باید به حساب سورپرایز مالک خودرو برای راننده و سرنشینان بگذاریم و زیاد سخت نگیریم.
خالق این خودرو هنوز هم به چیزی که ساخته قانع نیست و قصد دارد باز هم تغییراتی در این ولوو قرمز رنگ اعمال کند. تغییرات و بهروزرسانیهایی که از جمله آنها باید به جایگزینی سیستم تعلیق با یک نمونه استاتیک، تغییراتی در قالب بدنه و چند ارتقاء فنی ریز و درشت اشاره کرد. به هر حال این ماشین آینده درخشانتری پیش رو خواهد داشت و بهزودی باید شاهد درخشش آن در نمایشگاههای مختلف- شاید حتی در سراسر دنیا- باشیم. البته شیطان سرخ پیش روی ما بینقص هم نیست. مثلا بعضی از کارشناسانی که آن را دیدهاند بلافاصله و بدون فوت وقت رفتهاند سراغ انتقاد از اینکه وقتی از رولکیج در خودرویی استفاده میشود، یعنی عملکرد آن خودرو بیش از سایر گزینهها مد نظر است و چنین خودرویی باید بتواند با تمام قدرت بتازد اما در عمل رینگهای بسیار پهن و ارتفاع پایین خودرو موجب میشود این ولوو چیزی جز یک خودرو شهری سوسول نباشد و نتوان از توان پیشرانه آن بهره مناسبی گرفت. با این اوصاف ولوو داستان ما مثل یک شیر در قفس گرفتار شده است! البته کسی که این خودرو را به این شکل و شمایل درآورده با کارشناسان منتقد چندان همنظر نیست و اعتقاد دارد رینگ و لاستیکها و ارتفاع خودرو چنان با یکدیگر ست شدهاند که خللی در عملکرد خودرو مشاهده نخواهد شد.
در پاسخ به بحثها و انتقادهایی از جمله اینکه چرا باید خودرویی با پتانسیلهای بالا ساخت که در عمل نمیتوانیم از همه قابلیتهایش استفاده کنیم باید گفت: «از دنیایی دیگر به این خودرو مینگرید!» منظورمان دقیقا این است که دنیای شمایی که خودرو را مشاهده میکنید با دنیای ماشینبازی که آن را خلق کرده کاملا متفاوت است. در واقع همه ما منحصر به فرد هستیم و دنیایی داریم مختص به خودِ خودمان. دنیای ماشینبازها که اختصاصیتر هم هست.
برای ساخت یک خودرو هاتراد یا کاستوممید دیگر قواعد و قوانین معمول مهندسی و فیزیکی و استانداردهای دست و پاگیر خودروسازان بینالمللی پاسخگو نیست. اینجا دنیای درون و دل آدمهاست که قاعده تعیین میکند. اینجا آدمها سعی میکنند بهترینها از نگاه خودشان را گرد هم بیاورند و نتیجه برایشان فراتر از یک خودرو روزمره یا حتی اتومبیلی برای مسابقه خواهد بود. قرار نیست همه چیز مثل ساعت کار بکند. قرار است قراردادهای بشری در هم شکسته شوند. در این دنیای درونی آنچه حکم میراند رویاهای کودکی و ممکن ساختن غیرممکنهاست. پس نباید این ولوو را با ذرهبین بررسی کرد و نارساییهای فنیاش را به رخ کشید. باید از این خودرو لذت برد، با نگاه، با راندن، با گوش سپردن به صدای پیشرانه و حتی نشستن روی صندلیهایش. این هنری نیکوست که از دل هنر و مهندسی برآمده و انصافا هم نمونهای زیبا و قابل دفاع است. بهروزرسانی یک محصول بادوام دهه هشتادی با استفاده از المانهای مسابقهای و هیجانانگیز! یک ماشینباز اصیل دیگر چه چیزی بیشتر از اینها میخواهد؟ وقتی همه المانهای دلفریب او در جهان اختصاصی خودش به رقص درمیآیند.
انتهای پیام/
نوشته از: روزبه خندان
دیدگاه خود را بنویسید